ناهید هاشمیان بجنورد

ناهید هاشمیان بجنورد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

پیش بینی عملکرد شغلی از طریق صفات شخصی وزن دار: روش تحلیل سلسه مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش تحلیل سلسله مراتبی عملکرد شغلی ویژگی های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 337 تعداد دانلود : 942
تحقیقاتی که در رابطه با تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکرد شغلی انجام شده، عمدتاً براساس تحلیل همبستگی یا رگرسیون بوده و تغییرات عملکرد شغلی براساس هر مؤلفه از شخصیت را تبیین کرده است. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند نقش عوامل شخصیتی را در عملکرد شغلی تبیین کند و صرفاً متکی بر داده های جمع آوری شده از شاغلین نباشد. این روش وزن تأثیر هر عامل را بر عملکرد شغلی بر اساس نظر خبره تبیین می کند. خبره با استفاده از مقایسه های زوجی، ترجیح هر عامل شخصیتی را بر دیگری بیان می کند؛ سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر عامل مشخص می شود. با همین روش وزن شخصیت در مقایسه با تخصص و تجربه تعیین می گردد. این روش برای کارکنان دانشگاه خیام و در سه بخش امور دانشجویی، امور مالی و اداره آموزش انجام شد. برای آزمون مدل، معاونان آموزشی، مالی و دانشجویی به عنوان خبره انتخاب شدند. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Choice Expert وزن هر عامل در عملکرد محاسبه شد. وزن های محاسبه شده در نرم افزار با توجه به نرخ ناسازگاری اندک، قابل قبول بود. در اداره آموزش وزن های مسئولیت پذیری 0.51، موافق بودن 0.21 تمایل به تجربیات جدید 0.04 ، برون گرایی 0.05، روان رنجوری 0.16؛ در امور مالی، مسئولیت پذیری 0.62 موافق بودن 0.20، تمایل به تجربیات جدید 0.10، برون گرایی 0.05 و روان رنجوری 0.03 و در امور دانشجویی مسئولیت پذیری 0.52، موافق بودن  0.14، تمایل به تجربیات جدید 0.24 برون گرایی 0.04 و روان رنجوری 0.06 به دست آمد که در هر سه شغل بررسی شده، مسئولیت پذیری بیشترین نقش را در تبیین عملکرد نشان داد. عملکرد محاسبه شده با معادلات توسعه داده شده توسط مدل با عملکرد شغلی واقعی براساس آزمون همبستگی اسپیرمن همبستگی معنی داری نشان داد (p <0.05).در مجموع، علاوه بر روش رگرسیون می توان از روش تحلیل سلسله مراتبی برای تبیین وزن عوامل شخصیتی در عملکرد شغلی استفاده نمود.
۲.

بررسی شرط مشارکت در تصمیم گیری بر اساس اکثریت آرا (حد خبرگی)

کلید واژه ها: تصمیم گیری اکثریت آرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 239 تعداد دانلود : 400
تصمیم گیری یکی از مهمترین وظایف مدیران است که گاهی  براساس اکثریت آرا اخذ می شود. این روش در سطوح کلان نیز انجام می شود و برخی از انتخابها براساس آن انجام می شود. اما برای ورود به این تصمیم گیری شرطی که مبتنی بر اخذ تصمیم درست باشد محاسبه نشده است. هدف از این تحقیق محاسبه شرطی مشخص برای شرکت در تصمیم گیری براساس اکثریت آرا می باشد. که کسانی را مجاز به مشارکت می کند که حضورشان منجر به افزایش احتمال تصمیم درست شود. برای به دست آوردن این شرط جامعه ای n عضوی در نظر گرفته و به ازای مقادیر مختلفی از احتمال تصمیم درست اعضای جامعه ( p )، احتمال تصمیم درست مشارکتی را محاسبه کردیم. شبیه سازی و حل با مت لب نشان داد اگر احتمال اخذ تصمیم درست توسط هر فرد 50درصد باشد، در اخذ تصمیم با اکثریت آرا نیز 50درصد تصمیم درست گرفته می شود. اگر احتمال تصمیم درست در هر فرد کمتر از 50درصد باشد، با افزایش تصمیم گیرندگان، احتمال اخذ تصمیم درست به سمت صفر میل می کند. با کاهش P ، در جمعیت کمتر این اتفاق می افتد. اگر احتمال تصمیم درست هر فرد بیش از 50درصد باشد، با افزایش جمعیت احتمال تصمیم درست به سمت 100درصد میل می کند و با افزایش P در جمعیت کمتر این اتفاق می افتد. بنابراین قبل از اخذ تصمیم براساس اکثریت آرا، باید احتمال تصمیم درست مشارکت کنندگان بررسی شود. فقط در صورتی که احتمال اخذ تصمیم درست توسط هر فرد بیش از 50 درصد باشد، مشارکت آنها به افزایش احتمال تصمیم درست منجر می شود که این شرط می تواند به عنوان مرزخبرگی درنظرگرفته شود.
۳.

ارائه مدلی برای مدیریت یکپارچه حمل و نقل و ترافیک شهری در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیران ناجا سازه چندبعدى حکمت مدیریتى ماهیت متنى یا وابسته به قرائن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 501 تعداد دانلود : 116
زمینه و هدف: در عصر بی اعتمادی و تلاطم شدید محیطی اتکای صرف به دانش و تجربه مدیریتی راهی به مقصود نخواهد برد. مدیریت رویدادهای غیرمنتظره به چیزی بیش از علم و تجربه نیاز دارد. مطالعه مدیریت در عصر کنونی نوعی رجعت به یکی از اندیشه های فیلسوف بزرگ یونانی (ارسطو) به نام حکمت عملی یا دوراندیشی را نشان می دهد. این مقاله بر آن است تا بنا به ماهیت ذاتی کارویژه های ناجا، عوامل کلیدی شکل دهنده حکمت عملی در مدیریت (حکمت مدیریتی) را واکاوی کند و نوعی اولویت بندی از آن را ارائه دهد. حکمت مدیریتی اشاره به اتخاذ تصمیمی دارد که در آن پیوند عقلانیت و اخلاق، صلاح عامه یا خیر همگانی را رقم می زند. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف «توسعه ای»، از نظر طرح پژوهش «توصیفی» و از نظر روش پژوهش از نوع «همبستگی» به حساب می آید. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه برای بررسی نگرش 100 نفر نمونه از مدیران و فرماندهان ناجا استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های دوجمله ای و فریدمن استفاده گردید. یافته ها: در بین مدیران و فرماندهان برداشت مشترکی از حکمت مدیریتی وجود دارد؛ کلیه عناصر شناسایی شده در تشکیل حکمت مدیریتی نقش دارند و در نهایت اینکه میزان اهمیت عناصر شناسایی شده در رابطه با حکمت مدیریتی با یکدیگر متفاوت می باشد. نتیجه گیری : بر مبنای نتایج حاصله می توان حکمت مدیریتی را یک مفهوم چندبعدی دانست که با تکیه بر عناصر تشکیل دهنده آن پاسخگوی مسائل سازمانی و امور انسانی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان