ابوالقاسم گورابی

ابوالقاسم گورابی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشکدة جغرافیا، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۱.

ارزیابی اثرات زمین ساخت گسلی بر ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود با استفاده از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک فعال زنجان رود ژئومورفومتری ناهنجاری هیدرو ژئومورفولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
ژئومورفولوژی حوضه زنجان رود متأثر از زون های تکتونیکی فعّال حاصل از عملکرد تعاملی گسل های سلطانیه، زنجان، طارم، منجیل و گسل هایی است که در این پژوهش مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته اند. تعامل این گسل ها این حوضه را به شکل یک فلات کوچک مرتفع ناهمگون نسبت به مناطق پیرامونی و محل مناسبی برای استقرار سکونتگاه های انسانی ساخته است. در این پژوهش برای کشف تأثیر تکتونیک بر ژئومورفولوژی حوضه از تکنیک های دورسنجی و ژئومورفومتری جهت شناسایی خط واره ها و شواهد زمین ساختی استفاده شده است. خط واره ها پس از بررسی به کمک تکنیک های دورسنجی، ژئومورفومتری و میدانی تبدیل به نقشه شده اند. سپس با تحلیل و تفسیر شواهد، ارتباط الگوی دینامیک گسل ها کشف و اثرات آن بر مورفولوژی لندفرم های مختلف با تأکید بر نو زمین ساخت تعاملی شبکه های زهکشی - گسل ها ارائه شده اند. نتایج نشان می دهد که تکتونیک فعّال گسل ها به سمت مرکز حوضه و محل زنجان رود متمرکز است. از طرفی تبعیت مورفولوژی و روندهای توپوگرافیک مختلف حوضه و همچنین کانال زنجان رود و بسیاری از زهکش ها با خط واره های استخراجی به کمک تکنیک های ژئوومورفومتری، به وضوح کارایی ژئومورفومتری جهت ارزیابی و اثبات تأثیر زمین ساخت بر ژئومورفولوژی حوضه ها را نمایان می سازد. اگر چه زلزله مخربی در منطقه گزارش نشده؛ ولی وجود شواهد مورفولوژیک و قطع نهشته های کواترنر تا هولوسن بیانگر تغییر شکل فعّال منطقه هستند. براین اساس به نظر می رسد سیستم های گسلی حوضه پتانسیل ایجاد زمین لرزه های با بزرگایی بسیار بالاتر از آنچه تاکنون رخ داده اند را دارند که این حاکی از ضرورت برنامه ریزی بر مبنای مطالعه دقیق گسل های منطقه است.  
۲.

تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: منطقه سوادکوه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطر زمین لغزش مدل مارکوس سکونتگاه های روستایی طرح هادی روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۲
زمین لغزش بعد از سیل و زلزله یکی از مهم ترین مخاطره های طبیعی در جهان است که سالانه باعث خسارات جانی و مالی قابل توجهی می شود. منطقه سوادکوه در دامنه های شمالی البرز متأثر از عوامل اقلیمی، ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی، هیدرولوژیکی و انسانی - بیولوژیکی مستعد بروز زمین لغزش بوده است. هدف از این تحقیق، تحلیل خطر زمین لغزش برای شناسایی محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی در منطقه سوادکوه مازندران است. به این منظور، ابتدا بر اساس سوابق، مشاهدات میدانی، تصاویر ماهواره ای و...، بالغ بر 319 زمین لغزش تدقیق و شناسایی شد. با بررسی و تحلیل عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر زمین لغزش شد بارش در وقوع بیش از 180 زمین لغزش نقش کلیدی و محوری درمنطقه داشته است. دراین پژوهش، برای پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه از مدل مارکوس (MARCOS) بعنوان یکی از روش های جدید تصمیم گیری چند معیاره استفاده شد، که با استفاده از نرم افزار GIS با تلفیق لایه های شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، رودخانه و گسل، بارش و زلزله نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه در پنج کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه شد. خروجی مدل نشان می دهد که بیش از 63 درصد سطح منطقه و 146 روستا در پهنه های با خطر زمین لغزش متوسط تا خیلی زیاد قرارگرفته اند که عمدتاً در ارتفاع کمتر از 2000 متر، شیبهای 20 تا 30 درجه، بستر سنگ های غنی از کانی های رسی (سازند شمشک، سازند سری قاره ای، رسوبات آبرفتی کواترنرو...) و در فاصله 100 متری جاده ها و رودخانه ها گسترش دارند. اعتبارسنجی مدل مذکور به روش نسبت تراکمی نشان داد که میزان دقت مدل مارکوس 1/89 درصد است که بیانگر دقت خیلی خوب روش مذکور است که وقوع 283 زمین لغزش در پهنه های با خطر متوسط تا خیلی زیاد و وقوع 38 زمین لغزش در بافت کالبدی روستاها و 137 زمین لغزش به فاصله 300 متری بافت روستاها در پهنه های مذکور، نشان از همخوانی بسیار خوب نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات میدانی و مطالعات ژئوتکنیک و ژئوفیزیک انجام گرفته در منطقه است. از نتایج حاصل می توان در تهیه طرح های توسعه و عمران(جامع) ناحیه ای، طرح های پیشرفت و آبادانی منظومه های روستایی و طرح های هادی روستایی برای شناسایی سکونتگاه های روستایی در معرض زمین لغزش و همچنین شناسایی قابلیتها و محدودیت های توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی استفاده کرد.  
۳.

ارزیابی میزان جابجایی سطح زمین در دشت کرمانشاه و تاثیر زلزله ازگله بر روند جابجایی با استفاده از روش SBAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت کرمانشاه تداخل سنجی راداری نوزمینساخت زلزله ازگله SBAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
امروزه مخاطرات ناشی از جابجایی زمین نقش اساسی در مدیریت محیط طبیعی و جوامع انسانی دارد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تداخل سنجی راداری به ارزیابی میزان جابجایی عمودی زمین در یکی از مهم ترین دشت های ایران (کرمانشاه) و تاثیر زلزله بزرگ 21/08/1396 ازگله پرداخته است. در این راستا از تصاویر سنتینل-1 مربوط به سه بازه زمانی ۲۴/1۱/201۶ تا 0۷/۱۱/2017 (قبل از زلزله) و ۰۷/۱۱/2017 تا ۱۹/11/2017 (قبل و بعد از زلزله) و همچنین ۲۴/1۱/201۶ تا ۱۹/11/2017 (بعد از زلزله) استفاده شده اند. در این تحقیق ابتدا میزان جابجایی بازه زمانی اول با استفاده از روش سری زمانی SBAS (۱۳ تصویر) محاسبه شده است. سپس با استفاده از ۲ تصویر قبل و بعد از زلزله، میزان تغییرات ناشی از زلزله ارزیابی شده است و در نهایت با استفاده از روش سری زمانی SBAS (۱۴ تصویر) میزان تغییرات بازه زمانی سوم محاسبه شده است. نتایج ارزیابی ها بیانگر است که محدوده مطالعاتی در بازه زمانی اول بین ۱۰۷+ تا ۴۰- میلی متر، در بازه زمانی دوم (قبل و بعد از زلزله) بین ۲۲+ تا ۴۶- میلی متر و در بازه زمانی سوم بین ۱۰۲+ تا ۳۳- جابجایی داشته است. با توجه به میزان بالاآمدگی قابل توجه محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی مورد مطالعه، پیشنهاد می گردد که در بررسی میزان جابجایی عمودی هر منطقه باید نقش عوامل تکتونیکی، از جمله زلزله ها را مورد توجه قرار دارد.
۴.

تحلیل استعداد رخداد جریان های واریزه ای و لغزش های کم عمق با استفاده از مدل تریگرز (TRIGRS) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بابل رود مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش کم عمق فشار آب منفذی زمین لغزش ناشی از بارندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۵
در این مطالعه، به بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش های کم عمق ناشی از بارندگی در حوضه آبریز سجادرود پرداخته شده است. در این حوضه به دلیل توپوگرافی کوهستانی (شیب تند دامنه ها) و وجود خاک های حاوی مواد آلی به صورت طبیعی پتانسیل رخداد اینگونه زمین لغزش های ناشی از بارندگی زیاد است و سالانه زمین لغزش هایی با ابعاد مختلف بعد از وقوع بارندگی های شدید و طولانی مدت در آن رخ می دهد. این زمین لغزش ها که با مکانیسم لغزش در بخش های بالایی پوشش خاک آغاز می شوند، بلافاصله تبدیل به جریان های گلی-واریزه ای شده و از به هم پیوستن آنها ممکن است جریان های واریزه ای-گلی بزرگ در پایین دست حوضه شکل بگیرد که پدیده ای مخرب محسوب می شود. در این پژوهش، برای بررسی تأثیر بارندگی بر وقوع زمین لغزش های کم عمق و جریان های واریزه ای-گِلی از برنامه تریگرز (TRIGRS) که برنامه ای نسبتاً جامع و مبتنی بر شبکه برای تحلیل پایداری شیب به روش شیب بی نهایت (در مقیاس ناحیه ای) است، استفاده شده است. در این برنامه اثر نفوذ آب باران در خاک و رواناب ناشی از بارندگی که پارامترهایی مهم در ایجاد زمین لغزش های کم عمق و متعاقب آن جریان های واریزه ای-گلی هستند نیز به طور کامل در نظر گرفته می شود و این پدیده طبیعی به طور کامل شبیه سازی می گردد. داده های ورودی مورد نیاز برای این پژوهش شامل داده های توپوگرافی حوضه، ویژگی های زمین شناسی، زمین شناسی مهندسی و هیدروژئولوژیکی واحدهای خاکی (زون های زمین شناسی) و داده های مربوط به بارش در منطقه است که از منابع مختلف تهیه و در قالب فایل های متنی و نقشه های GIS مناسب مرتب سازی شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. خروجی برنامه تریگرز شامل نقشه های توزیع مکانی حداقل ضریب ایمنی پایداری، عمق وقوع لغزش و فشار آب منفذی در عمق وقوع لغزش هستند که در قالب فایل های متنی تهیه و بعد از ترسیم در نرم افزارهای مبتنی بر GIS قابل تفسیر هستند. نتایج این مطالعه نشان داد که در بخش های مرتفع و پرشیب حوضه هرجا که خاک هایی با سنگ بستر از جنس سنگ های غنی از کانی های رسی (مثل گلسنگ، مارن و شیل) گسترش بیشتری دارند، پتانسیل رخداد لغزش های کم عمق ناشی از بارندگی بالاست و با وقوع بارندگی های با شدت بالا و مدت طولانی، این نوع زمین لغزش ها رخ خواهند داد که در صورت نزدیکی به سکونتگاه ها و جاده ها می توانند ریسک بالایی برای آنها داشته باشند. در بررسی های صحرایی صورت گرفته، همخوانی خوبی میان نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات صحرایی زمین لغزش های ناشی از بارندگی در منطقه از نظر توزیع مکانی و زمان وقوع آنها به دست آمد.
۵.

پایش سیلاب های واریزه ای-یخچالی با استفاده از اینترفرومتری راداری، مطالعه موردی: سیلاب مرداد 1401 اشترانکوه، شرق استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب واریزه ای اشترانکوه اینترفرومتری راداری تکنیک ردیابی و پایش جابجاشدگی ها دورسنجی راداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
پایش عملکرد و تغییرات محیطی ناشی از سیلاب های واریزه ای در برنامه ریزی و مدیریت آمایش سرزمین نقش مهمی دارد. بارش های مونسونی تابستان 1401 در مناطق وسیعی از ایران به وقوع پیوست که در اشترانکوه سبب ایجاد سیلابی واریزه ای-یخچالی شد. همچنین تغییرات مورفولوژیکی قابل توجهی بر مهم ترین رودخانه این منطقه (کمندان) داشت و به تأسیسات انتقال آب شهرهای ازنا و الیگودرز آسیب وارد شد. امروزه روش های راداری در مطالعه ابعاد کیفی و کمی جریان های واریزه ای، با دقتی بالا و هزینه ای کم مؤثر هستند، این پژوهش نیز جهت ردیابی منشأ رسوبات واریزه ای - یخچالی از روش های راداری و داده های Sentinel-1 و شاخص (NDSI) برای ارزیابی تأثیر ذوب ناگهانی برف در برف چال های منطقه استفاده کرده است. نتایج بیانگر ذوب ناگهانی برف چال های منطقه به دلیل بارش مونسونی بود که در ایجاد سیلاب واریزه ای-یخچالی نقش مهمی را ایفا کرده بود. این جریان با گذر از دره های یخچالی این منطقه، رسوبات و بقایای گیاهی این ناحیه را بر روی تأسیسات انتقال آب منتقل و خسارت های زیادی به آن ها وارد کرده بودند. تحلیل راداری پهنه های آبی نیز نشان دادند که سد کمندان قبل از مرحله آبگیری، با جذب سیلاب در خود، مانع از ورود آسیب های جدی تر به مناطق پایین دست شده است.
۶.

تاثیر نوزمینساخت بر توالی لندفرم های کوهستانی و پایکوهی ناحیه دامغان با استفاده از مدل SPIM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البرز شرقی دامغان زمینساخت فعال نرخ برش رودخانه سکانسهای لندفرمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف اصلی در این پژوهش بررسی تأثیر نوزمینساخت بر توالی لندفرم های کوهستانی و پایکوهی ناحیه دامغان با استفاده از تغییرات شیب و واکنش فرسایشی – برشی رودهای جاری بر سطح این لندفرم ها به عنوان یکی از عوامل کلیدی تحول چشم اندازها است. در این راستا ابتدا نقشه شیب آبراهه ها و نقشه توان برشی رود منطقه با توجه به پارامترهای تأثیرگذار شامل شیب رودخانه، مساحت حوضه زهکشی، نرخ تندی و بازده فرسایشی رود تهیه شد و سپس نیمرخ طولی برگرفته شده از این نقشه ها از شمال به جنوب منطقه با توجه به عوارض و لندفرم های برجسته ای که در ناحیه وجود دارد، ترسیم و مقایسه شد. از تحلیل نیمرخ های طولی برگرفته شده از نقشه شیب رود و توان برشی رودخانه می توان به این نتیجه رسید که این روش در شناسایی توالی لندفرم های متأثر از فرآیندهای زمینساختی، کاربرد زیادی دارد. هر جا که فعالیت گسل ها به شکل تراکششی منجر به ایجاد نواحی کم ارتفاع و فروافتاده شده است مانند حوضه واچاکیده آستانه، نرخ برش رود در برابر کاهش میزان شیب کانال، کاهش داشته است. در این حوضه نرخ برش رود 59/2 میلی متر در سال در برابر شیب کانال: 46/4 درصد می باشد.اما هر جا فعالیت گسل ها منجر به افزایش ارتفاعات و برآمدگی ها شده است، مانند خم گرفتاری ارتفاعات کرکسی، مجموعه راندگی ارتفاعات سفیدرشته کوه و یا فوربرگ های سربرآورده از میان رسوبات بادبزن های آبرفتی، نرخ برش رود در برابر افزایش شیب کانال، بالا رفته است. برای مثال در ارتفاعات کرکسی نرخ برش رود 12/10 میلی متر درسال در برابر شیب کانال 10/11 درصد می باشد.
۷.

مدل سازی ناپایداری های دامنه ای با استفاده از تحلیل سری زمانی تصاویر راداری با تکنیک SBAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنالیز سری زمانی SBAS فرونشست زمین لغزش شهر پردیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۷۶
استقرار اغلب سکونتگاه های شهری و روستایی ایران در مجاورت مناطق کوهستانی باعث شده تا احتمال وقوع ناپایداری های دامنه ای و جابجایی زمین یکی از چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری محسوب گردد. در این پژوهش با استفاده از تصاویر راداری سنتینل 1، طی بازه زمانی سه ساله (از تاریخ 06/01/2016تا 21/12/2018)، با استفاده از روش تکنیک سری زمانی SBAS در نرم افزار GMTSAR ، نقشه جابجایی و ناپایداری دامنه ای زمین در محدوده شهر پردیس تولید شده اند. در همین راستا پتانسیل خطر وقوع حرکات دامنه ای، در قالب مدل تلفیقی AHP - منطق فازی، با بهرمندی از متغیرهای شیب، جهت شیب، ارتفاع، رودخانه، گسل، لیتولوژی و راه ارتباطی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در پایان نتایج تکنیک سری زمانی و مدلسازی مقایسه و تحلیل های لازم ارائه شده اند. نتایج حاصله بیانگر آنند که؛ بخش های جنوبی شهرهای پردیس، رودهن و بومهن که بر مخروط افکنه ها استقرار یافته اند، به ترتیب 35-، ۳1-و 29- میلی متر در سال فرونشست و بخش های شمالی 25 میلی متر بالاآمدگی داشته اند. نتایج مدلسازی نشان داد که بیش از 40 درصد محدوده در معرض وقوع زمین لغزش بوده که حدود ۷۰ درصد از آن ها بر مناطق ناپدار حاصل از تکنیک راداری همپوشانی دارند. این تحقیق کارآیی تکنیک راداری در ارزیابی و اعتبارسنجی مدلسازی AHP - منطق فازی را بخوبی نمایان نمود
۸.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و آنتروپی در تحلیل وضعیت لرزه خیزی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لرزه خیزی زاگرس شمال غرب فرکتال آنتروپی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۹
زمین لرزه ها حاصل گسلش و پویایی زمین ساختی هر ناحیه هستند و نسبت به بزرگا، فضا و زمان توزیع فرکتالی دارند. در این تحقیق پارامترهای لرزه خیزی b-value و FD به عنوان رویکرد کمی فرکتالی در تحلیل لرزه خیزی زاگرس شمال غرب بکار رفته است. پارامتر b با توزیع فراوانی-بزرگای گوتنبرگ-ریشتر و پارامتر FD به روش مربع شمار محاسبه و همچنین با استفاده از 30 خوشه تمرکز زمین لرزه و عوامل مهم، پهنه های لرزه خیز با روش آنتروپی مشخص شدند. کاهش b-value رخداد زمین لرزه های با فراوانی کم و بزرگای بالا و افزایش FD عدم خوشه بندی و توزیع یکنواخت زمین لرزه ها را نشان می دهد. همبستگی منفی این دو مؤید زمین ساخت فعال است. نتایج نشان می دهند که افزایش FD با کاهش b-value (همبستگی منفی 60 درصد) همراه است. منطقه A (غرب کرمانشاه) ، بالاترین میزان (FD (1/02 و پایین ترین میزان b (0/78) را داراست که به معنی توزیع بالای تنش در منطقه (و شاهد آن زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3) است. منطقه E (محل اتصال گسل های جبهه کوهستان و بالارود)، مشابه A است اما زمین لرزه های آن بزرگای کمتری دارند (5 و 6 ریشتر). منطقه F (محل پیوند گسل های اصلی و جبهه کوهستان زاگرس)، با وجود تراکم بالای گسل و زمین لرزه، نقطه مقابل A است که بیانگر رها شدن تنش در قالب زمین لرزه هایی کوچک است. منطقه C (حاشیه غربی با کمترین تمرکز گسل و فراوانی زمین لرزه)، مشابه F است. مناطق D و B (مجاور گسل های معکوس و رورانده زاگرس، شرایطی زمین ساختی متوسطی دارند. نتایج مدل آنتروپی نتایج FD را تأیید می کند و رابطه معکوسی با مقادیر b دارد.
۹.

کمی سازی زمین لغزش بزرگ مله کبود ناشی زمین لرزه7.3 سال 1396 کرمانشاه با استفاده از اینتروفرمتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجم زمین لغزش لغزش مله کبود زلزله 7.3 ازگله (کرمانشاه) اینترفرومتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۴۷۶
دریافت منظم و مکرر تصاویر توسط سنجنده های راداری امکان ارزیابی دقیق دینامیک، حرکت و جابجایی سطح زمین در هر منطقه با استفاده از تکنیک های مختلف را ممکن ساخته است. پژوهش حاضر از تکنیک رادار دیافراگم مصنوعی (InSAR) برای پایش و شناسایی ویژگی های فضایی زمین لغزش همراه با وقوع زمین لرزه 7.3 ازگله در استان کرمانشاه، استفاده کرده است . در این راستا هفت زوج تصویر اینترفرومتریک موجود با همبستگی خوب از داده های تصاویر سنتینل 1و2 مرتبط با منطقه کوهستانی زاگرس شمالغرب انتخاب، و بکارگرفته شده اند. به کمک تکنیک تداخل سنجی، تغییرات توپوگرافی پس از زمین لرزه نسبت به قبل از آن در گستره وقوع زمین لغزش، به صورت فضایی-مکانی به نقشه تبدیل شده اند. بر همین اساس تخمین کمی از تغییرات ارتفاع محلی، حجم توده لغزشی و ضخامت رسوب همراه با زمین لغزش محاسبه و کمی شده اند. الگوی فضایی حرکت توده نشان می دهد که؛ زمین لغزش مله کبود با طول لغزشی3570 متر در امتداد جهت NW-SE و با حدود 1500-2300 متر در راستای عمود بر ستیغ کوهستان، به شکلی همگرا و جانب مرکز نسبت به محیط زمین لغزش رخ داده است. تغییرات ارتفاعی در مناطق مختلف متفاوت هستند، این مقدار در محل افتگاه 20 متر اندازه گیری شده است. ارزیابی های کمی نشان می دهند که؛ مساحت و حجم منطقه متاثر از حرکت توده زمین لغزش به 6.0 کیلومتر مربع (577 هکتار) با حجمی حدود 500 میلیون متر مکعب می رسد. بررسی های مقایسه ای بیانگر آن است که زمین لغزش مله کبود بزرگترین زمین لغزش چند سده گذشته ایران است. این مطالعه همچنین پتانسیل تکنیک InSAR به عنوان روشی دقیق و جایگزین برای اندازه گیری کمی حجم و مورفولوژی توده های لغزشی بزرگ ناشی از زمین لرزه را اثبات نمود.
۱۰.

ارزیابی و مقایسه دقت داده های گسلی و لرزه ای در تحلیل فرکتالی زمین ساخت زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرکتال زمین ساخت زاگرس شمال غرب گسل زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی عامل مهمی برای بررسی وضعیت زمین ساختی است. در هندسه فرکتال، بعد فرکتال در هر مقیاسی، حفظ می شود که بیانگر خاصیت اصلی فرکتال است. در این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش فرکتال در بررسی زمین ساخت زاگرس شمال غرب، به مقایسه و آزمون یکسان بودن نتایج ابعاد فرکتالی گسل ها در نقشه هایی با مقیاس های مختلف، و زمین لرزه هایی با طول دوره و جزئیات و مقیاس های مختلف بزرگا پرداخته شد. برای این منظور از 6 لایه اطلاعاتی استفاده گردید و ابعاد فرکتالی آن ها به روش مربع شمار محاسبه و نتایج بعد فرکتالی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. دو دسته داده گسلی مستقیماً و دو دسته داده زمین لرزه (پژوهشگاه بین المللی زلزله و مؤسسه ژئوفیزیک) یکبار بدون تغییر و دیگر بار برای افزایش دقت با احتساب بزرگای کمال وارد محاسبات شدند. نتایج نشان می دهد که ابعاد هندسی گسل های منطقه فرکتالی است و تنها تفاوت در ثبت جزئیات گسل ها سبب تغییری جزئی در ترتیب مناطق فعال در دو مقیاس شده است و نتایج دو مقیاس تقریباً مشابه است. در مورد داده های لرزه ای نتایج داده های از 1900 تا 2020 که از تعداد کمتر زمین لرزه و مقیاس مختلف ثبت بزرگا برخوردارند تطبیقی با واقعیت نشان نمی دهند، در صورتی که می توان به نتایج ابعاد فرکتالی داده های زمین لرزه های منحصراً سده 20 که از نظر دقت و مقیاس ثبت بزرگا یکسان هستند، اعتماد نمود. نتایج آن، فعال ترین منطقه از نظر بعد فرکتالی را محدوده غرب کرمانشاه نشان می دهد و شاهد آن تمرکز زمین لرزه هایی با بزرگای بالاتر به ویژه زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3 است که تلفات فراوانی به دنبال داشت.
۱۱.

مکان یابی اسکان موقت مبتنی بر مخاطره سیل در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکان موقت سلسله مراتبی سیل شیراز مکان یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
رودخانه ها از شریان های حیاتی مؤثر در جذب جمعیت و ایجاد سکونت گاه های شهری و روستایی، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، به شمار می روند. رودخانه خشک و راهدار در پهنه کلان شهر شیراز در سالیان گذشته یکی از پهنه های ژئومورفیک مخاطره آمیز شهری بوده است. با توجه به وقوع چندین سیلاب بزرگ در سال های اخیر و ایجاد تلفات جانی و مالی قابل توجه، تعیین نقاط مناسب جهت اسکان موقت آسیب دیدگان سیل از نیازهای ضروری محسوب می شود. در این پژوهش، با استفاده از داده های رقومی ارتفاعی، مکانی موقع کاربری های واقع در شهر شیراز، بررسی های میدانی، و مصاحبه با کارشناسان، در قالب مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و AHP، پس از مقایسه زوجی متغیرها و تعیین اولویت آن ها مناسب ترین مکان ها برای اسکان موقت ارائه شده اند. تعیین و توسعه کاربرهای (پل ها، کنارگذرها و ...) بدون توجه به عرصه ژئومورفولوژیک در تشدید خسارات و آسیب ها نقش مهمی داشته اند. ارزیابی این پژوهش نشان داد پهنه هایی که عمدتاً در جنوب شرق و نواحی مرکزی منطقه شهری شیراز واقع شده اند (فضاهای باز و فرودگاه) دارای میانگین شاخص مطلوبیت بالایی هستند و می توان ار آن ها به عنوان مناسب ترین پهنه ها برای اسکان موقت مبتنی بر مخاطره سیل در شهر شیراز استفاده کرد.  
۱۲.

زمین ساخت فعال و تاثیر آن بر مورفولوژی طاقدیس های جزیره قشم( سلخ، گورزین، سوزا و گیاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزیره قشم گسل تکتونیک طاقدیس شاخص مورفوتکتونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۵۶
جزیره قشم بر طاقدیس ها و گنبدهای نمکی جنوب شرق زاگرس در خلیج فارس و نزدیک تنگه هرمز واقع شده است. موقع نسبی زمینساختی واقع بر مرز پلیت  ایران-عربی این منطقه موجب تکتونیک پویای این منطقه شده است. علاوه بر این تکتونیک نمک بر مورفولوژی چین های این جزیره تاثیرات قابل توجهی داشته است. در تحقیق حاضر 4 طاقدیس سلخ(در غرب)، گورزین(در شمال)، سوزا(مرکز و جنوب) و گیاهدان(در شرق) جزیره قشم انتخاب و براساس شاخص های ژئومورفولوژیکی و مورفوتکتونیکی موردبررسی قرارگرفته است. هدف این تحقیق بررسی وضعیت تکتونیک با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیک(دره های ساغری شکل(W)، سطوح مثلثی شکل ،نسبت فاصله بندی آبراهه ها(R)، تقارن چین(FSI)، سینوسیته جبههچین(FFS)، نسبت جهت(AR)) در 4 طاقدیس نامبرده با تأکید بر گسل ها و خطواره ها می باشد. نتایج نشان می دهد که بر اساس هر شش شاخص استفاده شده ، هر  4 طاقدیس سلخ، گورزین، سوزا و گیاهدان ازنظر تکتونیکی فعال بوده و هرجا تراکم گسلی بیشتر بوده برخاستگی برفرسایش غلبه پیدا کرده مثل غرب جزیره و هرجا که از تراکم گسلی کم شده فرسایش دشت یکنواختی را به وجود آورده است مثل شرق جزیره. در نهایت براساس هر 6 شاخص دو طاقدیس سلخ و گوزرین از لحاظ تکتونیکی فعال و طاقدیس گیاهدان و سوزا به دلیل فرسایش بیشتر و یرتری آن، از نظر تکتونیکی کمتر تحت تاثیر  و تغییر قرار گرفته اند. و در نهایت هرجا تعداد گسل ها بیشتر یوده تکتونیک برفرسایش غلبه پیدا کرده مثل دو طاقدیس سلخ و گورزین و هرجا که از تعداد گسل ها کم شده و یا فاصله از گسل بیشتر شده فرسایش دشت یکنواخت و تقریبا بدون ناهمواری را به وجود آورده است مثل دو طاقدیس سوزا و گیاهدان.
۱۳.

ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق ها در سطح مخروط افکنه های جنوبی البرز شرقی (گرمسار- سید آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرمسار گرانولومتری مورفومتری فرسایش خندقی دشت سر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
قطر ذرات رسوبات سطحی با فرایندهای غالب موثر در توسعه یافتگی و مورفولوژی سطحی لندفرمها ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش به ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق های واقع در دشت سرهای جنوبی البرز شرقی به روش تحلیل آماری و با اندازه گیری قطر ذرات در چهار سایت مطالعاتی حدفاصل گرمسار- سیدآباد پرداخته است. سایت ها با توجه به تفاوت ها و تشابهات مورفولوژی سطحی بر روی تصاویر و بازدیدهای میدانی انتخاب شده اند. نمونه های برداشت شده از بخش های ابتدایی، میانی، انتهایی و دیواره گالی ها در آزمایشگاه توزین و پس از الک، نتایج توسط نرم افزار GRADISTAT در قالب نمودارها و جداول استخراج و تحلیل شده اند. علاوه بر این، با برداشت 800 نمونه از باکس های 5 در 5 متری، شاخص پهن شدگی و مورفومتری آنها محاسبه شد. نتایج حاصله نشان می دهند که بافت سطحی رسوبات چند منشایی بوده و بیانگر تفاوت فرایندهای موثر در طی زمان هستند( در سایت 1 و 2 و 4، سنگفرش قلوه سنگی با نام قلوه سنگ ماسه ای است به جز سایت 3، که ماسه قلوه سنگی است. سایت یک و چهار، دو منشایی محاسبه شدند. سایت 2، سه منشایی و سایت 3، تک منشأ.) کج شدگی زیاد، جورشدگی ضعیف و کشیدگی متفاوت بیانگر آن است که نوع و اندازه رسوب سطحی و عمقی گالی ها نتوانسته در همه سایت ها به طور کامل در توسعه یافتگی آنها موثر باشد. شاید در سایت 4، توسعه یافتگی گلی ها را فقط به عامل قطر رسوب منطقه و در سایت 2، عدم توسعه یافتگی گالی ها را بتوان به این عامل نسبت داد ولی در دو سایت دیگر یعنی سایت 1 و 3، به هیچ عنوان نمی توان توسعه یافتگی گالی ها را تنها به بافت و قطر رسوب منطقه نسبت داد بنابر این با توجه به تکتونیک فعال در منطقه عوامل تغییر سطح اساس بیش از خصوصیات فیزیکی رسوبات در این مسئله تاثیر گذار بوده اند.
۱۴.

تأثیر حرکات نو زمین ساخت بر شکل حوضه(مطالعه موردی حوضه آبریز رودک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوزمین ساخت مخاطرات تکتونیکی حوضه رودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۴۱۹
موقعیت فلات ایران در بین صفحات عربی، آفریقا و اوراسیا باعث شده حرکات این صفحات تأثیرات زیادی بر پوسته قاره ای فلات گذاشته و در نتیجه محیط ایران را تبدیل به یک محیط ناآرام و مخاطره برانگیز به لحاظ تکتونیکی نماید. از این رو توجه به این قبیل مخاطرات دارای اهمیت زیادی است. نکته قابل توجه در این است که می توان تأثیر طولانی مدت تکتونیک فعال در مناطق مختلف را قبل از وقوع مخاطره بررسی و به میزان فعالیت تکتونیکی مناطق پی برد. یکی از تأثیرات تکتونیک فعال در مقیاس حوضه های زهکشی تأثیر آن بر شکل حوضه می باشد؛ به این ترتیب که حوضه های متأثر از فعالیت های تکتونیکی و جوان به دلیل بالاآمدگی تمایل به کشیدگی دارند و حوضه های فاقد فعالیت تکتونیکی در نتیجه ی فرسایش شکل گرد پیدا می کنند. در این پژوهش با استفاده از نمایه های نسبت شکل حوضه، عامل شکل و فرم حوضه، ضریب گراویلیوس ، نسبت دایره ای و نسبت کشیدگی میزان فعالیت نو زمین ساخت در سطح حوضه آبریز رودک واقع در شمال استان تهران مورد ارزیابی قرار گرفت و صحت  این شاخص ها در کنار شاخص متداول نسبت شکل حوضه سنجیده شد. نتایج مطالعات بر روی زیرحوضه های امامه، گرمابدر، میگون و آهار  بیانگر این امر است که با وجود اینکه این شاخص ها  به جزء شاخص نسبت شکل حوضه تا کنون در بررسی میزان فعالیت تکتونیکی حوضه های آبریز مورد استفاده قرار نگرفته اند ولی می توانند در زمینه شناسایی تأثیر نو زمین ساخت بر شکل حوضه ها بر  مبنای نظریه تکتونیک فعال حوضه های کشیده در کنار سایر شاخص های نئوتکتونیکی مورد بررسی قرار گیرند. چنان چه این شاخص ها کشیدگی زیرحوضه امامه را در مقابل عدم کشیدگی زیرحوضه گرمابدر به خوبی نشان می دهند.
۱۵.

تحلیل واکنش تعادلی رودهای منطقه دامغان در برابر رخدادهای تکتونیکی و فرسایشی با استفاده از مدل SPL(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البرز شرقی دامغان زمین ساخت فعال ژئومورفولوژی ساختمانی مدل SPL

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
لندفرم ها و واکنش آن ها به تغییرات محیطی از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد توجه متخصصان علم ژئومورفولوژی بوده است. یکی از لندفرم هایی که از تغییرات محیطی به ویژه فرایندهای زمین ساختی و فرسایشی تأثیر می پذیرد رودخانه ها هستند. هدف اصلی در این پژوهش تحلیل واکنش رودهای ناحیه برای رسیدن به نیمرخ تعادلی در مواجهه میان فرایندهای زمین ساختی با فرایندهای فرسایشی است. برای این پژوهش، سه رود اصلی ناحیه شامل آستانه، چشمه علی، و تپال بررسی شد. رابطه توان برشی رود در قالب ارتباط میان شیب و مساحت زهکشی، مقادیر دو پارامتر تندی و فرورفتگی کانال را استخراج می نماید. هر دوی این پارامترها متأثر از عوامل سنگ شناسی، زمین ساختی، توپوگرافی، و فرسایشی اند. نتایج حاصل از بررسی سه رود اصلی منطقه نشان می دهد که رسیدن به نیمرخ تعادلی در هر رود به عوامل بالاآمدگی نسبت به سطح اساس، فرسایشی، و سنگ شناسی بستگی دارد. بالاآمدگی رخ داده ناشی از گسل خوردگی آبراهه به افزایش ارتفاع و شیب کانال رود منجر شده و فرسایش در پاسخ به این تغییر در محیط رودخانه رخ می دهد. این امر باعث افزایش بار رسوبی تولیدی و در نتیجه بالارفتن بازده فرسایشی در رودها می شود. با افزایش بار رسوبی در پایین دست حوضه، رود قادر می شود تأثیر بالاآمدگی های گسلی بر بستر خود را خنثی کند.
۱۶.

انطباق شاخص های مورفوتکتونیک با کانون های زمین لرزه در زاگرس شمال غرب (حوضه های سیروان و قره سو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زاگرس مورفوتکتونیک شاخص Lat کانون زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
چکیده موقعیت تکتونیکی فلات ایران، آن را با ناآرامی های زیادی مواجه کرده است. ازجمله مناطق ناآرام این فلات، واحد مورفوتکتونیکی زاگرس شمال غربی است که طی سال های اخیر زمین لرزه های زیادی در آن روی داده است. کانون های زمین لرزه و شاخص های ژئومورفولوژیکی از عوامل ارزیابی وضعیت تکتونیکی مناطق هستند که در بسیاری از مناطق با هم همبستگی زیادی دارند و در بعضی از مناطق نیز ممکن است بین آنها رابطه معناداری وجود نداشته باشد؛ بر این اساس در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت کانون های زمین لرزه در حوضه های واقع در زاگرس شمال غرب و ارتباط آن با شاخص های ژئومورفولوژیک بوده است. برای دستیابی به این هدف از مدل رقومی ارتفاعی ۳۰ متر SRTM، نقشه های توپوگرافی 1:50000، نقشه های 1:100000 منطقه و همچنین اطلاعات مربوط به کانون زلزله های رخ داده در منطقه طی سال های ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۸ به مثابه داده ها و ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. فرایند پژوهش طی سه مرحله مشخص انجام شده است؛ در مرحله اول وضعیت لرزه خیزی حوضه های مدنظر بررسی شده است؛ در مرحله دوم با استفاده از ۸ شاخص ژئومورفیک شامل شاخص های T، Hi، AF، Bs، SL، S، P و Br وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه ها و سپس با استفاده از شاخص Lat، وضعیت کلی حوضه ازنظر فعالیت های تکتونیکی ارزیابی شده است؛ در مرحله سوم نیز رابطه بین لرزه خیزی حوضه ها و شاخص های ژئومورفولوژیک به روش تحلیلی ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ازنظر کانون های زمین لرزه، حوضه زمکان با ۳۶ زمین لرزه، فعال ترین حوضه است؛ همچنین حوضه های قشلاق، رازآور و قره سو با میانگین امتیاز ۷۵/۱، کمترین میانگین امتیاز را دارند و فعال ترین حوضه به شمار می رود؛ علاوه بر این نتایج ارزیابی و تحلیل رابطه بین کانون های زمین لرزه و شاخص های مورفوتکتونیکی نشان می دهد کانون های زمین لرزه بیشترین رابطه را با شاخص تراکم زهکشی دارند
۱۷.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و فازی در تحلیل وضعیت تکتونیکی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک زاگرس شمال غرب فرکتال فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۰۱
ماهیت پیچیده فرایندهای زمین ساختی عامل ایجاد توپوگرافی و همچنین ابعاد مناظر طبیعی زمین را نمی توان با ساختارهای کلاسیک، مانند هندسه اقلیدسی یا منطق ارسطویی، ارزیابی نمود. برای این منظور ، تحلیل فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها با استفاده از روش شمارش جعبه ای برای تعیین بلوغ ساختاری زاگرس شمال غرب انجام گرفت. همچنین با کمک معیارهای مرتبط با مورفوتکتونیک ، پتانسیل فعالیت تکتونیکی منطقه با روش عدم قطعیت فازی مشخص و نتایج این دو روش با کانون های سطحی زلزله مقایسه شدند. مناطق دارای بعد فرکتالی بالای گسل و پایین زهکشی فعالیت تکتونیکی بیشتری دارند. طبق این تحقیق، محدوده A یعنی غرب کرمانشاه، دارای بالاترین بُعد فرکتالی (32/1) گسل و بُعد فرکتالی کمتر برای شبکه زهکشی (432/1) است و شواهد لرزه ای از جمله زلزله اخیر کرمانشاه با 3/7 ریشتر نیز پویا بودن آن را تأیید می کند. محدوده E که رو به فروافتادگی دزفول است، کمترین بُعد فرکتالی گسل (07/1) و بیشترین بُعد فرکتالی شبکه زهکشی (470/1) را دارا است. با این حال گسل های مدفون نقش مهمی در تولید زلزله در شمال این محدوده دارند. هم پوشانی مربع های فرکتالی با گاماهای مختلف در مدل فازی تا حد زیادی تأیید کننده نتایج بود و محدوده A در این مدل نیز بالاترین پتانسیل فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد. واژه های کلیدی: تکتونیک، زاگرس شمال غرب، فرکتال، فازی.
۱۸.

بازسازی حدود گسترش پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پادگانه دریاچه ای پلایا کواترنری پسین تغییرات اقلیمی چاله میقان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۳۲۲
تحولات اقلیمی مهم ترین رویداد دوره کواترنری است که این تحولات به طور وسیعی در ژئومورفولوژی و رسوب شناسی این دوره منعکس شده است و علم پالئوژئومورفولوژی به فهم تغییرات اقلیمی گذشته و پیش بینی این تغییرات در آینده کمک می کند. دریاچه های واقع در چاله های بسته دوره های سرد یا بارانی کواترنر را دریاچه های پلویال می گویند که بعضی از این دریاچه ها به کلی خشک شده و از بین رفته اند، بعضی دیگر در حال حاضر دریاچه های موقتی هستند که در فصل خشک به کویر تبدیل می شوند و برخی دیگر دریاچه های دائمی هستند که در گذشته وسعت بیشتری داشته اند. شناخت دریاچه های پلوویال در مناطق خشک امروز به دلیل تنوع فاکتورها و فرآیندهای پیچیده در تشکیل آن ها مورد توجه محققان است. این پژوهش با هدف تعیین گستره پلایای میقان در کواترنری پسین براساس شواهد رسوبی و ژئومورفیک انجام گرفته است. پلایای میقان در مرکز و جنوب غربی استان مرکزی واقع گردیده و دربرگیرنده دریاچه فصلی و شور توزلوگل، دشت آبرفتی، مخروط افکنه و ..می باشد. داده های مورد استفاده عبارتند از: داده های حاصل از منابع کتابخانه ای، داده های آماری، نمونه های رسوبی، داده های آزمایشگاهی و سنجش از دور. این داده ها در نهایت به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری انجام شده است. نتایج حاکی از شواهد رسوبی و ژئومورفولوژیک نشان می دهدکه این دریاچه در گذشته دائمی بوده و وسعت بیشتری نسبت به سطح پلایای فعلی داشته ولی این گسترش در جهات مختلف متفاوت بوده و تفاوت های معناداری به علت موقعیت زمین ساختی منطقه نشان می دهد.
۱۹.

بازسازی شرایط اقلیمی کواترنر و بررسی محدوده یخچالی و آثار یخساری در شیرکوه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیندهای یخچالی برفمرز سیرک کواترنر شیرکوه یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۳۶۱
تغییرات اقلیمی از بارز ترین ویژگی های دوره کواترنر به شمار می رود. لندفرم های سطح زمین در این دوره دستخوش تحولات و تغییرات فراوانی شده است، با توجه به شرایط اقلیمی گرم و خشک در ایران مرکزی و وجود آثار و لندفرم های یخچالی که نشان دهنده شرایط اقلیمی سرد و مرطوبتر گذشته است ما را برآن داشت تا با هدف بررسی شرایط اقلیمی گذشته با شرایط اقلیمی حال حاضر در این منطقه بپردازیم. روش این پژوهش روش مشاهده ای و تحلیل مبتنی بر عملیات میدانی و سنجش از دور است، بنابراین داده هایی از جمله نقشه های توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع 30، 10 متر، تصاویر گوگل ارث، داده های GPS عملیات میدانی و داده های آماری اقلیم منطقه استفاده شده است.روابط ریاضی، مدل های تجربی و نرم افزارهای آماری و نقشه کشی از عمده ترین ابزارهای مفهومی این پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج حاکی از آنست که خط برف مرز گذشته که به روش رایت محاسبه شده در ارتفاع 2491 متر قرار داشته و حداکثر پیشروی مورن ها در دامنه های غربی_شمال غربی تا ارتفاع 1980 متری و در دامنه جنوبی تا ارتفاع 2218 متری ثبت گردیده است..در شرایط اقلیمی حال حاضرخط هم دمای صفر درجه در ارتفاع 5440 متر و خط هم دمای 5 درجه یعنی (خط تعادل آب و یخ) در ارتفاع 4780 متری است و هردو بالاتر از قله قرار میگیرد، ارتفاع خط برفمرز دوره گذشته نیز براساس معادله دمایی در حد دمای 22 درجه امروز قرار دارد که نشان می دهد شرایط ایجاد فرآیندهای یخچالی و به تبع آن ایجاد لندفرم های یخچالی در منطقه شیرکوه یزد وجود ندارد.
۲۰.

ارتباط تناوب آخرین فوران های دماوند و توالی دریاچه های سدی گدازه ای طی کواترنری پسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دماوند دریاچه سدی پادگانه دریاچه ای دیرینه ژئومورفولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۴۸۰
یکی از عوامل زمین ساختی که نقش قابل توجهی در شکل زایی دارد آتشفشانها و مواد مذاب ناشی از آن ها است. فوران های آتشفشانی  باعث دگرشکلی مورفولوژی و ایجاد ساختمان لندفرمی جدید می شود. آتشفشان دماوند به عنوان یک عارضه ساختمانی  با فوران های متوالی خود طی کواترنری تغییرات قابل توجهی را در پیرامون خود ایجاد نموده است. در این پژوهش، نقش آخرین گدازه های دماوند در ایجاد دریاچه های سدی مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف روش تحلیلی و بازسازی زمانی تغییرات  به کار گرفته شده اند. تکنیک کار مقایسه مورفومتری پادگانه های دریاچه ای و سدهای گدازه ای به سه روش مقایسه ارتفاع و ضخامت رسوبات آبرفتی، تعیین حدود گسترش رسوبات دریاچه ایی و باز یابی آخرین حد ارتفاعی گدازه های مشرف به دره ها استوار است. دریاچه هراز در ارتفاع 2550متری و با مساحت 04/52 کیلومتر مربع، دریاچه لار در ارتفاع 2580متری با مساحت79/68  و دریاچه دلیچای در ارتفاع 3780 متری از سطح دریا و با مساحت 25 کیلومتر مربع قرار گرفته اند.  این سه دریاچه به صورت تقریبا همزمان شکل گرفته اند. جریان های گدازه ای این سه دریاچه را از هم جدا و به صورت متوالی کنار هم قرار داده اند. دریاچه ها از طریق تندآب ها با هم مرتبط بوده که منجر به تشکیل مجرای فعلی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان