رنج از دیدگاه مولانا با نگاهی به مسئلة شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنج، از سویی مسئله ای وجودی است که هر انسانی را به تأمّل درباره چرایی می کشاند و از سوی دیگر، مسئله ای کلامی فلسفی است که عدل الهی و یا حتی وجود خدا را به چالش می کشد. بدین جهت متفکّران دینی به موضوع چیستیِ رنج، انواع رنج، علل آن و آثار و نتایج آن پرداخته اند. در این تحقیق نشان خواهیم داد که مولانا، در باب رنج ها به نوعی نعل واژگونه معتقد است؛ در پس قهرهای ظاهری، لطف حقیقی می بیند و پشت لطف های ظاهری، رنج های حقیقی را بازمی شناسد. او، رنج حقیقی بنیادی را همان فراق از معشوق ازلی می داند که غفلت از این رنج، به رنج های دیگری خواهد انجامید که از آن ها با عنوان رنج های حقیقی ثانوی یاد کرده ایم. دیگر سختی های زندگی را که مصداق همان لطف های رنج نُما هستند، رنج های مجازی می نامیم و نتایج مرتب بر هر کدام از این رنج ها را از نگاه مولانا بررسی خواهیم کرد. در پایان خواهیم دید که مولانا، بهترین واکنش انسان به درد و رنج های زندگی را نگاه ایمانی دانسته که به یاری آن و بصیرتی که به مؤمنان می بخشد، می توان رنج ها را معنادار و در نتیجه قابل تحمّل کرد. به نظر مولانا، تنها از طریق آگاهی از رنج حقیقی است که می توان راه ایمان را پیمود. در این مسیر، رنج های دنیوی حذف یا انکار نمی شوند؛ بلکه معنادار می شوند و تحمّل آن ها بر مؤمنِ عاشق امکان پذیر و چه بسا حلاوت آمیز می گردد. از نظر مولانا، ایمان عاشقانه بهترین پاسخ به رنج های زندگی است