علی خان محمدی

علی خان محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

هنر مهاجرت در مجسمه سازی معاصر ایران (مطالعه موردی آثارهنری تندیس گران پناهنده آذربایجان روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر مهاجرت حافظه ضایعه فرهنگی فرم اجتماعی و سپهر نشانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۷
پناهندگان آذربایجان روسیه جزو محنت دیده ترین گروه میان پناهندگان قفقاز بودند. آنان جزو اجتماعاتی بودند که مورد غفلت محققان قرار گرفتند. این پناهندگان در شکل گیری تندیس گری و نقاشی معاصر ایران نقش بسزایی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات هنرمندان پناهنده آذربایجانی بر تندیس گری و نقاشی معاصر ایران و تأثیر بسترهای فرهنگی اجتماعی ایران بر آثار آنان پرداخته است. روش مورد استفاده نشانه شناسی فرهنگی است که پنج اثر و زندگی نامه هنرمند پناهنده آذربایجانی نامی را مورد بررسی قرار داده است. نویسندگان با به کارگیری مفاهیم متن، ضایعه فرهنگی، سپهر نشانه ای، هویت و فرم اجتماعیِ غریبه این متون را مورد تحلیل قرار داده اند. در این پژوهش هنرمندان پناهنده آذربایجانی معرفی و جایگاه آنان در ایجاد و تثبیت هنر نوگرا در ایران مطرح شده است. در تحلیل متن ها جمعا 136 مدلول استخراج شده است. سه رمزگان یادمانه ایران، زیست دشوار و بحران هویت در این متون کشف شدند. با تحلیل نشانه شناسی این رمزگان و دال ها سازوکارهای طرد و جذب  فرهنگ (متنیت) ایرانی برای پناهندگان یافت شد. گمشدگی و وفاداری به عناصر متینت ملی از محصولات این سازوکارها است. با نشانه شناسی این متون چهارچوب هویت پناهندگان آذربایجانی در سپهر نشانه ای هنر معاصر ایران یافت شد. آنان با وجود آثار مطرح در هنر شهری و سهم شان در آموزش هنر مجسمه سازی با فراموشی اجتماعی جامعه هنری ایران مواجه شدند.
۲.

مجسمه های میادین شهر تهران به منزله میراث ماندگار نوسازی (مطالعه موردی میدان حر (باغ شاه) شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران نوسازی برنامه ی حافظه مجسمه ی شهری قدرت انضباطی قدرت حاکمیت مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۰
حکومت های ناصری و پهلوی با تأسیس سازمان های حافظه، انجام برنامه های حافظه و ابداع سنت به اعمال قدرت در «حافظه شهری» دست زدند. از سوی دیگر، سیاست فرهنگی حکومت ناصری و پهلوی سبک های «نوسازانه» را در نقاشی، شهرسازی، معماری و مجسمه سازی شهری ایران حاکم کرده بود. در حقیقت گسترش نصب مجسمه های شهری در ایران با تثبیت نوسازی عجین است. از طرف دیگر، اقشار سنتی و مذهبی با نمایش و نصب مجسمه در انظار عموم مخالف بودند. مجسمه های ناصرالدین شاه و گرشاسب در باغشاه و میدان حر دو میراث گران بهای نوسازی است. نگارندگان در این مقاله با نشانه شناسی این مجسمه ها در جست وجوی فهم چگونگی روابط قدرت و حافظه حاکم بر آن ها هستند. مجسمه ناصرالدین شاه در روابط اجتماعی حاصل از ساز و کار قدرت «حاکمیت مند» خلق شده است. روابط قدرت حک شده در این مجسمه سیاست حافظه «تجددخواهی» را باز تولید کرده است. مجسمه گرشاسب در بستر روابط اجتماعی برساخته از ساز و کار قدرت «انضباطی» آفریده شده است. ساز و کار قدرت پنهان در این مجسمه سیاست حافظه «باستان گرایی» را بازسازی کرده است. با وجود سقوط حکومت پهلوی با انقلاب اسلامی و براندازی ساز و کار قدرت انضباطی با جهانی سازی این میراث ۸۵ ساله- مجسمه گرشاسب- با تغییر نام به «حر» به حیات خود ادامه داد. مجسمه گرشاسب پیوند میان حافظه باستانی و اسلامی را نمایش داده است. از طرفی، حصارکشی و مرزبندی های ساختگی ساز و کار قدرت انضباطی و سیاست حافظه باستان گرایی را آشکار کرده است. در حقیقت حافظه جمعی و شهری یک مجموعه به هم پیوسته است.
۳.

نشانه های هنر مهاجرت در هنر شهری تهران دوره پهلوی: مطالعه موردی آثار مجسمه سازان و معماران پناهنده قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر شهری سیاست حافظه حافظه شهری گروه قومی دینی پناهندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
تهران به عنوان پایتخت تجلی گاه سیاست حافظه ی دوران پهلوی است. به سبب این سیاست، حافظه ی شهری تهران خود همه ی منازعات نشانگان هویتی را بازگو می کند. این منازعات حتی در میان معماران و تندیس گران مطرح آن دوران هم برقرار بوده است، اما معماران و تندیس گران پناهنده ی قفقاز فرصت بی سابقه ای در دوران پهلوی برای آفرینش هنر شهری پیدا کردند. این هنرمندان خیلی پیشتر به دلیل سکونت در امپراتوری تزاری و عثمانی با مظاهر نوآوری 1 غربی آشنا شدند و تعداد بسیاری از آنان در اروپا تحصیل کرده بودند. این هنرمندان با این پیشینه ی فرهنگی توسط هنرمندان سنتی پذیرفته نشدند و از طرفی فشار نوسازی پهلوی تهدید و فرصت همزمان برای آنان شد. معماران ارمنی با ساخت بناهای عمومی در جنبش نوآوری معماری پیشتاز شدند و تندیس گران آذری با ساخت مجسمه های شهری به هنر دوران هخامنشی و ساسانی بازگشتند. حافظه ی شهری تهران تلفیقی از نمادهای بصری ارمنی، آشوری، نوین 2 و ایران باستان شد. در این مقاله با روش نشانه شناسی عناصر بصری پانزده اثر (ازجمله بنا و تندیس) دوران پهلوی بررسی شد. سیاست حافظه ی پهلوی تلفیقی از حافظه ی هویتی ارمنی و آذری با باستان گرایی 3 در حافظه ی شهری به یادگار گذاشته است. این تلفیق دارای نمادهای مسیحی و ارمنی بسیاری است که میراثی فرهنگی و نمونه ای از تجدد ایرانی در هنر است. امید است که این دست پژوهش ها باعث بازنگری جدی در سیاست های حفاظت و بهسازی بافت های میراث فرهنگی ایجاد کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان