مفهوم جامعه مدنی, به مثابه یک چارچوب فکری برای توصیف توسعه در جوامع نوین اروپایی و دیگر کشورهای صنعتی, سخن غالب در اندیشه های فلسفی و جامعه شناختی از قرن نوزدهم به بعد بوده است (کین 1988a و 1988b) مثلاً “هگل” اظهار کرد که مفهوم “کشور” شامل ارتباط مطلوب عناصر جامعه است و دغدغه های عمده اعضای جامعه را در خود انباشته دارد. اما جامعه مدنی شامل دنیای آزاد فردی و علایق و فعالیتهای گروهی است و وحدت میان این دو مفهوم سرانجام از طریق مؤسسات گوناگون صورت واقع خواهد گرفت (فریدریش 1953؛ هگل 1942).
در لوای اصل توحید جنبه دیگری از اصول بنیادین اخلاقی در ارتباطات آشکار می شود:فروپاشی آن دسته از ساختارهای فکری که متکی بر ثنویت ، نژاد پرستی ، قبیله گرایی و برتری خانوادگی است .