اعظم مقیمی

اعظم مقیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

جنسیت و علم؛ بررسی پژوهش ها در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت تبعیض جنسیتی نهادهای علمی تحقیقات داخلی تحقیقات خارجی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی علم
تعداد بازدید : ۲۲۴۶ تعداد دانلود : ۹۵۷
عنوان «جنسیت و علم» به توصیف و تبیین روند و کمیت و کیفیت حضور و جایگاه زنان در نهاد های علمی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پژوهش های انجام شده و قابل دسترس در خصوص «جایگاه زنان در علم» در ایران و سایر کشورهای جهان است. مطالعات انجام شده در خارج از ایران در قالب دو دسته کلی شامل مطالعات تاریخی و مطالعات فمینیستی فراوان صورت گرفته در سطح جهانی، تعداد پژوهش های انجام شده در مورد «جایگاه زنان در علم» در ایران بسیار اندک است. این مطالعات در دو دسته قابل مقوله بندی است: 1- مطالعاتی است که به بررسی وضعیت مشارکت زنان در آموزش عالی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی آن پرداخته است. 2. مطالعات اندکی که بر سهم نابرابر و وضع تبعیض آمیز موقعیت زنان در نهاد علم متمرکز شده اند. دسته نخست پژوهش ها، در میان مطالعات ایرانی پر رنگ تر است. علاوه بر این، مطالعه ای تاریخی درباره بررسی موضوع جایگاه زنان در علم در پژوهش های داخلی یافت نشده است. در مجموع، بررسی ها به وجود موانع اجتماعی و فرهنگی برای زنان در دستیابی به موفقیت ها و موقعیت های علمی و حرفه ای چه در فضای اجتماعی درون علم و چه در فضای اجتماعی بیرون علم اشاره دارد. برخی تحقیقات خارجی نیز، دلالت بر این دارند که نقش فرهنگ و دولت در زدایش این موانع یا کاهش آن ها، مهم و اساسی است. بررسی پژوهش های تحلیل شده در این مقاله همچنین نشان از وجود کمبود پژوهش های علمی در خصوص جایگاه زنان در علم، علی الخصوص در ایران دارد. وجود چنین خلا تحقیقاتی، انجام پژوهش های علمی را مشروع و ضروری می سازد.
۳.

مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد )

نویسنده:

کلید واژه ها: مشارکت اجتماعی مشارکت فرهنگی اعتماد بهره مندی از رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
مشارکت به معنای شراکت و همکاری در کاری، امری یا فعّالیتی است که در ابعاد مختلف در جامعه صورت می گیرد. در بعد اجتماعی؛ مشارکت، در 5 بعد صورت می گیرد: کنش متقابل میان افراد، گروه های اجتماعی، سازمان های غیردولتی، اجتماع محلی و کل اجتماع؛ و در بعد فرهنگی، مشارکت یعنی شرکت داوطلبانه و آگاهانه افراد جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه؛ برای رسیدن به توسعه پایدار و همه جانبه زندگی فرهنگی. بنابراین در این پژوهش تلاش گردید تا میزان مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی شهروندان یزدی مورد سنجش قرار گیرد و مهم ترین عوامل مؤثّر بر آن بررسی شود. به لحاظ روش شناسی، پژوهش اخیر از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی محسوب می شود و به صورت میدانی (پیمایش) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه ی افراد 18 سال به بالای ساکن شهر یزد است که براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از آماره های توصیفی و استنباطی شامل (آزمون تی مستقل، همبستگی، آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داده است که متغیّرهای وضعیت تحصیلات، تأهّل و وضعیت درآمدی افراد، تأثیری بر مشارکت پذیری ندارند و متغیّرهای سن، جنسیت، میزان بهره مندی از رسانه ها و سطح اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری با مشارکت پذیری دارند.
۴.

از انگیزه ها تا ترس ها، کاوشی از هویت حرفه ای معلمان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت معلمی هویت حرفه ای نظام آموزشی نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
بحران و ناکارآمدی در نظام آموزشی ایران، موضوعی است که نخبگان اجتماعی و فرهنگی در سال های اخیر بر آن تأکید کرده اند. معلمان از بخش های کلیدی این نظام اند و ما در صورتی که خواهان اصلاحاتی در زمینه بهسازی امر تعلیم و تربیت باشیم، به معلمانی نیاز داریم که هویت حرفه ای قوی داشته باشند. هویت حرفه ای، درک از شخصیت حرفه ای فرد مبتنی بر شناخت، معلومات، نگرش، عقاید، ارزش ها، انگیزه ها و تجارب است. هدف پژوهش حاضر، فهم وضعیت هویت حرفه ای معلمان از خلال تجارب زیسته آنان است. سؤال اصلی پژوهش این است که معلمان چه ادراک و تفسیری از وضعیت هویت حرفه ای خود دارند. به منظور اجرای این پژوهش و دستیابی به تفسیرهای مشارکت کنندگان و سامان دهی نظری آن، از نظریه داده بنیاد (رویکرد برساخت گرایی چارمز) به عنوان یکی از روش های کیفی و تفسیری بهره گرفتیم. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 20 نفر از معلمان در سنین، جنسیت و مقاطع مختلف تحصیلی بودند که با آنها مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته 180-120 دقیقه ای انجام و سپس داده ها به منظور ساخت مفاهیم، کدگذاری و ارائه شد. ترس از قضاوت شدن، نگرانی از شرایط کاری ناپایدار، محدودکننده و کنترل گر بودن، فرسایشی بودن حرفه معلمی و سختی و پیچیدگی آن، مضاعف شدن وظایف حرفه ای معلمان و ... برخی از مقولاتی است که در این ارتباط استخراج شد، نتایج پژوهش نشان داد وضعیت هویت حرفه ای معلمان رو به افول است، معلمان به سوژه های ناراضی و معترض تبدیل شده اند، هویت حرفه ای آنها با چالش ها، ترس ها و نگرانی هایی مواجه است، انگیزه های آنان تغییر کرده و حتی کاهش یافته است و آنها ناامید، مأیوس و نسبت به آینده حرفه ای خود نگران اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان