سهند لطفی

سهند لطفی

مدرک تحصیلی: استادیار طراحی شهری، بخش شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه شیراز، شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۲ مورد از کل ۳۲ مورد.
۲۱.

انگاره فرسودگی فراگیر و برآورد یکپارچه میزان فرسودگی در بافت​های شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت فرسوده فرسودگی کالبدی شاخص های فرسودگی فرسودگی فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
طرح موضوع فرسودگی کالبدی و توجه به بافت های فرسوده شهری در ایران، قدمتی چند دهه​ای دارد. انگاره مستولی در تعریف بافت فرسوده، تجزیه بافت به لایه های سه گانه کالبدیِ قطعه​بندی، گذر بندی و ترکیب بندی بناها یا همان مفهومی است که با سه ویژگی ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری سازه​ای شناخته می​شود. اصلی ترین بحث این مقاله، بیان این واقعیت است که فرسودگی، مفهومی است فراگیر که حتی نمود آن را باید در قالب طیفی از برون دادهای مرتبط با ناکارآمدی، در ساحت های گوناگونی از چرخه کارکردی و محتوایی شهر جستجو کرد. بدین معنا، فرسودگی از نوعی ارتباط درونی میان عوامل و به تبع از شاخص​هایی برخوردار است که آن را به واقعیتی گسترده و یکپارچه بدل می​سازد. آنچه در چارچوب فرسودگی کالبدی قابل تشخیص است، تنها نمودی از واقعیتی نهانی و درون مایه ای نیمه پنهان است که طی آن، فرسودگی در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی - معیشتی، کیفیت محیطی و زیست محیطی رخ نموده است. بخشی از برون خیزش این مجموعه از عوامل، فرسودگی کالبدی است که در محدودترین حالت می​توان آن را با همان معیارهای سه گانه بازشناخت. این مقاله ابعاد گسترده فرسودگی و بازتعریف فرسودگی یکپارچه را با نگاهی تحلیلی و کاربردی دنبال کرده است. طی این مقاله که با هدف تبیین مفهوم فرسودگی یکپارچه در بافت​های شهری و مقایسه​ آن با شیوه​های رایج تبیین فرسودگی صورت می​گیرد، ابعاد و شاخص​های فرسودگی از منابع معتبری که طی دو دهه اخیر تلاش نموده​اند تا فرسودگی شهری را در قالبی یکپارچه تبیین نمایند، استخراج گردیده و پس از انجام وزن دهی و تحلیل سلسله مراتبی، جهت تعیین میزان اثرگذاری مؤلفه های گوناگون بر ماهیت فراگیر فرسودگی، نقشه فرسودگی یکپارچه باز ترسیم شد و با نقشه مصوب بافت فرسوده منطقه (10) شهر مشهد مقایسه گردیده است. حاصل تحلیل نشان از پنهان ماندن واقعیت فرسودگی در شرایط فقدان نگاه یکپارچه به موضوع فرسودگی و ناکارآمدی بافت شهری دارد.
۲۲.

بازخوانی پیوستار ریخت شناسیک پهنه مبنا در روند تکوین فُرم محیط انسان ساخت شهر ایرانی - ترسیم برش عرضی شیراز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برش عرضی محیط انسان ساخت پهنه های ریخت شناسیک شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
گسترش نامتوازن، و درهم تنیدگی عناصر و پهنه های ناهمگون، یکی از اصلی ترین عوامل بروز آشفتگی و گسست در فُرم و پیوستار ریخت شناسیک شهرهاست. ارتباط میان شهر به مثابه بارزترین جلوه محیط انسان ساخت با پس زمینه طبیعی اش، طی تاریخ تکوین شهرهای ایرانی، همواره نمایانگر نوعی هماهنگی بوده است. سرشت تکامل شهر، وجود یک هسته آغازین و سازمان یابی واحدهای مشخص فضایی-کالبدی پیرامون آن را نشان می دهد. در این ترکیب، مقطع عرضی شهر به نحوی شکل می گیرد که بیشترین تراکم در مرکز نمود می یابد، و با گذار تدریجی به پیرامون، از فشردگی بافت کاسته می گردد. این روند تا رسیدن به آستانه پیوند محیط کالبدی و پس زمینه طبیعی ادامه یافته، و مرز باروها و حصارهای تاریخی شهر، به نوعی ورود به عرصه طبیعی را نمایان می سازد. این پژوهش آزمونی است در انطباق پذیری روش برش عرضی با تأکید بر وجه فرآیندی این روش و بومی سازی آن در شرایط شهری شیراز، به نحوی که پهنه های متفاوت بر پایه شناخت همه جانبه ویژگی های آن ها و با کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی از یکدیگر متمایز می شوند. در این مقاله با تکیه بر ادبیات شکل گرفته مبتنی بر لزوم تبعیت از نظمی منتج از سرشت تکوین شهرها، به ترسیم و تحلیل برش عرضی شهر شیراز پرداخته شده است. ضرورت ترسیم و ارائه این برش عرضی زمانی نمایان تر می گردد که نتایج نشان می دهند، روند دگرگونی و رشد شهر، مسیری بسیار متفاوت از پیوستار و نظم ریخت شناسیک شهر تاریخی را پیموده است. بر این اساس، برونداد پژوهش، ارائه برش عرضی شهر و تعیین پهنه های شش گانه و خاص ریخت شناسیک شیراز است. نتیجه پژوهش، تدارک بستر استفاده از ضوابط مبتنی بر فرم محیط انسان ساخت، در هریک از این پهنه ها با هدف پرهیز از منطقه بندی های رایج است. اقدامی که تأثیر به سزایی بر ایجاد نظم دوباره، و برقراری تعادل میان بستر طبیعی و محیط انسان ساخت خواهدداشت.
۲۳.

بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا: تأملی بر بُن مایه های فرهنگی و کُنش بازآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری بازآفرینی فرهنگ - مبنا رویدادمداری فرهنگ مکان محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
«بازآفرینی فرهنگ- مبنا» را می توان اصلی ترین رویکرد بازآفرینی شهری در دو دهه اخیر دانست. کاربست فرهنگ در جایگاهی راهبردی، و با هدف دستیابی به سازوکاری اقتصادی و پررونق که می تواند متضمّن اهداف توسعه ای باشد و چهره ای فرهنگ گرا برای شهرها ترسیم کند، روّیه ای است که در چارچوب بازآفرینی شهرها به آن اهمیت فراوانی داده شده است. بازآفرینی فرهنگ مبنا، با طرح مفاهیم پایه ای مانند استفاده از حوزه های نوآوران? اقتصادی و آنچه صنایع خلاّق نامیده می شود، به این نکته اساسی می رسد که می توان در بافت های درونی و هسته های مرکزی شهرها، با اطمینان به نتایج فرآیند بازآفرینی، از رهیافت فرهنگی و ویژگی های مثبت آن بهره جست. این رهیافت، به کالبد دیروز احترام می گذارد و ساختارهای نو را در همخوانی با ساختارهای دیروز، به این ترکیب می افزاید و محتوا و کارکردی را ارائه می دهد که روساخت آن جریان فرهنگی و اجتماعی، و زیرساخت آن، سازوکاری کاملاً اقتصادی و پربازده است. چنین نگاهی موجب رسیدن به نوعی همگرایی در هدف و وسیله بازآفرینی شهری می شود. در این مقاله که بدایتی بر مبحث اساسی بازآفرینی فرهنگ مبناست، از نگاهی نظری و نظریه ای به بازشناسی ابعاد رهیافت فرهنگ- مبنا در بازآفرینی شهری پرداخته شده است.
۲۴.

سنجش هنایندگی خُنیاگری خیابانی بر زندگی همگانی فضاهای شهری، نمونه مورد مطالعه: قلمروهمگانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی خیابانی اجتماع پذیری قلمروهمگانی حضور انتخابی حضور اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۲
با توسعه فیزیکی شهرها و گسترش استفاده از وسایل نقلیه موتوری، فضاهای عمومی شهرهای امروز، کمتر برای انجام رفت وآمدهای روزمره عابران پیاده مورد استفاده قرار می گیرند. در چنین شرایطی رویدادهای فرهنگی صورت گرفته در دل فضاهای شهری اهمیتی دوچندان در ارتقای پتانسیل اجتماع پذیری این فضاها می یابند. خنیاگری یا موسیقی خیابانی، گونه ای از خُرد_رویدادی فرهنگی در قلمروهمگانی است که با اثرگذاری بر کیفیت های قلمرو همگانی شهر، زندگی همگانی در فضاهای عمومی شهر را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف اصلی این پژوهش، مقایسه میزان تأثیرپذیری هریک از اشکال حضور شهروندان در فضاهای همگانی، شامل حضور انتخابی، حضور اجتماعی غیرفعال و حضور اجتماعی فعال، در زمان اجرای موسیقی خیابانی و همچنین مقایسه میزان تأثیرگذاری عوامل محیطی و عوامل درونی مرتبط، بر تمایل شهروندان به حضور در این فضاهاست. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از طریق توزیع 250 پرسشنامه در قالب طیف لیکرت، به صورت تصادفی میان افراد حاضر در شش محدوده اجرای موسیقی خیابانی در کلانشهر شیراز به دست آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون رتبه ای حاکی از آن است که حضور اجتماعی غیرفعال، بیش از دو مؤلفه دیگر، متأثر از اجرای موسیقی خیابانی است. همچنین عوامل محیطی مرتبط با موسیقی خیابانی در مقایسه با عوامل درونی تأثیر بیشتری بر حضور شهروندان در فضاهای شهری یادشده دارند. با تکیه بر نتایج حاصل از نمونه های مورد مطالعه، سیاست تجهیز مکان اجرا به زیرساخت های پیشرفته، تناسب سطح فنی اجراکنندگان با میزان اهمیت مکان و به کارگیری ترکیبی از سیاست های تشویقی و بازدارنده در راستای تعدیل کیفیت محیطی مکان اجرا با هدف افزایش قابلیت حضورپذیری قلمروهمگانی، پیشنهاد گردیده است.
۲۵.

واکاوی گونه- ریخت شناسیک سیر دگردیسی بُن پارهای بافت تاریخی شهرقدیم لار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی گونه ریخت شناسی دگردیسی بُن پار بافت تاریخی شهرقدیم لار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
شهرها، در رهگذر زمان روند تدریجی دگردیسی را تجربه می کنند. زمان-مبنا بودن فرایند دگردیسی، با تغییراتی در ترکیب بندی بافت شهر نمود می یابد. اگر تعریف بنیادین بافت، معیاری بر احصای عناصر برسازنده شهر تلقی شود، ورای مباحث مرتبط با سبک معماری و پیشینه تاریخی، نحوه چینش و شیوه ترکیب بُن پارها (بلوک)، اصلی ترین تأثیر را در تکوین بافت شهری دارد. آنچه در بازخوانی شیوه تکوین و دگردیسی بافت های تاریخی از اهمیت برخوردار است، علاوه بر ویژگی های شکلی، تنوع در ترکیب بُن پارها است. برای تأکید بر رابطه میان عناصر و چگونگی ارتباط آن ها در طول زمان، می توان آن ها را در یک چارچوب گونه- ریخت شناسیک مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریخت شناسیک از بُن پارهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی تکوین بافت تاریخی شهر قدیم لار است. در این راستا پس از استخراج گونه ها با استفاده از الگوریتم پایه تحلیل گروه بندی مبتنی بر روش خوشه بندی k-میانگین، ویژگی های هر گونه شناسایی و سیر تغییرات هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت تاریخی شهر لار در اصیل ترین تصویر مستند خود از سه گونه بُن پار تشکیل شده است. بررسی ویژگی ها و بارزه های هر گونه به انضمام فرایند گونه شناسیک آن ها می تواند ضمن بازخوانی روند تاریخی-عارضی دگردیسی بُن پارها از منظر تلفیقی فرایند گونه-ریخت شناسیک در بافت تاریخی شهر لار، الگویی برای توسعه و تداوم ریخت شناسی بافت های تاریخی را نیز فراهم آورد.
۲۶.

کاربست روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی مکان» در ارزیابی تطبیقی فضاهای تاریخی- فرهنگی بررسی موردی: دو فضای تاریخی بافت قدیم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص کیفیت طراحی مکان مکان تاریخی- فرهنگی تشخّص مکانی ارزیابی کیفیت مکان تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
ارزیابی کیفیت طراحی شهری در بافت های تاریخی و سنجش میزان موفقیت طرح هایی که برای این پهنه ها تهیه می شود، در آفرینش و تأکید بر حس مکان، هدف واجد اهمیتی برای جریان مرمت و مدیریت میراث شهری به شمار می رود. از میان ابزارهایی که برای سنجش کیفیت طراحی به کار برده می شود، DQI یا روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی» تمرکز خود را بر ارزیابی کیفیت طراحی بنا قرار می دهد و با تأکید بر سه مؤلفه «کیفیت ساخت»، «عملکرد» و «اثر»، کیفیت طراحی را از منظر طراحان و کاربران مورد سنجش قرار می دهد. بازخوانی شیوه تدوین این روش و مؤلفه های مورد استفاده در آن، نشان از ارزیابی ارزشمندی های طراحی در قالب انگاره مکان دارد. به همین ترتیب، مقاله حاضر تلاش می کند تا ضمن بسط روش شناسی «شاخص کیفیت طراحی»، به تدوین روشی بپردازد که در آن کیفیت طراحی مکان های تاریخی مورد سنجش قرار بگیرد. به این ترتیب، خیزشی از بنا به مکان و سپس مکان تاریخی در مدل پایه این روش وارد می گردد. در بسط روش شناسی، ضمن توجه به پیشینه نظری انگاره مکان، از تناظر مؤلفه های «اصالت و ارزش نسبی»، «یکپارچگی کالبدی» و «سرزندگی اقتصادی» با سه گانه مکان، مدلی با عنوان PDQI یا روش سنجش «شاخص کیفیت طراحی مکان» پیشنهاد گردیده است. در تشریح روش پیشنهادی، کیفیت طراحی شهری در دو مکان تاریخی یعنی فضای مقابل مسجد مشیر و فضای مقابل آرامگاه سیبویه در بافت تاریخی شیراز مورد سنجش قرار گرفته و روش پیشنهادی به صورت ابزاری تعمیم پذیر به منظور کیفیت طراحی در مکان های تاریخی تدوین و ارائه گردیده است.
۲۷.

کاربست فرآیند یکپارچه طراحی شهری در بازآفرینی مکان مبنای بافت های تاریخی باززنده سازی تداوم مکانی گذر سنگ سیاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند یکپارچه طراحی شهری مکان تاریخی- فرهنگی حفاظت و بازآفرینی شهری ارزیابی کیفیت های طراحی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
طراحی شهری از بدو پای نهادن به عرصه شهرها، توجه به فرآیند را همزمان با تمرکز بر محتوا پی گرفته است. زمانی، اسطوره روش مندی علمی تاکید مضاعفی بر فرآیند داشت، در حالی که بنیان طراحی شهری، با تکیه بر سرشت و درونمایه شهرها، تکوین یافته بود. همگرایی این دو جریان، با فرآیند یکپارچه طراحی شهری و به این دلیل مورد توجه قرار می گیرد که از آن طریق بتوان در عین پایبندی به یک روند گام به گام و مبتنی بر اصول علمی، مختصات بستر اقدام و زمینه شهری را نیز مدنظر قرار داد. در این مقاله، مفهوم فرآیند یکپارچه طراحی شهری، خود را به مثابه شاکله ای مرکّب از فرآیند طراحی شهری با هدف بازآفرینی و احیاء مکان های تاریخی یا سازمان فضایی بخشی از بافت تاریخی شیراز، باز می نمایاند. در بازخوانی و تدوین فرآیند، مهم ترین بخش از چرخه را ارزیابی وضعیت و جلب مشاوره برشمرده، و به همین طریق، احصاء و وارد کردن کیفیت های فراگیر به زمینه بافت تاریخی، ماموریت طراحی شهری معطوف به بازآفرینی شهری است که در آن، حفاظت یا مدیریت تغییر، با توسعه یا طراحی منبعث از زمینه همگام می شود. به این ترتیب، فرآیند یکپارچه طراحی شهری در بازطراحی تداوم مکانی گذرسنگ سیاه شیراز با هدف بازآفرینی مکان مبنای بافت تاریخی، به آزمون نهاده شده است. نتایج نشان می دهد که فرآیند یکپارچه طراحی شهری، چگونه می تواند در قالب سیاست بازآفرینی فعال، به دو جریان حفاظت و توسعه، توازن ببخشد.
۲۸.

بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی (نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز)

کلید واژه ها: صمیمیت فضایی تعامل پذیری فضای شهری واحد همسایگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۴
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
۲۹.

واکاوش ساختار نشانه شناختی شهر: بازنمایی فرایند ادراکی ارزیابی نشانه ها (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی شهری ساختار نشانه ای ادراک نشانه روش SA شهر جدید صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۰
طراحی هدفمند ساختار شهر و به ویژه ساختار نشانه ای در ارتقای کیفیت قلمروهای همگانی نقشی اساسی دارد. برای دست یابی به این ساختار، نه تنها مجموعه ای از عناصر نشانه ای، بلکه نحوه ی چیدمان آنها در قالب شبکه ای به هم پیوسته ضروری می نماید. با توجه به اهمیت نشانه ها در انسجام فضایی- کالبدی و درک یکپارچه از ساختار شهر، این پژوهش بر آن است تا با تأکید بر ساختار نشانه شناختی و ادراک و نقشه های ذهنی شهروندان، به تبیین نظام بصری شهر جدید صدرا از دو منظر شهروندان و کارشناسان با روش شناسی ترکیبی بپردازد. بدین منظور نقشه ی ذهنی شهروندان با کمک عناصر نمادین و شناسایی نقاط عطف در 3 مرحله ترسیم و با هم پوشانی نقشه های ذهنی با استفاده از نرم افزار GIS، نقشه ادراکی یکپارچه تولید شد. سپس برای درک ساختار نشانه شناختی، عناصر نقشه های ذهنی شهروندان با استفاده از روش AHP مشخص شد که نشانه های بصری، ادراکی، عملکردی و ساختاری به ترتیب از اولویت های انتخاب شده توسط کارشناسان متخصص هستند. رتبه بندی ها با استفاده از روش SAW برای ارزیابی کیفیت عناصر نقشه های ذهنی در رابطه با معیارهای فرعی هر عنصر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویژگی های هر نشانه و نحوه ی قرار گرفتن آنها در چیدمان ساختار نشانه ای شهر می تواند آن را در طیف مختلف ادراکی قرار دهد. با توجه به تحلیل های صورت گرفته بر تصاویر ذهنی افراد پیرامون ساختار نشانه ای شهر صدرا مشخص می گردد که نشانه ها، کیفیت های بصری، ورودی شهر و ورودی خیابان های شاخص، فضاهای عمومی و مسیرها جزو عناصر تشکیل دهنده ی نقشه ی ادراکی شهروندان و نظام بصری شهر هستند که با وجود رتبه بندی بالاتر کیفیت ادراکی آنها در مرکز شهر، توانسته اند جایگاه شان را به صورت شبکه ی ساختار نشانه ای بر اساس طیف ارزشی عناصر نشانه ای در ذهن افراد تثبیت نمایند 
۳۰.

واکاوی ابعاد و عوامل موثر بر ارتقای همبستگی اجتماعی در بافت های تاریخی ناکارآمد، مورد پژوهی: محله بهبهانی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبستگی اجتماعی بافت های تاریخی ناکارآمد محله بهبهانی بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۷
همبستگی اجتماعی به عنوان کاتالیزوری برای توسعه اجتماعی عمل می کند و نشان دهنده ارزش ها، اهداف و انتظارات مشترک بین شهروندان است که بر نگرش شهروندان نسبت به یک دیگر تاثیر می گذارد و باعث کاهش اثرات اجتماعی منفی مانند درگیری و خشونت می شود. از سویی به نظر می رسد برخی بافت های تاریخی، به دلیل دارا بودن معضلات خاص، از گستره حیات شهری خارج و به بخش های ناکارآمد شهرها تبدیل شده اند، به گونه ای که موضوع خطر کاهش همبستگی های اجتماعی و اخلاقی را به یک نقطه تهدیدکننده برای سلامت و توسعه پایدار در شهرها تبدیل نموده است. از این رو هدف این پژوهش، تبیین ابعاد موثر بر ارتقای همبستگی اجتماعی در محله بهبهانی بوشهر به عنوان یک بافت تاریخی ناکارآمد است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بود. از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری داده ها، از نرم افزارهای اس پی اس اس و ایموس به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری تحلیل عامل تاییدی، به عنوان روش تحلیل داده ها بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه ساکنین 15 سال به بالای محله ی بهبهانی بوشهر بودند. حجم نمونه تحقیق 298 نفری از طریق فرمول کوکران محاسبه و انتخاب گردید. نمونه گیری به شیوه تصادفی انجام شد. مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامه این تحقیق 92/0 بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد منافع مشترک با همبستگی ۰٫۸۸، رضایت اجتماعی با همبستگی 0٫86، نظم و کنترل اجتماعی با همبستگی 0٫86، روابط اجتماعی با همبستگی 0٫79 و هویت اجتماعی با همبستگی 0٫77، بر میزان همبستگی اجتماعی در بافت های تاریخی ناکارآمد تاثیرگذارند
۳۱.

تدوین چهارچوب طراحی شهری برای خیابان ملاصدرای شیراز با رویکرد افزایش تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیابان ملاصدرای شیراز چهارچوب طراحی شهری تعاملات زندگی جمعی الگوهای رفتاری و کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۴
خیابان ملاصدرای شیراز برخوردار از جذابیت های متعدد و متنوعی است که مایه حضور شهروندان با انگیزه های گوناگون در بیشتر ساعت های روز می شود. رجوع به مراکز مهم فعالیتی، خرید، تماشای مغازه ها، پرسه زدن و گردش، دیدن و دیده شدن، همه و همه خیابان ملاصدرا تبدیل به فضایی مملو از انواع رویدادها برای شهروندان نموده است. این خیابان مهم شهر شیراز، اما به دلیل کمبود عرض پیاده رو، کمبود فضاهای جمعی برای مکث و سکون و گردهمایی، کمبود جای نشستن، نبود فعالیت در شب و روزهای تعطیل، ازدحام سواره رو و جریان ترافیک عبوری، و شرایط کالبدی نامناسب، بستری متناسب برای برقراری تعاملات میان مردم و کاربران فضا نیست. پژوهش حاضر به دنبال تبیین نقش عوامل موثر در ارتقاء تعاملات در خیابان ملاصدرای شیراز است. بدین منظور، پس از بررسی وتجزیه و تحلیل عوامل تاثیرگذار بر تعامل میان مردم در فضای شهری خیابان، فرآیند شناخت و تحلیل محدوده خیابان ملاصدرا به انجام رسیده است. برونداد این مرحله، در قالب جمع بست پژوهش، شامل چهارچوبی دربردارنده راهبردهای مبتنی بر سه مولفه عملکردی، تجربی-زیبایی شناختی و زیست محیطی است که نشان دهنده ی خط مشی طراحی شهری با هدف تعامل پذیر کردن خیابان ملاصدرای شیراز می باشد.
۳۲.

تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منسوخ شدگی مدل بالقوگی بازکاربست همساز (ARP) مدل بنیادین مکان میدان درب شیخ شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان