غلامرضا خاکی

غلامرضا خاکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

موردپژوهی؛ فرایندی برای نظریه پردازی براساس دانش پنهان منابع انسانی (مورد: صنعت آب و برق)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تجربه مدیریت دانش موردکاوی دانش ضمنی آموزه موردپژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 729 تعداد دانلود : 982
بهره وری در زندگی شخصی و سازمانی آدمی، در گرو دانش مندی و آموختگی (باتجربگی) است. اهمیت بهره گیری از آموزه های تجربیِ منابع انسانی در آن است که رفتار انسان ها در شرایط مشابهِ سازمانی، از قوانین خاصی پیروی می کنند و تجربه های شخصی ما و دیگران می تواند این اطمینان را به وجود آورد که کنش و واکنش های ما در برابر پدیده ها درست است. در مدیریت دانش، دانش های منابع انسانی را به دو دسته ی کلی قسمت می کنند: الف- دانش صریح (آشکار) ب- دانش ضمنی (پنهان). هریک از این دانش ها قابل تبدیل به یک دیگرند. اگر دانش پنهانِ منابع انسانی را دانشی بدانیم که کارکنان ضمن کار به دست می آورند، یک پرسش اساسی پیش می آید که «با چه روشی می توان دانش پنهان (ضمنی/غیر صریح= تجربه) منابع انسانی را آشکار و منتشر کرد؟». مقاله ی حاضر، گزارشی از طراحی یک فرایند به نام موردپژوهی و اجرای آن در سطح کارکنان دوره های ارشد صنعت آب و برق است که در آن، روش تحقیق کیفی هرمنوتیک با پیمایشی ترکیب شده است و هدف آن، این است که نشان دهد چه گونه می توان با استنباط آموزه هایی از دانش پنهان، آن را آشکار کرد و بر اساس آن به نظریه پردازی بومی پرداخت.
۱۶.

خرد و روشنی؛ نیاز مدیران امروز

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 947
روزی در حاشیه کنفرانسی ، با دوستانی سرگرم گفتگو در رابطه با میزان تاثیر و اثر بخشی همایش هایی بودیم که برگزار می شود ، یکی از دوستان ظریف اندیش گفت : «این کنفرانس و سمینارها .. اگر خبری برای مملکت نداشته باشد ، حداقل برکت آن این است که دوستانی همدیگر را می بینند و یا دوستان جدیدی را پیدا می کنند» .
۲۰.

تحلیل زبانزدی (روشی برای فهم ویژگیهای عقلانیت ایرانی)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 185
"این روزها در محافل مختلف علمی و کاری این سوال مطرح است که چرا بسیاری از نظریه ها و تکنیک هایی که در غرب امتحان خوبی پس داده اند، در سازمانهای ایرانی امکان به کارگیری ندارند؟ و تجربه های موفقیت آمیزی از پیاده سازی آنها بروز نکرده است. در پاسخ به این پرسش هرکس از دریچه ای به موضوع می نگرد، اما آنچه نیاز است، پژوهشی فراگیر در تمام ابعاد تاریخی، دینی، سیاسی، جامعه شناختی، روان شناختی و... ایرانیان هم در ابعاد ملی و هم سازمانی است. به طورکلی می توان گفت که بافت تمدنی ما، با خاستگاههای تمدنی که در آن نظریه ها و تکنیک های مدیریتی شکل گرفته اند، دچار تفاوت در نوع عقلانیت است حال این پرسش نمود می یابد که این عقلانیت عام را با چه ابزاری می توان واکاوی کرد؟ زبان هر قوم آیینه بازنمای نحوه نگاه یک ملت به هستی و زندگی اجتماعی است و نیز وسیله اندیشیدن، جهان بینی و عمل اجتماعی یک قوم. پس می توان از زبان چون ابزار وانمایی عقلانیت عام بهره گرفت. اما کدام زبان؟ پیداست که اگر برای قضاوت درباره عقلانیت یک ملت در طول تاریخ تنها به آثار نخبگان بپردازیم، به غفلت بزرگی دچار شده ایم، زیرا تا مدتها بعداز مرگ اکثر این بزرگان آثارشان رواج چندانی نداشته و همچنین اکثر آثار این بزرگان نمودی از تفکر جمعی یک ملت نیست. پس باید به نشانگان دیگری برای فهم عقلانیت ملتها ازجمله ملت ایران روی آوریم و آن زبانزدهای (ضرب المثل) ملت ایرانی است که به واقع نمود خلقیات، عادات، اندیشه، حساسیت ها و علایق این ملت هستند. از این رو نویسنده این مقاله «تحلیل زبانزدی» را به عنوان روشی برای فهم ویژگیهای عقلانیت ایرانی، پیشنهاد می کند. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان