آرزو اصغری

آرزو اصغری

سمت: کارشناسی ارشد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان از خانواده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره طرحواره های ناسازگار اولیه طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
مقدمه: مدل درمان متمرکز بر طرح واره یانگ تلفیقی ابتکاری از رفتاردرمانی شناختی با گشتالت و روابط موضوعی رویکردهای روان کاوی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثر آموزش گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرح واره بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان از خانواده طلاق انجام پذیرفت. روش: پژوهش در چارچوب طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون   پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان از خانواده طلاق در بهزیستی قائم شهر در سال 1397 بود که از بین آن ها 40 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردیده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1988) استفاده شد و مطابق با طرح آزمودنی ها در دو مرحله قبل و بعد از اجرای آموزش گروهی به سنجش درآمدند. برنامه اجرایی به مدت 8 جلسه آموزش گروهی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. یافته ها: جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس تک متغیری استفاده شده و یافته ها حاکی از آن بود که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرح واره، بر حوزه های بریدگی/ طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و دیگر جهت مندی در دختران نوجوان از خانواده طلاق قائم شهر تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش تأیید کننده اثربخشی طرح واره درمانی در اصلاح طرح واره های ناسازگار بوده و قادر است دختران نوجوان از خانواده طلاق را در تعدیل طرح واره ها یاری نماید و می تواند به عنوان الگویی ثمربخش در مشاوران روان شناختی دختران مقیم بهزیستی مورد استفاده قرار بگیرد.
۲۲.

بررسی اثر بخشی روش درمانی نوروفیدبک بر اختلال نارسا خوانی و نارسانویسی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک نارساخوانی نارسانویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی روش نوروفیدبک بر کاهش علائم اختلال نارساخوانی و نارسانویسی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا اختلال نارسانویسی و نارساخوانی شهر بجنورد در سال تحصیلی 96-95 بودند. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود . به منظور انجام پژوهش 30 دانش آموز پسر به شیوه هدفمند برای اننجام مداخله انتخاب شدند که پانزده نفره از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و پانزده نفر در گروه کنترل جای داده شدند و آموزش روش نوروفیدبک بر روی گروه آزمایش انجام گردید. از ابزارهای آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و نوشتن دیکته استفاده شد. داده های بدست آمده نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با کاربرد روش نوروفیدبک مهارت های خواندن در دانش آموزان نارساخوان و صحیح نوشتن حروف و کلمات در افراد نارسانویس بطور معنا داری افزایش یافته است.در نتیجه می توان بیان کرد که روش نوروفیدبک رویکرد درمانی مؤثر و کارآمدی در کاهش علائم اختلال نارساخوانی و نارسانویسی در افراد مبتلا است.
۲۳.

عوامل پرخطرخانوادگی، اجتماعی و فردی مرتبط با رفتارهای سوء مصرف مواد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد عوامل پرخطر نوجوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۸۲
در سال های اخیر، سوء مصرف مواد در سراسر دنیا افزایش چشمگیری داشته است و هزینه های اقتصادی و اجتماعی زیادی را بر جامعه جهانی تحمیل کرده است. اعتیاد به طور جدی یکی از مشکلات سلامت روانی است که سالانه باعث مرگ بسیاری از افراد می شود. این مطالعه در پی آن است که برخی از عوامل مهم در سوء مصرف مواد در نوجوانان را که در پژوهش ها به آن اشاره شده است، مرور نماید و از میان عوامل گسترده خطرزا در زمینه سوء مصرف مواد، عوامل خانوادگی، اجتماعی و فردی را مورد توجه قرار داده است. در حقیقت، نوجوانی مرحله ای بحرانی است که به دلیل تحولات جسمانی و شناختی و هویت یابی می تواند فرد را به سمت رفتارهای پرخطر سوق دهد. شناسایی عوامل خطر و تهدید کننده ابتلا به سوء مصرف مواد در نوجوانان و گسترش آگاهی در این زمینه می تواند به متخصصان و درمانگران در طراحی مدل های ابتکاری و سودمند پیشگیرانه و درمانی به منظور کاهش تمایل مصرف مواد در نوجوانان یاری رساند.
۲۵.

ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده (مطالعه مقدماتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتباریابی رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی بیماران مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲۵ تعداد دانلود : ۴۱۵۸
مطالعه حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده در بیماران مزمن انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پرسشنامه های موجود در زمینه حمایت اجتماعی تهیه شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه 256 نفری (125 مرد و 131 زن) از بیماران سرطانی متاهل بیمارستان امام خمینی انتخاب و پرسشنامه روی آنان اجرا گردید. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. روش های به کار رفته شامل تحلیل گویه ها (ضریب تمیز و روش لوپ)، روایی محتوا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) بودند. در نتایج تحلیل عاملی 4 عامل شناسایی شدند که عبارتند از: حمایت عاطفی (هیجانی)، حمایت اطلاعاتی، جستجوی حمایت و حمایت ابزاری. اعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونـباخ 97/0 بدست آمد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی می توانند حمایت اجتماعی خانواده را به گونه ای مناسب اندازه گیری کنند.
۲۶.

رابطه بین انواع عشق و بهزیستی ذهنی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت از زندگی دانشجویان متاهل عاطفه مثبت بهزیستی ‏ذهنی عاطفه منفی عشق رفاقتی عشق پرشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
مطالعات بسیاری نشان داده اند که، عشق به عنوان یک پدیده روانی، یک پیش بینی کننده مهم شادکامی، رضایت و هیجان های مثبت است. در این پژوهش رابطه عشق رفاقتی و عشق پرشور با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و منفی بررسی می شود. از بین دانشجویان متاهل دانشگاه تربیت مدرس، 123 نفر (63 زن و 60 مرد) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیر عشق، از مقیاس عشق پرشـور (هاتفیلد و رپسون، 1993) و مقیاس عشق رفاقتی (استرنبرگ، 1986) و برای اندازه گیری بهزیستی ذهنی از مقیاس رضایت از زندگی (پیوت و داینر، 1993) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلجن، 1988) استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش های تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. با توجه به نتایج، بدون در نظر گرفتن تفاوت های جنسیتی، رابطه عشق رفاقتی با رضایت از زندگی، مستقیم و معنادار وبا عاطفه منفی، معکوس و معنادار بود؛ ولی عشق پرشور با هیچ کدام از متغیرهای بهزیستی ذهنی ارتباط معناداری نداشت. تفاوت های جنسیتی تنها در رابطه بین عشق رفاقتی و عاطفه مثبت و منفی مشاهده شد. به گونه ای که در زنان، عشق رفاقتی بالاتر با عاطفه مثبت بالاتر و عاطفه منفی پایین تر رابطه داشت؛ ولی در مردان رابطه بین عشق رفاقتی و عاطفه مثبت و منفی معنادار نبود. بنابراین نتایج این مطالعه نشان می دهد که عشق به سادگی موجب شادکامی نمی شود و رابطه بین عشق و بهزیستی ذهنی یک رابطه چند بعدی است. در مجموع یافته های پژوهش حاضر از اهمیت نقش عشق رفاقتی در برخی مؤلفه های بهزیستی ذهنی حمایت می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان