منیره مرادی نسب

منیره مرادی نسب

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

پیش بینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبرد مقابله دین محور در زنان دارای تجربه خشونت خانوادگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بخشش زناشویی خشونت خانگی دلبستگی به خدا مقابله دین محور هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
سابقه و هدف: ساختار بعضی از خانواده ها شرایط را برای اعمال خشونت علیه زنان فراهم می آورد. خشونت، سلامت و امنیت خانواده را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبردهای مقابله دین محور در زنان دارای تجربه خشونت خانوادگی انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در سال 1396 بود که از بین آنان 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های بخشش زناشویی، تنظیم شناختی-هیجانی، دلبستگی به خدا و مقابله مذهبی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که متغیّرهای تنظیم هیجانی (61/0=r و 05/0>P)، دلبستگی به خدا (48/0=r و 05/0>P) و راهبرد مقابله دین محور (52/0=r و 05/0>P) با بخشودگی زناشویی در زنان دارای تجربه خشونت خانگی رابطه مثبت و معناداری داشت و به صورت معناداری توانست 8/41 درصد از تغییرات مربوط به بخشودگی زناشویی را در زنان دارای تجربه خشونت خانگی پیش بینی کند (05/0>P). نتیجه گیری : با توجه به نتایج مطالعه می توان گفت راهبرد مقابله دین محور، دلبستگی ایمن نسبت به خدا و تنظیم هیجان در میزان بخشش زناشویی مؤثر است. بنابراین در برنامه ریزی های مسئولان آشناسازی زنانِ دارای تجربه خشونت خانگی با سازه های اسلامی-معنوی و مدیریت هیجان ضروری به نظر می رسد.
۲.

نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتماد اجتماعی دانشجو دین داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
سابقه و هدف: اعتماد اجتماعی یکی از عناصر کلیدی در تحقق توسعه پایدار و همه جانبه جوامع تلقی می شود. در تحقق این مفهوم عوامل متعددی می تواند دخیل باشد. این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه دین داری با اعتماد اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور استان سمنان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 384 نفر از آنان (200 دانشجوی مؤنث و 184 دانشجوی مذکر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه دین داری گلاک و استارک و پرسش نامه اعتماد اجتماعی علیزاده اقدام و محمدی گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) نمره دین داری و اعتماد اجتماعی دانشجویان به ترتیب برابر با 61/199 (± 22/12) و 39/119 (± 71/10) بود. بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین نمره کل دین داری و ابعاد آن با اعتماد اجتماعی در دانشجویان ارتباط آماری مثبت و معنادار بود (597/0=r و 001/0>P). میانگین ابعاد دین داری و اعتماد اجتماعی در دانشجویان مؤنث به صورت معناداری بیشتر از دانشجویان مذکر بود. نتایج نشان داد که دین داری و هر یک از ابعاد آن شامل مؤلفه مناسک، اعتقاد، عاطفه و پیامد در بین دانشجویان به طور مثبت و معناداری اعتماد اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین، تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه بین دین داری و اعتماد اجتماعی در مشارکت کنندگان تأیید شد؛ بدین معنا که تأثیر ابعاد دین داری بر اعتماد اجتماعی دانشجویان در دو گروه دختران و پسران متفاوت بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، اعتماد اجتماعی در دانشجویان بیشتر از همه از مؤلفه مناسکی متغیّر دین داری متأثر است. این یافته دلالت های نظریه های کارکردگرا درباره اثر مثبت دین داری بر سلامت اجتماعی را تأیید می کنند.
۳.

تأملی در حلقه ارتباط عرفان و جامعه شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دین جامعه شناسی جامعه شناسی دینی عرفان تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳
دین، مقوله جدایی ناپذیر جامعه است. هر دینی دستورهایی دارد که بنابه سطوح و رده های گوناگون جامعه، تفسیر و تحلیل می شود. جامعه هم نوا با دین پیش می رود و بیشتر نیازهای خود را از آموزه های دینی می جوید. دراین خصوص، جامعه شناسی رفتاری هم نوا و موازی با دین دارد، یعنی نظریات جامعه شناختی را تافته جدابافته ای از دین فرض نمی کند. ازطرف دیگر، در تاریخ ایران (و بیشتر سرزمین ها)، پدیده ای به نام «عرفان» داریم. با اینکه در دیدگاه اول، ممکن است این گونه به نظررسد که ع رفان یا تصوف، خلاف خواسته های جامعه حرکت کرده است و نظریات آنارشیستی دارد؛ اما با تحلیل تمام دیدگاه های عرفانی در تمام رده های تاریخ، می توان این ادعا را ردکرد و گفت که: عرفان (تصوف)، دین و جامعه شناسی در یک راستا حرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیلی توصیفی انجام یافته، نشان می دهد عارفانی مانند سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، مولوی و هم فکران آنان، نظریه های عرفانی دارند که می توان آن ها را در ذیل جامعه شناسی مطالعه کرد. مهم ترین فرضیه ای که می توان در این نقد و بررسی عنوان کرد این است که عرفان و تصوف اسلامی ایران، برپایه نیازهای جامعه شکل گرفته و سعی دارد نظریات خود را براساس موازین اجتماعی ارائه دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان