رنگین نگار کرم زاده

رنگین نگار کرم زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نقش سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی سلامت محور (موردمطالعه: شهروندان 20 تا 49 ساله شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی سلامت محور سرمایه فرهنگی شهروندان دامغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تأکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است. ازنظر روش، رویکرد کمّی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش (توصیفی-هم بستگی)،با تکیه ابزار پرسشنامه استانداردشده مبتنی بر طیف لیکرت (1 تا7) در بین شهروندان 20 تا 49 ساله شهر دامغان به تعداد 406 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده تک مرحله ای در سطح محله های شهر دامغان یافته ها جمع آوری شده است.میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر (930/0) و میزان روایی همگرای کل برابر با (526/0) به دست آمده است. مقدار ضریب پایایی متغیر سبک زندگی سلامت محور برابر (930/0) و مقدار روایی همگرای این متغیر (540/0) و برای متغیر سرمایه فرهنگی مقدار آلفا برابر با (793/0) و مقدار روایی همگرا (508/0) به دست آمده است. از نتایج آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرافزار Spss یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های توصیفی حاکی است که میانگین های وضعیت سرمایه فرهنگی (52/4) و سبک زندگی سلامت محور (29/4) در بین شهروندان در حد متوسط روبه بالا بوده است و در بین مؤلفه های متغیرهای تحقیق مؤلفه روابط بین فردی (72/4) و مؤلفه سرمایه ضابطه مند (22/5) اهمیت بیشتری داشته است. نتایج هم بستگی پیرسون (588/0) رابطه بین متغیرهای اصلی را متوسط، مثبت و معنادار و همچنین رابطه مفروض بین مؤلفه های متغیر مستقل با متغیر وابسته هم متوسط و مثبت و معنادار بوده است. نتایج بتای رگرسیون حاکی است که سرمایه فرهنگی (535/0)، سرمایه عینیت یافته (336/0)، سرمایه تجسم یافته (231/0)، سرمایه ضابطه مند (201/0) به ترتیب همراه با مقدار ضریب هم بستگی (589/0) توانسته اند در حدود  33% از تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند. درنهایت داشته های فرهنگی به عنوان کالایی محسوس یافته از عوامل تعیین کننده بهره مندی فرصت های زندگی سالم و انتخاب اساسی عاملان در محدوده ساختاری سبک زندگی سلامت محور می تواند باشد.
۲.

تأملی در حلقه ارتباط عرفان و جامعه شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دین جامعه شناسی جامعه شناسی دینی عرفان تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۲
دین، مقوله جدایی ناپذیر جامعه است. هر دینی دستورهایی دارد که بنابه سطوح و رده های گوناگون جامعه، تفسیر و تحلیل می شود. جامعه هم نوا با دین پیش می رود و بیشتر نیازهای خود را از آموزه های دینی می جوید. دراین خصوص، جامعه شناسی رفتاری هم نوا و موازی با دین دارد، یعنی نظریات جامعه شناختی را تافته جدابافته ای از دین فرض نمی کند. ازطرف دیگر، در تاریخ ایران (و بیشتر سرزمین ها)، پدیده ای به نام «عرفان» داریم. با اینکه در دیدگاه اول، ممکن است این گونه به نظررسد که ع رفان یا تصوف، خلاف خواسته های جامعه حرکت کرده است و نظریات آنارشیستی دارد؛ اما با تحلیل تمام دیدگاه های عرفانی در تمام رده های تاریخ، می توان این ادعا را ردکرد و گفت که: عرفان (تصوف)، دین و جامعه شناسی در یک راستا حرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیلی توصیفی انجام یافته، نشان می دهد عارفانی مانند سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، مولوی و هم فکران آنان، نظریه های عرفانی دارند که می توان آن ها را در ذیل جامعه شناسی مطالعه کرد. مهم ترین فرضیه ای که می توان در این نقد و بررسی عنوان کرد این است که عرفان و تصوف اسلامی ایران، برپایه نیازهای جامعه شکل گرفته و سعی دارد نظریات خود را براساس موازین اجتماعی ارائه دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان