سعید پیری

سعید پیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

شناسایی نقش چرخه های زمانی در تبیین شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی (مطالعه موردی: میدان جانباز مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع پذیری فضاهای عمومی چرخه های زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۱۵
در میان انواع فضاها، فضاهای عمومی به دلیل ایجاد بستر فعالیت های اجتماعی واجد اهمیت بالایی هستند و بخش زیادی از زندگی جمعی افراد در آن ها سپری می شود. از آنجا که تعاملات اجتماعی افراد در این گونه فضاها شکل می گیرد، اجتماع پذیری از مهم ترین کیفیت های فضاهای عمومی تلقی می شود. اما تاثیرات این کیفیت در چرخه های زمانی مختلف متفاوت است و برای تحلیل همه جانبه ی ماهیت مکان، نیاز است تا این ماهیت در بازه های زمانی مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، هدف این تحقیق آن است تا رابطه ی همبستگی میان عامل زمان و سطح شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی متاثر از عامل زمان را تحلیل نموده و به بررسی چگونگی ارتباط شاخص های اجتماع پذیری با چرخه های زمانی روزانه و سالانه، به لحاظ کمی و کیفی بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به صورت ترکیبی با تخصیص زمانی، قوم نگاری و تحلیل محتوا می باشد که به مطالعه ی محیط، رفتار، تحلیل و ارزیابی مکان و سیاست ها و برنامه ها با استفاده از موردپژوهی در میدان جانباز مشهد، می پردازد. اطلاعات با استفاده از مطالعات اسنادی، پرسش نامه های بسته پاسخ، مصاحبه های عمیق نیمه سازمان یافته و مشاهدات کنترل شده و ناپیوسته گردآوری شده و با استفاده از روش های قیاسی، محتوایی، گرافیکی و نرم افزار دبث مپ1 و اس پی اس اس2 تحلیل می گردند. یافته ها نشان می دهند که میزان تاثیرات شاخص ها در ارتقای اجتماع پذیری فضاهای عمومی به شدت تحت تاثیر عامل زمان است؛ به طوری که غالب شاخص ها در برخی از بازه های زمانی خاص در جذب افراد به فضا بسیار موفق بوده اند. در حالی که در بازه های زمانی دیگر اینگونه نبوده و تاثیرات آن ها به شدت کاهش می یابد. هماهنگی و همسازی شاخص ها با نیازهای مخاطب در بازه های زمانی مختلف تاثیر بسزایی در کارکرد فضایی- اجتماعی فضاهای عمومی و ارتقای اجتماع پذیری آن ها دارد. شاخص های اجتماع پذیری فضاهای عمومی در بازه های زمانی مختلف به شدت به یکدیگر وابسته اند و تاثیرات آن ها در افزایش اجتماع پذیری فضا را می بایست در کنار هم بررسی نمود.
۲۲.

ارزیابی و مطالعه تطبیقی بازآفرینی شهری در ایجاد فضاهای همگانی در کلانشهرهای تهران و پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری فضاهای همگانی کلانشهر تهران کلانشهر پاریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۰
فضاهای همگانی شهرها از مهمترین مکان ها برای شکل گیری تعاملات اجتماعی و خاطرات جمعی هستند و بازآفرینی شهری نیز یکی از مهم ترین روش های تجدید حیات این فضاها در بافت های شهری به شمار می آید. این تحقیق با مقایسه تطبیقی فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی شهری در تهران و پاریس، نقش عوامل مختلف مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات با روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و پرسشنامه بر مبنای روش دلفی تدوین گردیده -است. جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع عوامل مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی، نقش عوامل کالبدی و فعالیتی (با وزن 0.186) بیشتر از عوامل دیگر می باشد. بر اساس یافته های پژوهش و امتیازهای محدوده های مورد مطالعه، می توان گفت که فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی در پاریس کیفیت بالاتری نسبت به فضاهای مشابه در تهران دارند و پاریس دارای برنامه مشخصی برای بازآفرینی فضاهای همگانی می-باشد، درحالی که در تهران بیشتر بازآفرینی های فضاهای همگانی به صورت موردی انجام می شود و داشتن یک برنامه مشخص برای تهران در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
۲۳.

مروری نظام مند بر تحقیقات پیرامون حوزه سلامت روان سالمندان در ایران: مطالعه هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی سلامت روان هم رخدادی علم سنجی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۸
روند روبه سالمندی جمعیت و نیازهای ویژه این دوران، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینش های عملی و مداخلاتی برای حمایت و ارتقای سلامت روان آن ها را ایجاب می کند. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحقیقات علمی در حوزه سلامت روان سالمندان، از رویکرد کیفی، روش پژوهش توصیفی و تحلیل محتوا و فن مرور نظام مند و هم رخدادی واژگان کلیدی بهره برد. بدین منظور به بررسی منابع پایگاه های «مگیران»، «سید» و «نورمگز» و ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی آنان با استفاده از نرم افزار های راور ماتریکس و یو.سی.نت پرداخته شد. یافته ها نشان دادند که استان تهران در رتبه اول، شهرکرد در رتبه دوم، فارس و خراسان رضوی در رتبه سوم انجام مطالعات قرار داشتند. بیشترین مکان های کالبدی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، سرای سالمندان و مراکز درمانی با فراوانی 29 و 18 پژوهش بودند. کانون بازنشستگان، اماکن ورزشی و مساجد، در دسته مکان هایی با تعداد مطالعات کمتر بود. روش توصیفی-تحلیلی با 54%، پرکاربردترین و روش های همبستگی و شبه آزمایشی (پیش و پس آزمون) با 30% و 73/28% فراوانی در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. بیشترین ابزار مورد استفاده، پرسشنامه و مصاحبه با به کار رفتن در 86 و 8 مقاله بودند. واژگان «افسردگی»، «کیفیت زندگی» با میزان فراوانی 8 و قدرت اتصال 24 و 21، پرتکرارترین و پس ازآن واژه های «زنان سالمند» و «اضطراب» با رخداد 7 و 5 و توان اتصال 14 و 15 در زمره پربسامدترین واژگان کلیدی بودند. نتایج این پژوهش در باب ترسیم نقشه علمی به پژوهشگران حوزه سلامت روان کمک می نمایند تا با شناخت هرچه بیشتر از خلأ های تحقیقاتی، در تسریع رفع نیاز های سالمندان گام بردارند.
۲۴.

تبیین دیالکتیک فضا و مفهوم حق به شهر از منظر نظریه های انتقادی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حق به شهر تولید فضا نظریه انتقادی شهری دیالکتیک فضا پراکسیس شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
فضاهای شهری را نمی توان تنها برساخته ای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانه ای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازمان دهی مجدد و بازتولید می شوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاست های نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاین رو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری داده های پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و تجزیه وتحلیل موضوعات با به کارگیری تحلیل های کیفی- انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامه ریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغه نشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با به کارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری به عنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماع محور است و در پایان نتیجه می گیرد که کنش ها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمان یافتگی اجتماعی می تواند در مقابل این سیاست های اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان