تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی با تأکید بر آرای غزالی در کتاب احیاء علوم الدین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
95 - 118
حوزه های تخصصی:
اخلاق و فقه، به عنوان دو علم مستقل ، اما بسیار نزدیک و همگون، ظرفیت و امکان تأثیرگذاری بر یک دیگر را دارند . تحقّق بخشیدن به این تأثیرات می تواند به ارتقاء، پویایی و هماهنگی احکام فقهی و اخلاقی کمک شایانی بکند . در این مقاله - به شیوه تحلیلی و مطالعات تاریخ اندیشه - تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی را از دیدگاه غزالی، طرح و بررسی کرده ایم. هدف این نوشتار تبیین و بررسی شیوه استنباطِ فقهیِ مطلوب از دیدگاه غزالی است. این شیوه استنباط در این مقاله « استنباط باطن گرایانه» نامیده شده است . در این مقاله، تبیین شده است که علم اخلاق از طریق تغییر مبانی انسان شناختیِ استنباط فقهی و ایجاد رویکرد فضیلت گرایانه در آن ، تصورات و تصدیقات استنباطی را متحوّل می کند . در نتیجه این تحوّل و تغییر، تصورات فقهی گسترده تر شده و در برخی مواردْ معانی آنها تغییر می کند . در حوزه تصدیقات نیز استنباط باطن گرایانه باعث هماهنگیِ هرچه بیشتر گزاره های فقهی و اخلاقی ، تبیین احکام جدیدی در حوزه منش ها و باطن انسان، هماهنگی احکام افعالِ ظاهری با احکام منشی و باطنی و یافتن نظام طولی در میان احکام ظاهری و باطنی می شود.