حنیف کازرونی

حنیف کازرونی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

ارزیابی راهبردهای پویای شرکت های فناورانه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبردها مدل سازی سیستم اعتبارسنجی معیارهای خروجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
در محیط رقابتی امروز، پیچیدگی های زیادی برای سازمان های مختلف ایجاد شده است. از این رو تحلیل و در نظرگیری این پیچیدگی ها در تصمیم گیری های راهبردی با استفاده از روش های مختلف شبیه سازی سیستمی انجام می شود. هدف این مقاله ارزیابی راهبردهای منتخب برای یک شرکت فناورانه دانشگاهی با استفاده از شبیه سازی پویایی های سیستم است. باتوجه به روش شناسی پژوهش می توان این پژوهش را از نظر پارادایم تفسیری، نوع هدف کاربردی، روش پژوهش توصیفی، رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی)، گردآوری داده های کتابخانه ای و میدانی دسته بندی کرد. برای طراحی مدل سیستمی مناسب در این پژوهش، ابتدا مدل های پویای سیستمی مختلف بررسی شدند و روابطی اولیه برای شرکت موردمطالعه پیشنهاد شد. روابط مدل اولیه طراحی شده با استفاده از نظرات خبرگان در چارچوب پرسشنامه هایی ارزیابی شد. همچنین مهم ترین عوامل برای بررسی خروجی های این شرکت نیز در پرسشنامه ای دیگر بررسی شدند. لازم به ذکر است که پیش از توزیع پرسشنامه ها بین نمونه های جمعیتی شناسایی شده در این شرکت، روایی و پایایی پرسشنامه ها براساس روش های لاوشه و آلفای کرونباخ بررسی شد. براساس نتایج مراحل ذکرشده، مدل پویای سیستم برای این شرکت طراحی و اعتبارسنجی آن در ابعاد مختلف بررسی شد. اثرات طرح های راهبردی منتخب بر مدل طراحی شده باتوجه به مهم ترین معیارهای شناسایی شده برای این شرکت مشخص شد. باتوجه به نتایج، هر معیار در بازه های زمانی مختلف نوسان های مختلفی دارد که اعمال هر راهبرد موجب تغییر در نوسان ها می شود. لذا انتخاب راهبرد باتوجه به اهمیت هرمعیار از دیدگاه مدیران شرکت موردمطالعه و بازه های زمانی متفاوت انجام شد و اثربخش ترین راهبرد بین راهبردهای منتخب برای این شرکت معرفی شد.
۲.

راهبردهای توسعه صنعت نساجی پیشرفته ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت راهبردی راهبردهای تهاجمی راهبردهای رقابتی راهبردهای محافظانه کارانه راهبردهای دافعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۹۰
هدف و مقدمه: ظهور نسل جدید الیاف و منسوجات پیشرفته و استفاده از فناوری های نوین در صنعت نساجی تحولی بزرگ در این صنعت کهن ایجاد نموده است. روند کلی صنعت نساجی در جهان حرکت به سمت تولید محصولاتی با تکنولوژی پیشرفته بوده که پارامترهای طراحی آن ها منحصر به زیبایی ظاهری نبوده و بلکه هدف از تولید آن ها به دست آوردن محصولاتی با عملکرد ویژه می باشد که عموماً تحت عنوان الیاف و منسوجات پیشرفته شناخته می شوند. انواع الیاف و منسوجات پیشرفته شامل منسوجات عمرانی، منسوجات کشاورزی، منسوجات صنعتی، منسوجات پزشکی و بهداشتی، منسوجات ورزشی، منسوجات هوشمند، منسوجات نانو، منسوجات نظامی است. این منسوجات امروزه در حوزه های مختلف نظیر حمل و نقل، فیلتراسیون، صنایع الکتریکی و الکترونیکی، مخازن ذخیره، مواد کامپوزیتی ضد خوردگی به کار می روند. الیاف و منسوجات پیشرفته یک بخش استراتژیک و با اهمیت این صنعت محسوب شده که با توجه به اهمیت بالای آن همواره می بایست به روزرسانی و توسعه یابد. بی شک این مدرن سازی بدون داشتن یک برنامه راهبردی مطلوب محقق نخواهد شد. به منظور ارائه یک برنامه راهبردی در حوزه الیاف و منسوجات پیشرفته، در مرحله اول می بایست جایگاه فعلی کشور به درستی روشن شود. همچنین باید ابعاد در حال رشد فناوری های جدید در حوزه صنعت نساجی روشن شده و سپس نقاط قوت و ضعف و تهدیدات و فرصت های پیش روی فنی و اقتصادی مشخص گردد. همچنین می بایست نیازهای حال و آینده کشور به صورت دقیق بررسی شده و سپس با در نظر گرفتن امکانات و ظرفیت های بالفعل و بالقوه کشور در این حوزه و با توجه به اسناد بالادستی و نظرات خبرگان، راهبردهای توسعه ی این صنعت در دهه آینده کشور تعیین و به صورت یک سند راهبردی تدوین گردد. از این رو، در این پژوهش با ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات پیشروی کشور در این حوزه، تلاش می شود راهبردهای مناسب جهت توسعه این صنعت مهم تدوین و اولویت بندی گردد. روش شناسی: از آن جا که هدف اصلی این پژوهش تدوین راهبردهای توسعه صنعت نساجی پیشرفته کشور است، پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی - پیمایشی است. همچنین در این پژوهش از روش مصاحبه و تهیه پرسشنامه از متخصصین خبره این صنعت هم از مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی و هم از مراکز وابسته به نیروهای مسلح کشور استفاده شده است. برای تائید پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از نرم افزار SPSS ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از مؤلفه ها محاسبه شد. به منظور تدوین و انتخاب راهبردهای مناسب نیز در ابتدا از دو ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و ارزیابی عوامل داخلی برای ارزیابی عوامل راهبردی تأثیرگذار در این حوزه استفاده گردید و سپس با استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT راهبردهای ترکیبی تعیین گردید. در نهایت از روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی به منظور اولویت بندی راهبردهای تدوین شده برای صنعت نساجی پیشرفته کشور بهره گرفته شد. یافته ها: مطابق نتایج ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، مجموع امتیاز ماتریس عوامل داخلی بیشتر از 5/2 است. (58/2) که این موضوع به معنای غلبه نقاط قوت بر نقاط ضعف صنعت می باشد. نتایج نشان داد که امتیاز نهایی به دست آمده از ماتریس عوامل خارجی 37/2 بوده که بیان گر این مهم است که صنعت مذکور به لحاظ عوامل خارجی با تهدید مواجه است. به عبارت دیگر  صنعت نتوانسته است از عواملی که فرصت ها را ایجاد کرده اند بهره برداری کند و از عواملی که موجب تهدید می شود دوری کند. پس از شناسایی و ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، این عوامل از ماتریس های عوامل  داخلی و خارجی وارد ماتریس SWOT شده و راهبردهای ترکیبی تعیین گردید. با توجه به امتیاز نهایی حاصل از ماتریس عوامل داخلی که 58/2 و همچنین امتیاز نهایی حاصل از ماتریس عوامل خارجی که 37/2 بوده است وضعیت صنعت مورد بررسی در ناحیه مربوط به استراتژی های رقابتی قرار می گیرد. این وضعیت ناشی از غلبه نقاط قوت داخلی بر نقاط ضعف و همچنین غلبه تهدیدات بر فرصت ها است. نتایج ارزیابی ماتریس QSPM نشان داد که راهبرد افزایش تعامل و ارتباط صنایع دفاعی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی فعال در حوزه صنعت نساجی به منظور رفع نیازهای نیروهای مسلح کشور مهم ترین راهبرد توسعه صنعت نساجی پیشرفته کشور در حوزه های امنیتی و دفاعی است. بحث و نتایج: پ برای تدوین راهبردهای مطلوب در حوزه صنعت نساجی پیشرفته کشور ، عوامل مؤثر بر توسعه آن، نقاط قوت و ضعف این صنعت در حال حاضر و نیز فرصت ها و تهدیدات پیشروی آن پشناسایی شد.ند همچنین با استفاده از ارزیابی این عوامل تأثیرگذار و ترکیب بهینه آنها به تعیین راهبردهای تهاجمی، رقابتی، محافظانه کارانه و تدافعی مناسب برای توسعه صنعت مذکور اقدام گردید. نتایج نشان داد که راهبردهای مطلوب برای توسعه صنعت مورد بررسی راهبردهای رقابتی است. راهبردهای قرار گرفته در این ناحیه در مرحله بعد با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی اولویت بندی گردید. نتایج پژوهش بیانگر این است که راهبردهای افزایش تعامل و ارتباط صنایع دفاعی با دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی فعال در حوزه صنعت نساجی و دانش بنیان نمودن صنایع نساجی کشور از قوی ترین راهبردهای پیش رو برای توسعه صنعت نساجی پیشرفته کشور است. اقدامات مناسب برای دستیابی به این راهبرد می تواند شامل شناسایی دانشگاه ها و مراکز علمی پیشرو در حوزه الیاف و منسوجات پیشرفته، تشکیل بانک اطلاعاتی اساتید و نخبگان علمی فعال در حوزه صنعت نساجی کشور، تشکیل بانک اطلاعاتی پروژه ها، پایان نامه ها و تحقیقات علمی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کشور در حوزه صنعت الیاف و نساجی و استفاده از ظرفیت و توانمندی مراکز و نخبگان شناسایی شده به منظور تولید الیاف و منسوجات مورد نیاز نیروهای مسلح کشور در قالب طرح های پژوهشی و قراردادهای همکاری باشد.
۳.

تحلیل راهبردی حوزه ی فناوری های عصبی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری های عصبی سطح آمادگی فناوری برنامه ریزی راهبردی تجزیه و تحلیل Swot ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۶۴
حوزه ی علوم مغزی به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت انسان و نیز کاربردهای فناورانه متنوع آن، از اهمیت فراوانی برخوردار است. فناوری های عصبی دارای دورنمای بسیار روشنی هستند و به همین دلیل، کشورهای توسعه یافته با اختصاص بودجه های قابل توجه در این زمینه پیش رو می باشند. به علت نوظهور بودن این فناوری ها، تا کنون تحلیل راهبردی مناسبی برای این حوزه در کشور ارائه نشده است. هدف این پژوهش تعیین سطوح آمادگی فناوری و شناسایی و اولویت بندی راهبردهای متناسب با وضعیت کشور در حوزه ی فناوری های عصبی است. برای نیل به این هدف، از توزیع پرسش نامه بین جامعه ی آماری شامل 40 خبره ی حوزه ی فناوری های عصبی استفاده شده است. در قسمت تحلیل داده ها با استفاده از روش ماتریس SWOT وزن دهی به عوامل خارجی و داخلی صورت گرفته و جایگاه راهبردی کشور مشخص می گردد. سپس مقایسه زوجی بین راهبردهای مربوطه انجام می شود و در انتها، ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی راهبردهای منتخب را بر اساس جذابیت، اولویت بندی می نماید. با توجه به نتایج بدست آمده، کشورمان در زیرشاخه ی واسط مغز به رایانه دارای بیش ترین سطح آمادگی فناوری(سطح 6) و در زیر شاخه ی واسط مغز به مغز دارای کمترین سطح آمادگی فناوری (سطح1) می باشد. همچنین تحلیل راهبردی عوامل داخلی و خارجی حکایت از آن دارد که ایران در حوزه ی فناوری های عصبی در جایگاه راهبردی محافظه کارانه(ضعف-فرصت) قرار گرفته است. 10 راهبرد مرتبط با این جایگاه به صورت مقایسه زوجی مورد ارزیابی قرار می گیرند و پس از آن 5 راهبرد منتخب در این مرحله، با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی اولویت بندی می شوند.
۴.

راهبردهای توسعه علوم و فناوری های پزشکی بازساختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام نوآوری نگاشت نهادی توسعه علم و فناوری پزشکی بازساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۹۴
سیاست گذاری برای توسعه علوم و فناوری های نوین نیازمند درک صحیحی از وضعیت موجود با توجه به شرایط خاص کشور است. پزشکی بازساختی نیز از این امر مستثنی نیست. هدف این مقاله پیشنهاد راهبردهایی برای توسعه علم و فناوری در حوزه پزشکی بازساختی در کشور است، به طوریکه هم راستا با اسناد بالادستی توسعه علم و فناوری باشند. برای دستیابی به این هدف، در مرحله اول از تحلیل SWOT بهره گرفته شده که طی آن با نظرخواهی از کارشناسان این حوزه، بینشی از وضعیت کنونی به دست آمده و راهبردهایی متناسب از تقابل نقاط قوت و ضعف با تهدیدها و فرصت ها ارائه شده است. در مرحله بعد در قالب نگاشت نهادی، با تکیه بر نظام نوآوری، به تبیین مسئولیت های بازیگران و فعالان این حوزه برای اجرایی سازی این راهبردها پرداخته ایم. در نتیجه، راهبردهایی در حوزه های سیاست گذاری، تنظیم گری، تسهیل گری و ارائه خدمات ارائه، و برای اتخاذ گامی اولیه در جهت تحقق عملیاتی شدن آن ها، نهادهای متولی هریک با توجه به وظایف و حوزه های عملکردی و کارکردشان در نظام نوآوری مشخص شده اند.
۵.

خوانش انتقادی مناقشه رویکردهای کنش محوری و احتیاط محوری در سیاست فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
در سال های اخیر انقلابی در سیاستگذاری فناوری در کشورهای صنعتی رخ داده که به "چرخش کنش محور" معروف شده است. به لحاظ سیاستگذاری، مکتب کنش محوری در مقابل مکتب احتیاط محوری قرار می گیرد و تمرکز هر دوی این مکاتب بر مفهوم خطر و ریسک و بحران ناشی از کاربرد فناوری است. در حالی که اجتناب از خطر و کنترل و جبران عواقب بحران از مفاهیم مرکزی احتیاط محوری هستند، کنش محوری به اهمیت پذیرفتن میزانی از ریسک برای پیشرفت فناورانه در شرایط عدم قطعیت در مورد تبعات استفاده از آن فناوری تأکید دارد. مقاله حاضر به چیستی این دو رویکرد و ریشه های حقوقی و تاریخی شکل گیری شان می پردازد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه موردی ابتدا سعی در شناساندن انقلاب سیاستگذارانه مذکور به نهادهای تصمیم گیر و اتاق های فکر و محافل دانشگاهی ایران دارد. سپس با بازخوانی نقادانه ی مناقشه کنش محوری و احتیاط محوری، ملاحظاتی در مورد لزوم تدوین سندی هادی و چارچوبی هنجاری برای سیاستگذاران در زمان های عدم قطعیت در مورد تبعات فناوری برای جامعه ارائه می شود.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان