فهم معنایی زنان از مدرنیزاسیون در جامعه محلی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زنان از فرایند مدرنیزاسیون در جامعه محلی، بر آن است که با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه جایگاه و شأن زنان را در فرازوفرودهای مدرنیزاسیون نشان دهد. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و ابزارهای گردآوری اطلاعات روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساخته یافته و بحث گروهی) بهره گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرآیند مدرنیزاسیون در جامعه محلی تابعی از الگوی نوسازی نامتعادل و آلاکلنگی است؛ به گونه ای که می توان مهم ترین پیامد آن را، نامتوازنی نتایج، شکست و یا بدفرجامی پروژه مدرنیزاسیون در جامعه محلی دانست. زیرا تاکنون ایدئولوژی های غالب بر مدرنیزاسیون، وضعیت تعادلی را به وجود نیاورده اند و نوعی کنش های متعارض پذیرندگی و طرد کنندگی را در پی داشته است. همچنین گونه های شناسایی شده نیازهای زنان محلی در این مطالعه در سه دسته تصورات ازدواج گرا، خانواده گرا و معیشت گرا مقوله بندی شده اند که مبتنی بر ارزش های مادی- معیشتی هستند. علاوه بر این، اینکه روایت غالب جامعه محلی حاکی از آن است که جنبش ها و تلاش های حمایتی، مطالبه جویانه و بعضاً ستیزه جویانه زنان در جامعه به رغم دستاوردهایی که برای گروه های خاص (طبقه متوسط و روبه بالا) داشته است؛ اما چندان مورد رضایت و متناسب با نیازهای قشر ضعیف و فرودست جامعه نیست؛ زیرا این نوع پیگیری ها را نه تنها در راستای طرح مطالبات واقعی جامعه زنان نمی دانند؛ بلکه قائل به بزرگ شدن واقعیت های مجازی و مطالبات غیر اولویت دار گروهی از زنان دارای رسانه هستند که این مسئله خود حاکی از آن است که سناریوهای دنیای مشترک زنان، اساساً به لحاظ تئوریک و سیاسی قوم مدارانِ، امپریالیستی و ذات انگارانه هستند.