مهدی حسین زاده یزدی

مهدی حسین زاده یزدی

سمت: مدرس
مدرک تحصیلی: استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

تبیین و بررسی اصالت جامعه از دیدگاه شهید مطهری و استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت جامعه اصالت فرد اعتباری بودن جامعه شهید مطهری استاد مصباح یزدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
بحث درباره اصالت جامعه و اصالت فرد، یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در قلمرو فلسفه جامعه شناسی یا فلسفه اجتماعی است. در میان متفکران اسلامی، پیشینه این بحث را می توان در آرای ابونصر فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، اخوان الصفا و ابن خلدون ملاحظه کرد. در میان اندیشمندان مسلمان معاصر نیز می توان از علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید محمد باقر صدر، آیه الله جوادی آملی و استاد مصباح یزدی نام برد. در پژوهش حاضر، تببین اصالت جامعه از دیدگاه شهید مطهری و استاد مصباح یزدی، با رویکردی فلسفی و نقد و بررسی آرای آنها مورد توجه است.
۲۲.

اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه (خدا) در آموزه های ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده ویتگنشتاین سوژة متافیزیکی سوژة مرید ارادة بیگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۵ تعداد دانلود : ۸۰۷
ویتگنشتاین در فقرات پایانی تراکتاتوس از وجود امر ناگفتنی سخن می گوید که خود را نشان می دهد. اراده و سوژة مرید در آموزه های ویتگنشتاین متقدم در زمرة ناگفتنی ها قرار می گیرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها، از سوژه با چهار عنوانِ سوژة متفکر، سوژة شناسا، سوژة متافیزیکی، و سوژة مرید سخن می گوید. سوژة مرید متفاوت از دیگر عناوین تبیین می شود. سوژة مرید امری استعلایی و حامل خیر و شر است و بدون آن اخلاق معنا نمی یابد. می توان گفت اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه یا خدا بیش ترین نقش را در اخلاق ویتگنشتاینی بازی می کنند. با این حال ابهامات قابل توجهی در این مفاهیم وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا در مسیر روشن سازی این مفاهیم در آموزه های ویتگنشتاین مقدم قدم بردارد.
۲۳.

سوژه در تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوژه ویتگنشتاین سوبژکتیویسم تراکتاتوس دیوید پیرس سولیپسیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۷ تعداد دانلود : ۹۲۰
سوبژکتیویسم یکی از بنیادی ترین زیرساخت های فلسفه جدید است. در فلسفه جدید، جایگاه سوژه در منظومه معرفت بشری رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. سوژه در برخی نگرش های فلسفی جدید نه تنها معیار معرفت تلقی می شود بلکه شأن هستی بخشی نیز پیدا می کند. سوژه است که به غیر خود تعین می بخشد و موجودیت غیر سوژه مبتنی بر ابژه بودن آن برای سوژه می گردد. این نوشتار به تبیین جایگاه سوژه در منظومه معرفتی ویتگنشتاین متقدم می پردازد. به نظر می رسد همان گونه که کانت برای توجیه معرفت از من استعلایی بهره می گیرد، ویتگنشتاین برای توجیه تصویرگری پای سوژه متافیزیکی را به میان می کشد. هر زبانی می بایست از منظری فهمیده شود که نمی تواند در آن زبان ذکر و مشخص شود. سوژه یا «خود»، به مثابه این منظر نگریسته می شود. با توجه به تفاسیر مختلف و گاه متناقضی که از فلسفه متقدم ویتگنشتاین ارائه می شود، این بحث با توجه به تفسیر دیوید پیرس، یکی از مترجمان و شارحان بزرگ و پرآوازه تراکتاتوس، سامان می گیرد.
۲۴.

کانت و تراکتاتوس با توجه به تفسیر دیوید پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت ویتگنشتاین تراکتاتوس دیوید پیرس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۶۳۴ تعداد دانلود : ۸۶۶
ویتگنشتاین در تراکتاتوس با آهنگی کانتی فلسفه را سراسر نقد زبان معرفی می کند. یکی از خوانش های شایع از تراکتاتوس، و شاید متداول ترین آن، خوانش کانتی است. در این قرائت مؤلفه های کانتی تراکتاتوس پررنگ می شود و فلسفه متقدم ویتگنشتاین کانتی فهمیده می شود. البته این بدین معنا نیست که تراکتاتوس از جنبه های غیرکانتی و غیرنقدی تهی باشد. میان شارحانی که به این نوع قرائت شهره اند اختلافات درخور توجهی وجود دارد. از طرف دیگر مفاهیمی مانند مؤلفه کانتی و فهم کانتی تراکتاتوس بسیار کلی است و بهره شایان توجهی را نصیب مخاطب نمی کند. گاه از چنین مفاهیمی برداشتی به ذهن متبادر می شود که اندکی تحقیق آن را برنمی تابد. از این رو در این نوشتار بر آن شدیم که دیدگاه یکی از شارحان کانتی تراکتاتوس را تبیین کنیم تا، از این رهگذر، این نوع قرائت در مسیر روشن شدن قدم بردارد. این نوشتار پژوهشی تطبیقی را میان فلسفه متقدم ویتگنشتاین و فلسفه کانت در قلمرو نقد عقل محض از دیدگاه دیوید پیرس، یکی از شارحان پرآوازه ویتگنشتاین، رقم می زند.
۲۵.

وجود در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: وجود اِگزیستانسیالیسم حکمت متعالیه اگزیستانس حقیقت وجود مفهوم وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۹۸۳
مفهوم «وجود» و جایگاه آن در تفکر فلسفی انسان و پیوندش با دیگر مفاهیم، راه پرفراز و نشیبی را در تاریخ اندیشه بشری می پیماید. جای شگفتی است مفهومی که در بسیاری از سنت های فلسفی، بدیهی و به تعبیری روشن ترین بدیهی شمرده می شود دچار چنین تطوری گردد. این مفهوم در برخی از دیرینه ترین سنت های فلسفی دوران باستان جایگاهی بس محوری داشته است، به گونه ای که موضوع فلسفه، وجود بماهو وجود دانسته می شود. در دوره های پسین این مفهوم در حاشیه مباحث فلسفی قرار گرفت. در سده های گذشته در حکمت متعالیه و اگزیستانسیالیسم غربی دیگربار احیا شد و افق های تازه ای بر اندیشه بشری گشود. گذری کوتاه بر مسائلی که در این دو جریان فلسفی ارائه می شود، از نزدیکی قابل توجهی درباره وجود پرده برمی دارد. در این نوشتار با طرح پاره ای از مسائل مهم در باره وجود در حکمت متعالیه و نزد گروهی از بزرگان اگزیستانسیالیسم، روزنه ای را برای تطبیق و مقایسه جست وجو خواهیم کرد.
۲۶.

جستاری در مقایسه میان ادله بقا و خلود نفس نزد افلاطون و متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون متفکران مسلمان بقا و خلود نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۸ تعداد دانلود : ۸۶۵
یکی از مباحث مهم در فلسفه ی افلاطون، مسأله ی بقا و خلود نفس است. افلاطون از طرفداران نظریه ی اصالت روح است که در مقابلِ مادی مذهبان و نیز قائلان به شبه پدیدارانگاریِ نفس قرار می گیرد. افلاطون درباره ی بقا و خلود نفس، استدلال¬ های متعددی اقامه می کند. در آثار متفکران اسلامی نیز درباره ی بقا و جاودانگی نفس، ادله ی گوناگونی ارائه شده است. این نوشتار به منظور مقایسه¬ میان ادله ی افلاطون در این باره و استدلال هایی که از سوی متفکران مسلمان عنوان می شود سامان می گیرد، تا از این ره گذر، تأثیرپذیری یا تأثیرناپذیریِ متفکران اسلامی از افلاطون در این باره روشن شود.
۲۷.

رهیافتی نوین در مقایسه مقولات کانتی با معقولات ثانیه در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معقول ثانی فلسفی فنومن نومن مفاهیم محض فاهمه معقول ثانی منطقی عالم ذهن معقول اولی عالم پدیدار مقولات کانتی عالم ناپدیدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۶ تعداد دانلود : ۷۳۱
کانت قوه فاهمه را واجد مفاهیمی مقدم بر تجربه میداند. این مفاهیم یا مقولا ت، ساختار و صورت کلیت بخش و ضرورت آفرین احکام هستند. در نگاه کانت شناخت واقعیت در قالب این مفاهیم برای آدمی سامان میگیرد. از سوی دیگر، در فلسفه اسلا می مفاهیم حقیقی و کلی به معقولا ت اولی یا مفاهیم ماهوی که حاکی از ماهیات اشیاء هستند و معقولا ت ثانیه منطقی و معقولا ت ثانیه فلسفی تقسیم میشوند. این نوشتار به مقایسه مقولا ت کانتی با معقولا ت ثانیه در فلسفه اسلا می میپردازد. نگارنده بر این باور است که توجه به لحاظهای مختلف در مفاهیم، این نوشتار را از دیگر نوشتارهای مشابه متمایز میکند. در اینجا ما نخست به توضیح لحاظهای مختلف مفاهیم میپردازیم و در ادامه با تبیین مختصری از مقولا ت کانتی و معقولا ت ثانیه در فلسفه اسلا می، به مقایسه آنها مینشینیم.
۲۸.

جستاری در مبانی معرفتی منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق فازی اصل امتناع تناقض نسبیت گرایی به لحاظ فهم نسبیت گرایی به لحاظ واقع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۷۰
منطق فازی را اولین بار در سال 1965، پروفسور لطفی زاده در مقاله ای با عنوان « مجموعه های فازی» مطرح کرد که می توان آن را نخستین قدم در راه رسیدن به نگرش فازی در عرصه معارف بشری دانست. منطق فازی با نگاهی خاکستری به جهان واقعیت، در پی آن است که حقایق خارجی را بطور کامل و آنگونه که هست به تصویر بکشد. جنبه های معرفتی، فلسفی این نگرش که اساساً خاستگاهی فنی، مهندسی دارد بیشتر پس از موفقیت های چشمگیر در عرصه تولیدات صنعتی، مورد توجه قرار گرفت. برخی و شاید همه نظریه پردازان فازی معتقدند که مبانی معرفتی منطق فازی را می بایست در تفکرات سوفسطایی یونان جستجو نمود و فازی در واقع ادامه همان جریان است. آنان این تفکر را بر اصولی بنا می کنند که نگاه معرفت شناسانه آن را برنمی تابد. این نظریه پردازان محصولات فراوان و چشمگیر فازی را وام دار چنین اصولی می دانند. این نوشتار با تبیین این مبانی، با نگاهی معرفت شناختی به نقد و بررسی آن می پردازد و درباره این مساله بحث می کند که آیا اساسا منطق فازی _ همانگونه که این نظریه پردازان ادعا می کنند _ بر پایه چنین اصولی شکل می گیرد ؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان