اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در مقایسه با تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان نوجوان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سازگاری دانش آموزان دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 341 دانش آموز پسر ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان اسلام شهر در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه 45 دانش آموز 14 تا 16 ساله که بالاترین نمره را در مقیاس اختلال کاستی توجه/فزون کنشی کانرز، ایرهارد و اسپارو (1999) و کم ترین سطح سازگاری را در مقیاس سازگاری سینها و سینگ 1993 کسب کردند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه کاربندی شدند. ذهن آگاهی کابات زین (1992) و تنظیم هیجان آلن، مک هاگ و بارلو (2009) در 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته به شکل گروهی به گروه های آزمایشی آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سازگاری (89/8=F، 006/0=P)، (54/12=F، 001/0=P) و همچنین بر کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی (87/9=F، 004/0=P)، (59/16=F، 001/0=P) موثرند؛ و این تاثیرها در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آن جا که آموزش تنظیم هیجان، بر تعامل فرد با هم سال ها و اجتماع به شکل مستقیم تاثیرگذار است، و از سوی دیگر به نظر می رسد شامل مؤلفه ذهن آگاهی نیز باشد تا فرد بتواند به تنظیم هیجان خویش بپردازد، از این رو می توان آن را نسبت به آموزش ذهن آگاهی برایارتقای سطح سازگاری و کاهش نشانگان کاستی توجه/فزون کنشی دانش آموزان روش موثرتری به شمار آورد.