تأثیر هوش استراتژیک بر مزیت رقابتی با کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
213 - 230
حوزه های تخصصی:
تحولات بازارهای کسب و کار کنونی سبب پیدایش تغییرات در فلسفه حیات سازمان ها شده، ازاین رو سازمان ها ملزم به گذر از قواعد سنتی کسب و کار، به کارگیری و تسلط بر قواعد و فناوری های نوین و نیز گسترش قابلیت های درونی سازمان با هدف کسب مزیت رقابتی هستند. لازمه این امر پیشرو بودن، ریسک پذیری، نوآوری و در کل کارآفرینی است. بنابراین شناسایی عوامل موثر در راستای فراهم نمودن بستری جهت توسعه کارآفرینی سازمانی ضرورت دارد. یکی از ابزارهای تأثیرگذار در این زمینه هوش استراتژیک است که از هم افزایی هوش تجاری، هوش رقابتی و مدیریت دانش در سازمان بوجود می آید. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های هوش استراتژیک بر کسب مزیت رقابتی با درنظر داشتن متغیر میانجی کارآفرینی می پردازد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری را 160 نفر از مدیران سطوح مختلف شرکت توزیع نیروی برق تهران تشکیل می دهند که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان، حجم نمونه 113 نفری در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد هوش تجاری (پروویچ 2012)، هوش رقابتی (کالف 2001)، مدیریت دانش (نوناکا و تاکوچی 1995)، کارآفرینی سازمانی (مارگریت هیل 2011) و مزیت رقابتی (حسینی 1390) بود و داده ها از طریق روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بطورکلی هوش استراتژیک با درنظر داشتن نقش میانجی کارآفرینی بر کسب مزیت رقابتی در شرکت توزیع نیروی برق تهران تأثیر مثبت دارد. از میان مؤلفه های هوش استراتژیک تنها هوش تجاری رابطه مثبت و معناداری با کارآفرینی سازمانی و کسب مزیت رقابتی با درنظر داشتن نقش میانجی کارآفرینی ندارد.