پیوند میان روابط بین الملل و حقوق بین الملل در پرتو سازه انگاری: یک نگاه بین رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز هزاره سوم میان نظریه پردازان روابط بین الملل ، به ویژه کسانی که به جنبه های اجتماعی ساخته شدن هویت ها عنایت دارند و نیز تئوریسین های که توجه خود را معطوف به نقش هنجارها در سیاست بین الملل کرده اند ، و همچنین آن دسته از محققان حقوق بین الملل که برای تحولات هنجاری اهمیت زیادی قایل اند ، گفتگویی برقرار شده است . تحت این شرایط سازه انگاران عمدتا برجنبه های اجتماعی ایجاد هنجارها تاکید کرده اند .از آنجائیکه حقوق بین الملل بر حسب ماهیت آن برهنجارها تمرکز کرده و به ایجاد ، تحول و زوال هنجارها علاقه مند است ، بنابراین این امر می تواند قوی ترین نقطه اتصال میان برخی از محققان حقوق بین الملل و سازه انگاران به شمار رود . چنین پیوندی محور اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. سازه انگاری از طریق نشان دادن این مطلب که چگونه ممکن است هنجار ها باعث تشکیل و یا حتی تحت تحت الشعاع قرار دادن منافع شوند ، به عملکرد حقوق بین الملل کمک فراوانی نموده است . در حقیقت بنظر می رسد بسیاری از حقوقدانان بین المللی به نحوی از انحاء از شم خردگرایانه و نیز سازه انگارانه برخوردار بوده اند . مهمترین کمک تحقیقاتی سازه انگاری در عرصه های روابط بین الملل و حقوق بین الملل فهم آن دسته از فرایندهای اجتماعی است که منجر به عملیات حقوق بین الملل می شوند. سازه انگاری نیز از چنان پتانسیلی برخوردار است که می تواند توضیح منسجم تری از حقوق بین الملل عرفی بیش از سایر تئوریسین های روابط بین الملل و حتی حقوق بین الملل ارائه دهد. به منظور برقراری چنین گفتگوی میان این دو رشته مطالعاتی ، حقوق دانان بین الملل باید نسبت به مفاهیم سیاست بین الملل با دید بازتری برخورد کرده و این رشته را به صورت رشته ای که صرفا به موضوع قدرت و منافع مادی می پردازد ، تصور نکنند.