فرهاد زیویار

فرهاد زیویار

مدرک تحصیلی: دکتری علوم سیاسی
رتبه علمی: دانشیار ، پژوهشکده اندیشه سیاسی، انقلاب و تمدن اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: zivyar@ihcs.ac.ir
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۲.

بازتاب اندیشه سیاسی محقق کرکی و روزبهان خنجی در مناسبات سیاسی دولت صفویه و عثمانی (از جنگ چالدران تا صلح آماسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اندیشه سیاسی محقق کرکی روزبهان خنجی جنگ صلح صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۹۹۲
سرآغاز قرن دهم هجری تاریخ تحولات ایران با دوره روی کار آمدن صفویان مقارن است؛ به نحوی که ایران رفته رفته جای خود را با صورت و سیرت خاصی در تاسیس دولت و نظام سازی سیاسی متجلی می سازد. همکاری محقق کرکی و روزبهان خنجی دو فقیه بزرگ ایرانی این قرن با دولت های شیعی (صفوی) و سنی (عثمانی و ازبک) از لحاظ فکری نقش به سزایی در لایه بندی های اندیشه سیاسی آن دوره دارد. سوال اصلی در این پژوهش نیز بر اساس همین همکاری تنظیم شده است؛ اینکه خدمات فکری این دو شخصیت موثر در دو حوزه اهل سنت و تشیع، چگونه به دولت های عثمانی و صفویه در ماندگاری، فرهنگ سازی، مصالحات و منازعات آن دولت ها کمک می کند؟ از یک طرف ظرفیت سازی محقق کرکی در همکاری با صفویان با اغتنام فرصتی تاریخی نه تنها به محک عملی در عالم سیاست دست می یازد؛ بلکه با رویکرد تحول گرایانه و استکمالی ظرفیت های علمی و نظری را جایگزین منش های تقریبا ناکارآمد پیشین می کند، در حالی که روزبهان خنجی، همتای سنی او، نه تنها سلطنت خان ازبک و سلطان عثمانی را تا منصب امامت بالا می برد؛ بلکه احکام و فتاوای فقهی خود را وسیله خون ریزی ها و کشورگشایی های این سلاطین جور تحت عنوان های جهاد در راه خدا قرار می دهد. واکاوی ساخت اندیشگی این مقوله در ابتدای قرن دهم با رویکردی مقایسه ای، کمک می کند به روش و منش دو عالم شیعی و سنی هم عصر، در شرایط تثبیت و نهادمندی سیاسی دولت صفوی و تداوم وجاهت دولت عثمانی پی ببریم.
۲۳.

نقش بهائیان ایران در تحکیم و گسترش سرمایه داری وابسته در دوره پهلوی دوم 1357-1332 (مطالعه موردی شرکت امنا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه وابسته بهائیّت شرکت امنا ایالات متحده حکومت پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸
برخلاف اشکال اولیه استعمار، در شکل جدید وابستگی، دو نیروی داخلی در کنار یک نیروی خارجی مثلثی را می آفرینند که در فرایند گسترش و تعمیق وابستگی سهیم اند. یعنی علاوه بر شرکت های چند ملیتی که از پشتوانه دولت های سرمایه داری بهره می برند(نیروی خارجی)، دولت پیرامونی و سرمایه داری محلی(نیروهای داخلی) نیز در خدمت تحقق وابستگی یک کشور به مراکز سرمایه داری هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با تاکید بر دوره پهلوی دوم، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بهائیان در فرآیند تحکیم و تثبت سرمایه داری وابسته در ایران اثرگذار بوده اند؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر قصد دارد به روابط یکی از مهم ترین این نیروها (یعنی فرقه بهائیت در قالب شرکت امنا به عنوان بخش مهمی از سرمایه داری محلی این دوره) و دولت پهلوی دوم و شرکت-های چندملیتی بپردازد. نویسندگان این مقاله برآنند که تعامل میان این سه بازیگر باعث تعمیق هر چه بیشتر وابستگی به نظام بین الملل و قدرتهای مرکز نظام سرمایه داری شد. تبیین روابط این مثلث در ایران عصر پهلوی دوم هدف پیش روی این مقاله است. در این راستا، این پژوهش، چارچوب نظری «توسعه وابسته» کاردوزو و فالتو را برمی گزیند.
۲۴.

کرونا و بازتولید اقتدارگرایی در دولتهای دمکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرونا اقتدارگرایی خرد سیاسی مردم‏سالاری دینی لیبرالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۷۳
با شیوع پاندمی کرونا، از جمله مسائلی که در حوزه سیاست بحث برانگیز شده است، تأثیر این بیماری بر ویژگی های دموکراتیک کشورهاست. ازآنجایی که برخی دولت ها بحران را عاملی برای انسجام داخلی و تحکیم قدرت خودارزیابی می کنند این احتمال مطرح است که شیوع کرونا بتواند نوع حکمرانی در جهان را به سوی پوپولیسم و اقتدارگرایی سوق دهد. در چرخش به اقتدارگرایی، نظارت دولت بر شهروندان با استفاده از فناوری های نوین تشدید می شود، مکانیسم های پاسخگویی، نظارت و تقسیم قدرت دچار اختلال شده و حقوق اساسی شهروندان همچون آزادی بیان و جریان شفاف اطلاع رسانی با تهدید مواجه می شوند و موضوع سانسور رسانه ها قوت می گیرد. شرایطی که درصورت امکان استقرار به توده ای شدن جوامع می انجامد. نوشتار حاضردر تبیین این جدال، با نظر به مکانیسم های خودسامان بخش خرد سیاسی مدرن در قالب لیبرالیسم، امتناعی بودن چرخش به اقتدارگرایی از نوع چینی و در مقابل درونی کردن و ترویج نوعی خودکنترلی و بسط نوعی اقتدارگرایی مدرن را مورد نشان می دهد و تأکید دارد که در جهان مدرن امروز تنها نظام مردم سالاری دینی می تواند بدون گرفتار آمدن در دوگانه اقتدارگرایی/ حفظ آزادی های فردی، می تواند تناسب گفتمانی خود را حفظ کند و این بیماری را کنترل نماید.
۲۵.

رابطه گفتمان انقلاب اسلامی و هویت ایرانی اسلامی؛ بر پایه الگوی نظری اراده معطوف به هویت؛ با تکیه بر میزان اثرگذاری کتب درس انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتب انقلاب اسلامی حقارت اجتماعی هویت ملی روانشناسی اجتماعی اثرگذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: محققان در پژوهش حاضر به بررسی موانع تأثیرگذاری دروس معارف بر دانشجویان با درنظر گرفتن عامل حقارت اجتماعی و بحران هویت پرداختند ومیزان ارتباط دروس معارف با عوامل مذکور را سنجیدند. روش: روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی، در بخش نظری به شیوه بررسی نظریات روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی، بصورت اسنادی وکتابخانه ای و در بخش کمّی، توصیفی (از نوع پیمایشی) است؛ که بر اساس نمونه گیری احتمالی،250 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد تهران مرکز بصورت مساوی دختر و پسر به شیوه هدفمند و با استفاده از پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: موانع تأثیرگذار بر دروس معارف، شامل سه بعد: 1. ضعف در هویت سازی (عدم توجه به نیازسنجی و الگوی حقارت اجتماعی)، 2. ضعف در ارزش گذاری و اقناع مخاطب، 3. ضعف در نوآوری و جذابیت، بوده؛ که برای هرکدام پیشنهاداتی ارائه شده است. نتیجه گیری: توجه به نیازمندی های روانشناختی و جامعه شناختی، نوآوری و خلاقیت در چارچوب اندیشه ها و ارزش های اسلامی، ارزش دادن به علوم انسانی بومی و تقویت بینش دانشجویان و محققان؛ استقبال از رویکردهای نوین در تدریس دروس معارف؛ می تواند موانع تاثیرگذاری دروس معارف بر دانشجویان را کم رنگ سازد. واژگان کلیدی: دروس معارف؛ حقارت اجتماعی؛ هویت ملی؛ روانشناسی اجتماعی
۲۶.

بررسی تطبیقی رویکردهای غربی و سلفی با بیداری اسلامی در مؤلفه های تمدن ساز (تأکید بر دین مداری و مشارکت مردمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد غربی رویکرد سلفی بیداری اسلامی تمدن دین گرایی مشارکت مردمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۱
ورود رسمی دین در عرصه ی سیاست، اجتماع و احیای تمدّن با پشتوانه ی حضور مردمی، نمودی از حکومت دینی و مردمی را در عرصه ی اجتماعات بشری در پی دارد که بارزترین تبلور عملی چنین فرآیندی، انقلاب اسلامی سال 1357 ایران و تأسیس نظام سیاسی بود. امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب، با به رأی گذاشتن «جمهوری اسلامی»، نیاز و الزام حکومت دین گرای جدید را به «تأیید مردم» نشان داد و در مقوله ی «تعیین الگوی حکومتی» نیز آراء مردمی را ملاک قرار داد. پیرامون «حضور مردم در عرصه ی سیاست» جهت نظام سازی و احیای تمدّنی، گرایش های دیگری با عنوان دین و حکومت دینی وجود دارد و در جهان غرب پیرامون شیوه ی حضور مردم، الگوی خاصّ دیگری تبلیغ می شود. هدف این مقاله واکاویِ تفاوت های جریان بیداری با جریان غربی و جریان سلفی، پیرامون تأثیر دین و سبک حضور مردم در سیاست است که پیگیری آن با روش توصیفی- تحلیلی، تبیین رویکرد و سیاق خاصِّ هرکدام از جریانات مذکور را در این موضوع می طلبد. یافته های تحقیق در توجه به تناسب و تضاد جریان بیداری اسلامی با دیگر جریان ها، مشخص می شود که می تواند در تبیین صحیح نقاط ضعف تمدن غرب و جریان سلفی و نکات قوّت جریان بیداری اسلامی در اهتمام ورزی به «دین» و «مردم گرایی» روشنگر باشد.   

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان