عبدالله صلواتی

عبدالله صلواتی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۳ مورد.
۴۱.

مواجهه فلسفی و عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ ملاصدرا وحدت تشكيكي وحدت شخصي

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۵۷۴
مقاله حاضر تبیین مواجهه فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداخته اند.ملاصدرا معتقداست، مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده باعقل فعال، همچنین با عقل اول متحد می شود؛ اما حجاب های دنیایی مانع اتحاد کامل است. مرگ بستر لازم برای اتحاد و نیل به کمالات وجودی را فراهم می کند. به عقیده ملاصدرا نفس، در پایان مسیر استکمالی، به دلیل بساطت و اتحاد با عقول، به بقاء خداوند، باقی است. از نظر او حیات انسان، به مرتبه ادراکی اش باز می گردد. مرگ انتقال به مرتبه عقلانی را ممکن می سازد. برمبنای نظریه عرفانی ملاصدرا، حیات انسان، عین الربط به حیات خداوند است. انسان به حکم اسم های الظاهر و الآخر، مظهر کمالات حق گردیده، به سوی او باز می گردد. مرگ، انتقال مظهریت اسماءالهی است.
۴۲.

تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا و نقددو دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهود حکمت متعالیه کلام برهان ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
قرائت درست از مختصّات حکمت صدرایی و تعیّن معرفتی آن می تواند نقش مهمّی در فهم و تفسیر مباحث حکمت متعالیه ایفا نماید؛ فارغ از نگاه التقاطی به فلسفة ملاّصدرا و تردید دربارة آن به عنوان مکتب فکری مستقل، نظریّه هایی وجود دارند که از تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا سخن می گویند. این جستار، در گام نخست، مختصّات حکمت صدرایی را مطرح می کند و در آن، فلسفة به عنوان دیسپلین و رشتة علمی با هویّتی هندسی و ماهیّتی شبکه ای مشتمل بر رهیافت، مبانی، روش و اهداف معرّفی می شود، نه صرفاً یک سلسله مسائل. در گام بعدی، دو نگاه تقلیل گرا به فلسفة ملاّصدرا مورد بررسی و نقد واقع می شود. در نگاه نخست، کلامی انگاری تفکّر ملاّصدرا، فلسفة او به مجموعه ای از دلایل نقلی در اثبات امور یا مجموعه ای از آرای اثبات شده به مدد براهین فلسفی با رویکرد کلامی فروکاست می شود و در نگاه دوم، از حضور انحصاری برهان در مقام داوری فلسفة صدرایی سخن گفته می شود. در پایان نیز فلسفة صدرایی به عنوان پارادایمی نوین و متنوّع در روش و منابع، فراتر از محدودة دانش کلام و رویکرد کلامی و برتر از حصرگرایی روشی و حضورانحصاری برهان، در بر دارندة تحلیل، برهان، برهان کشفی و شهود معرّفی می شود.
۴۳.

ادراک پیشامفهومی از خداوند: مقایسه دیدگاه کارل رانر و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتوتئولوژی ملاصدرا کارل رانر هیدگر درک پیشامفهومی تومیسم استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۳۵۶
موضوع پایان متافیزیک در اندیشه برخی متفکران پسامدرن مثل هیدگر این شائبه را ایجاد می کند که فلسفه های سنتی برای بشرِ امروز ره آوردی ندارد؛ ولی رانر با اقتباس تومیسم استعلایی از جوزف مارشال و آمیختن آن با وجودشناسی هیدگر، خوانشی جدید از الهیات تومیستی را ارائه و امکان متافیزیک را نشان می دهد. رانر با ارائه تحلیل پدیدارشناسانه از فعالیت انتزاعی ذهن، سه عنصر مقایسه، نفی و استعلا را استخراج و ادعا می کند تمام جهت گیری های معرفتی بشر مسبوق به درک پیشاتأملی و فرامقولی از خداوند است. به نظر رانر، ماحصل یگانگی «علم به وجود عام» و «علم به خدا» انتوتئولوژی است که طبق آن، انسان در هر شناخت خود از جهان مادی، گویی به سوی خدا در حرکت است. ملاصدرا نیز بر پایة نگرش وجودی و اثبات عالَم به مثابة تجلی از مواجهة پیشامفهومی انسان با خدا سخن می گوید. این مواجهه بسیط، همگانی و خطاناپذیر است. بر حسب این مواجهه، خدا معروف، نزد هر جاهلی است و نفوس، مجبول بر معرفت حق اند. در فقرة انتزاع مفهوم وجود از خدا نیز به سه گام معرفتی در فلسفه صدرا اشاره می شود: امتناع دریافت حصولی خدا، دریافت شهودی از خدا و دلالت برهان به اطلاق مفهوم وجود بر خدا؛ بنابراین، هر گونه معرفت حصولی به خدا ریشه در مواجهه پیشامفهومی با خدا دارد.
۴۴.

تحلیل شبکه ای انگاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگاره معرفت غیرگزاره ای تصویر الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۶۳
انگاره از منابع شناختی کمتر شناختهشده آدمی است که امروزه در رشتههای علمی مختلف بطور جدی واکاوی میشود. انگاره از معارف غیرگزارهای است که توجه و تمرکز انحصاری معرفتشناسان سنتی بر معرفتهای گزارهای، یکی از موانع شناخت و پژوهش در فقره انگاره است. پرسش پایه این جُستار به این قرار است: ویژگیهای انگاره چیست؟ چگونه شکل میگیرد؟ و چگونه میتوان تحلیل شبکهای از انگاره بهدست داد؟ یافته های پژوهش حاضر از این قرار است: یکم. با توجه به کاربردهای انگاره، این واژه برابر با یک معنا بهکارنرفته است و از لحاظ مفهومی با سه معنای «تصور»، «تصویر» و «مدل یا الگو» برابر دانسته شده است اما بین این معانی از جهت کاربردی امتیازی وجود ندارد بنابراین برای تفاوتگذاری بین آنها و جلوگیری از خلط معنایی دو پیشنهاد ارائه گردید. دوم. هشت ویژگی برای انگاره برشمرده شد که از مجموع آنها دانسته شد انگاره امری شناختی در عین حال پنهان است، انگاره محصولِ فرآیندِ ذهنیِ پیچیده و سیالی است که هم تحولپذیر و کاملشونده است و هم منشأ ایجاد تغییر در ابعاد گوناگون اندیشه، رفتار و کردار است؛ سوم. انگاره صرفاً با مرتبه خیال آدمی مرتبط نیست، بلکه انگاره در شبکهای از مؤلفهها تحقق و هویت مییابد و از همین طریق قابل اثبات است. برای تحلیل انگاره نیازمند شبکهای از مؤلفهها همانند خیال و طرحهای خیالی، شاکله و ذهن هستیم. قوه خیال در ترسیم آینده و طرحوارههای خیالی، شاکله به عنوان محیطی برای هدایتگری، بازتولید یا اصلاح انگاره، و انگاره به مثابه سنجهای برای نظارت ذهنِ دو عمل میکند.
۴۵.

توجیه ساختاری به مثابه دستاورد درون گروی آئودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجیه توجیه ساختاری برون گروی درون گروی آئودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۶۶۷
تحلیل سه جزئی متعارف درباره معرفت، معرفت را «باورِ صادقِ موجه» می داند و ضابطه ی معرفت را تحقق سه شرط باور، صدق، و توجیه معرفی می کند. در این میان شرط توجیه بیش از دو شرط دیگر محل بحث بوده است. معرفت شناسان عموماً توجیه را در دو قسم توجیه باوری و توجیه وضعیتی پیگیری می کنند. لیکن آئودی، توجیه را چهار قسم می داند؛ توجیه باوری، توجیه وضعیتی، توجیه گزاره ای و توجیه ساختاری. توجیه ساختاری نوآوری و حاصل دیدگاه درون گروانه ی آئودی به توجیه است. درون-گروی و برون گروی دو دیدگاه رقیب در تبیین معرفت و توجیه هستند. آئودی در توجیه قائل به درون-گروی مبتنی بر دسترسی اقلّی است و توجیه ساختاری ثمره ی دیدگاه خاص وی به توجیه است. با عنایت به اینکه، یکی از انتقادات مهم برون گروان به درون گروی، نامتعیّن و ذهنی دانستن آن است، پیامد نوآوری آئودی، صورت بندی و تعیّن توجیه در رویکرد درون گروانه به عنوان یک فرآیند از ابتدا تا رسیدن به توجیه باوریِ مورد نیاز برای معرفت، و در نتیجه تقویت دیدگاه درون گروی به توجیه در مقابل برون گروی است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
۴۶.

بررسی تأثیر مبانی انسان شناسی صدرا در مسئله دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا دعا انسان شناسی حرکت جوهری استکمال نفس عقل نظری عقل عملی انسان کامل فقر وجودی اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۱۳
دعا یکی از عمیق ترین انواع ارتباطی انسان ها با خدا است. هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسائل پیرامون آن پرداخته است. نگاه صدرا به مسئله دعا، گسسته از مبانی انسان شناسی وی نیست. حرکت جوهری اشتدادی نفس، نحوه استکمال انسانی، انسان کامل، فقر وجودی انسان و اصل اختیار، اهم مبانی صدرا در تبیین مسئله دعا است. در این نوشتار با توجه به مبانی انسان شناسی صدرا (در دو نظام تشکیک خاصی و وحدت شخصی وجود) مسئله دعا تحلیل شده است. لذا ضمن تبیین مختصری از مفاهیم و مبانی وی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول انسان شناختی صدرایی از مسئله دعا مطرح کرده ایم.
۴۷.

تبیین انسان شناختی مرگ در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا مرگ حدوث جسمانی و بقای روحانی وحدت تشکیکی وحدت شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۸۱
این پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مبانی انسان شناختی به تبیین مرگ بپردازند؛ مهمترین این مبانی عبارتند از: چند ساحتی بودن انسان، اشتداد وجودی، حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن، مسئله» نفس و رابطه» آن با بدن، مقامات انسانی و مظهر اسماء الهی بودن. ملاصدرا مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم کرده است. بعقیده» او نفس در مرگ نقش اصلی و فعال دارد. پرسش اساسی پژوهش حاضر اینست که مبانی انسان شناختی مرگ از دیدگاه ملاصدرا چیست؟ مرگ از نظر او، امری وجودی و بمعنای اِعراض ارادی یا اجباری یا تکوینی نفس از عالم محسوسات است. مرگ در دو نظام فلسفی صدرالمتألهین، دارای دو چهره» متفاوت است؛ در نظام وحدت تشکیکی، قطع رابطه با بدن در پرتو اشتداد وجودی و در نظام وحدت شخصی، قطع رابطه از اسمی و پیوستن به اسمی دیگر در پرتو تجلیات متنوع است. کلیدواژگان: مرگ، حدوث جسمانی و بقای روحانی، وحدت تشکیکی، وحدت شخصی، ملاصدرا.
۴۸.

بررسی و نقد دو مانع دگرگرایی خدا در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا خودگرایی دگرگرایی قاعده بسیط الحقیقه کل الاشیاء غایت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۲۵۲
خودگرایی اخلاقی غالباً در قلمرو انسانی و ذیل نظریه اخلاقی غایت محور مطرح می شود. اما پرسش ها و مؤلفه های آن در ساحت ربوبی قابل رصد است. به باور نگارنده، در فلسفه ملاصدرا دو شاهد و قرینه بر خودگرایی خدا وجود دارد که در واقع دو مانع دگرگرایی خداست: این دو مانع عبارتند از: «عدم التفات عالی به سافل» و «بازگشت هر غایتِ فعلی به فاعل». این شواهد با مفهوم صدرایی عنایت الهی در تضاد است. پرسش پایه این جُستار عبارت است از: چگونه می توان شواهد خودگرایی را با نظریه عنایت الهی و التفات اصیل خدا به «دیگری» سازگار دانست؟ دستاورد این پژوهش به این قرار است: در پژوهش حاضر، این دو شاهد به عنوان مانع دگرگرایی خدا مورد نقد قرار گرفته اند و نشان داده شد که خدا نه خودگرا که وجودی دگرگراست و چون خدا کامل ترین وجود و کامل ترین کمال است کامل ترین دگرگراست و بیشترین خیر و منفعت را برای همه محقق می کند و چون غنی مطلق است، بدون هیچ گونه چشمداشتی بیشترین خیر را برای دیگران تأمین می کند. این نتایج حاصل تحلیل مفاهیمی چون «غایت»، «التفات»، «خودگرایی»، قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء» و تحلیل وجودی اصل علیت است. گفتنی است: این پژوهش مسبوق به پیشینه ای نیست.
۴۹.

بررسی و نقد رابطه اسما و صفات با ذات الهی از منظر سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسما و صفات اسما و صفات تجلی ذات ذات سید حیدر آملی عینیت غیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۱
کشف رابطه میان ذات با اسما و صفات الهی، همواره یکی از دغدغه های بزرگ دین پژوهان بوده است. پژوهش حاضر در پی این دغدغه و بر اساس پرسش اصلی«رابطه ذات و صفات الهی در نظام فکری سید حیدر آملی چگونه تبیین می شود؟» شکل گرفته است. جستار حاضر با این خط مشی که ابتدا مطالب مرتبط با موضوع، جمع آوری و کدگذاری شده و سپس با چینش منطقی در جهت رسیدن به نتیجه سامان یافته اند. در نهایت نتایج حاصله پس از تحلیل گزارش شده اند. این نتایج عبارتند از: سید حیدر آملی اسما و صفات الهی مجرای ظهور مرتبی ذات الهی معرفی می کند، البته با توجه به تفکیک ناپذیری اسما و صفات به نظر می رسد این دو در یک مرتبه، قرار می گیرند؛ در نظام فکری سید حیدر آملی، اسما عین ذات معرفی شده است، اما دلایل او برای عینیت مخدوش به نظر رسیده است و در نهایت عمل کرد او در اثبات این مدعا موفق ارزیابی نشده است؛ با بازسازی استدلال بر غیریت از میان سخنان سید حیدر آملی، در مواضعی او متمایل به نظریه غیریت ارزیابی شده است؛ راه برون رفت از این تضاد درونی یافتن وجه جمعی میان عینیت و غیرت خواهد بود؛ به نظر می رسد وجه جمع عینیت و غیریت، نظریه «اسما و صفات، تجلی ذات» است، چرا که با یک اعتبار تجلی غیر از ذات و تنزل ذات از مقام اطلاق است و از سوی دیگر تجلی از متجلی (تجلی کننده) جدایی ندارد. این نظریه در آثار سید حیدر وجود ندارد، اما نظام اندیشه ای او با این نظریه سازگارتر به نظر می رسد.
۵۰.

ارزیابی ساختار انتوتئولوژیکی متافیزیک در حکمت سینوی با نگاهی به تلقی هایدگر و ماریون از انتوتئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انتوتئولوژی هستی شناسی الهیات متافیزیک ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۱۴
انتوتئولوژی، حضور همزمان هستی شناسی و الهیات را در متافیزیک به رسمیت می شناسد. در انتوتئولوژی، خدا در مفهوم متافیزیکی خویش، به مثابه موجودی در میان دیگر موجودات است با شماری از صفات ایجابی همانند علت العلل و ذاتی دست یافتنی و شناختنی و قابل نامگذاری برای بشر. به ادعای هایدگر، متافیزیک با ساختار انتوتئولوژیک خود، خدا را به مفهومی متافیزیکی تنزل داده که فاقد هر گونه شکوه و هیبتی برای عبادت است. پرسش این است که آیا فلسفه سینوی ساختاری انتوتئولوژیک دارد؟ دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: یکم. تلقی هایدگر از متافیزیک تلقی نادرستی است که فلسفه سینوی آن ویژگی ها را ندارد. حتی درصورت عدم پذیرش دلایل ارائه شده در نادرستی این تلقی، و به فرض صحت آن، مؤلفه ها و لوازم انتوتئولوژی به روایت هایدگر و ماریون را نمی توان در فلسفه سینوی به نحو قاطع یافت؛ دوم. هرچند ابن سینا از خدا به جهت وجودش در فلسفه اولی سخن می گوید، اما وجود را نه حقیقت خدا که از لوازم حقیقتش می داند و حقیقتش را نامعلوم معرفی می کند. در عوض برای جبران محدودیت های شناختی فراروی بشر در متافیزیک سعی می کند فیلسوفانه از امکانات درونی تعالیم وحیانی مدد گیرد و به جای به کارگیری الهیات ایجابیِ انتوتئولوژی از متافیزیک سلبی ایجابی بهره ببرد.
۵۱.

امکانات درونی فلسفه ی ملاصدرا در مواجهه با پوچی فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای مجازی ملاصدرا زیست نوع های انسانی نیهلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۰۹
شبکه های مجازی و فناوری های ارتباطی عصر حاضر، بر سبک زندگی انسان تأثیری فزاینده داشته است. یکی از عوامل شکل گیری بی معنایی و نیهلیسم، توسعه ی دانش و تکنولوژی و تصویر دنیایی مکانیکی و به دور از معنویات است که می تواند به نفی غایت مندی هستی منجر شود و جهانی را شکل دهد که آرمان و آموزه های معنوی ندارد و به بی معنایی زندگی و پوچی ختم می شود؛ فضای مجازی می تواند زمینه ی این بی معنایی را فراهم کند. به رغم مزایای بی شمار این زیست بوم نوظهور، حس اضطراب و تنهایی و در پی آن، بی معنایی و پوچی، همچنان گریبان گیر انسان امروزی است. سؤال اساسی نوشتار حاضر این است که آیا با تکیه بر آرای فیلسوفی نظیر ملاصدرا که درباب زندگی اصیل و معنادار سخنان فراوانی گفته است، می توان با پدیده ی فضای مجازی مواجهه ای معنادار و منطقی داشت؟ یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که: علی رغم امکانات و مزایای ویژه ی فضای مجازی، این فضا می تواند سبب شکل گیری الگوهای رفتاری نامتعارفی در انسان شود. استنباط نگارنده از درون مایه های حکمت متعالیه آن است که برترین شیوه ی برخورد با چنین آسیب هایی، رویکرد عقل گرایانه به این فضای برساخته ی دست بشر و بیان کارکرد عقل درخصوص انبوه اطلاعات و داده هاست. ملاصدرا نقطه ی عطف سیر صعودی انسان در مسیر تکامل و بهترین ابزار شناخت امر اصیل از غیراصیل را حیات معقول می داند. در ساحت عقلانی همه چیز از رهگذر مواجهه با معقولات است که اصالت می یابد و این سبب می شود که انسان در مواجهه ی با سیل عظیم داده های فضای مجازی، از افتادن در ورطه ی عالم خیال منفصل برحذر باشد و مسیر زندگی را به سمت عقلانیت و معناداری متمایل کند.  
۵۲.

تبیین متافیزیکی زیست نوع های انسانی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوع های انسانی سبک زندگی کثرت نوعی اسفار اربعه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
ملاصدرا و شارحان فلسفه او، ملهم از قرآن و عرفان و به مدد نگرش وجودی از زیست نوع های انسانی گوناگونی سخن گفته اند. پرسش جستار حاضر این است: چگونه ملاصدرا زیست نوع های انسانی متکثر را تبیین می کند؟ برون داد و نتایج به دست آمده عبارتند از: 1. بنابرمبانی هستی شناختی و انسان شناختی ملاصدرا، انسان وجودی است که در عین وحدت، متکثر و ذو وجوه است. ملاصدرا با استمداد از قرآن، ده مقام انسانی و با الهام از میراث عرفانی، هفت زیست نوع انسانی، و با مدد نگرش وجودی اش، سه زیست نوع کلان برای انسان در نظر می گیرد2. از دیدگاه صدرا راه رسیدن به مقامات انسانی گذر از سفرهای چهارگانه عرفانی است؛ 3. انسان، برخلاف دیگر موجودات عالَم، مقام معلوم و حدیقف ندارد، از اینرو نمی توان او را را در ده، هفت، یا عدد معینی از این زیست نوع ها منحصر کرد مگر اینکه بگوییم کلیات زیست نوع های انسانی به اعتباری، هفت، ده، یا صد مقام است. علاوه بر این به دلیل وجود زیست نوع های متنوع نمی توان برای زندگی آدمی نسخه ای واحد با مختصاتی واحد در نظر گرفت.
۵۳.

نظریه غایت به مثابه قرینه ای بر خودگروی روان شناختی در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق فضیلت محور خودگروی اخلاقی خودگروی روان شناختی غایت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
از خودگروی روان شناختی تقریرهای گوناگونی ارائه شده و در هر یک از آن ها بر ویژگی خاصی تأکید شده است؛ در تقریر آین بر بازگشت «هدف و منفعت به فاعل فعل»، در تقریر پویمن بر «بازگشت رضایت به فاعل فعل»، در تقریر ریچلز بر عنصر «خودخواهی» و در تقریر هولمز بر «انگیزه» و «حب ذات» تصریح و تأکید شده است. عناصر یادشده به ظاهر در فلسفه ملاصدرا حضور دارند؛ چنان که ملاصدرا در نظریه غایت از «حب ذات» و « ارجاع همه غایات به فاعل» سخن می گوید.پرسش پایه این جُستار عبارت است از این که آیا «ارجاع همه غایات به فاعل» و «حب ذات» در فلسفه ملاصدرا مؤید و قرینه ای بر خودگروی روان شناختی است؟ یافتهاین پژوهش به این قرار است که با واکاوی دقیق «غایت» به طور عام و «انگیزه» به طور خاص، «خودخواهی»، و «فضیلت» می توان گفت که فلسفه صدرایی مؤید نظریه خودگروی روان شناختی نیست. گفتنی است که این پژوهش مسبوق به پیشینه ای نیست.
۵۴.

فاعلیت الهی از دیدگاه گریفین و نقد ان بر پایه فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاعلیت الهی الهیات پست مدرن الهیات پویشی گریفین ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
فاعلیت الهی از منظر گریفین عبارت است از قدرت الهی که تأثیرات علّی در جهان را اِعمال می کند و نحوه فعالیت خدا در جهان و تأثیرگذاری خدا بر موجودات را نشان می دهد و به بیان دیگر چگونگی اعمال قدرت الهی در جهان است. گریفین فاعلیت را بر مبنای قدرت تبیین می کند و قدرت را به ترغیب و تشویق و شورانگیزی تحویل می برد. براین اساس ارتباطی دوطرفه میان خدا و موجودات برقرار است و خدا درحالی که تأثیر می گذارد، تنها خالق نیست و تعین نمی بخشد، بلکه خود موجودات بالفعل در به فعلیت رسیدن امکان های خود، فاعل هستند و خدا، تنها، برانگیزنده است نه اجبارگر.گریفین برای توجیه مسائلی چون ارتباط خدا با موجودات، قدرت و اختیار انسان ها، وجود تغییرات در جهان و مسأله شر چنین تبیین جدیدی از فاعلیت و قدرت الهی ارائه می دهد. دو پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: چگونه می توان از منظر فلسفه صدرایی فاعلیت الهی به روایت گریفین را ارزیابی کرد؟؛ 2. چگونه می توان بحسب تحلیل سیستمی، فاعلیت الهی به روایت گریفین را مورد ارزیابی قرار داد؟ دستاوردهای این پژوهش نیز به این قرار است: در ارزیابی درون سیستمی بیان کردیم که گریفین در تبیین خود از فاعلیت الهی، این فاعلیت را محدود کرده، قدرت الهی را به ترغیب و برانگیزش فروکاست داده است. همچنین، از منظر صدرایی نیز آنچه گریفین ارائه می کند، با خدایی که تنها فاعل حقیقی براساس وحدت شخصی ملاصدرا است، قابل مقایسه نیست، بلکه می توان آن را با نفس رحمانی ملاصدرا مقایسه کرد. به بیان دیگر کارکرد های فاعلیت الهی گریفین با نفس رحمانی ملاصدرا تأمین می شود.
۵۵.

تبیین مراتب و عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر آرای فلسفی، قرآنی و عرفانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی مراتب هستی اسماء و صفات الهی امر و خلق فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
در مقاله حاضر سعی بر این است تا نظر علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف متأله، مفسر بزرگ و آشنا با گستره اندیشه و مبانی عرفان اسلامی معاصر در باب مراتب و عوالم هستی و ارتباط آن با اسماء و صفات الهی و عالم امر و خلق مورد بررسی و اعتقادات فلسفی، قرآنی و عرفانی وی مورد مداقه قرار گیرد. آنچه از مطالعه آثار علامه طباطبایی به دست می آید این است که وی در تقسیم بندی مراتب عالم دارای دست کم سه دیدگاه فلسفی، قرآنی و عرفانی بوده است و با توجه به هر کدام از این سه دیدگاه، تقسیم بندی جداگانه ای انجام داده است. وی در آثار فلسفی خود از سه عالم سخن می گویند: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده و مادیات؛ نیز در تفسیر المیزان که با روش تفسیری آیه به آیه انجام گرفته است موجودات و عوالم هستی را به عالم امر و عالم خلق تقسیم نموده است اما در دیدگاه مبتنی بر آموزه های عرفانی، از عالمی که از لحاظ مرتبه وجودی مقدم بر همه عوالم فلسفی است یعنی عالم اسماء و صفات بحث کرده است. لذا مراد نگارنده بر این است تا علاوه بر تبیین دقیق این سه دیدگاه، همخوانی یا عدم همخوانی این دیدگاه ها را مشخص و دیدگاه قرآنی و عرفانی وی را با دیدگاه فلسفی مورد تطبیق و بررسی قرار دهد. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
۵۶.

درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت به مثابه دستاورد نگرش دوگانه انگار آئودی در معرفت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درون گروی برون گروی دسترسی توجیه معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
از حدود نیم قرن پیش، دوگانگی درون گروی و برون گروی در خصوص توجیه و معرفت بحثی چالش برانگیز بوده و گرایش به یکی از آن دو، به مثابه مشخِّصه ی دیدگاه معرفتی معرفت شناسان معاصر تلقی می شده است. درون گروی، مبتنی بر ضرورت درونی بودن همه ی عوامل توجیه و معرفت، و برون گروی در نقطه ی مقابل و مبتنی بر سلب ضرورت یادشده است. رابرت آئودی، در خصوص توجیه و معرفت نظریه ای ترکیبی دارد؛ «درون گروی ناظر به توجیه و برون گروی ناظر به معرفت». پرسش محوری این نوشتار این است که از دیدگاه آئودی دیدگاه ترکیبی در مورد توجیه و معرفت چگونه ممکن است، منشأ آن چیست و چگونه متمایز می شود؟ آئودی مانند گتیه تعریف سه جزئی معرفت را قابل انتقاد می داند، از تفاوت شالوده توجیه و معرفت سخن می گوید و معرفت را به خاطر وابستگی به صدق مانند توجیه دسترس پذیر نمی داند. ترکیبی بودن نظریه و تفصیل آن در خصوص توجیه و معرفت، مبتنی بر دیدگاه دوگانه انگار او به موضوع معرفت شناسی و اعتقاد او به تفاوت در قابلیت دسترسی به دو موضوع موازی معرفت شناسی یعنی توجیه و معرفت است؛ او توجیه را درونی و معرفت را بیرونی می داند. نظریه آئودی تنها نظریه تفصیلی و ترکیبی مشهور در باب ماهیت توجیه و معرفت است.
۵۷.

مختصات شبکه معرفتی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نگرش وجودی اضلاع معرفتی روش حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۸۵
برخی به صرف شباهت های ظاهری مسائل و مطالب فلسفة ملاصدرا با آرای پیشینیان، نوآوری ها، دگردیسی ها و تولید مسائل نوین ملاصدرا را به تکرار مباحث فیلسوفان پیشین و دانش هایی همانند کلام و عرفان تقلیل داده اند. به نظر می رسد فقدان طرح جامع در خصوص ماهیت و مختصات، یکی از عوامل معرفتی جدی در این فروکاست بوده است. پرسش پایة این جستار به این قرار است:اضلاع معرفتی و مختصات محوری فلسفة ملاصدرا چیست؟ هدف جستار حاضر ترسیم اضلاع و مختصات شبکة معرفتی ملاصدراست. دستاوردهای این جستار عبارت است از: فلسفة ملاصدرا به مثابة شبکة معرفتی مستقل، مشتمل بر اضلاع معرفتی ای چون، نگرش، مبادی، مبانی، روش، زبان، هدف و مسائل، درصدد ترسیم تصویری متفاوت از جهان است. همچنین، مسائل فلسفة ملاصدرا همگی متأثر از نگرش بنیادین وجودی است و در پی رهیافت وجودی و روش شهودی- برهانی تفکر صدرایی، مؤلفه هایی چون مؤلفة ثبوتی، سلوکی، اسلامی، شیعی، تحلیلی، گفتگوی تأویلی و ضابطه مندی می آیند.
۵۸.

تحلیل سیستمی مواجهه وجودی آدمی با خدا در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا صفات انسان کامل کشف مواجهه وجودی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۲۴
ملاصدرا در آثارش از دو تلقی از خدا سخن می گوید: خدای مطلق و جامع اسما و خدای متجلی با اسم خاص برای هر انسانی. تلقی دوم از خدا، به نظر ملاصدرا بت مفهومی است. پرسشی که در این موضع مطرح می شود به این قرار است: میان خدای مطلق و جامع اسما و خدای متجلی با اسم خاص برای هر انسانی، فاصله ای وجود دارد. این فاصله را چه چیزی پر می کند؟ و ملاصدرا برای اینکه با خدای رهای از هر تعین و قیدی مواجه شویم چه راهکار یا راهکارهایی ارائه می کند؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: 1. ملاصدرا در مواضعی تحلیل خدای رهای از هر قید و خدای حاضر در هر موطن  و مواجهه با او را در طور عقل می داند و عقل را عهده دار پر کردن فاصله یاد شده می داند نه طور ورای طور عقل را؛ 2. همچنین، از نظر او، در مواضعی کشف و در مواردی، انسان کامل فاصله مذکور را پر می کند و در پرتو انسان کامل و اقتدا به او هر انسانی می تواند با خدای جامع اسما و خدای جامع «تعالی و حضور» در جهان روبرو شود؛ 3. در تحلیل شبکه ای مواجهه آدمی با خدا می توان گفت: موقعیت وجودی فرادست، زمینه را برای کشف آماده می کند و کشف نیز در مرحله بعد سبب ارتقای موقعیت وجودی می شود اما آنچه تمام کننده شبکه ای از روابط و مؤلفه هاست انسان کامل است؛ 4. ملاصدرا در مواضعی به امتناع مواجهه با ذات الهی باور دارد و در موضع مقابل، از شناخت ذات الهی سخن می گوید. نگارنده بر این عقیده است که: موضع دوم او قرائن و شواهد مؤید محکمی دارد.
۵۹.

تمهیدی بر نظریه انکشاف در معرفت نفس با تأکید بر فراروی از قرائت رایج از فلسفه ملاصدرا در دیدگاه علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه انکشاف حکمت متعالیه معرفت نفس وحدت شخصی وجود علامه حسن زاده آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۴
نگارندگان این جُستار، با تأکید بر اینکه قرائت رایج از حکمت متعالیه، روایت سفر نفس از خلق به حقّ است روایت نهائی را روایتی مطابق با سفر از حق به خلق معرفی می کنند. برای تدارک این روایت، به روش توصیفی - استنباطی، نشان داده می شود که روایت دوّم که در آثار خود ملاصدرا به صورت ضمنی وجود دارد، در اندیشه علامه حسن زاده در «معرفت نفس» با صراحت بیشتری دنبال می شود، به نحوی که می توان معرفت نفس علامه حسن زاده را تداوم و تکمیل قرائت متأخّر ملاصدرا از حکمت متعالیه دانست.  تحلیلها و استنباطها از معرفت نفس علامه حسن زاده، نگارندگان را به پنج اصل فلسفی هدایت کرده که عبارتند از وحدت شخصی وجود، روحانیه السّوس بودن نفس، حرکت حبّی، انتشای ادراکات، اتّحاد اندکاکی؛ که به ترتیب جانشین اصول پیشین می شوند. مجموعه این اصول و روایت مبتنی بر آنها، ما را به تصویری از نفس انسانی می رساند که با تصویر اشتدادی کاملاً متفاوت است. «نظریه انکشاف» عهده دار تبیین این تصویر است. این مقاله در مقام تبیین مبانی فلسفی نظریه انکشاف ارائه می شود و پیگیری مدّعا و محتوای اصلی این نظریه، به عنوان نظریه ای در انسان شناسی فلسفی، و مؤلّفه های وجودی نفس در آن را به پژوهش های بعدی موکول می کند.
۶۰.

نگرش وجودی به حیات دنیا در فلسفه ی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت وجودی حیات دنیا وحدت تشکیکی وحدت شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
حیات یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل فلسفی است که فیلسوفان هماره به واکاوی آن پرداخته اند. تحلیل حیات دنیا از دیدگاه ملاصدرا باید در چارچوب فلسفه وی و نگرش وجودی او به عالم هستی صورت پذیرد تا تبیینی جامع و دقیق به دست آید. حیات در فلسفه ی صدرا مساوق وجود و ساری در هر شی و امری مشکک است که در هر مرتبه ظهور و بروزی متفاوت دارد و دنیا ظهور وجود و حیات در پایین ترین مرتبه آن است. در نگرش وجودی ملاصدرا به عالم هستی، دنیا شأنی از شئون حق تعالی و مرتبه ای ضروری از مراتب هستی است. اصول مهم حکمت متعالیه همچون وحدت تشکیکی وجود و حرکت وجودی اشتدادی در تبیین حقیقت حیات دنیا از منظر ملاصدرا نقش مهمی را ایفا می کنند. بر این اساس حیات دنیا نه تنها باطل نخواهد بود بلکه شانی از واجب تعالی است که با حرکت اشتدادی به سوی کمال خود سیر می کند. گفتنی است این مقاله حیات را در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود به روایت ملاصدرا مورد واکاوی قرار داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان