مقایسه وضعیت خودبرندسازی دانشجویان تربیت بدنی با دانشجویان سایر رشته ها با تأکید بر الگوی شش گانه مهارت های ارتباطی مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه وضعیت خودبرندسازی دانشجویان رشته های مختلف تربیت بدنی با دانشجویان دیگر رشته ها با تأکید بر الگوی شش گانه مهارت های ارتباطی مؤثر قاسمی بود. روش این پژوهش توصیفی پیمایشی بود و جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد گرایش های مختلف تربیت بدنی و دیگر رشته ها در دانشگاه های منتخب در سال (1394) تشکیل دادند. نمونه آماری نیز 384 نفر در نظر گرفته شد. ابزارهای پژوهش دو پرسش نامه ""تعیین وضعیت خودبرندسازی قاسمی (1393)"" و ""تعیین سطح مهارت های ارتباطی قاسمی (1393)"" بود. به منظور بررسی روایی صوری پژوهش از نظر پنج متخصص این حوزه استفاده گردید و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین، پایایی پرسش نامه (بر روی یک نمونه 30 نفره) با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسش نامه تعیین وضعیت خودبرندسازی قاسمی معادل (81/0) و برای پرسش نامه تعیین سطح مهارت های ارتباطی معادل (86/0) به دست آمد. علاوه براین، از آزمون کلوموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی، تی تک نمونه ای، تی مستقل و آزمون لوین جهت مقایسه بین متغیرها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 22 انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که وضعیت خودبرندسازی دانشجویان حوزه تربیت بدنی به طور معناداری ضعیف می باشد (05/0>P) و دانشجویان حیطه تربیت بدنی به لحاظ مهارت های نوشتن، سخن گفتن و استفاده از ابزارهای ارتباطی روزمره و نوین به طور معنا داری ضعیف بوده و وضعیت مهارت های گوش دادن، خواندن و زبان تنی به شکل معناداری مناسب می باشد (05/0>P). همچنین، نتایج حاکی از آن است که خودبرندسازی دانشجویان تربیت بدنی به شکل معنا داری پایین تر از خودبرندسازی دانشجویان غیر تربیت بدنی است (05/0>P). براساس نتایج، با توجه بیشتر به آموزش مهارت های ارتباطی در رشته تربیت بدنی می توان علاوه بر افزایش این مهارت ها به افزایش مهارت خودبرندسازی دانشجویان کمک نمود.