اعظم آصف نیا

اعظم آصف نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل و بررسی مولفه های روانشناسی مثبت در داستان های مثنوی معنوی و کاربرد آن در تربیت دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی روان شناسی مثبت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان دوره نوجوانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۹۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
روان شناسی مثبت نگرنه تنها برای بهبود و ایجاد توانمندی های افراد، بلکه به منظور پرورش تاب آوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد سپری در برابر عود نشانه ها، ایجاد گردید. افزایش توانمندی ها و صفات مثبت بایست مؤلفه های اصلی هر روند درمانی باشد؛ چرا که این مداخلات نشانه های بیماری را کاهش داده، از عود آنها جلوگیری می کنند و باعث اصلاح کیفیت زندگی می شوند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت در داستان های مثنوی معنویو کاربرد آن در تربیت دورة نوجوانی صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های روان شناسی مثبت، از جمله امید، خوش بینی، شادی، رضایت، فضایل اخلاقی، بخشش، انعطاف پذیری، شکرگزاری و تشکر، مراقبه و معناجویی در داستان های مثنوی معنویسبب شکوفایی و توسعه توانمندی های درونی و کسب فضیلت های اخلاقی می شود. این مؤلفه ها نوجوانان را قادر می سازد تا با ناملایمات، بحران ها و سایر رویدادهای نامطلوب زندگی کنار بیایند، به سلامت جسمی و روانی دست یابند و به بهبود روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی نایل گردند.
۲.

عوامل مرتبط با افزایش و کاهش گرایش دانشجویان به دینداری؛ بررسی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
هدف : این مطالعه با هدف فهم عوامل مرتبط با افزایش و کاهش گرایش دانشجویان به دینداری انجام شد. روش : رویکرد این مطالعه، کیفی و روش آن پدیدارشناختی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش، 105 نفر از مطلعان در چهار خوشه دانشجویان(75 نفر)، اعضای هیئت علمی(9 نفر)، مدیران فرهنگی(9 نفر) و استادان حوزوی(12 نفر) بودند که به روش نمونه گزینی هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختارمند و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته ها : درباره عوامل مرتبط با افزایش گرایش به دینداری، تحلیل داده ها به شناسایی 49 زیرمضمون و 29 مضمون منتج شد. مضامین «زندگی و رشد در خانواده های مذهبی»، «وجود الگوهای دینداری در جامعه و دسترسی به این الگوها»، «صداقت و اخلاص دینی در فعالیتهای مسئولان و آحاد جامعه»، «روش تدریس مدرسان دروس معارف»، «گرایش درونی و فطری انسان به دینداری»، «کسب دستاوردهای مثبت از دین و ظرفیتهای آن در زندگی» و «تقویت اندیشه ورزی دینی و کیفیت مبانی معرفتی»، مضامینی بودند که دست کم سه خوشه از اعضای گروه نمونه، از آنها به عنوان عوامل مرتبط با افزایش گرایش دانشجویان به دینداری یاد کردند. درباره عوامل مرتبط با کاهش گرایش به دینداری، تحلیل داده ها بیانگر 87 زیرمضمون و 60 مضمون اصلی بود. مضامین «سوء عملکرد افراد به ظاهر مذهبی»، «سوءرویّه ها در تبلیغ و تبیین دین»، «عوامل مربوط به آموزش دروس عمومی»، «ویژگی های شناختی و روانی دانشجویان»، «عوامل اجتماعی» و «اقتصادی» و «عوامل مربوط به شبکه های اجتماعی و رسانه ها»، مضامینی بودند که دست کم سه خوشه از اعضای گروه نمونه به عنوان عامل مرتبط با کاهش گرایش به دینداری معرفی کردند. نتیجه گیری : توجه به این عوامل در سیاستگذاری برای تربیت دینی دانشجویان امری ضروری است و پیشنهاد می شود به منظور ارتقای دینداری دانشجویان، نهادهای فرهنگی دانشگاه ضوابط مشخص آموزشی با لحاظ عوامل مؤثر احصاشده، تدوین کنند.
۳.

پدیدارشناسی اخلاق محوری در دانشگاه: تسهیل گرها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق محوری اخلاق دانشگاهی دانشگاه اخلاق محور پدیدارشناسی عوامل تسهیل گر عوامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۳
هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیل گر و بازدارنده گرایش دانشجویان به اخلاق محوری بود. مطالعه با رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 98 نفر از اعضای هیأت علمی، مدیران دانشگاهی، صاحب نظران، کارکنان و دانشجویان که با استفاده از نمونه گیری ملاکی انتخاب شده بودند، گردآوری شد. یافته ها درباره عوامل تسهیل گر به شناسایی هشت عامل شامل عوامل «ساختاری، کارکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، دینی، مطالعاتی پژوهشی، آموزشی پرورشی» و در عوامل بازدارنده (موانع) به شناسایی 9 مورد شامل موانع «ساختاری، اجتماعی، عملکردی، سیاسی، فردی، کارکردی، مفهومی، اطلاع رسانی شناختی و فرهنگی» منجر شد. نتایج این مطالعه که برآمده از ادراک دامنه وسیعی از کُنشگران دانشگاهی بود به شناسایی ابعاد و مؤلفه های جدید و کامل تری از عوامل مرتبط در گرایش یا عدم گرایش به اخلاق محوری دانشجویان در محیط دانشگاهی منتج می شود و می توان براساس آن در توسعه اخلاق محوری در دانشگاه موفق تر عمل کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان