احسان لشگری تفرشی

احسان لشگری تفرشی

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه یزد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

تبیین عملکرد بهینه روش شناسی اثبات گرای عقلانی در مطالعات ژئوپلیتیک کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۸۷
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثبات گرایی و فرااثبات گرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری کارکردهای بهینه احراز معرفت در ژئوپلیتیک در رویکرد اثبات گرای عقلانی ارائه گردد. رویکرد قیاسی از ضرورت شناخت علمی و تبیین «نظام های منسجمی» که بر روابط ژئوپلیتیک مسلط هستند سخن می گوید و شرط کاربردی بودن ژئوپلیتیک را جستجوی استنباطی و عقلانی امری « نظام مند» در میان پدیده های منفرد مورد مطالعه در مکان ها و مناطق مختلف می داند. مبتنی بر این چارچوب شناختی کل های ثابتی وجود دارد که بر مبنای آن می توان چرایی و چگونگی تحولات ژئوپلیتیک را تبیین و پیش بینی نمود. در عین حال عوامل متغیری همچون نوع نظام سیاسی نیز در مطالعات ژئوپلیتیک تأثیرگذار هستند که تعمیم گرایی از جزء به کل(استقراء) را منتفی می نماید. بدیهی است که تلفیق این دو ویژگی با انطباق با شرایط روابط بین الملل ابعاد مطالعات ژئوپلیتیک را به سوی روش شناختی اثبات گرای عقلانی سوق می دهد.
۲۲.

جستاری در شناخت ابعاد بوم شناختی آموزه های مذهبی ظهوریافته در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۰۲
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطه متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمین های مختلف، علاوه بر ریشه های تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگی های طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که به شکل آموزه های دینی خاص در آن فضا، تجلی می یابند. اصولاً بخشی از کارکرد دین، ارائه راه حل برای مشکلات مکانی فضایی است. بدیهی است که ادیان در ایران نیز از این مقوله مستثنا نیستند و بخشی از سرچشمه ظهور آموزه های ادیان موجود در فلات ایران نیز متأثر از بنیادهای طبیعی این فضای جغرافیایی است. در این راستا در این مقاله این پرسش مطرح شده است که شاخص های جغرافیایی طبیعی فلات ایران، چگونه پیش از ظهور اسلام و پس از آن، بر ویژگی ها و نوع آموزه های دینی در این حوزه تأثیرگذار بوده اند؟ در این مقاله کوشش شده است که با رویکردی توصیفی تحلیلی، بنیادها و دلایل بوم پایه ظهور آموزه های دینی در ایران بررسی شوند. یافته های پژوهش، نمایانگر این است که شرایط و ویژگی های طبیعی فلات ایران، ازجمله ویژگی های اقلیمی، هیدرولوژیک، و طبیعی، نقش بسزایی در ظهور ویژگی ها و آموزه های ادیان در ایران داشته اند. به عبارت روشن تر، آموزه ها و اعتقادات ادیان ایرانی، ازجمله مذهب تشیع، تحت تأثیر مستقیم بُعد طبیعی فضای جغرافیایی ایران بوده اند.
۲۳.

جستاری نوین در تبیین اثرات روش شناسی اثبات گرا در شناخت رابطه سیاست و فضا در پرتو مفهوم مقیاس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۹۶
در علوم جغرافیایی یکی از مکاتب مهم روش شناسی مکتب اثبات گرایی است که عملکرد ویژه ای در تولید و مفاهیم در علوم جغرافیایی و از جمله جغرافیای سیاسی داشته است. جغرافیدانان سیاسی متأثر از مکتب اثبات گرا معتقدند که اثرات متقابل سیاست و فضا به تولید فرم و فرایندهای فضایی منجر خواهد شد که به مثابه پدیده های مادی از طریق رویکردهای اثبات گرا قابل مطالعه و تحلیل می باشد. این در حالی است که اتخاذ رویکرد اثبات گرایانه در جغرافیای سیاسی دارای تبعات مفهومی و موضوعی بوده است. در این نوع پژوهش کوشش گردیده با مراجعه به مستندات معتبر نظری و با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی دسته بندی نوینی از چگونگی شناخت رابطه سیاست و فضای جغرافیایی در روش شناسی اثبات گرا مفاهیم ارائه گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در روش شناسی اثبات گرا اجزای فضای جغرافیایی دارای ماهیت متعامل و سیستماتیک بوده لیکن دو مقیاس ملی و فروملی دارای محتوی متفاوتی با مقیاس فراملی می باشد. بطوریکه در مقیاس ملی شناخت رابطه سیاست و فضا مبتنی بر نوعی کارکردشناسی ناحیه ای مبتنی بر عملکرد حاکمیت می باشد که مقیاس های ملی و فروملی را در برمی گیرد. لیکن در مقیاس فراملی رابطه حاکیت و فضا منبعث از نوعی رفتار قلمروخواهانه می باشد که میان کشورها و بازیگران سیاسی وجود دارد و سازنده مفاهیم و نظریات ژئوپلیتیک می باشد. ضمن اینکه از آنجائیکه سیاست چه در مقیاس ملی و فروملی و چه در مقیاس فراملی از عناصر و اجزای شکل یافته که قابلیت کمیت پذیری اندکی دارند در نتیجه در روش شناسی اثبات گرا می بایست به رویکردهای قیاسی اتکا بیشتری نمود.
۲۴.

مقایسه اثرات تاریخی قلمروهای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان در چارچوب نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازه انگاری جغرافیای تاریخی یونان باستان قلمروی فرهنگی هلال خصیب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای تاریخی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای فرهنگی
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۵۷۸
یکی از موضوعات مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی بررسی و مطالعه قلمروهای تاریخی ظهور نمادها و فرایندهای عینی و ذهنی فرهنگ در چارچوب رهیافت های روش شناسی از جمله مکتب سازه انگاری می باشد. منظور از سازه انگاری شکل گیری هویت و انتظارات از کارکردهای یک جامعه متشکل انسانی و ایجاد یک چارچوب معین برای شناخت دیگران می باشد. این فهم و انتظارات در نتیجه تعامل متقابل آفریده شده و بر حسب آن قلمرو فرهنگی ساخته می شود. از این جهت تعیین قلمروهای تاریخی - فضایی فرایندهای فرهنگی و تبیین علل جغرافیایی ظهور آن از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت در علوم جغرافیایی می باشد. بدیهی است از حیث تاریخی ظهور فرهنگ دارای خاستگاه های جغرافیایی مشخص با خصوصیات متمایز می باشد که از مهمترین قلمروهای جغرافیایی ظهور فرهنگ ، حوزه جغرافیای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری ویژگیهای این دو قلمروی تاریخی - فرهنگی در چارچوب نظریه سازه انگاری ، تبیین و مقایسه گردد و اثرات تاریخی آنها در فرایندهای فضایی مکانی- فضایی حوزه های تحت نفوذ آنها تشریح گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دو قلمروی یونان و هلال خصیب اثرات کارکردی متفاوت و حتی متضادی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد نموده اند و همچنان تعارضات مکانی - فضایی ناشی از این تفاوت تاریخی در جریان می باشد.
۲۵.

جستاری در شناخت بازتاب فضایی عملکرد بازیگران سیاسی در چارچوب مکتب پدیدارشناسی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیگران سیاسی فضای جغرافیایی پدیدارشناسی روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
در علوم جغرافیایی، شناخت چگونگی اثرگذاری بازیگران سیاسی در فضای جغرافیایی یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف ازجمله در مکتب پدیدارشناسی متفاوت است. مکتب پدیدارشناسی ازجمله مکاتب فرا اثبات گرا است که به ویژه در دوره ی معاصر رشد قابل توجهی در مطالعات جغرافیایی و به ویژه در شناخت رابطه ی سیاست و فضا یافته است. پدیدارشناسی از ناقدان مدرنیسم به شمار می رود و هرگونه افتراق بین ذهنیت و فضا را مردود می شمارد. در این پژوهش، کوشش گردیده با اتکا به روش توصیفی–تحلیلی کارکردهای شناختی مکتب پدیداری در رابطه با شناخت چگونگی کارکرد بازیگران سیاسی بر  فضا ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که تحولات پدیده ها و فرآیندهای موجود در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از چارچوب های ذهنی و شهودی بازیگران تصمیم گیر متأثر بوده و دارای ویژگی های اختصاصی بوده و قابلیت تعمیم یابی ندارد. بر این مبنا تولید فضای جغرافیایی می تواند متأثر از احساسات، عواطف و ویژگی های شناختی بازیگران و اصحاب قدرت باشد و در جهت شناخت اثرات سیاست در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی می بایست به ابعاد فردگرا و شهودی بازیگران سیاسی نیز توجه نمود. در این راستا یکی از سطوح مطالعات سیاست و فضای جغرافیایی می بایست مشتمل بر طبقه بندی تجربیات زیسته بازیگران سیاسی و شالوده شکنی نسبت به امر بازنمایی شده توسط آن ها و اثرات آن در تولید فضای جغرافیایی باشد.
۲۶.

تبیین نظری – فلسفی اثرات رسانه های گروهی برفضای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه فضای جغرافیایی رسانه های گروهی بازساخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۵۷۵
یکی از ابزارهای اثرگذار در عصر مدرنیته رسانه های جمعی نظیر رادیو، تلویزیون، اینترنت و... هستند که با تکیه به آن ها، سرعت حرکت اطلاعات و تغییرات پیرو آن در فضای جغرافیایی افزایش چشمگیری یافته است. به عبارت بهتر به کمک ابزارهای ارتباطی و رسانه ای، اطلاع یابی از وضعیت فضاها و مکان های جغرافیایی، توسعه زیادی یافته و از این طریق، سرعت مقایسه مکان ها و فضاهای جغرافیایی با یکدیگر نیز افزایش یافته است. این روند، فشردگی مکانی - فضایی را شدت بخشیده و نقش مهمی در ساخت فضا و ایجاد تغییر در فرایندهای حاکم بر آن داشته است؛ بنابراین به نظر می رسد در عصر حاضر، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تحول و بازساخت در فضاهای جغرافیایی و حتی قضاوت درباره چگونگی عملکرد نیروهای تصمیم گیر و برنامه ریز آن ها رسانه های جمعی هستند. در این راستا با توجه به محتوای نظری موضوع در این پژوهش کوشش شده است به روش توصیفی - تحلیلی با تبیین کارکردهای رسانه های گروهی در چگونگی ایجاد تغییر در فضای جغرافیا از منظر فلسفی، رویکرد نوینی در تحلیل رابطه متقابل رسانه و فضای جغرافیایی ارائه شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که رسانه های گروهی از طریق تأثیر بر ادراک محیطی مردم و نیروهای تصمیم گیر نیروی ایجاد تحول و بازساخت فضا را به میزان شایان توجهی افزایش داده اند.
۲۷.

جستاری در شناخت نظری مفهوم جغرافیای فرهنگی در چارچوب مکتب سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلمرو هستی شناسی سازه انگاری جغرافیای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۵
در فلسفه ی علم و به ویژه در علوم انسانی تعریف و شناخت مفاهیم و موضوعات موردمطالعه، دارای مبناهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه متفاوت و حتی متضاد می باشد. به عبارت دیگر شناخت یک مفهوم در مکاتب مختلف می تواند دارای تعاریف متضاد باشد. ازاین جهت تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین؛، یکی از مبنایی ترین اصول در مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی یکی از مفاهیم و پارادایم های تعیین کننده ی حوزه ی معرفتی، جغرافیای فرهنگی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف فلسفی - سیاسی ازجمله در سازه انگاری متفاوت است. به طورکلی مهم ترین محورهای فکری سازه انگاری و مفروضات آن مشتمل بر اهمّیّت ساختار معنایی در شکل گیری و تکوین واقعیّت، نقش هویت در شکل دادن به منافع و کنش دولت ها، اهمّیّت دادن به تبیین تکوینی به جای تبیین عِلی و این که همه ی سازه انگاران واقعیّت را برساخته ی اجتماعی می دانند. در این پژوهش کوشش گردیده با مراجعه به مستندات معتبر نظری نوعی نگاه نقادانه در رابطه با شناخت جغرافیای فرهنگی در مکتب سازه انگاری ارائه گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اصولاً ساحت هستی شناسانه جغرافیای فرهنگی در زیرمجموعه ی علوم جغرافیایی ناشی از ساختار بین الاذهانی یک جامعه ی مشترک انسانی در یک قلمرو فرهنگی- اجتماعی متمایز است.
۲۸.

واکاوی چالش های جغرافیایی ظهور دموکراسی در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی خاورمیانه محیط جغرافیایی تمرکز سیاسی نظام حکمرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۸ تعداد دانلود : ۴۲۵
در چند دهة اخیر، تحقق نظام حکومتی لیبرال سرمایه داری در منطقة خاورمیانه، با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود. از طرفی همواره درمورد امکان تحقق دموکراسی غربی در خاورمیانه، بحث های زیادی مطرح شده است. در سال های اخیر نیز چالش های مربوط به ظهور مفهوم دموکراسی در بسیاری از کشورها و حکومت های خاورمیانه مشاهده می­شود. در این راستا، بعضی از اندیشمندان معتقدند ظهور دموکراسی از نوع حاکم در جهان غرب، در منطقة خاورمیانه امکان­ناپذیر است. این دسته از اندیشمندان، اغلب تضاد فرهنگی تمدنی منطقة خاورمیانه با غرب را دلیل عمدة این مسئله می دانند. به­عبارت دیگر، جبر فرهنگی – هویتی این منطقه را دلیل عمدة کندبودن روند دموکراسی در خاورمیانه تلقی می کنند. در این پژوهش، با فرض قبول این تعارض و برای بررسی علل آن، به کالبد جغرافیای طبیعی و ویژگی های جغرافیای انسانی منطقة خاورمیانه نگاه دقیق تری می­شود تا علل بنیادین امکان­ناپذیربودن تحقق مدل لیبرال سرمایه داری از نوع غربی در این منطقه مشخص شود. در این زمینه با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی، دلایل بنیادین این مسئله- که منتج از ویژگی های جغرافیای انسانی و طبیعی این منطقه است- بررسی می­شود. فرضیة این پژوهش آن است که توسعة سیاسی و بسط دموکراسی از نوع غربی در خاورمیانه به­دلیل ویژگی های خاص طبیعی و انسانی این منطقه، هیچ گاه به­طور کامل تحقق نمی یابد و نهادینه­شدن فرایند تأثیرگذاری مردم در حکومت، نیازمند مدل های دیگری است که با زیرساخت های طبیعی و انسانی منطقه مطابقت داشته باشد.
۲۹.

تبیین نظری بنیادهای ژئوپلیتیک دانش روابط بین الملل پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوپلیتیک روابط بین الملل قدرت رقابت جنگ سرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۰
بعد از جنگ جهانی دوم مکاتب متعددی در حوزه روابط بین الملل ظهور نموده که هرکدام از آنها به فراخور شرایط تا حدودی قادر بوده اند که رویدادها و حوادث روابط بین الملل را تبیین نمایند. این در حالی است که پس از پایان جنگ سرد و با توجه به پررنگ شدن بنیادهای جغرافیایی رقابت؛ بنظر می رسد که داده های قدرت آفرین طبیعی و انسانساخت موجود در فضاهای جغرافیایی کره زمین، کارکرد مهمی در تولید مفاهیم و موضوعات دانش روابط بین الملل دارد. حال این سئوال مطرح می گردد که آیا می توان با توجه به این بنیادهای ژئوپلیتیک؛ نظریه ای علمی و تعمیم پذیر در حوزه روابط بین الملل در خصوص تبیین بخش قابل توجهی از رویدادها و حوادث موجود در این شاخه سیستماتیک علمی با اتکا به داده های ژئوپلیتیک ارائه نمود. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که شاخص های قدرت آفرین و یا تهدیدزای موجود در فضاهای جغرافیایی جهان مبدع بخش مهمی از رویدادها، رفتارها و مفاهیم در حوزه روابط بین الملل بویژه پس از جنگ سرد می باشد .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان