ایفا شفایی

ایفا شفایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی مقولة کمی نما در زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هسته افزوده مشخص گر کمی نما فرافکن نقشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۴۱۸
این مقاله فرضیة جهانی جیوستی (1991) مبنی بر هسته بودن کمی نماها در گروه اسمی و ظهور دستة محدودی ازاین عناصر در دو نقش هسته و توصیفگر را در زبان فارسی مورد بررسی قرار می دهد. براساس نتایج حاصل این عناصر خود یک فرافکن نقشی (QP) همچون گروه تعیین کننده (DP) می باشند که در صورت حضور گروه تعیین کننده به واسطة تسلط بر این فرافکن نقشی بر فرافکن واژگانی اسم (NP) تسلط دارند و طبق فرضیه جهانیی نما عکس این مطلب یعنی تسلط گروه تعییی نیز صادق نمی باشد و همواره این گروه کمی نماست که بر گروه تعیین کننده تسلط دارد. روش گرد آوری داده ها بر اساس شم زبانی نگارنده بوده است.
۲.

تحلیل نحوی حالت دهی کنائی در منتخبی از زبانهای ایرانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انطباق دوگانه حالت دهی کنائی حالت ذاتی حالت ساختاری حالت دهی وابسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۰۹
بررسی حاضر، به صورت بندی حالت دهیِ کنائی در زبان های تاتی، تالشی و وفسی بر پایه چارچوبی کمینه گرا می پردازد. انطباق در زبان های مورد اشاره دوگانه است. به این مفهوم که در بندهای لازم و بند متعدیِ زمانِ حال، فاعل در حالت مستقیم بوده و فعل با فاعل مطابقه می کند. این در حالی است که در بندهای متعدی زمان گذشته، فاعل در حالت غیرفاعلی بوده و فعل با فاعل مطابقه وندی ندارد. در عوض، واژه بست، وظیفه ارجاع به فاعل متعدی را بر عهده دارد. در این راستا، پس از معرفی دیدگاه های مطرح در پیوند با حالت دهی کنائی نشان خواهیم داد که این نوع حالت دهی در زبان های ایرانی نوعی حالت دهی ساختاری است و در قالب حالت دهی ذاتی، قابل صورت بندی نیست. در این راستا، مبانی نظری مارک بیکر (Baker, 2015) که با تکیه بر مفاهیم نحوی، نسخه جدیدی از نظام حالت دهی وابسته (Marantz, 1991) را ارائه می دهد، به کار گرفته شده است. این رویکرد، قادر است بر پایه نظریه فازها به نحو کمینه ای، حالت دهی کنائی در بندهای متعدی زمان گذشته را صورت بندی کند.
۳.

توصیفی رده شناختی از تصریف فعل در زبان لارستانی بر مبنای فرضیه پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی ساخت واژی فرضیه پیوندی زبانهای پیوندی زبانهای تصریفی رده شناسی کل نگر/ جزء نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف تحقیق حاضربررسی رده صرفی ساختمان فعل در زبان لارستانی بر اساس پارامترهای مطرح شده رده شناختی در "فرضیه پیوندی" است. طبق این فرضیهانتساب یک زبان به پیوندی و یا تصریفی دو همبستگی و یا به بیانی دیگر دو پیش فرض آزمودنی را تلویحآ در درون خود دارد: نخست آنکه پیوندی و یا تصریفی بودن ویژگی است که می بایست در تمام سطوح و مقوله های ساخت واژی آن زبان دیده شود و مختص به یک مقوله و یا ساخت خاص نمی باشد؛ و دیگر آنکه پیوند و تصریف مفاهیم اولیه نیستند، بلکه هر یک متشکل از زیر ویژگیهای دیگری است که می بایست با یکدیگر همبستگی داشته باشند. به منظور بررسی این فرضیه، ابتدا اجزای ساختمان فعل در رابطه با مفاهیمی همچون شخص، شمار، زمان، نمود، وجه، نفی ، نهی و نشانه مصدر در زبان لارستانی معرفیمی گردند و در نهایت به منظور آزمودن اعتبار فرضیه پیوندی، دو پیش فرض مطرح شده در این فرضیه در سطح تصریف فعلی مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج حاصل از این بررسی موید فرضیه پیوندی در این زبان تأیید نیست و بر این اساس به کار گیری اصطلاحات پیوند و تصریف در توصیف نظام صرفی این زبان راهگشا نمی باشد
۴.

تحلیل نحوی انطباق کنائی گسسته و مفعول نمائی افتراقی در وفسی و تاتی شال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انطباق کنائی گسسته نظریه حالت دهی وابسته مفعول نمائی افتراقی حالت دهی مفعولی حرکت مفعول زبان تاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۵
در این مقاله به تبیین نحوی نظام حالت و مطابقه در گویش های تاتی شال و وفسی از زبان تاتی می پردازیم. در گونه های منتخب انطباق از نوع کنائی گسسته است و توامان با مفعول نمائی افتراقی همراه است. از سوی دیگرتجلی ساختواژی حالت کنائی و مفعولی مشابه است. یکی از رویکردها در تبیین نظام حالت در زبانها نظام حالت دهی وابسته است که مارانتز (1991) آنرا مطرح کرده است. پرسشی که در تحقیق پیش رو مطرح است آن است که آیا این نظریه می تواند انطباق در گونه های تاتی منتخب را تبیین نماید؟ طبق تحلیل نگارنده عامل اصلی گسسته شدن انطباق در گونه های تاتی ضعیف بودن فاز در فعل سبک (v) زمان گذشته است که به موجب آن فاعل تحت پارامتر وابسته (ب) از مفعول حالت غیرفاعلی دریافت می کند و فعل در تمامی بافت ها تنها با فاعل در حالت بی نشان مطابقه دارد. مفعول های معرفه نیز در جایگاه اشتقاقی تحت همان پارامتر از فاعل حالت غیرفاعلی دریافت می کنند و علت هم آوایی حالت کنائی و مفعولی نیز تثبیت یک پارامتر مشابه در حالت دهی کنائی و مفعولی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از سخنگویان بومی زبان و نیز روش کتابخانه ای بوده است.
۵.

بررسی نظام جنسیت در گویش وفسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام جنسیت مطابقه طبقه واژگانی رده شناسی زبان دستور وفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
در این مقاله نظام جنسیت در گویش وفسی بررسی شده است. مبنای نظری برگرفته از دیدگاه کوربت (1991) است که طبق آن جنسیت یک نظام خارج از اشتقاق واژگانی و در سطح روابط بین واژگان است و معیار ارزیابی و معین کردن تعداد جنس دستوری یا همان طبقات واژگانی در یک زبان، مطابقه است. علاوه بر معین نمودنِ تعداد جنس در گویش وفسی، پارامترهای معنایی/ صوری دخیل در تعیین جنسیت واژه ها در گویش وفسی نیز بررسی شده است. روش انجام پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهدکه براساس معیار مطابقه تنها دو طبقه واژگانی یا جنس دستوری مؤنث و مذکر در این گویش وجود دارد: 1- واژگانی که به واکه فاقد تکیه –æ̀ ختم می شود (مؤنث)؛ 2- سایر واژگانی که پایانه آنها –æ̀ فاقد تکیه نیست (مذکر). همچنین وضعیت همزمانی گویش وفسی نشان می دهد که تعیین جنسیت واژه ها در این گویش مبتنی بر معیاری معنایی ازجمله جنس زیستی مؤنث/ مذکر یا جان داری نیست و تنها معیار آوائی مذکور موجب تشکیل طبقه مجزائی از اسامی در این گویش است. به این ترتیب، گویش وفسی در رده زبان های دارای جنسیت از نوع غیرزیستی قرار دارد که تعیین جنسیت واژه ها در آن صوری است، نه معنایی.
۶.

اطلس جهانی ساخت های زبان (والس). مارتین هسپلمث و همکاران (ویراستاران)، دانشگاه آکسفورد، 2005، 712صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اطلس جهانی ساخت های زبان والس مارتین هسپلمث مکس پلانک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
اطلس جهانی ساخت های زبان، که به اختصار والس نامیده می شود، اطلسی است زبانی -رده شناختی که پراکندگی جهانیِ ویژگی های ساختی زبان را نشان می دهد. این اطلس با همکاری مارتین هسپلمث، متیو درایر، دیوید گیل و برنارد کامری در مؤسسهٔ مکس پلانک بین سال های 1999تا 2004 گردآوری شد و در ژوئیهٔ 2005 توسط انتشارات آکسفورد به چاپ رسید (هسپلمث، 2009: 283). تاکنون 55 نویسنده در تهیه آن مشارکت داشته اند که هرکدام (یا گروهی از آنها) تنها به بررسی یک ویژگیِ ساختی پرداخته اند.
۷.

تحلیلی نحوی از حالت نمای "را" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نشان مفعولی را حالت نمائی مفعولی مفعول نمائی افتراقی جابه جایی مفعول حالت دهی وابسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
در این مقاله، تحلیلی نحوی از حالت نمای را در زبان فارسی ارائه می گردد. زبان فارسی از جمله زبان هایی است که در آن مفعول نمایی افتراقی دیده می شود، به این ترتیب که مفعول های معرفه با نشانه را و مفعول های نکره بدون نشانه هستند. ولی در کنار رخداد عام این عنصر با مفعول های معرفه، رخدادهای غیر کانونی دیگری از این عنصر در زبان فارسی دیده می شود که شامل موارد (1-4) است: 1. ظهور را با قیدها؛ 2. ظهور را با فاعل های ارتقایی از بند درونه؛ 3. ظهور اجباری را بر روی گروه های اسمی خارج شده از جایگاه مفعول غیر مستقیم؛ 4. ظهور را با گروه های اسمی خارج شده از متمم های گروه حرف اضافه ای. در راستای تبیین نحوی رخداد عام و غیر کانونی این عنصر، در ابتدا به معرفی و نقد تحلیل های نحوی پیشین پرداخته شده و به ناکارآمدی آن ها در ارائه توصیف و تبیینی جامع از رخدادهای این حالت نما اشاره خواهد شد. سپس، نظام حالت دهی وابسته به عنوان نظریه ای کارآمد که می تواند تحلیلی یک دست از رخدادهای کانونی و غیر کانونی حالت نمای را در زبان فارسی ارائه دهد، معرفی می شود. در چارچوب این نظریه چنین استدلال می شود که را یک حالت نمای غیر فاعلی وابسته است که به وسیله عامل (ب) از حالت دهی وابسته با گروه های اسمی ای که در لبه گروه فعلی پوسته ای (vP) می نشینند، نمایانده می شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان