محسن وثاقتی جلال

محسن وثاقتی جلال

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

خاستگاه موسیقی زبان در متون نثر مرسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثر مرسل زبان شناسی موسیقی زبان موسیقی نثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
مؤلّفه های جمال شناسیِ نثر مرسل بسیار متنوّع است. موسیقی زبان یکی از آن هاست که به شکل معناداری این متون را هنری کرده است. این نوع موسیقی که موجب زیبایی نثر مرسل شده، از کجا نشأت می گیرد؟ در این مقاله آثار نثر مرسل به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از زبان شناسیِ ساختارگرا و علم معانی بررسی شده اند تا پاسخ مناسبی به پرسش تحقیق داده شود. نتایج نشان می دهد که جمال شناسی موسیقاییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است و برای تقویّت موسیقی زبان از دو مؤلّفه موسیقی ترتیل قرآن و شعر هجایی دوره باستان تأثیر پذیرفته است. نثر مرسل تحت تأثیر موسیقی ترتیل با آرایش خاصِ نحوی، آزادی عمل در آغاز و پایان جمله ، استفاده مناسب از واژگان، حروف و وندها توازن نحویِ قدرتمندی ایجاد کرده و از این طریق، به موسیقی نثر دست یافته است. یکی دیگر از عوامل موسیقایی نثر مرسل، بهره مندی از وزن هجایی و متون آهنگین زبان های باستان است. این مطالعه نشان می دهد که با ورود وزن عروضی به عرصه زبان  فارسی، شعر هجایی از بین نرفته؛ بلکه به دلیل هم خوانی نداشتن با شعر عروضی و نیز عدم آشنایی بلاغیَون اسلامی با آن، نوعی نثر تلقی شده و به درون نثر فارسی وارد شده و به کمک سایر مؤلّفه ها، موسیقی نثر مرسل را تقویّت کرده است. علاوه بر آن، خصلت های ذاتیِ زبان فارسی و مؤلّفه های اجتماعی-فرهنگیِ دوره سامانی نیز باعث رهایی و آزادی عمل در زبان شده و در موسیقی نثر مرسل تأثیر معناداری گذاشته است.
۲.

تکنیک های رواییِ داستان مولود مصطفی(ص) از کتاب تاریخ سیستان

کلید واژه ها: تاریخ سیستان زبان روایی واقعیت های شگفت انگیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
در برخی از متون تاریخی، مخاطب گاه با داستان هایی برخورد می کند که لبریز از وقایع شگفت انگیز است. در این داستان های واقعی، زبان به عنوان یک مؤلّفه مهم در روایت خرق عادت های تاریخی وارد عمل می شود و با تکنیک های رواییِ پیچیده و هنری به باورپذیری آنها کمک می کند. داستان مولود محمد مصطفی(ص) در کتاب تاریخ سیستان یکی از این آثار است که با شگردهای زبان روایی، تولّد پیامبر اسلام(ص) را به یکی از ماندگارترین اثر روایی متون کهن تبدیل کرده است؛ به گونه ای که خواننده را همزمان به اقناع عقلی و التذاذ روحی نایل می کند. نویسنده گمنام این اثر فاخر، چگونه توانسته تاریخ را به داستانی جذاب بدل کند، به گونه ای که نقش ابلاغی و بلاغیِ زبان همزمان محقق شده است؟ این مقاله برای یافتن پاسخی مناسب، به روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر نظریه های روایت شناسی و زبان شناسی، آن را بررسی نموده؛ نتایج نشان می دهد، بخش عمده ای از کارکرد بلاغی- ابلاغیِ این اثر به شگردهای پیچیده روایتگری و قدرت زبانی مربوط است. نویسنده با تنوّع بخشیدن به زبان روایی، درآمیختن طرح و روایت، بهره مندی از روایت نقلی و نمایشی، تغییر مدام کانون روایت، استفاده از شخصیّت های موثّق تاریخی و مذهبی، بهره مندی از زبان رواییِ شخصیّت های اصلی با دیدگاه اوّل شخص، استفاده از دیدگاه رواییِ ضد قهرمان، صداهای قدسی، تنوّع در وجه روایی برای ایجاد زبان عاطفی، گفت و گو و...توانسته به شکل معناداری داستان مولود مصطفی(ص) را زیبا، هنری و باورپذیر نماید.
۳.

جمال شناسی ضمایرِ تاریخ سیستان با تأکید بر قطب مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثر مرسل دستور زبان قطب مجازی یاکوبسن زیبایی شناسی ضمیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۸۵
هر چند به طور طبیعی زیبایی هایی در برونه زبان نثر مرسل دیده می شود، امّا بیشتر زیبایی های آن مبتنی بر درونه زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبان شناسیِ متن بنیاد بر این باور است که این نوع زیبایی ها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق می شود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژه ای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جای گردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید می کنند. از این رو، نظریه قطب مجازی یاکوبسن می تواند روش مناسبی برای باز خوانی زیبایی های ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در هم نشینی با واژه های دیگر، کارکردِ هنری و زیبایی شناختی پیدا می کنند؟ نویسنده این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعه تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان می دهد که نویسنده تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّه ای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه ، آرایه تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره برده اند و علاوه بر تزئین معتدل برونه زبان، درونه زبان را به شکل معنا داری زیبا و هنری کرده اند. طبیعی است که شناخت و کار بست ویژگی های بلاغی- دستوریِ ضمایر می تواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کم تحرّک را غنی کند.
۴.

سیر تحوّل زیبایی شناسی نثر مرسل در برونه زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثر مرسل برونه زبان زیبایی شناسی امکانات ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۴۸
هر چند زیباییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است امّا صناعات ادبی نیز نقشِ جمال شناسی ویژه ای در آن دارند. کیفیّت و کمیّت بهره مندی از آن موجب تحولات تدریجیِ زیبایی شناسیِ نثر فارسی شده است. هدف مقاله حاضر این است تا سیر تحوّل مؤلّفه های زیبایی شناسی نثر مرسل را در برونه زبان اندازه گیری کند و به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه فراوانیِ این مؤلّفه ها به تدریج برونه زبان را زینت بخشیده و از زیبایی های درونه زبان کاسته تا شرایط برای ظهور نثر فنی آماده گردد؟ برای دستیابی به این هدف، چهار اثر: مقدمه شاهنامه ابومنصوری، تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و نوروزنامه به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات سبک-شناسی بررسی شده اند و مؤلّفه های زیبایی شناسیِ برونه زبان در این آثار استخراج گردیده اند. برای نشان دادن خط سیر تحوّلات ادبیِ زبان فارسی، چهار اثر با هم مقایسه شده اند. نتایج بیانگر آن است که در آغاز صناعات ادبی در این متون بسآمد پایینی دارند و کاربردشان به گونه ای است که هم خودْ به زیباییِ نثر کمک کرده، هم ساختارِ جمله ها را تحت تأثیرِ جمال شناسیِ خود قرار داده اند و با تلاقیِ علم معانی، بیان و بدیع قدرت هنریِ بیشتری بدان آثار بخشیده اند؛ امّا به مرور زمان بر تعداد آرایه های ادبی افزوده شده و تأثیر عمیقی بر تقویت برونه زبان گذاشته و با گسستن رابطه آنها با علم معانی از قدرت درونه زبان نیز کاسته شده است؛ به گونه ای که شرایط برای ظهور نثر فنی مهیّا شده و به شکل معناداری نگرش هنری ایرانیان را تغییر داده است.
۵.

بازخوانی مفهوم «آل» در مثنوی با تأکید بر نظریه افق معنایی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی گادامر افق معنایی آل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
  در شرح بیت: «دست ها ببریده اصحاب شمال / وانمایم رنگ کفر و رنگ آل»، مولوی پژوهان برداشت های متفاوتی از اصطلاح «آل» داشته اند که می توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد: گروهی معتقدند که منظور مولانا از واژه «آل»، خاندان پیامبر (ص) است و گروه دیگر بر این باورند که مولوی در این بیت به موجود وهمی و ترسناک «آل» اشاره دارد. از آن جایی که افق معنایی یکی از مؤلّفه های است که می تواند در شکل گیری و تکمیلِ معنای یک اصطلاح، بیت و حتّی یک اثر نفش آفرینی کند، بهره مندی از نظریه افق معناییِ گادامر می تواند روش مناسبی برای بازخوانیِ مفهوم «آل» باشد. هدف مقاله حاضر این است که از طریق این نظریه، معنای کلمه «آل» را در این بیت شناسایی کند. این پژوهش با بهره مندی از نظریه افق معنایی و نقش فرهنگ بومی در جهانِ زیست مؤلف، واژه آل را در بیت مذکور با روش میدانی بررسی کرده، سپس با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی یافته های خود را با دریافت شارحان مقایسه نموده است. ضمن ادای احترام به تلاش های علمی همه پژوهشگران پیشین، نتایج این تحقیق نشان می دهد شارحان محترم در برداشت های خود به تمام ابعادِ افقِ معناییِ مؤلف توجّه نکرده اند. از این رو برداشتِ آنها کامل به نظر نمی رسد؛ زیرا «آل» در فرهنگ مناطق آناتولی، عروس سیاه چرده و زشتی بوده که خانواده اش به نیرنگ و نفاق، شال سرخی را بر سرش انداخته و به گونه ای که سیاهیِ چهره وی در زیر رنگ سرخ نمایان نمی شده، او را به خانه بخت می فرستادند. مولوی برای انتقال مفهوم زشتِ ریا و نفاق از این باور بومی در بیت مذکوراستفاده کرده است. این مفهوم از طریق افق معنایی گادامر به شکل معنا داری این بیت را زیبا و درک پذیر می کند.
۶.

بازخوانی بلاغتِ «واو آغازین» در نثر مرسل با تأکید بر قطب مجازی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واو آغازین نثر مرسل قطب مجازی زبان زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۴۰۱
واو آغازین در دوره نثر فارسی مرسل بسامد بالایی دارد و با عدول از زبان معیار یک پدیده سبکی به شمار می آید. قرار گرفتن این حرف در آغاز جمله ها، چه نقشِ زیبایی شناختی در نثر مرسل دارد؟ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر سبک شناسی ساختارگرا با تأکید بر علم معانی، آرای بلاغیون و نحویون را مطالعه نموده و با تکیه بر نظریه قطب مجازی زبان به شیوه استقرایی متون نثر مرسل را تحلیل کرده است. نتایج نشان می دهد که واو آغازین در ساختار نثر مرسل تحت تأثیر زبان عربی نبوده، بلکه به عنوان ابزار مهمِ فارسی، درونه زبان را متحول کرده و ضمن مجازی کردن زبان از طریق جای گردانی نحوی، با کارکرد عاطفی، موسیقایی، ایجاز، انسجام متن، ایجاد توازن نحوی، تحمیل دلالت های ثانویه بر متن، آرایش واژگان و تقویت امکانات ادبی به شکل معناداری نثر مرسل را هنری و زیبا کرده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان