شناسایی مؤلفه های ترغیب کننده مخاطب برای رفتن به سینما در تهران و ارائه مدل بر اساس روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مؤلفه های ترغیب مخاطب بزرگسال برای رفتن به سینما و ارائه مدلی بر مبنای روش آمیخته اکتشافی است. روش تحقیق بر اساس الگوی کرسول در دو بخش کیفی و کمّی تنظیم شده است. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمّی از روش توصیفی همبستگی بر مبنای روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ارشد سینمایی، کارگردانان، تهیه کنندگان، منتقدین، بازیگران، اساتید جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی و مخاطبان حرفه ای سینما بودند که از بین آنها 22 نفر بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و در تحقیق مشارکت کردند. در بخش کمّی نیز با روش نمونه گیری سهمیه ای 1031 نفر از شهروندان تهرانی از بین 43 سینما انتخاب که میان آنها پرسش نامه توزیع شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و در بخش کمّی پرسش نامه حاصل از مقوله های کیفی بود که ابتدا با استفاده از روایی محتوایی و روایی عاملی، قابلیت اعتبار آن تأیید شد. برای بررسی قابلیت اعتماد پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که معادل 912/0 بود که نشان از پایایی مناسب ابزار دارد. تجزیه و تحلیل داده ها در بُعد کیفی ابعاد مختلفی را شناسایی کرد که از آن جمله می توان به ابعاد فردی و روان شناختی، بُعد اقتصادی، محیطی و فرهنگی، بُعد سیاست گذاری و برنامه ریزی، بُعد ویژگی های فیلم خوب و سینمای مطلوب اشاره کرد. نتایج نشان داد که ضریب تأثیر ابعاد چهارگانه تفاوت ناچیزی با هم دارند. مدل استخراج شده نشان می دهد در کنار تولید فیلم خوب، توجه به نیازهای ارضانشده مخاطب می تواند در ترغبت مخاطب به سینما تأثیرگذار باشد.