عرفان رجبی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
Subjectivity Construction through Familial Discourse Represented in Film: A Case Study of Alyosha’s Identity in Andrey Zvyagintsev’s Loveless(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
سجاد حسینی عرفان رجبی
کلید واژه ها: The Unconscious language Family subjectivity Ideology Other
حوزه های تخصصی:
This paper aims to study the process of identity shaping of a teenager in a family from the perspective of Subjectivity theories. The process of identity formation has been one of the main concerns for various critical approaches in human sciences in general, and the psychoanalytical and Marxist approaches in particular. The case study of the present research is the character of Alyosha from Andrey Zvyagintsev’s film, Loveless (2017). Since there is no particular theory for the contentual analysis of Film, critics in the analysis of the films’ content, take advantage of various literary, sociological and psychoanalysis theories. Therefore, the Conceptual Framework of the present study concentrates on the critical approaches of Structural psychoanalysis and Structural Marxism; particularly definitions of the Unconscious, Repressed Desire, the Name of the Father by Lacan, the Ideology, ISAs, RSAs by Althusser, and the Žižekian concept of Lack of Language. This investigation in the process of identity formation can play a significant role in demonstrating the covert motives of the character’s suicidal act. It will illustrate the way Alyosha as a subject inherits his parents’ repressed desires and lack of language caused by ideology. The application of considering concepts indicates the central role and inevitable impact of the familial discourse at the emergence of subjectivity within the family.
بررسی نقد و نظریه ساختارگرایی در مقالات مجله های «نقد ادبی» و «زانکوی سلیمانیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
169 - 190
کلید واژه ها: نظریه ادبی ساختارگرایی زانکوی سلیمانی نقد ادبی کاربست نظریه
حوزه های تخصصی:
این جستار درباره مقالاتی است که در مجله های «نقد ادبی» و «زانکوی سلیمانیه» چاپ شده اند. حجم نمونه از آن مقاله ها شامل 188 مقاله فارسی و 76 مقاله کردی است. مرحله بعد در جداسازی نوع نقد و نظریه های ادبی در مقاله ها مشخص شد که 46 مقاله فارسی و 28 مقاله کردی، از لحاظ پیکره بنیادی مقاله تحقیقی محسوب نمی شوند، بدین ترتیب مقاله های قابل بررسی، شامل 142 مقاله فارسی و 48 مقاله کردی هستند. بعد از تحلیل مقاله ها، 44 مقاله فارسی که 30.98درصد و 15 مقاله کردی که 31.25درصد شدند، از نظریه ساختارگرایی استفاده شده بود که در مقایسه با نوع نقد و نظریه های دیگر در مقاله ها بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند. سعی بر آن شده که کاربرد نقد و نظریه ساختارگرایی در این مقاله ها، تفاوت و تطابق نوع نگرش در مقاله های کردی و فارسی بیان شود. هدف آن است به این پرسش ها پاسخ داده شود که چرا این نوع نقد و نظریه این حجم زیاد را به خود اختصاص داده است؟ محققان چگونه این نظریه را به کار برده اند؟ روش پژوهش در این مقاله، نقد نقد است. یافته های پژوهش به صورت کلی این است که در پژوهش های هردو مجله، کاملاً این نظریه درک نشده است و نگرش کلی دارند؛ این خود همین یکی از دلائل کاربست زیاد این نظریه در مقالات است. با دیدن چگونگی کاربست آن، می توان گفت پژوهشگران کرد سطحی تر به این نظریه پرداخته اند و اکثراً تحلیلی از نوع ساختار در متن نیامده است.
گفتمان، آرزو و دیوانگی در رمان آبی ترین چشم(1970) اثر تونی ماریسون
نویسنده:
عرفان رجبی
کلید واژه ها: ماریسون سوبژکتیویته تحلیل گفتمان زبانشناسی نقش گرای
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر در پی آنست که رابطه بین گفتمان، زبان، سوبژکتیویته را بررسی کند. بدین منظور، رمان آبی ترین چشم (1970) اثر تونی ماریسون، نویسنده آفریقایی-آمریکایی معاصر،انتخاب شد. برای حصول این هدف، تحلیل گفتمان انتقادی و زبان شناسی نظامند نقش گرای مایکل هالیدی به عنوان چارچوب نظری و عملی پژوهش اتخاذ شد. روش تحلیل شامل انتخاب بخشهای کلیدی رمان و تحلیل آنها به کمک مقولات دستور نظامند نقش گرای مانند تحلیل فرآیندهای گذاریی، وجه ، عنصرخود ایستای فعل،وجه نما، مبتداسازی بود. سپس داده های در جداولی خلاصه و یافته های کلیدی تفسیر شدند. پراکتیس اجتماعی رمان نیز مورد بحث قرار گرفته و ارتباط آن با یافته ای بدست آمده از تحلیل های قبلی بررسی شد. آنگاه ساخت رمان براساس بینامتنیت، بیناگفتمان و بافت گذاری مجدد نیز مورد توجه قرار گرفت. پژوهشهای پیشین بر هویت مبتنی بر پارادایم فرهنگی و نژادی تمرکز کرده اند. این پژوهش با اتخاذ رویکرد گفتمانی نشان داد سوبژکتیویته امری پیچیده و چند لایه است. ساخت رمان متشکل از پراکتیس های اجتماعی گوناگون، پراکتیس های گفتمانی و شگردهای متنی است. رمان در چارچوب افق تحولات تاریخی-اجتماعی-فرهنگی جامعه سیاهپوستان و جامعه آمریکا قابل فهم است و برهمین اساس هویتی نوینی را مطرح نکرده است.
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی کنش گران اجتماعی ون لیوون شعر اسپنسر سیدنی
حوزه های تخصصی:
رنسانس به عنوان عصری پربار که در آن ادبیات و خصوصاً شعر شکوفا گردید، تا کنون موضوع مطالعات بسیاری بوده است. این دوره، که در بریتانیا دوره الیزابت نیز نامیده می شود، عصر طلایی غزل سرایانی نامی همچون سر فیلیپ سیدنی (1586-1554) و ادموند اسپنسر (1599-1552) است. جستار پیش رو، به تحلیل 16 غزل از غزلیات سیدنی و اسپنسر بر اساس نظریه جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) پرداخته است و رویکرد ایدئولوژیک این دو شاعر در بازنمایی کنش گران اجتماعی از خلال تعامل آن ها با ساختار قدرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، یافته ها نشان داد که الگویی یکسان در بازنمایی شخصیت ها در این غزلیات وجود دارد؛ به گونه ای که شخصیت مردان صدای مسلط در متن ها هستند، اما شخصیت زنان به حاشیه رانده می شوند. این الگو بیانگر بستری ایدئولوژیک در متون مورد بررسی است. نتایج نشان داد که این الگو بازنمای ساختار قدرت در دوره الیزابت است که بر اساس آن کنشگران اجتماعی بر اساس مرز بندی های جنسیتی طبقه بندی می شوند.