ابراهیم ظاهری عبدوند

ابراهیم ظاهری عبدوند

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

بررسی کودک و دوران کودکی در حدیقه الحقیقه، مثنوی معنوی و بوستان

کلید واژه ها: کودک و دوران کودکی نماد مسائل اخلاقی و عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف از نگارش این مقاله، بررسی «کودک و دوران کودکی» در حدیقه الحقیقه، مثنوی معنوی و بوستان است. در این اشعار، کودک، انسانی ضعیف، ناقص و آسیب پذیر به تصویر کشیده شده است و دوران کودکی، مسیری است که باید از آن گذشت تا به بزرگ سالی رسید. در شعر هر یک از این شاعران، کودک و دوران کودکی حالت نمادین یافته است و هر کدام از آنها، برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرفانی مورد نظر خود به کودک و دوران کودکی توجه کرده اند. در حدیقه الحقیقه، این دوران، نمادی از دوران پیش از سلوک قرار گرفته است؛ دورانی که انسان ها هنوز گرفتار تعلقات دنیوی هستند. در مثنوی معنوی، مولانا کودک و دوران کودکی را نمادی از دوران پیش از سلوک، سالکان و پیران قرارداده است. در بوستان، کودکی نمادی از دوران نادانی انسان هاست، افراد باید این دوران را پشت سر بگذارند تا به مرحله آگاهی و شناخت برسند. تولد، جنینی، به مکتب رفتن، عقل، گریه، شادی، تغذیه، بازی، راه رفتن و از شیر گرفته شدن کودک از جمله مسائلی هستند که دستمایه ساختن تصاویر هنری شده است.
۲۲.

بازتاب نگرش به کودک و دوران کودکی در مثل های مردم ایران با تأکید بر مثل های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
از آن جا که مثل ها، حاوی تجربه های زیسته مردم و باورها و نگرش های آنان درباره موضوع های مختلف، ازجمله موضوع کودک و دوران کودکی هستند، با بررسی آن ها، می توان به درک بهتری از نگرش افراد در این زمینه ها پی برد. بر این اساس، هدف در این پژوهش نیز تحلیل نگرش به کودک و دوران کودکی در مثل های رایج در فرهنگ بختیاری، بر مبنای روش تحلیل محتواست. مقوله هایی چون جایگاه فرزند (اهمیت داشتن فرزند، تعداد فرزند و ترجیح جنسی)، مسائل تربیتی (مسئول تربیت کودک، عوامل مؤثر بر تربیت کودک و تصورات قالبی جنسیتی) و رابطه والد و کودک (مطیع بودن فرزند، خیرخواه بودن والدین و انتظارات والدین از کودک)، ازجمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در فرهنگ بختیاری، نگرش به کودک و دوران کودکی، متأثر از آموزه های ایرانی و اسلامی است. در این مثل ها، بیشتر مسائل تربیتی چون نقش عوامل وراثتی و محیطی بر شکل گیری شخصیت کودک، برجسته شده است؛ این که کودک از جنبه جسمانی و رفتاری، بسیار شبیه به دایی و مادر خود خواهد شد. در این فرهنگ، ترجیح جنسی، تابعی از تعداد فرزند در خانواده است و از نظر تصورات قالبی، دختران را وفادارتر و زرنگ تر از پسران توصیف کرده اند. در ضمن از کودکان انتظار می رود احترام والدین خود را نگه دارند؛ با این حال به والدین نیز یادآوری می شود نباید انتظارات زیادی از فرزندان خود داشته باشند.
۲۳.

بررسی تطبیقی بن مایه های قصۀ «کره اسب سیاه» در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه کره اسب سیاه داستان سیاوش بن مایه های اسطوره ای حماسی تطبیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
در فرهنگ عامه، متناسب با باورها، اندیشه ها و آرزوها، بسیاری از داستان های اسطوره ای حماسی بازنویسی شده یا اینکه الگوی ساختن قصه های جدید قرار گرفته اند که با بررسی آن ها، می توان به نحوه دریافت و زاویه های دید عامه درباره آن ها پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی تطبیقی شخصیت ها، کنش ها و بن مایه های اسطوره ای حماسی قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش در شاهنامه با روش اسنادی است. مقایسه پایگاه اجتماعی خانواده شخصیت ها، ویژگی های جسمانی ها آنان، مقایسه کنش های شخصیت های نامادری، ویژگی اسب ها و پناهنده شدن به پادشاهِ سرزمین دیگر، ازجمله موضوع های بررسی شده در این مقاله هستند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شباهت بسیار بین قصه کره اسب سیاه با داستان سیاوش است؛ چنان که در هر دو قصه، قهرمانان، پادشاه زاده هستند؛ کیستی مادرانشان در پرده ابهام است؛ از نظر ویژگی های جسمانی، بسیار زیبا و اسب هایشان از نظر رنگ، صاحب فهم بودن و داشتن توانایی پریدن، شبیه به هم هستند؛ نامادری شان، به دنبال کام جویی از آنان اند؛ هر دو شخصیت سرانجام به سرزمین دیگری پناهنده می شوند؛ در آنجا ازدواج می کنند و شهر و قصری را برای خود بنا می نهند. البته در این دو داستان تفاوت هایی نیز وجود دارد؛ چنان که در داستان سیاوش، مبنا و انگیزه رفتار شخصیت ها بیشتر سیاسی است، اما در قصه کره اسب سیاه، بیشتر به آموزش مسائل خانوادگی توجه شده است. بر این اساس، درمجموع می توان گفت که قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری، بازنویسی خلاقانه یا الگوبرداری از داستان سیاوش است.
۲۴.

بازتاب استعمار در رمان های سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان های دانشور استعمار فرهنگ سیاست اقتصاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۸۴
بررسی موضوع استعمار در رمان های دانشور، رویکرد و راه کارهای وی را برای هویت یابی و شیوه ی مبارزه با استعمار مشخص می کند. هدف در این پژوهش نیز واکاوی این موضوع در رمان های جزیره سرگردانی، ساربان سرگردان و سَووشون با روش تحلیل محتواست. از نظر بسامد، دانشور بیشتر سلطه فرهنگی استعمار را به خصوص در زمینه ی خانواده برجسته کرده است و این که کشورهای استعمارگر از طریق آموزش زبان، هنر و معماری، می کوشند مردم مستعمره را از فرهنگ بومی تهی کنند. در زمینه سیاست، بیشتر به فعالیت های ضد استعماری و وابستگی و دست نشاندگی مسئولان پرداخته است. سلطه اقتصادی استعمار فراوانی کمی در آثار وی دارد و اشاره هایی به غارت منابع ملی و تبدیل شدن کشور، به بازاری برای کالاهای خارجی شده است. از نظر دانشور، فقر و جهل، مهمترین عوامل زمینه ساز استعمار شدن هستند و بازگشت به سنت های اصیل ضمن توجه به ویژگی های مثبت فرهنگ مدرن، مهمترین راه کار برای مبارزه با استعمار است.
۲۵.

تصویر زن در قصه های عامیانه فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج زن فرهنگ بختیاری فعالیت سیاسی و اقتصادی قصه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۷۲
قصه ها منابع مهمی هستند که در بسیاری از فرهنگ ها به وسیله زنان نقل می شوند و در آ نها از وضع یت زنان طبقه فرادست و فرودست جامعه سخن می رود؛ بنابراین، بررسی آن ها می تواند نقش مهم ی در شناخت زو ایای مختلف زندگی زنان داشته باشد. هدف از این نوشتار، بررسی وضعیت زن در فرهنگ بختیاری بر اساس سی قص ه مکتوب است. فرهنگ بختیاری، فرهنگی مردسالار است که به رغم نگرش مثبت به زنان، آنان را فرودست تر از مردان می داند. در این فرهنگ، زنان در عرص ههای اقتصادی و سیاسی حضوری کم رنگ دارند و نگاهی مردسالار بر این زمینه ها حاکم است؛ البته زنان در برابر این فرهنگ مردسالار سکوت نکرده ، بلکه بسیاری از کلیشه های جنسیتی موجود را، به خصوص در زمینه های اجتماعی، نپذیرفته و مردان را مجبور کرد هاند نظرشان را تغییر دهند. از جمله دغدغه های زن در این قصه ها، ازدواج و مبارزه با اندیش ههای مردسالارانه است . از زنان انتظار م ی رود مطابق خواسته های مردان ازدواج کنند؛ اما آن ها، در بسیاری از موارد، این نگرش ها را رد کرده و طبق معیاره ای خود ازدواج نمود هاند. حضور زنان در قصه ها، هم از جهت کیفی و هم از نظر کمی، بررسی شده است. فعالیت های سیاسی و اقتصادی زن، اندیشه های مردسالارانه، مبارزه با اند یشه های مردسالارانه، ازدواج، و صفت های زن شخصیت های اصلی و فرعی از موضو عهای مورد بررسی در این مقاله اند.
۲۶.

تحلیل الگوهای روابط عاشقانۀ شخصیت های زن در مثنوی های عطار بر اساس نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر عطار نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ شخصیت های زنان اشتیاق صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
شخصیت های زن چه در جایگاه عاشق و چه معشوق در مثنوی های عطار، به صورت فعالانه با مردان ارتباط عاطفی برقرار می کنند که نگرش آنان دربارۀ عشق، در شکل گیری این ارتباط نقش مؤثری دارد. هدف در این پژوهش نیز بررسی شناخت این شخصیت ها، از ابعاد عشق در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه) بر اساس نظریۀ عشق استرنبرگ و با روش اسنادی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که آیا الگوهای روابط عاشقانۀ زنان در حکایت های عطار، با ابعاد عشق از نظر استرنبرگ مطابقت دارد؟ زنان به کدام ابعاد عشق بیشتر توجه نشان داده اند و تفاوت نگاه آنان با مردان در این زمینه ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی روابط عاشقانۀ زنان مطابق با دیدگاه استرنبرگ بوده است؛ اما به دلیل تفاوت های فرهنگی و نگرش های عرفانی، شخصیت های زن حکایت های عطار، به برخی از ابعاد و مؤلفه های عشق بیشتر توجه نشان داده اند؛ چنان که از نظر آنان، مردان در جایگاه عاشق، پیش از پرداختن به بعد شور و اشتیاق، باید صمیمیت و تعهد خود را اثبات کنند و پس از آن است که می توان اظهار شور و اشتیاق آنان را پذیرفت. خود زنان نیز در جایگاه عاشق، همواره هر سه بعد عشق را رعایت می کنند و در کل، در عشق _ ورزی راهنمای مردان برای دست یابی به عشق کامل و آرمانی هستند.  
۲۷.

بازتاب خشونت خانوادگی در قصه های عامه رایج در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه های عامه بختیاری روان شناسی اجتماعی خشونت خانوادگی الگوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۳
در قصه ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می شود؛ بنابراین با بررسی آن ها، می توان به نگرش های مختلف درباره خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه های عامه بختیاری براساس نظریه های روان شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریه معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعه آماری پژوهش، 139 قصه عامه مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه های خشونت آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن ها را در چند مقوله کلی و اصلی طبقه بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در این قصه ها، بیشتر خشونت های کلامی روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب های روانی و به مخاطره افکندن وجهه دیگری بوده اند. عامل خشونت های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت های خانوادگی داشته اند. در این قصه ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده اند که نگرش به این نوع خشونت ها، مثبت بوده است . این امر سبب می شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می توان باعث افزایش پرخاشگری شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان