منصور عبدی

منصور عبدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی پذیرش و تعهد تحمل پریشانی کژکاری عملکرد جنسی سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۳
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه جمعیت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استان مرکزی در سال 1400 بودند که براساس هماهنگی های بعمل آمده با انجمن ام اس شهر اراک تعداد کلیه آنان 1200 نفره می باشد، در این مطالعه، نمونه های آماری به صورت دردسترس به تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به صورت گمارش تصادفی به 3 گروه 15 نفری شامل گروه های طرحوره درمانی (15 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر)به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شاملپرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (DTS)، پرسشنامه کژکاری عملکرد جنسی (2000) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (1999) بودند و طرحواره درمانی براساس پروتکل 12 جلسه ای و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اساس پروتکل 8 جلسه ای ایفرت و فورسایت تنظیم شدند. درنهایت از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روان-شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که بین سه گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تایید نشان داد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از پایداری مناسبی برخوردار بوده است.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ناکارآمد زوجی در افراد متقاضی ازدواج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برنامه آگاهی انتخاب بین فردی بومی نگر باورهای ناکارامد ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۴
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که آموزش کافی در مورد مسائل مرتبط با ازدواج می تواند بر باورهای زوجین اثرگذار باشد بنابراین پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ناکارامد زوجی در افراد متقاضی ازدواج انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد متقاضی ازدواج شهر اراک مراجعه کننده به کانون زندگی پایدار در سال 1399 بود و از بین آنان تعداد 60 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی (20 نفر)، گروه آموزشی بومی نگر (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. در این مطالعه، محتوای جلسه های آموزش قبل از ازدواج با تکیه بر اصول و فنون برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی (PICK) به صورت هفتگی دو جلسه 90 دقیقه ای و آموزش چندبعدی بومی نگر به صورت 10 جلسه 40 دقیقه ای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه باورهای ارتباطی ایدلسن و اپستین (1982) بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش های قبل از ازدواج به روش برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و رویکرد چندبعدی بومی نگر بر باورهای ارتباطی توقع ذهن خوانی و عدم تغییر همسر معنادار بود(P≥0.001) . نتیجه گیری: به نظر می رسد که افرادی که در برنامه های آموزش پیش از ازدواج شرکت می کنند، از رشد ارتباطی بهتری، تبادلات مخرب کمتر و حمایت بیشتری برخوردارند و همچنین آمار طلاق در آن ها کمتر است.
۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت حرمت خود انعطاف پذیری کنشی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
مقدمه: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان پسران طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش 87 نوجوان پسر طلاق بود که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهریار تهران ارجاع داده شده بودند. از بین 87دانش آموزی که کمترین میانگین در نمره حرمت خود کوپر اسمیت (1967) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) برخوردار بودند 30نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/82=P=0/03,F) و انعطاف پذیری کنشی (11/40=P=0/002,F) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که میزان حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات و سازگاری نوجوانان طلاق اثرگذار است، مداخله درمان مبتنی بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل ها بین فردی باعث افزایش حرمت خود و انعطاف پذیری کنشی نوجوانان می شود. ازاین رو توصیه می شود درمانگران از این روش درمانی در جهت بهبود سازگاری، روابط بین فردی و ارتقاء سطح کیفی تحصیلی نوجوانان طلاق استفاده کنند.
۴.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی در مقایسه با واقعیت درمانی بر انتظارات از ازدواج در دختران مجرد مانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتظار ازدواج دختران مجرد مانده طرحواره های هیجانی واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره ها درمانی هیجانی و مقایسه آن با واقعیت درمانی بر انتظار از ازدواج در دختران مجرد مانده بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 53 دختر مجرد 35 تا 40 ساله شهر تهران از سه مرکز مشاوره در سال 1397 بود. از بین داوطلبان پس از غربالگری با پرسشنامه انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996)، 45 دختر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی 1 طرحواره های هیجانی، گروه آزمایشی 2 واقعیت درمانی و گروه گواه و در هر گروه 15 دختر جایگزین شد. برای گروه آزمایشی 1 از بسته درمانی لیهی (2016) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یکبار در هفته و برای گروه آزمایشی 2 از بسته درمانی دوبا، گراهام، بریتزمن و میناترا (2009) در سه مرحله و در 6 جلسه 60 دقیقه ای یکبار در هفته استفاده و داده ها با استفاده از طرح تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج در سطح معناداری 05/0>P، حاکی از تأثیر مداخله طرحواره هیجانی بر انتظار بدبینانه (03/18 P=)، انتظار آرمان گرایانه (52/19 F=) و انتظار واقع گرایانه از ازدواج (6/6 F=) و مداخله واقعیت درمانی بر انتظار بدبینانه (81/25 F=)، انتظار آرمان گرایانه (49/16 F=) و انتظار واقع گرایانه از ازدواج (65/5 F=) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری در هر دو مداخله بود. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی دو شیوه درمان تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد (11/0P=). نتیجه گیری: از آنجا که هر دو مداخله منجر به کاهش نگرش و تصویر آرمان ناکارامد از انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران مجرد می شود؛ بنابراین بهترین ابزار کمک کننده جهت شناسایی موقعیت برانگیزاننده طرحواره و شرایط اینجا و اکنون است و زمینه تغییر در فرد و به تبع آن در حوزه ازدواج را فراهم می کند
۵.

بررسی نقش میانجیگرانه خودتنظیمی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با اشتیاق به مشارکت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خودتنظیمی سبک فرزندپروری مشارکت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۴۵۴
زمینه و هدف: مشارکت اجتماعی مفهومی روان شناختی است که در نوجوانان حائز اهمیت است. یک فرد با مشارکت در فعالیت های اجتماعی می تواند توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و با کسب تجربه به پختگی برسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگرانه خودتنظیمی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با مشارکت اجتماعی نوجوانان بود. روش تحقیق ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، همبستگی بود. مواد و روش ها: جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر اراک در مدارس متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، بود. نمونه پژوهش شامل ۵۱۰ نوجوان (۲۵۵ پسر و ۲۵۵ دختر) بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند، خودتنظیمی بوگارد و همکاران و اشتیاق برای شرکت در فعالیت های اجتماعی برانیگان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی (۰۵/۰> p )، تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری استبدادی بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی (۰۵/۰> p ) و نهایتاً تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری مقتدرانه بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی بر مشارکت اجتماعی (۰۵/۰> p ) تأیید شدند . نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت خودتنظیمی نقش میانجی گرانه معنی داری در رابطه بین سبک های فرزندپروری با مشارکت اجتماعی نوجوانان ایفا می کند.
۶.

رابطه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت عمومی بدرفتاری کودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۲ تعداد دانلود : ۵۷۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل بود. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودگزارشی کودک آزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسش نامه های 13 شرکت کننده به دلیل نقص، حذف و پرسش نامه های 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده های از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد. یافته ها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های آزار جسمی، آزار عاطفی و خرده مقیاس غفلت، پیش بین های معنی داری برای شفقت بر خود هستند. خرده مقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. هم چنین تنها خرده مقیاس آزار عاطفی قادر به پیش بینی سلامت عمومی می باشد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است، هم چنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.
۷.

رابطه انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سلامت عمومی کودکی بد رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۶ تعداد دانلود : ۷۴۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل شهر تهران بود. روش کار: در این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودگزارشی کودک آزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسش نامه های 13 شرکت کننده به دلیل نقص، حذف و پرسش نامه های 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده های از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد. یافته ها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های آزار جسمی، آزار عاطفی و خرده مقیاس غفلت، پیش بین های معنی داری برای شفقت بر خود هستند. خرده مقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. هم چنین تنها خرده مقیاس آزار عاطفی قادر به پیش بینی سلامت عمومی می باشد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است همچنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان