ارزیابی تجربی نظریه های رفتار جمعی و کنش جمعی در تبیین پتانسیل اعتراض سیاسی؛ بررسی موردی شهرستان های جنوبی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله پژوهشی حاضر حول محور این سؤال شکل گرفت که از بین رویکردهای رفتار جمعی که بر نارضایتی توده ها به عنوان عامل وقوع اعتراضات تأکید دارد و رویکرد کنش جمعی که بر عقلانیت کنش گران و محاسبه عقلانی آن ها برای شرکت در اعتراضات تأکید دارند کدام یک قابلیت بیشتری برای تبیین پتانسیل اعتراض سیاسی دارند؟ از هر کدام از این رویکردها متغیرهایی استخراج و به عنوان متغیر مستقل برای تبیین پتانسیل اعتراض سیاسی در نظر گرفته شد. فرضیات مستخرج از دو رویکرد رفتار جمعی و کنش جمعی با یافته های یک مطالعه پیمایشی در 6 شهرستان جنوب تهران (اسلامشهر، بهارستان، شهریار، شهر قدس، ری و پاکدشت) مقابله شد و در نهایت به وضوح مشخص شد رویکرد کنش جمعی قابلیت بیشتری برای تبیین پتانسیل اعتراض سیاسی در شهرهای مورد بررسی دارد به این ترتیب که 17 درصد تغییرات پتانسیل اعتراض سیاسی توسط متغیرهای ادراک فرد از اثربخشی اعتراضات و ادراک فرد از قدرت سرکوب حکومت که هر دو مستخرج از نظریه کنش جمعی هستند تبیین می شود و فقط 2 درصد توسط متغیر رضایت مندی سیاسی که مستخرج از نظریه رفتار جمعی است تبیین می شود.