مهدى برهان مهریزى

مهدى برهان مهریزى

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

ماهیت حکایت از دیدگاه مشهور و استاد فیاضى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت محکى حاکى ذاتى حالت نفسانى صورت ذهنى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۵۷۳
مشهور معرفت شناسان بر این باورند که «صور ذهنى» بالفعل، و به صورت ذاتى، از ماوراى خود حکایت مىکنند. در این میان، استاد فیاضى در نحوه حکایتْ (ذاتى بودن حکایت) با عموم فلاسفه همراه است. ضمن اینکه آن را معلوم به علم حضورى مى داند؛ امّا درباره حاکى، ایده اى متمایز دارد. در این مقاله تلاش مى شود تا این دو دیدگاه با یکدیگر مقایسه و نقاط اشتراک و اختلاف آنها تحلیل گردد، از جمله موارد اختلاف آن است که استاد فیاضى معتقد است که حاکى «صورت ذهنى» نیست، بلکه «نفس فاعل شناسا» مى باشد (و «صورت ذهنى» وجود ذهنى محکى است.) وى بر این باور است که حاکى در اشیاى خارجى، علاوه بر محکى ذهنى، محکى خارجى و تمام مصادیق همگون را نیز به طور یکسان نشان مى دهد و این اقتضاى ذاتى بودن حکایت است. ایشان مستند نحوه حکایت و تحلیل حکایت به حاکى و محکى، و حالت نفسانى بودن حاکى را وجدان و علم حضورى مى داند و بر این باور است که با تحلیل یافته هاى درونى، مى توان به امور یادشده رسید. استاد فیاضى با اینکه حکایت مفاهیم مفرد، قضایا و تصدیقات را ذاتى آنها مى شمارد، آنها را در نحوه حکایت متفاوت مى داند.
۲.

حکایت ذاتى در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاعل شناسا توجه حکایت ذاتى حکایت شأنى تحلیل عرفى تحلیل فلسفى مراتب علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۴۸۹
معرفت شناسان مسلمان سه دیدگاه درباره «حکایت» مطرح کرده اند. دیدگاه مشهور این است که «حکایت» ذاتى باب برهان براى صور ذهنى است و این صور بالفعل ماوراى خود را نشان مى دهند. استاد فیّاضى «حکایت» را ذاتى باب ایساغوجى براى علم حصولى مى داند و بر این باور است که حاکى «نفس فاعل شناسا» به شمار مى رود و صور ذهنى، وجودهاى ذهنى محکى مى باشند. استاد مصباح اعتقاد دارند که «حکایت» انتقال ذهن به طور طبیعى از صور ذهنى به محکى است که در برخى مراتب، حکایت صور ذهنى شأنى و بالقوّه است و تنها در مرتبه تصدیق صادق است که «حکایت» به فعلیت مى رسد. عمده اختلافى که بین این سه دیدگاه وجود دارد به نوع تحلیل بازمى گردد. در این نوشتار، با تحلیلى که از «حکایت» ارائه شده است، به نقد دیدگاه مشهور و استاد فیّاضى پرداخته، و از برخى نقدهاى بنایى، همچون غفلت از نقش توجه فاعل شناسا در فرایند حکایت، سخن گفته ایم.
۳.

تحلیل هستى شناختى مصلحت در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصلحت تشکیک المیزان علامه طباطبایى هستى شناختى وجود واقعى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
براساس دیدگاه علّامه طباطبائى، «مصحلت» داراى وجودى واقعى است. داشتن وجود واقعى، به معناى داشتن مابازاى خارجى نیست، بلکه مصلحت از مفاهیم فلسفى است که منشأ انتزاع واقعى دارد. تبیین هاى گوناگونى بر واقعى بودن مصلحت ارائه شده است؛ از جمله اینکه مصلحت، امر وجودى و مستمرى است که مقتضاى طبیعت اشیاست؛ پشتوانه اعتباریات بوده، نفس حکم و فعل الهى است؛ نشانه حکیمانه بودن فعل است و ملاک حسن و خیر تکوینى مى باشد. با دقت در آثار علّامه طباطبائى، چهار نحوه هستى براى مصلحت مى توان بیان کرد: هستى واقعى خارجى، هستى منحاز از خارج و ذهن، هستى ذهنى و هستى اعتبارى. براساس دیدگاه علّامه، مصلحت داراى مراتب وجودى شدید و ضعیف است و در این نوشتار تشکیک در مصلحت را براساس مصادیق مصلحت که عبارت اند از «حقیقت اشیا»، «غایت»، «فعل» و «جامعه»، تبیین کرده، ظرف تحقق مصلحت را در دو عالم «تکوین» و «تشریع» یافتیم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان