چکیده

اندیشه مرتبه مندی نظام هستی را می توان تا فیلسوفان یونان پی گرفت؛ در فلسفه و نیز در عرفان رایج در میان مسلمانان نیز نظریه «مرتبه مندی نظام هستی» نظریه ای است که علی رغم تقریرها و تبیین های متفاوت آن، مقبول افتاده و از جمله مسائل بنیادین محسوب می ِشود. ملاصدرا نیز نظام هستی را دارای مرتبه می داند اما رویکرد او به آن مراتب یکسان نیست؛ او عالم عقل و ماده را عوالمی منفصل و مستقل از ادراک انسان می داند اما عالم مثال را بر خلاف شیخ اشراق تنها به عنوان عالمی درونی، متصل و وابسته به ادراک انسان پذیرفته است. این پژوهش علاوه بر اثبات اینکه رویکرد ملاصدرا به عالم مثال، یک سره سوبژکتیو است نشان داده که چنان رویکردی به عالم مثال، با آنچه او بدان تمسک کرده تا عالم عقل منفصل و عالم ماده منفصل را اثبات کند در ناسازگاری است؛ اگر قاعده امکان اشرف و عمومیت فیض، رویکرد ابژکتیو به عالم عقل و عالم ماده را موجه سازی می کنند پس می توان با دست آویز قرار دادن آن دو قاعده، نسبت به عالم مثال نیز رویکردی ابژکتیو داشت.کلیدواژه:ملاصدرا؛ عالم عقل؛ عالم مثال؛ قاعده امکان اشرف؛ ابژکتیویته؛ سوبژکتیویته.

The ranks of the existence system in the sublime wisdom of Sadra; An objective or subjective approach?

The idea of ​​ordering the system of existence can be traced back to the Greek philosophers; In philosophy, as well as in popular mysticism among Muslims, the theory of "the system of existence has levels" is a theory that, despite its different interpretations and explanations, has been accepted and is considered one of the fundamental issues. Although objectivity in some of those levels - such as the world of matter - is accepted by Muslim philosophers, but which of the two approaches, objective and subjective, is more justified in relation to the world of example, is a question that still requires an answer.The approach of transcendental wisdom and especially Mulla Sadra is purely objective towards the world of matter, towards the world of example, purely subjective, and towards the world of reason, it is an objective and subjective approach; This research tries to analyze the reasons that Mulla Sadra has put forward to prove the world of separate reason, to criticize the reasons that defend his purely subjective approach to the world of example, and to show that by sticking to reasons such as the rule of possibility, it is possible to prove the existence of the world of separate example. He also considered it justified and had an objective approach towards the world of example.

تبلیغات