رضاعلی محسنی

رضاعلی محسنی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
پست الکترونیکی: reza.mohseni@iauctb.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۶۱.

«بیمه بیکاری» به مثابه سیاست رفاهی (با تأکید بر قانون کار و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیمه بیکاری تحلیل گفتمان سیاست رفاهی طرح بیمه بیکاری ایام کرونا قانون کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۱
پیشینه و اهداف: دولت ها همواره برای اداره جامعه، نظام حمایتی– رفاهی داشته اند که در راستای سیاست های رفاهی تعیین شده از سوی آن ها عملیاتی می شود. بخش عمده این حمایت ها که مشتمل بر «مساعدت اجتماعی»، «بیمه های اجتماعی» و «سیاست بازار کار» است، محصول سیاست های رفاهی است. هدف مقاله حاضر، تحلیل گفتمان سیاست رفاهی در «قانون کار» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا» است. روش شناسی: روش تحلیل گفتمان (به شیوه تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه)، روش پژوهش انتخابی در این نوشتار است. به این منظور، متن «قانون کار» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا» به عنوان جامعه هدف پژوهش، مبنای بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب، همواره ایران دارای سیاست ها و برنامه های رفاهی بوده، اما جایگاه سیاست رفاهی در حوزه بیمه بیکاری در گفتمان های سیاسی و اجتماعی دولت های پس از انقلاب یکسان نبوده است و در ترسیم فضای گفتمانی هر دولت، با توجه به دالّ مرکزی آن، سازوکارهای سیاست رفاهی در حوزه رفع بیکاری و اشتغال آفرینی متفاوت بوده و در ضمن مفصل بندی گفتمان حاکم بر قانون کار و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا تاحدودی متمایز بوده است. بدین ترتیب که دالّ شناور «سیاست رفاهی در حوزه رفع بیکاری» در قانون کار را بر مبنای دالّ مرکزی «سیاست اجتماعی اشتغال کامل» می توان تعریف کرد، اما در طرح بیمه بیکاری ایام کرونا دالّ شناور «سیاست رفاهی در حوزه بیکاری» بر مبنای دال مرکزی «اعمال سیاست حمایتی جامع» قابل تعریف است. نتیجه گیری: فصل مشترک رویکردهای گفتمانی در خصوص بیکاری و حمایت های مربوطه در ایران — و مشخصاً در قالب دو متن قانونی مذکور — تمرکز بر «عدالت استحقاقی» در بهره مندی از خدمات کوتاه مدت تأمین اجتماعی در قالب بیمه بیکاری است؛ بدین معنا که صرفاً مشمولان قانون تأمین اجتماعی و قانون کار، مستحق برخورداری از حمایت بیمه ای تلقی می شوند و آن دسته از بیکاران که فاقد چنین مشخصاتی باشند، خارج از حوزه حمایتی قرار گرفته اند؛ چنین تلقی و رویکردی، در تعارض با سیاست مندرج در اصل 29 قانون اساسی است، زیرا تأکید این ماده قانونی بر این است که تأمین اجتماعی یک حق همگانی است که دولت ها مکلف اند آن را از طریق به کارگیری درآمدهای عمومی و یا استفاده از منابع حاصل از مشارکت مردم، برای آحاد جامعه تأمین کنند؛ این اصل دقیقاً اشاره به لزوم رعایت «نگاه حمایتی و جامع (مبتنی بر عدالت توزیعی)» دارد. 
۶۲.

رابطه فقر شهری با فرهنگ فقر در محله های فرودست شهر اراک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: توانمندسازی فرهنگ فقر فقر شهری محلههای فرودست شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۱
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه فقر شهری با فرهنگ فقر در محله های فرودست شهری اراک با تاکید بر توانمند سازی اقتصادی وفرهنگی ساکنان این محله ها است.برای این منظور شاخصه های فقر شهری و فرهنگ فقر شناسائی و مورد سنجش قرار گرفته و رابطه آنها به لحاظ همبستگی مورد بررسی قرار گرفت.روش:در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است.نمونه آماری طبق فرمول کوکران 381 نفر است که با روش نمونه گیری 3 مرحله ای سهمیه ای،خوشه ای و تصادفی ساده از بین حدود 56 هزار و 744 نفر ساکنان 3 محله فرودست شهری اراک انتخاب شده اند. در این تحقیق ابتدا شاخص های کالبدی و اقتصادی انتخاب شده و بر اساس رویکرد تحلیلی سلسه مراتبی (AHP) وزن دهی شده است.همچنین برای رتبه بندی محله های فرودست از نظر فقر شهری از ابزار تصمیم گیری چند معیاری TOPSIS استفاده شده است.یافته ها:بر اساس تکنیک topsis، رتبه فقر شهری بدست آمده برای محله ی فوتبال برابر با 0.09538 محله چشمه موشک برابر با 0.06206 و برای محله باغ خلج 0.06031می باشد.نتایج همچنین نشان می دهد که اکثر بلوک های این محله ها به لحاظ فقر شهری و فرهنگ فقر در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.یافته های این پژوهش نشان داد که فقر شهری ساکنان، ارتباط معنا دار مستقیمی با سطح فرهنگ فقر در میان آنها دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه مدل رگرسیونی و ضریب تعیین متغیر مستقل،با توجه به 000/0 بودن sig ،به طور معنا داری متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر فقر شهری بر فرهنگ فقر معنی دار است.بحث:در این پژوهش به منظور کنترل و کاهش مولفه های فقر اقتصادی و فرهنگ فقر در محله های فرودست شهری،راهکار توانمند سازی ساکنان با رویکرد اجتماع محور در ابعاد اقتصادی،فرهنگ و اجتماعی پیشنهاد شده است.توانمند سازی اجتماع محلی و توسعه ی محلی رویکردی غیر متمرکز و مشارکتی است و به نوعی مکمل ارتقا بخشی است که در رابطه با تامین حق مالکیت و توسعه ی اقتصادی در محله های فقیر نشین علاوه بر مشارکت در ساخت و ساز و بهبود محله،ضرورت درگیر شدن ساکنان محله در تصمیم سازی و فرایند برنامه ریزی برای تشخیص اولویت های اقدام و حمایت در اجرا را ضروری می داند.
۶۳.

فراتحلیل نیازها و اولویت های زندگی زنان سرپرست خانوار با رویکرد جامعه شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار فراتحلیل مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۷
افزایش چشمگیر زنان سرپرست خانوار و مسائل و مشکلات مرتبط با تعاملات اجتماعی و امرارمعاش، یکی از تحولات نهاد خانواده و جامعه کنونی ایران محسوب می شود. تحقیق حاضر با تمرکز بر ترکیب و مقایسه نتایج و یافته های مجزای تحقیق های انجام شده، اولویت ها و نیازهای زندگی زنان سرپرست خانوار را موردمطالعه قرار داده است. روش: این تحقیق با روش های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، مرور نظام مند و فراتحلیل کمی انجام شده است. مطالعه اسنادی و کتابخانه ای برای بررسی متون و نظریه ها و مرور نظام مند و فراتحلیل کمی برای بررسی و شناخت ماهیت تحقیق های پیشین بکار رفته است. مقاله های علمی-تحقیقی و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی منتشرشده در بازه زمانی 1380 تا 1395 با موضوع زنان سرپرست خانوار، جامعه آماری را تشکیل داده اند. یافته ها: یافته های حاصل از این تحقیق در پنج مقوله اصلی مربوط به سال انجام تحقیق ها، بیان مسئله، چارچوب نظری، روش شناسی استفاده شده در هر تحقیق و نهایتاً یافته های کلیدی حاصل از تحقیق های مرور شده دسته بندی شدند. از یافته های کلیدی، سه یافته با عناوین تأثیر مثبت حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی، توانمندسازی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استخراج گردید. بحث: اتخاذ دیدگاه جامعه شناختی و داشتن رویکرد اجتماعی به مسائل زنان سرپرست خانوار و افزایش حمایت اجتماعی از این گروه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. عمدتاً مسئله اصلی زنان سرپرست خانوار را نداشتن شغل و درآمد کافی می دانند، هرچند این متغیر یکی از عوامل مهم است، اما برخورداری از حمایت اجتماعی بر توانمند نمودن زنان سرپرست خانوار مهم تر است، زنانی که توانمند باشند امکان دستیابی به شغل و درآمد مناسب را نیز خواهند داشت. از سوی دیگر مشارکت اجتماعی، احساس تعلق به جامعه، نداشتن مشکلات عاطفی و روانی از مواردی است که با برخورداری از حمایت اجتماعی حاصل می گردد. کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار متأثر از برخورداری ایشان از حمایت اجتماعی است. می توان حمایت اجتماعی را متغیری دانست که دارای تأثیرات چندگانه بر مشکلات زنان سرپرست خانوار است.
۶۴.

تبیین ارزش ها و کنش های زنان ساکن در سه منطقه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزشهای زنان کنش هم نوایانه کنش نوآورانه کنش شکل گرایانه کنش آنومیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۳
مقد مه: در سال های اخیر شاهد بروز تفاوتهایی بین ارزش های زنان و کنشهای آنان هستیم. برخی از زنان کنشهایی مطابق ارزشهای خود دارند و برخی دیگر کنشهایی کاملا متفاوت با ارزشهای خود بروز می دهند. ارزشهای زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که در این مقاله با استفاده از نظریه فشار رابرت مرتون به مقایسه این کنشها در سه منطقه شهر تهران پرداخته شده است. روش: این تحقیق کمی بوده و با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری شامل زنان ساکن در سه منطقه تهران در شمال، مرکز و جنوب شهر بود. نمونه آماری شامل تعداد 390 نفر بود که از هر منطقه 130 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. یافته ها: عوامل ترس و نگرانی، تبعیض جنسیتی، عدم پذیرش اجتماعی، دل بستگی به خانواده و ضعف اعتقادات مذهبی و افول ارزشهای اخلاقی بر کنش زنان مؤثرند. این عوامل درمجموع موجب شکل گیری انواع چهارگانه کنشهای زنان، یعنی کنشهای هم نوایانه، کنشهای نوآورانه، کنشهای شکل گرایانه و کنشهای آنومیک شده است. نتایج آزمونها نشان داد رابطه معناداری بین متغیرهای ارزشی با انواع کنشهای زنان وجود دارد. بحث: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد بین ارزشها و کنشهای زنان در مناطق سه گانه تهران در برخی موارد شاهد تشابه ها و در مواردی شاهد تفاوتهایی هستیم. درواقع کنشهای زنان تحت تأثیر ارزشهای آنان می تواند به صورت یکی از این اشکال چهارگانه بروز پیدا کند. در منطقه مرفه تهران اغلب کنشها حالتی شکل گرایانه و آنومیک داشت درحالی که در منطقه میانی تهران کنشها ماهیتی نوآورانه و شکل گرایانه داشت و در منطقه جنوب تهران، کنشها ماهیتی هم نوایانه و نوآورانه داشت. در تمام مناطق کنشهای چهارگانه با تفاوتهایی دیده می شود و این موضوع نشان دهنده تحول در ارزشهای زنان است.
۶۵.

بررسی تجارب زیسته جوانان مصرف کننده مواد در فرحزاد تهران: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه زیسته جوانان مصرف کننده مواد پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته جوانان مصرف کننده مواد در فرحزاد تهران انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه پژوهش شامل مصرف کنندگان مواد جوان فرحزاد تهران بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 35 نفر (20 مرد و 15 زن) در سال 1401 انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش استراوس و کوربین انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مثلث خانواده، فرد، و اجتماع با میانجی گری عوامل خانوادگی، اجتماعی، فردی، اقتصادی، فرهنگی، و روان شناختی به همراه شخصیت های نابسنده و مستعد و دارای مشکلات رفتاری در پیدایش و شکل گیری زیست جهان زندگی اعتیادی مطالعه شوندگان، موثر بود. نتیجه گیری: بر پایه تجربیات زیسته، افراد مورد مطالعه با دید فردیت محور به دنبال ارزش گذاری کنش های خود در میان همتایان بوده و برای جبران فقدان ها، محرومیت ها، افزایش کیفیت دوستی، تکمیل اوقات فراغت، و فراموشی ناکامی ها و مشکلات رفتار وابستگی به مصرف مواد را تا آنجا ادامه دادند که موجب ایجاد زیست جهان اعتیادی و قفل شدگی آنان در گرداب سقوط و افول مصرف مواد شد. مداخلات جامع، شامل حمایت های اقتصادی، خانوادگی، اجتماعی، و روانی به این گروه از جوانان پیشنهاد می شود.
۶۶.

تأثیر پیشرفت اجتماعی و آزادی اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی با استفاده از روش داده های تابلویی (2018-2014)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آزادی اقتصادی توسعه پیشرفت اجتماعی تولید ناخالص داخلی سرانه داده های تابلویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۶
مقدمه: هدف توسعه دستیابی به انواع آزادی ها است. هرگونه محرومیت و محدودیت، به نوعی سلب آزادی می کند که در نتیجه آن زمینه تولید به عنوان فاعل توسعه و پیشرفت از بین خواهد رفت. درواقع، دستیابی به آزادی اقتصادی و به دنبال آن پیشرفت اجتماعی در هر کشوری می تواند از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بر تولید ناخالص داخلی کشورها تأثیرگذار باشد. روش: آمارهای مربوط به پیشرفت اجتماعی، آزادی اقتصادی و همچنین تولید ناخالص داخلی سرانه در 144 کشور به ترتیب برگرفته از شاخص پیشرفت اجتماعی، بنیاد هریتیج و بانک جهانی در سال های 2014 تا 2018 است. جهت مقایسه تأثیر شاخص های پیشرفت اجتماعی و آزادی اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی سرانه از روش داده های تابلویی با استفاده از نرم افزار Eviews10 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها: نتایج برآورد داده های تابلویی در سال های موردبررسی نشان داد که شاخص پیشرفت اجتماعی تأثیر افزایشی و معنادار بر تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای با درآمد پایین، کشورهای با درآمد پایین تر از حد متوسط، کشورهای با درآمد بالاتر از حد متوسط و کشورهای با درآمد بالا دارد. شاخص آزادی اقتصادی نیز بر تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای با درآمد پایین، اثر افزایشی و معنادار؛ در کشورهای با درآمد متوسط به پایین، اثر بی معنا؛ در کشورهای با درآمد متوسط به بالا اثر بی معنا؛ و در کشورهای با درآمد بالا اثر افزایشی و معنادار داشته است. بحث: پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در کشورها دو خط موازی هستند که باید با هم و در یک مسیر حرکت می کنند. بدین ترتیب می توان گفت با مؤثر بودن این شاخص ها، جامعه به سمت رفاه اقتصادی و اجتماعی رفته و این جامعه یک جامعه ایده آل خواهد بود.
۶۷.

تبیین جامعه شناختی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانان بی سرپرست مراکز شبه خانواده نگهداری در مراکز شبه خانواده مسائل اجتماعی نوجوانان بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۸
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی وضعیت سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده در سال 1401 شهر تهران به روش غیرآزمایشی از نوع همستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 13تا 18 سال مقیم مراکزشبه خانواده شهر تهران در سال 1401 به تعداد 116  نفر (در 6 مرکز شبه خانواده) بود که همه ایشان وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مقیاس استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز (1998) که شامل مؤلفه های انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی است، جمع آوری و به روش همبستگی پیرسون، آزمون رتبه ای اسپیرمن و بااستفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی سلامت اجتماعی نوجوانان مقیم مراکز شبه خانواده با متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شکوفایی اجتماعی معنادار به ترتیب 542/.+، 395/.+، 590/.+، 476/.+ و627/.+ است که نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار آنها و سلامت اجتماعی مطلوب در این نوجوانان می باشد. براین اساس، می توان گفت که نگهداری نوجوانان بی سرپرست در مراکز شبه خانواده از جمله راه های مطلوب افزایش سلامت اجتماعی ایشان است که باید مورد توجه سیاستگذاران و متولیان نگهداری از این افراد قرار گیرد.
۶۸.

عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی نوجوانان 13 تا 18 سال مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسائل اجتماعی سلامت اجتماعی نوجوانان شبه خانواده پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۱
عوامل طبیعی و غیرطبیعی موجب شده که تعداد کثیری از نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در مراکز شبانه روزی زندگی و اقامت داشته باشند.این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ساختاری و کارکردی موثر برسلامت اجتماعی نوجوانان 13تا 18 دختر و پسر مقیم مراکز شبه خانواده تحت نظارت سازمان بهزیستی در سال 1401 درشهر تهران انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره تحقیقات اکتشافی،به لحاظ نوع پژوهش کاربردی و به لحاظ استراتژی دارای استراتژی استقرایی و به لحاظ ماهیت داده ها در زمره طرح پژوهش کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد براساس مدل پارادایمی strauss&corbin (1990)می باشد.در این پژوهش برای رهیافت پژوهشی نظریه داده بنیاد، از مدل پارادایمی Corbin & Strauss (1990) که مبتنی بر شناسایی عناصر شش گانه: شرایط علّی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردهای کنش/ واکنش، پیامد و پدیده محوری و ارتباط بین آنهاست؛ استفاده شد.جامعه آماری وحجم نمونه؛ تعداد24 نفر از کارشناسان عالی و ارشد و مسئولین وکارشناسان شاغل در این بخش هستند، به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند.داده های کیفی با استفاده نرم افزار مکس کیو.دی ای (MAXQDA2020) ، موردتجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد مهمترین عوامل موثر بر سلامت اجتماعی در دو گروه اصلی؛عوامل ساختاری با سه زیرگروه؛ وضعیت فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی قبل از ورود به شبه خانواده، کارکرد خانواده زیستی و ساختارهای موجود و عوامل کارکردی با زیرگروه کارکردهای قابل بهبود،حمایت اجتماعی،کارهای کاهش مشکلات نوجوانان،هماهنگی عوامل تربیتی، کارکردهای تربیتی و آموزشی،توجه به نقش آموزشی مربیان،کارکردهای اقتصادی و مالی شناسایی شدند
۶۹.

معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآور در فرحزاد تهران: مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناکاوی سبک زندگی دلفریب اعتیادی خودکشی خودخواسته نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآورِ در فرحزاد تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه جوانان مصرف کننده مواد مقیم پاتوق فرحزاد تهران بودند که از بین آن ها 35 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. یافته ها: عوامل تاثیرگذار بر پیدایش و پویش سبک زندگی دل فریب اعتیادی و خودکشی خودخواسته شامل عوامل فردی و اجتماعی (شامل لذت جویی و حس کنجکاوی، پنداشت های غلط درباره مصرف مواد)؛ عوامل زمینه ساز، تداوم بخش و تشدیدکننده (شامل شرایط خانوادگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی)؛ و عوامل مداخله گر (شامل متغیرها و اختلالات روان شناختی و هیجانی، برچسب اجتماعی و پیامدها شامل احساس بی ارزشی، بی پناهی، شکست و خروج از زندگی معمولی) بودند. همچنین، راهبردها شامل معنابخشی به زندگی اعتیادی، مقاومت در برابر تغییر و تقسیم دردها با هم نوعان در پاتوق بود. نتیجه گیری: هم کنشی عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و نهادی در پیدایش و معنادهی به سبک زندگی اعتیادی مشارکت کنندگان مؤثر بود. آنها با ناکامی در زندگی برای جبران تنهایی و انزوا به سبک زندگی دلفریب اعتیادی روی آورده و مرگ تدریجی و خودکشی خودخواسته را تجربه کردند. توجه به واقعیت های فراروی زندگی نوجوانان و جوانان، به خصوص ناامیدی و سرخوردگی های آنان به طور عمیق و فهم معنای زندگی از دریچه دید آنان، توصیه می شود.
۷۰.

بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت سیاسی فرهنگ سیاسی پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
ساختار قدرت سیاسی در دوره رضاشاه با زیرساخت هایی مانند دولت و سازمان سیاسی رابطه مستقیمی دارد چراکه نظام سیاسی در این عصر به همراه سلطنت مطلقه، بیشترین میزان قدرت را در کشور اعمال می کرد و دستوراتش برای همه زیر نظام های کشور الزامی بود. از سوی دیگر، هماهنگی منابع برای رسیدن به اهدافی که حاکمیت در اختیار داشت از طریق نهادهای سیاسی آن جلو می رفت. از سالیان گذشته فرهنگ سیاسی مسئله مهمی برای دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی بوده است؛ آنها به دنبال شناخت این امر بوده اند که ارزش ها، نگرش ها و رفتار سیاسی مردم در مورد موضوعات و مسائل سیاسی چگونه بوده است و چه آثار و نتایجی بر روی نظام سیاسی و اجتماعی گذاشته است. مدل نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا است. بر اساس یافته های پژوهش، یکی از ویژگی های اساسی این تأثیرات قدرت در فرهنگ سیاسی جوامع، «حاکمیت روابط فردی به جای قوانین»، «ارادت سالاری و تقرب پیشگی به جای نظام شایسته سالاری»، «وفاداری به شخص به جای سازمان های سیاسی»، «فساد»، «از بین رفتن رقابت صحیح»، «اطاعت مطلق از بالا دست»، «مسدود شدن فضای باز سیاسی»، «انزوای روشنفکران»، «خفقان»، «عدم اعتماد سیاسی» است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تأثیر قدرت سیاسی بر فرهنگ سیاسی مردم (مورد مطالعه: پهلوی اول) به روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان