غلامرضا توکلی
مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۳ مورد از کل ۴۳ مورد.
طراحی یک مدل غربالگری ریاضی برای انتخاب مسألههای کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (EFQM )(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: اولویت بندی زمینه های قابل بهبود فرایند خودارزیابی مدل تعالی معیارهای غربالگری
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی EFQM را میتوان گذار از کثرت به وحدت در الگوها ورویکردهای مختلف متکثر موجود در حوزه بهبود و تعالی سازمانی نامید که مهمترین کارکرد آن، انجام خودارزیابی و شناسایی زمینه های قابل بهبود در یک سازمان است. از آنجا که سازمانها به ویژه آنهایی که از سطح بلوغ پایینتری در مدیریت کیفیت جامع برخوردارند هنگام استفاده از این مدل با انبوهی از زمینههای قابل بهبود مواجه خواهند شد، همواره انتخاب مهمترین و کلیدیترین مسألهها که ارزش تخصیص منابع سازمان را داشته باشند، چالش اصلی آنهاست. بنابراین، سازمانها ناگزیر به غربال مسألههای شناسایی شده برای یافتن مهمترین مسألههای خود هستند. مرور ادبیات وپیشینه این موضوع حاکی از آن است که رویکردی جامع و دقیق که در قالب یک مدل و الگوریتم مشخص به غربال مسألههای شناسایی شده با مدل تعالی EFQM بپردازد موجود نیست. هدف از این مقاله، معرفی یک الگوی غربالگری ریاضی برای انتخاب مسأله های کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا است. از آنجا که فضای تصمیم گیری حاکم بر سازمانهای صنعتی عموماً از نوع فازی است و معمولاً دادهها در فرم مبهم و سربسته مطرح میشوند، لذا برای اینکه این مدل با شرایط حاکم بر سازمانهای صنعتی تطبیق بیشتری داشته باشد، الگوی پیشنهادی در فضای تصمیم گیری فازی طراحی شده تا ضمن در نظر گرفتن زبان طبیعی محیط کسب و کار و استفاده از اطلاعات نادقیق و مبهم موجود، بتوان تصمیمات لازم را برای اولویت بندی زمینه های قابل بهبود اتخاذ کرد.
توسعه مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا: طراحی یک مدل غربالگری فازی برای انتخاب مساله های کلیدی در سازمان های صنعتی ایران
نویسنده:
عادل آذر غلامرضا توکلی
کلید واژه ها: مدل تعالی معیارهای غربالگری زمینه های قابل بهبود فرایند خود ارزیابی تصمیم گیری فازی
حوزه های تخصصی:
در حوزه بهبود و تعالی سازمانی مدل تعالی EFQM را می توان گذار از کثرت به وحدت در الگوها و رویکردهای مختلف متکثر موجود نامید. مهمترین کارکرد این مدل انجام خودارزیابی و شناسایی زمینه های قابل بهبود در یک سازمان می باشد. از آنجایی که سازمانها به ویژه آنهایی که از سطح بلوغ پایینتری در مدیریت کیفیت جامع برخوردارند هنگام استفاده از این مدل با انبوهی از زمینهای قابل بهبود مواجه خواهند شد، همواره انتخاب مهمترین و کلیدی ترین مساله ها که ارزش تخصیص منابع سازمان را داشته باشند چالش اصلی آنها می باشد. بنابراین سازمانها ناگزیر به غربال مساله های شناسایی شده برای یافتن مهمترین مساله های خود می باشند. هدف این مقاله معرفی یک الگوی غربالگری ریاضی هفت مرحله ای است تا سازمانهای صنعتی بتوانند به شیوه های نظام مند، مساله های مهمتر خود را انتخاب کنند. از آنجایی که فضای تصمیم گیری حاکم بر سازمانها عموما از نوع فازی است و معمولا داده ها در فرم مبهم سربسته مطرح می شوند. لذا برای آنکه این مدل با شرایط حاکم بر سازمانها تطبیق داشته باشد، الگوی پیشنهادی در فضای تصمیم گیری فازی طراحی شده است تا ضمن در نظر گرفتن زبان طبیعی محیط کسب و کار و استفاده از اطلاعات فازی موجود، بتوان تصمیمات لازم را برای اولویت بندی زمینه های قابل بهبود اتخاذ کرد.