نگرشی جامعه شناختی و روانشناختی به بدحجابی به عنوان یک مسئله اجتماعی
حوزه های تخصصی:
گرایش به پوشش و حجاب یک گرایش فطری در میان زنان و مردان میباشد؛ ولی میزان و شکل آن رابطه مستقیمی با اخلاق، فرهنگ و ساختار اجتماعی جوامع دارد. بر این اساس میتوان گفت که مسئله بدپوششی، جایگاه ویژهای در مباحث روز دنیا، مانند فرآیند جهانی شدن و مدرنیته داشته و یکی از پیچیدهترین آسیبهای اجتماعی مطرح در جوامع جهانی، بهویژه در جامعه ما محسوب میشود. به همین دلیل، مقاله حاضر نیز با هدف تحلیلی جامعه شناختی بر بدحجابی و بدپوششی زنان نگاشته شده و در پی آن است که با تکیه بر دیدگاهها و نظریه های مطرح شده در این حوزه و همچنین، نتایج عمده پژوهشهای اجتماعی انجام یافته، برخی عوامل اجتماعی(مانند جامعهپذیری، نقش خانواده و رسانههای جمعی و گروه های همسالان)، عوامل فرهنگی (نقش اعتقادات مذهبی، بحران هویتی، تهاجم فرهنگی و دگرگونی فرهنگی) و عوامل روانشناختی موثر (مانند تاثیر عقده حقارت، وجود غریزه خودآرایی و...) بر بدحجابی را شناسایی و به مراتب راهکارهای کاربردی در جهت رفع و یا کاهش این معضل اجتماعی ارائه کند.