آزاده چوب فروش زاده

آزاده چوب فروش زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

اثربخشی تئاتر درمانی بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی – نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالی پرخاشگری تئاتردرمانی نقص توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
اختلال بیش فعالی-نقص توجه ازجمله اختلالاتی است که منجر به بروز مشکلات متعددی برای کودکان مبتلا می شود، درمان های متعددی نیز برای بهبود این اختلال پیشنهادشده، اما پرداختن به درمان های غیردارویی که فاقد عوارض جانبی باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش اثربخشی تئاتردرمانی بر پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - نقص توجه موردبررسی قرارگرفته. از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون همراه با گروه کنترل و آزمون پیگیری برای اجرای این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی نقص توجه شهر رفسنجان بود که ازاین بین تعداد 16 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان اعضا نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 8 نفره آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. اعضای گروه آزمایش در جلسات گروهی تئاتردرمانی شرکت کردند، درحالی که برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1385) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها حاکی از این بود که میزان پرخاشگری گروه آزمایش پس از انجام مداخله ی تئاتردرمانی و همچنین بعد از گذشت یک ماه (مرحله پیگیری)، نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود. (001/0>P) بنابراین می توان نتیجه گرفت که تئاتر درمانی موجب کاهش میزان پرخاشگری در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی – نقص توجه می شود.
۲۲.

Effectiveness of Family-Centered Education Based on Islamic-Iranian Model on Adjustment of Excitement and Adaptability of Family in Wives of Addicted People

کلید واژه ها: Family-Centered Education Islamic-Iranian model Emotion regulation family adaptability wives of addicts

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
Objective: One of the psychosocial damages that can shake the social, cultural, and family foundations of any society and threaten human abilities is the phenomenon of addiction. Drug use by family members has a significant impact on their lives and those around them, and the most critical effect of addiction is on the addicted spouse. This study aimed to determine the effectiveness of family-based education based on the Islamic-Iranian model on emotion regulation and adaptability of addicts' Wives.   Methods: The present study is quasi-experimental and is a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population includes all women with addicted Wives referred to the Imam Khomeini Relief Committee in Ardakan. A sample of 30 people was selected by the available sampling method and was divided into two experimental and control groups so that each group, there were 15 people. The samples were selected based on the criteria of interest to participate in the research, minimum primary education, age range between 22-50, family monogamy, and spouse addiction to drugs (not psychotropic substances). Each group underwent a pre-test, and then the experimental group received nine individual sessions (one and a half hours per week) of family-based training based on the Islamic-Iranian model. At the same time, the control group was not given any intervention. This study used emotion regulation questionnaires and Family adaptability and cohesion evaluation scale. Results:  Analysis of covariance showed that family-centered education significantly affected the family adjustment of addicted Wives, while no significant effect was observed on emotion regulation. Conclusion: Family-oriented education based on the Islamic-Iranian model helps women to have less reactive behavior by modulating emotions and to be more adaptable to critical situations such as husband's addiction.
۲۳.

اثربخشی مداخله مبتنی بر تغییر ادراک از ساختار قدرت در خانواده بر نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان قربانی خشونت خانگی: یک مطالعه موردی خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
عوامل زیادی بر بروز خشونت خانگی و پذیرش آن در زنان تأثیر دارند. یکی از این عوامل، ادراک نادرست زنان از ساختار قدرت در خانواده هست. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر تغییر ادراک از ساختار قدرت خانواده بر نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان قربانی خشونت خانگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی زنان قربانی خشونت خانگی شهر یزد در سال 1399 بودند. براساس طرح پژوهش مطالعه تک موردی، 2 نفر از زنان قربانی خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و برنامه مداخله ای مبتنی بر تغییر ادراک زنان قربانی خشونت از ساختار خانواده به شرکت کنندگان در 8 جلسه ارائه شد. در این پژوهش از مقیاس خشونت خانگی محسنی تبریزی(1391) و شفقت خود نف(b2003) در طی مراحل خط پایه، درمان و پیگیری، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک روش تحلیل نموداری، شاخص تغییر پایا ودرصد بهبودی انجام شد. شاخص تغییرپایا و روند تغییر نمرات نشان داد که با ادامه یافتن جلسات مداخله، نگرش به مردسالاری و شفقت خود در زنان به ترتیب کاهش و افزایش یافته بود و این تغییر نمرات بعد از پیگیری یک ماهه نیز حفظ شده بود (05/0>p). باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت برنامه مداخله ای مبتنی بر تغییر ادراک زنان قربانی خشونت از ساختار قدرت در خانواده می تواند منجر به تغییر باورهای سنتی و غلط مردسالارانه زنان قربانی خشونت شود و شفقت خود در آن ها را تقویت کند.
۲۴.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب افسردگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ناباروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۰
زمینه و هدف: باروری همواره یکی از مهم ترین کارکردهای خانواده به شمار رود. بر این اساس ناتوانی در داشتن فرزند، استرس آور بوده و موجب آشفتگی روانی زوجین می گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب و افسردگی زنان نابارور بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری شهر یزد در پاییز سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۶ نفر از آنان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و سپس با جایگزینی تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان (HADS) زیگموند و اسنیت (۱۹۸۳) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایشی طی ده جلسه، تحت آموزش بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دیگر به مدت ده جلسه تحت آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از SPSS نسخه ۲۶ و روش های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. فرم رضایت نامه آگاهانه توسط افراد قبل از شروع مطالعه تکمیل شده است. انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افسردگی و اضطراب زنان نابارور در مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (۰۵/۰P≤)؛ اما بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود نداشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که این دو روش درمانی (آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد با کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) در ارتقای سلامت روان زنان نابارور مؤثر محسوب می شوند. لذا این درمان ها می توانند به عنوان درمان مکمل جهت کاهش مشکلات روان شناختی در مراکز درمان ناباروری بکار گرفته شوند. تازه های تحقیق آزاده چوب فروش زاده: Google Scholar, Pubmed
۲۵.

اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت به خود بحران هویت اضطراب مرگ میانسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ میانسالان شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون– پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل650 زن بازنشسته سازمان بهزیستی شهر اصفهان در رده سنی 40 تا 60 سال در سال۱۳۹۹ بودند که تعداد ۳۰ نفر شامل دو گروه 1۵ نفره جهت گروه های آزمایش و گواه به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بحران هویت میانسالی رجائی و همکاران (1387) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) استفاده شد. ابتدا پرسشنامه های بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ با شرایط یکسان بر روی گروه ها انجام شد. سپس یک دوره آموزش 8 جلسه ای مداخله مبتنی بر شفقت به خود بر اساس رویکرد شفقت درمانی گیلبرت (2009) بر روی گروه آزمایش انجام گرفت در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام جلسات آموزش پس آزمون بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ از دو گروه به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داده که مداخله مبتنی بر شفقت در گروه آزمایش کاهش معناداری در بحران هویت میانسالی و اضطراب مرگ به وجود آورده است. می توان نتیجه گیری کرد مداخله مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش بحران هویت در میانسالان و رسیدن افراد به یک هویت موفق و کاهش اضطراب مرگ می گردد.
۲۶.

نقش واسطه ای خودکارآمدی در پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدی رفتارهای پرخطر سبک های هویتی نظارت والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۸۳
نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. و بیشترین ناسازگاری های رفتاری، از جمله گرایش به رفتار های پر خطر در این دوره نمود می یابد. این پژوهش با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های هویتی و نظارت والدین در نوجوانان با نقش واسطه ی خودکارآمدی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان کوهپایه در سال تحصیلی 1400 بود. تعداد 260 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای  به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خطر پذیری نوجوانان ایرانی، سبک های هویت بروزنسکی، نظارت والدینی سینگر و خودکارآمدی عمومی شرر بود. تحلیل آماری داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سبک هویت هنجاری،  نظارت والدین و خودکارآمدی بر رفتارهای پرخطر به صورت مستقیم اثر داشت. نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که متغیر خودکارآمدی نقش میانجی در رابطه بین نظارت والدین، سبک هویتی با رفتارهای پرخطر ایفا کرد. در نتیجه، برنامه ریزی نهادهای مربوطه و آموزش والدین، با توجه به نقش مهم نحوه ی نظارت والدین، سطح خودکارآمدی و سبک هویتی نوجوان در بروز رفتارهای پرخطر ضروری است.
۲۷.

Prediction of the tendency to cosmetic surgery based on early maladaptive schemas and marital intimacy among applicants married men and non-applicant(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Tendency to Cosmetic surgery early maladaptive schemas Marital Intimacy married men

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۸
The present study aimed to predict the tendency toward cosmetic treatments based on early maladaptive schemas and marital intimacy among married men applying for cosmetic surgery and non-applicant in the province of Yazd in 2020. The descriptive-correlation method is used. The statistical population of this study was all married men who applied for cosmetic surgery referred to relevant clinics and non-applicant married men in Yazd. According to this, a sample of 200 people, including 100 applicants and 100 non- applicant who were selected by available sampling. Then, Early maladaptive Schemas scale (Yang, 1998) and Bagarozzi's marital intimacy questionnaire (2001) were distributed among the subjects and after completing the questionnaires, the results were analyzed through logistic and Pearson correlation calculation. There is a significant relationship between different domains of early maladaptive schemas and intimacy of couples; Also, The findings showed that early maladaptive schemas and marital intimacy predict the tendency for cosmetic surgery in married men. The results of multiple regression analysis showed that the three maladaptive schemas of autonomy and dysfunctional functioning, acceptance, cut and rejection, as well as the interference component in social performance of body image, respectively, had the highest share in predicting the tendency for cosmetic surgery, respectively. The schemas in a person's life act as lenses that shape the interpretation, selection, and evaluation of one's experiences. Considering the role of early maladaptive schemas and marital intimacy in predicting the tendency to cosmetic surgery in this study, it is suggested to provide psychological treatments, especially schema therapy and couple therapy, before cosmetic surgery.
۲۸.

نقش واسطه ای نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکرد های اجرایی نظریه ذهن کیفیت زندگی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای نظریه ذهن در رابطه بین کارکرد های اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی در کودکان بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کودکان (دختر و پسر) 8 تا 12 سال شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 350 از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های همدلی کودکان Auyeung و همکاران (2009)، کیفیت زندگی فرم والدین Varni و همکاران (2001)، کارکرد های اجرایی Coolidge (2002) و تئوری ذهن Hutchins (2012) فرم والدین را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که کارکردهای اجرایی بر نظریه ذهن، کیفیت زندگی و همدلی کودکان، تأثیر مستقیم معناداری دارد و هم چنین نظریه ذهن نیز بر کیفیت زندگی و همدلی کودکان، تأثیر مستقیم معناداری دارد. یافته ی دیگر نشان داد که نظریه ذهن، در رابطه بین کارکرد های اجرایی با کیفیت زندگی و همدلی کودکان، نقش واسطه ای دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که بهبود کارکرد های اجرایی و تقویت نظریه ذهن می تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و همدلی در کودکان شود.
۲۹.

تأثیر آموزش سواد هیجانی بر درگیری تحصیلی و نظریه ذهن دختران 9 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد هیجانی درگیری تحصیلی نظریه ذهن دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد هیجانی بر درگیری تحصیلی و نظریه ذهن دختران 9-12 سال انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر 9 تا 12 سال شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از بین آن ها 24 نفر از به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و آزمایش (12 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش سواد هیجانی به مدت 60 دقیقه دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی درگیری تحصیلی زرنگ (2012) و آزمون نظریه ی ذهن استیرنمن (1999) استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار spss نشان داد آموزش سواد هیجانی موجب ارتقاء سطح نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان می شود. لذا می توان از آموزش سواد هیجانی در مدارس و مراکز مشاوره در جهت افزایش نظریه ی ذهن و درگیری تحصیلی دانش آموزان بهره برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان