مجید ضرغام حاجبی

مجید ضرغام حاجبی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۵ مورد از کل ۶۵ مورد.
۶۱.

اثربخشی برنامه تقویت خانواده بر افزایش سلامت روانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برنامه تقویت خانواده پیشگیری از اعتیاد نوجوان سلامت روان کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: در بررسی تاثیر نقش خانواده بر مشکلات کودکان بیش از همه به کارکرد خانواده پرداخته شده است ازاین رو مداخله و اصلاح کارکردهای خانواده می تواند نتایج امیدبخشی را در حوزه سلامت نوجوانان داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارآیی نسخه فارسی برنامه تقویت خانواده و انطباق آن با فرهنگ ایرانی برای استفاده در گروه های والدین و نوجوانان 14-10 سال بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه والدین و معلمان دانش آموزان پایه چهارم تا ششم (14-10 سال) کشور بود، نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. گروه نمونه شامل 691 والد (387 نفر گروه آزمایش و 304 نفر گروه کنترل) و 70 معلم از هفت استان بودند. والدین و نوجوانان در گروه هایی با حجم برابر و با گمارش تصادفی آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه ی ارزیابی والدین برنامه تقویت خانواده (مولگارد و اسپوت، 2001) و پرسشنامه مشکلات و توانایی (گودمن، ملتزر و بایلی، 2003) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بیانگر آن است که آموزش گروهی برنامه تقویت خانواده، بهبود کارکردهای خانواده؛ کاهش مشکلات برونی سازی (فزون کنشی، کمبود توجه و اختلال رفتار هنجاری) و درونی سازی (مشکلات هیجانی و مشکلات با همسالان) نوجوانان را موجب شد. همچنین این آموزش توانست موجب ارتقای کیفیت کارکردهای فردی، خانوادگی و توانمندی های نوجوانان شود؛ بنابراین این آموزش ها می تواند با کاهش مولفه های خطر و ارتقاء مولفه های محافظت منجر به پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان شود. بحث: مهارت هایی که در برنامه تقویت خانواده با هدف کاهش خطر ابتلا به اعتیاد نوجوانان به والدین و نوجوانان آموزش داده شد، منجر به تقویت توانایی فردی و بین فردی اعضا خانواده شده و در نتیجه به کاهش مشکلات رفتاری- عاطفی از جمله مشکلات رفتارهای ضداجتماعی، مشکلات با همسالان، کمبود توجه و افزایش رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان شد. از این رو می توان بیان کرد که نسخه فارسی برنامه تقویت بنیان خانواده از شایستگی لازم برای استفاده در کشور را دارد.
۶۲.

بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد به شبکه های مجازی هیجان خواهی خودکنترلی فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: روابط فرازناشویی یکی از مهم ترین آسیب هایی است که در سالیان اخیر انسجام خانواده ها را تهدید می کند. شناسایی و عوامل مرتبط با روابط فرازناشویی اهمیت بسزایی دارد چراکه می تواند خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای روابط فرازناشویی بود که در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به 7 مرکز مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده و تعداد آنها 273 نفر بود. 2۱۶ نفر از افراد دارای معیارهای ورود با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1999)، هیجان خواهی جفری آرنت (1992)، خودکنترلی تانجی (2004) و نگرش به خیانت زناشویی مارک واتلی (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین خودکنترلی و نگرش به خیانت زناشویی رابطه منفی معنی دار (۰01/0>P) و اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (۰01/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی نقش دارد و سهم خودکنترلی بزرگتر از سایر متغیرهای پیش بین بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که مداخله در اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی می تواند به کاهش نگرش به خیانت زناشویی بیانجامد.
۶۳.

مدل درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه روان شناختی با میانجی گری خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتعیین گری دانش آموزان درگیری تحصیلی سرمایه روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۷
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه روان شناختی با میانجی گری خودتعیین گری بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم استان تهران در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوازدهم شهرستان رباط کریم و پرند بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های درگیری تحصیلی (ریو، 2013)، سرمایه روان شناختی  و خودتعیین گری پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها با نرم افزار Spss-24 و Amos-21  و با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که نقش میانجی گر خودتعیین گری در ارتباط بین سرمایه روان شناختی با درگیری تحصیلی، مثبت و معنادار است و الگوی پیشنهادی 33 درصد از واریانس درگیری تحصیلی دانش آموزان را تبیین می کند. بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد تأثیر سرمایه روان شناختی بیش از آن که مستقیم باشد غیرمستقیم و از طریق خودتعیین گری است. در نتیجه با افزایش سرمایه روان شناختی، خودتعیین گری و درگیری تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد.
۶۴.

پیش بینی افسردگی بر اساس حمایت اجتماعی و عوامل شناختی در کودکان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی حمایت اجتماعی عوامل شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۰
مقدمه: یکی از اختلالات شایع دوران کودکی افسردگی است که پژوهشگران بر شناسایی عوامل مرتبط با آن در دوره کودکی تاکید کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی پذیری افسردگی بر اساس حمایت اجتماعی و عوامل شناختی در کودکان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان مراکز بهزیستی تهران به تعداد 1120 کودک 7 تا 12 سال در 79 مرکز در سال 1396 تشکیل داده که 545 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی کودکان کواکس (1992)، پرسشنامه سبک اسنادی کودکان پترسون و سلیگمن (1984)، پرسشنامه نگرش ناکارآمد-کودکان (دوالساندرو و بورتون، 2006)، پرسشنامه مثلت شناختی کودکان (کاسلو و همکاران، 1992) و پرسشنامه حمایت اجتماعی پروسیدانو و هلر (1983) بودند که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش به اعضای نمونه ارائه شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که از بین عوامل شناختی، سبک های اسنادی، نگرش ناکارآمد و مثلث شناختی پیش بین های معناداری برای افسردگی کودکان بودند. همچنین مشخص شد که حمایت اجتماعی نیز پیش بین معناداری برای افسردگی کودکان می باشد. بحث: این یافته ها به معنای آن است که در تبیین ریشه های آسیب شناختی افسردگی در کودکان، به ویژه کودکانی که دارای ساختار منسجم خانوادگی نیستند، بایستی به نقش حمایت اجتماعی در کنار عوامل شناختی توجه ویژه ای داشت. .
۶۵.

مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی–اسلامی با درمان هیجان مدار (EFCT) بر سازگاری زناشویی زوج های دارای فرزند معلول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان مدار ذهن آگاهی طرحواره های معنوی - اسلامی سازگاری زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی- اسلامی بر سازگاری زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر جزء طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون-پیگیری سه گروهی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زوجین دارای فرزند معلول ذهنی، جسمی_حرکتی یا ذهنی و جسمی - حرکتی بوده که تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار داشته و دارای پرونده در مرکز خدمات بهزیستی مثبت زندگی خوانسار بوده و در سال 1401 در شهرستان خوانسار سکونت داشتند؛ به منظور تشکیل سه گروه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج)، ابتدا 46 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی 16 نفر (8 زوج) در گروه آزمایش اول و 16 نفر در گروه آزمایش دوم و 16 نفر در گروه گواه گروه بندی شدند. سه گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بوده و اندازه گیری متغیرهای وابسته برای هر دو گروه آزمایش در یک زمان صورت گرفت؛ همچنین مرحله پیگیری سه ماه بعد از پس آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) بودند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین دو گروه درمان ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی- اسلامی و درمان هیجان مدار در سطح 05/0 برای مؤلفه رضایت زناشویی معنادار است (05/0>P)؛ در نتیجه بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مؤلفه رضایت زناشویی در دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد که درمان هیجان مدار بر سازگاری زناشویی تاثیر بیشتری داشت (05/0=P). نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه ذهن آگاهی مبتنی بر فعال سازی طرحواره های معنوی-اسلامی و درمان هیجان مدار سبب بهبود همبستگی زناشویی، توافق زناشویی، ابراز محبت و رضایت زناشویی در زوج های دارای فرزند معلوم می شود و نمایانگر افق های تازه در مداخلات زوج درمانی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر سود جست؛ بنابراین، به نظر می رسد این مداخله برای زوج های دارای فرزند معلول نیز کاربردی است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان