نظریه نگارش تاریخ جهان براساس تاریخ شبه جزیره ایبری،روابط خارجی پرتغال و اسپانیا با صفویه world history upon history of Iberian Peninsula( 1350- 1736)
یکی از ارکان مطالعات صفویه ، روابط خارجی دولت صفوی درعصر شکل گیری ارتباطات بین الملل است چه ارتباطی بین روابط فرهنگی ایران واروپا و تاریخ جهان و تاریخ شبه جزیره ایبری وجود دارد ؟ عملیات پژوهش بیان همین پرسش با اثبات این فرضیه است که روابط ایران و اروپاوجهان از پایان قرون وسطی ، تابعی از روابط ایران با پرتغال و اسپانیا بوده است.پژوهش از کتاب تاریخ تحلیلی آندلس ( 1389) و نگارش تاریخ جهان برا ساس تاریخ شبه جزیره ایبری ( اسپانیا و پرتغال )(1398) وارایه مقاله تاریخنگاری روابط ایران واروپا وتاریخ جهان براساس تاریخ ایبری وتاسیس دولت استشراقی پرتغال(8/2/1398)در دانشگاه اصفهان ،کنفرانس بین المللی مطالعات صفویه روابط فرهنگی است .مسئله این که دولت پرتغال و اسپتانیا از تجزیه شبه جزیره ایبری بوجود امدند و در روندی از فعالیت های شرق شناسی در شبه جزیره ایبری و هم زمان با سقوط نهایی آندلس اسلامی شکل گرفتند. کتاب تاریخ تحلیلی آندلس از آن با اصطلاح دولت استشراقی پرتغال یاد کرده است. این دونیمه شدن ایبری با حمایت دول صلیبی اروپایی در پایان قرون وسطی ،در واقع منجر به تقسیم جهان بین پرتغال و واسپانیابر مبنای تصمیم صلیبی پاپ در م1493/898ه شد . دو دولتی که روابط بین الملل را با طرح ارتباطات جهانی بر اساس مشروعیت تقسیم زمین بوسیله قدرت امپراطوری ایجاد کردند و تاریخ نگاری جهان بر محور روابط ایران و خلیج فارس و بویژه هرمز با ایبری و بر اساس باز پس گیری انذلس بوسیله دول صلیبی اروپا انجام گرفت. .این روابط سیاسی – نظامی و تجاری بر بنیان های فرهنگی و در جریانی گسترده از شرق شناسی که ازمدارس ترجمه و انتقال علوم شهرهای ایبری و بویژه طلیطله است و نتیجه زود آن تاسیس دولت استشراقی پرتغال بود دولتی که نوک قلم دور تازه تاریخ جهان است . منابع گذشته و بویژه چند منبع معاصر که به روابط ایران و اروپا به خصوص روابط فرهنگی آن ها در عصر صفویه پرداخته اند به این ساختار اساسی فرهنگی که از ایبری و از پرتغال و اسپانیا شروع شد و نقش آن در تعیین تاریخ جهان ونگارش تاریخ جهان بر اساس تحولات تاریخ در شبه جزیره ایبری توجه نکرده اند و فرضیه پژوهش این است که روابط ایران و اروپا متغیری مستقیم از روابط ایران و پرتغال عصر صفوی است. این فرضیه با توصیف جزیی آن در کتاب تاریخ تحلیلی آندلس آمده است و در کتاب نگارش تاریخ جهان بر اساس تاریخ ایبری و فروپاشی آن با ادله بیشتری تبیین وتدوین شده است ، روابط فرهنگی در شکل ده ها سفرنامه های فرهنگی که بسیاری از آن ها در زمان خودش به کاررفت ولی هنوز منتشر نشده است این مختصات نگاری جزئیات فرهنگی و سیاسی اجتماعی مردم ایران بویژه اصفهان وچند شهر بزرگ عصر صفوی زمینه اصلی روابط سیاسی و تعینات نظامی متعاقب آن ها از جمله سقوط صفویه گردید. انبوه سفرنامه های اروپایی ، پارادیمی از روابط فرهنگی بین ایران صفوی و اروپا تاست که،مختصات.و آناتومی شکل و رفتارایران صفوی ومردم آن به دقیقترین شکل کاربردی آن بویژه در سفرنامه چندین مجلدی شاردن تدوین و تنظیم و تشریح شده است،جزئیات مردم شناسی و تاریخ اجتماعی ایران در آن ها نمونه افزایش تولید تاریخ اجتماعی و محلی پیش ازاشغال و سقوط یک دولت شهر است که در مورد بیت المقدس وشهر های شامات واصفهان پیش از سقوط صورت گرفته است ورابطه تاریخ محلی وتصرف و سقوط را نشان داده است و پرده آخر روابط فرهنگی ایران و اروپا در زمینه هایی از شرق شناسی است که در قالب فرضیه تاریخ محلی و مقدمات امر سیاسی ذکر شده است، واقعیتی تاریخی که در حادثه پایانی وسرنوشت نهایی دولت صفویه به اثبات تاریخی خود رسید. از سقوط طلیطله و تاسیس مراکز شرق شناسی تا سقوط نهایی آنذلس چهارصد سال طول کشید و بین سقوط دولت –شهر اصفهان صفو ی تا سقوط ، چهارصد سال روابط فرهنگی است.فرضیه پژوهش نشان داده است که چهارصد سال از تاریخ جهان در قالب روابط ایبری با دولت صفویه نوشته شده است و عملکرد شرق شناسی در هر مکان وزمان و مردم و فرهنگ و آیین ممکن است یکسان باشد.