پروین پرتوی

پروین پرتوی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

ارزیابی محورهای مطلوب پیاده مداری به منظور ارتقای گردشگری شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده مداری گردشگری شهری بافت مرکزی و تاریخی IHWP و QAM شهر سقز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۴
سرعت رشد در جهان مدرن امروز در کنار تغییر الگوی ساختار مراکز شهری؛ باعث بروز نابسامانی هایی در سازمان ادراکی و فضایی شهرها به خصوص در هسته تاریخی آن ها شده است. در این راستا خلق فرصت های قدم زدن آن هم با ایجاد مسیرهای پیاده، رویکرد تازه ای است که شهرها در مواجهه با این تغییرات در پیش گرفته اند. بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز نیز در طول سالیان طولانی دستخوش تغییراتی گردیده و میزان جذابیت های خود را به حد مطلوب نرسانیده و به مجموعه ای از فضاهای با جذب جمعیت پایین بدل گشته است. در چنین شرایطی پاسخ به شکاف میان وضع موجود و آنچه مطلوب می نماید ما را به تقویت این بافت از طریق ایجاد محورهای پیاده جهت ارتقای گردشگری شهری رهنمون می سازد. در این پژوهش، سعی بر آن است که در محدوده مرکزی و تاریخی شهر سقز، قابلیت ایجاد شبکه پیاده بر مبنای ارتقای گردشگری شهری موردسنجش قرارگرفته و با پیاده مدار سازی محور منتخب جهت بازگرداندن ارتباطات فضایی، حیات اجتماعی و انسانی تر نمودن فضاها تلاش گردد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و مبتنی بر روش های کمی است. جهت انتخاب محورهای دارای پتانسیل با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)، میزان مداخله پذیری بافت مرکزی سقز جهت پیشنهاد زمینه های لازم پیاده راه موردسنجش قرارگرفته و پهنه های ناکارآمد مداخله پذیر تعیین گردید. درنهایت با استفاده از کمی سازی سنجش و استفاده از مدل ماتریس ارزیابی کمی گزینه ها (QAM)، اولویت بندی محورهای دارای پتانسیل انجام شد. درنتیجه محور امام پس از انجام محاسبات کمی و تحلیل های کیفی بالاترین امتیاز (842/2) را جهت ایجاد پیاده راه در هسته مرکزی شهر سقز کسب کرد و با وضعیت نسبتاً مطلوب می تواند در آینده موردتوجه مدیریت شهری قرار داشته باشد. محورهای جمهوری (776/2)، ساحلی (678/2)، بهشتی (591/2) و ولی خان (046/2) در رده های بعدی قرار گرفتند.
۲۲.

مولفه های موثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای مطالعه موردی: محله سرشور مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت کودکان برنامه ریزی مشارکتی طرح توسعه محله ای محله سرشور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۳۵
امروزه موضوع مشارکت و کاربرد آن در شهرسازی، مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته و از ویژگی های توسعه یافتگی یک کشور محسوب می شود؛ همچنین نقش بسزایی در موفقیت طرح های توسعه محله ای دارد. در بسیاری از موارد نقش کودکان به عنوان یک سوم جمعیت شهروندی جهان مورد توجه قرار نمی گیرد. بنابراین، لزوم توجه به مشارکت کودکان در طرح های توسعه محله ای ضروری است. بی شک مشارکت کودکان ابتدا نیازمند درک کاملی از مفاهیم مربوط به کودک، مزایا و چالش های مشارکت با کودکان و در نهایت پاسخ به این سئوال است که«مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند تهیه و اجرای طرح های توسعه محله ای چه چیز است؟». به منظور پاسخ به این سئوال به عنوان نمونه مطالعه، در محله سرشور مشهد که به دلیل قرارگیری در بافت مرکزی و قدیمی مشهد و روند رو به افزایش ترک ساکنان محله، مشارکت در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، سعی شده با استفاده از روش های مشارکتی برای کودکان7-14سال(مقطع ابتدایی) مانند نقاشی، پرسشنامه، انشا و کارگاه های آموزشی، به شناختی از وضع موجود محله با تأکید بر کودکان دست یافت. در نهایت، بعد از بررسی مبانی نظری، با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظر کارشناسی، پیش نیازهای مشارکت کودکان به تفکیک مرحله تهیه و اجرای طرح توسعه محله تعیین شد. براساس نتایج حاصل از این ارزیابی مشخص شد که چهار مؤلفه بسترسازی، فرهنگ سازی، نهادسازی و دوام مشارکت در ارتقای مشارکت کودکان مؤثر هستند؛ که در محله سرشور، شاخص آگاه سازی در رابطه با مؤلفه بسترسازی، بیشترین تأثیر را بر فرایند تهیه طرح و دو شاخص حمایت نهادها( مؤلفه نهادسازی) و کنترل و دوام مشارکت بیشترین تأثیر را بر فرایند اجرای طرح دارند. یافته های حاصل از این تحقیق نه تنها به برنامه ریزان و طراحان برای درک بهتر چگونگی مشارکت کودکان در برنامه ریزی و طراحی محیط و توسعه بهتر جوامع دموکراتیک و دوستدار کودک کمک خواهد کرد بلکه بستری مناسب برای استفاده از مؤلفه های مؤثر بر مشارکت کودکان در فرایند طرح های توسعه محله ای را فراهم می سازد.
۲۳.

کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی ساکنان مشارکت اجتماعی رفتار مشارکتی توافق نامه اجتماعی و محلی تئوری زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
۲۴.

پیوند مردم نگاری و نظریه مبنایی؛ روشی برای پژوهش در مطالعات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه مبنایی مردم نگاری مردم نگاری نظریه مبنایی مطالعات شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
در چند دهه ی اخیر استفاده از روش های ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشته ها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشته ای تأثیر بسیاری از این روش ها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روش ها در این رشته، مردم نگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعف هایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهده ی آنها ندارد، حال آن که مردم نگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمان بَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحث های مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجه ی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردم نگاری نظریه مبنایی نامیده می شود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردم نگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافه ای در مرکز شهر تهران)  به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجه ی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخش های مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازه ی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامع تر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
۲۵.

چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب: به سوی تدوین ابزاری پایه به منظور هدایت و ارزیابی سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
توسعه شهری با ایجاد مداخلات رو به افزایش در سیمای طبیعی زمین، چرخه هیدرولوژیکی آب را به شدت تغییر می دهد. مفهوم شهرسازی حساس به آب که از ادغام دو زمینه «مدیریت یکپارچه آب های شهری» و «طراحی شهری و برنامه ریزی شهری» پدید آمده است، به عنوان راه حلی برای مواجهه با چالش های آبی نواحی شهری ظهور پیدا کرده است. تحقق پذیری رویکرد شهرسازی حساس به آب پیچیدگی های بسیار دارد. تجربه نشان داده است، وجود یک چارچوب مفهومی پشتیبان برای ظرفیت سازی و تحقق پذیری شهرسازی حساس به آب حیاتی است. اهداف مقاله حاضر، ارائه تعریف عملیاتی شهرسازی حساس به آب و تدوین چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب در راستای تدوین ابزاری برای هدایت و ارزیابی سیاست گذاری ها است. بدین منظور با روش اسنادی در گردآوری داده، به مرور سیستماتیک بیش از 170 مأخذ بازبینی شده در رابطه با شهرسازی حساس به آب و رویکردهای مشابه آن در کشورهای جهان پرداخته شده و با بررسی داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی، ابعاد و مولفه های چارچوب مفهومی شهرسازی حساس به آب استخراج شده اند. این چارچوب از دو بعد محتوایی و رویه ای و شش مولفه هیدرولوژیک، عملکردی، زیبایی شناختی، اکولوژیک، اجتماعی و مدیریتی-اجرایی تشکیل شده است و اصول زیربنایی برای سیاست گذاری را در اختیار برنامه ریزان و طراحان قرار می دهد.
۲۶.

بررسی تطبیقی کیفیت محیط در محله های شهری، با رویکرد توسعه پایدار؛ موردپژوهی: محله های خیابان و ایلگلی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط شهری کیفیت محیط محله توسعه پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۹۱
هدف کلی از پژوهش حاضر، تببین کیفیت محیط شهری پایدار و بررسی تفاوت آن در محله های ارگانیک و برنامه ریزی شده و با مطالعه موردی در محله های خیابان تبریز به عنوان محله ارگانیک و محله ایلگلی (کوی پرواز) با بافت برنامه ریزی شده است. مبانی نظری تحقیق و عوامل و مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط، برگرفته از آرای اندیشمندانی چون لینچ، اپل یارد، نسر و دیگران درباره مقوله کیفیت محیط شهری و عناصر سازنده آن است؛ و مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب پنج مؤلفه اصلی کالبدی فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و حکمروایی مدیریتی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد از بالا به پایین ایجاد گردیده است. روش تحقیق، تحلیلی تطبیقی است و به منظور ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از روش AHP بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. ارزیابی ها و نتایج تحلیل نشان از آن دارند که محله ایلگلی (کوی پرواز) تبریز با کسب امتیاز 656/0 دارای کیفیت مطلوب تری از محله خیابان با 344/0 امتیاز بوده است. کیفیت مؤلفه های کالبدی فضایی و زیست محیطی با تفاوت آشکار در محله ایلگلی برتری ویژه ای دارد. مؤلفه های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی نیز با تفاوت های نسبی در محله خیابان بیشترین امتیازها را به خود اختصاص داده است. دیگر اینکه امتیازهای حاصل از عوامل حکمروایی مدیریتی، چنین نیست که تفاوت محسوسی را در کیفیت این مؤلفه در محله ها آشکار سازد.    
۲۷.

مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافتهای خودرو و برنامه ریزی شده اسلامشهر (مورد پژوهی قائمیه و واوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی رضایتمندی پایداری اجتماع محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
مفهوم کیفیت زندگی با هدف ارتقاء زندگی ساکنان رویکردی است که طی سالهای اخیر در طرحهای شهری مورد توجه قرار گرفته است. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت زندگی شهری و بررسی آن در سکونتگاه هایی با بافت خودرو و برنامهریزیشده با مورد مطالعاتی قائمیه بهعنوان محله خودرو در اسلامشهر و واوان بهعنوان محله برنامهریزیشده در جوار آن بوده است. «کیفیت زندگی» مفهومی پیچیده و متأثر از عوامل گوناگون از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و فضایی است و دو بعد عینی و ذهنی دارد. پایداری و بهزیستی از مؤلفه های مهم کیفیت زندگی هستند. مدل تحقیق بعد از طی چهار گام و با تأکید بر بومیکردن شاخصها از یازده مؤلفه اصلی مسکن، محله، آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت، امنیت، فرصتها و تهدیدهای اقتصادی، بهداشت محیط زیست، روابط همسایگی، حس تعلق و مدیریت و حکمروایی شهری تشکیل شده است. مدل مفهومی تحقیق به کمک شیوه تحلیل عاملی رواییسنجی شد. این تحلیل نشان داد که شاخصهای مورد نظر 78% پراش جامعه آماری را بیان میکنند که این رقم مبیّن روایی مدل تحقیق است. در این پژوهش بعد ذهنی کیفیت زندگی با بررسی میزان رضایتمندی ساکنان دو محله از شاخصهای کیفیت زندگی با کمک طیف پنج گزینهای لیکرت مورد پژوهش قرار گرفت. جهت انجام این امر در هر محله 175 پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی ساده تکمیل شد. برخی شاخصهای عینی نیز با روش مشاهده کارشناسی و مطالعات کتابخانهای سنجیده شد و در نهایت بهمنظور تحلیل همزمان شاخصهای عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از روش تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) استفاده شد. در نتیجه بررسی درستی فرضیه تحقیق که کیفیت زندگی مطلوبتری را برای بافت برنامهریزیشده در نظر گرفته بود، تأیید و مشخص شد که واوان با 5118/1 امتیاز نسبت به قائمیه با 8014/0امتیاز،کیفیت زندگی مطلوبتری دارد. این برتری در زمینه هایی چون آمد و شد، امکانات و تسهیلات، تفریح و فراغت نمود بیشتری داشته است در حالی که در ارتباط با حس تعلق، روابط همسایگی و امنیت، وضعیت بافت خودرو (قائمیه) مطلوبتر ارزیابی شده است.
۲۸.

مدل تحلیلی تراکم ساختمانی پایدار؛ موردپژوهی: منطقه یک شهر ارومیه (محدوده خیابان دانشکده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم ساختمانی تراکم پایدار مدل تحلیلی تحلیل عاملی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۱
امروزه دستیابی به توسعه پایدار و تراکم ساختمانی مناسب و پایدار در سطح شهرها به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری عقلایی از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله تراکم در شهرها را دو چندان می نماید. زیرا تعیین تراکم جمعیتی و ساختمانی از مهمترین ابزارهای شهرسازی در راستای تعادل بخشی و ایجاد نظم در سیستم های پیچیده شهری است. شناسایی مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر تراکم ساختمانی از ابعاد مختلف و کندوکاو در ارتباط متقابل این مؤلفه ها با معیارهای توسعه پایدار شهری به منظور تدوین مدل تحلیلی تراکم ساختمانی پایدار و آزمون آن در محدوده مورد مطالعه از اهداف اصلی تحقیق حاضر بوده است. روش تحقیق در این مطالعه تحلیلی- ارزیابی بوده و جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک های سوات و تحلیل عاملی استفاده شده است. ارزیابی ها و نتایج تحلیل حاکی از آن است که با توجه به متوسط کل تراکم ساختمانی پایدار پیش بینی شده، قابلیت افزایش تراکم ساختمانی در محدوده وجود دارد، ولی نکته مهم و قابل توجه توزیع مناسب تراکم ساختمانی در سطح محدوده با در نظر گرفتن مشخصات بخش های مختلف منطقه است. همچنین نتایج تحلیل ها از همبستگی و تأثیرپذیری بالای تراکم ساختمانی پایدار با مؤلفه های اقتصادی و کالبدی حکایت می کنند.    
۲۹.

تدوین الگوی محله محوری در مدیریت شهری، با توجه به ویژگی های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت شهری محله محوری دیدگاه مشارکتی سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
لزوم رویارویی با چالش های جدید شهرنشینی، موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه های مدیریت شهری شده است. در این زمینه می توان رویکردی فراگیر را شناسایی کرد که با تأکید بیش از پیش بر سطوح پایین و ابعاد ملموس زندگی شهری، به دنبال روش هایی است که اداره فرایند توسعه را به محله ها واگذار کند. با مطالعه مبانی نظری این رویکرد، به نظر می رسد که مفهوم اجتماع محلی و دیدگاه های مشارکتی، دارایی مبنا و سرمایه اجتماعی در تبیین و تحقق آن نقش اساسی دارند. بررسی یافته ها در دو محله منتخب از شهر مشهد گویای اهمیت دو عامل عمده اجتماع محلی و مدیریت شهری در تحقق رویکرد محله محور است که در این میان مدیریت شهری به عنوان آغازگر فرایند، نقش اصلی را دارد. بر این اساس، تقویت سامانه ارتباطی و اطلاع رسانی، آموزشی شیوه های مشارکت و برگزاری گردهمایی های محله ای به وسیله مدیریت شهری و همچنین ایجاد شورا و نهاد مدیریت شهری در مقیاس محله و حرکت به سوی برنامه ریزی محله ای را می توان مهم ترین گام ها برای تحقق محله محوری در مشهد دانست. گرچه مطالعه امکان سنجی نشان از تحقق پذیری دشوار این رویکرد در مشهد دارد، اما از آنجا که بسیاری از معیارهای تعیین کننده آن در حوزه تصمیم ها و اقدامات مدیریت شهری قرار می گیرند، می توان انتظار داشت که با درک عمیق مدیریت شهری از محله محوری و عزم اراده جدی برای دستیابی به آن، زمینه تحقق این رویکرد فراهم شود.
۳۰.

واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دگرفضا مردم نگاری نظریه مبنایی زمینه فرهنگی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
۳۱.

تبیین جامع مفهوم سرمایه فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجاورت انباشت فضایی ذخایر سرمایه جریانهای سرمایه سرمایه فضایی محدود کننده و متصل کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۵۲
سرمایه فضایی مفهومی نسبتاً نوین در ادبیات مطالعات شهری و فضایی تلقی می شود که افکار پژوهشگران جامعه شناسی، شهرسازی، و جغرافیا درباره سرمایه و فضای شهری را به یکدیگر پیوند زده، و گرچه حدود دو دهه از شکل گیری این دانش واژه می گذرد، همچنان گسیختگی و ابهام زیادی در دامنه های مفهوم سرمایه فضایی وجود دارد. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم سرمایه فضایی، از روش اسنادی برای گردآوری داده ها استفاده کرده است و با روش بازبینی سیستماتیک منابع، به تبارشناسی مفهوم سرمایه فضایی و تحلیل انتقادی آرای نظریه پردازان مهم تاثیرگذار بر شکل گیری این مفهوم پرداخته است. این مقاله برای پاسخ به سوال از چیستی این مفهوم و شاخصهای آن، به بازبینی دقیق تمامی منابع معتبر و به روز در حوزه سرمایه فضایی و تعاریف، شاخصها و معیارهای هر یک پرداخته است. با تحلیل این یافته ها، نقاط اشتراک و تفاوتهای تعاریف موجود شناسایی شده اند و چارچوب مفهومی سرمایه فضایی جهت شفاف سازی ارتباطات درونی این مفهوم ارائه شده است. مهمترین دستاورد پژوهش، ارائه چاچوب مفهومی و تعریفی جامع از سرمایه فضایی است که در آن ذخایر و جریانها، دو جنبه اصلی این مفهوم بوده و تبیین دو نوع سرمایه فضایی متصل کننده و محدود کننده، بسته به میزان شمول آن در رابطه با کنشگران صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که در تبیین این دانش واژه، کلیدی ترین مفاهیم، مجاورت و فاصله بوده اند و گرهی بودن، دسترسی پذیری، تحرک پذیری، ارتباط پذیری و مهارت های فضایی کنشگران، عوامل موثر بر کاهش فاصله و افزایش مجاورت فضایی می باشند. این یافته ها، زمینه های شناخت فرآیندهای ایجاد، حفظ و ارتقا، یا تخریب سرمایه فضایی در نواحی شهری، و رابطه آن با تبادلات سایر انواع سرمایه را که موجب کارآمدی بیشتر عمل برنامه ریزی، طراحی، و مدیریت شهری می گردد فراهم میکنند.
۳۲.

ارزیابی اثرات متقابل ارزش های میراث محیطی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان و کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث فرهنگی و محیط طبیعی کیفیت زندگی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان تحلیل عاملی تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۹
موضوع میراث فرهنگی-محیط طبیعی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری و ارتقا کیفیت زندگی شهری نیز یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری است. همچنین، منابع متعدّدی درباره کیفیت زندگی در اسناد میراث فرهنگی در قالب گزارش های علمی و عملیاتی وجود دارد؛ ولی هنوز ارتباط بین کیفیت زندگی و محیط های میراثی به صراحت بیان نشده است. یکی از این میراث محیطی-طبیعی (فرهنگی) رودخانه های شهری است که محل پیوند مردم، شهر و طبیعت است؛ اما در بیشتر پژوهش ها به این میراث توجهی نشده است. با نادیده گرفتن ارزش های میراثی رودخانه زاینده رود (Zayandehrud River) در شهر اصفهان ضمن محروم کردن شهروندان از قابلیت های بالقوه و بالفعل، باعث ایجاد مخاطره های طبیعی و انسانی (خشکسالی) شده است؛ این درحالی است که ارزش های رودخانه با برنامه ریزی شهری به مناطق پیرامونش کمک می کند تا شهروندان در راستای ارتقا کیفیت زندگی همراه با کاهش خطر های بالقوه، نهایت استفاده را از رودخانه کنند. هدف از پژوهش حاضر توصیف ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود شهر اصفهان، توصیف مؤلفه های کیفیت زندگی ساکنان پیرامون آن و تأکید بر اهمیت و میزان ارتباط ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان (به عنوان ذی نفعان کلیدی) (Key stakeholders) پیرامون آن است. پژوهش حاضر کاربردی و برپایه شیوه کمّی و کیفی است. داده ها براساس مطالعات اسنادی، میدانی و پیمایش گردآوری و از ابزارهای مشاهده و پرسشنامه ساختاریافته نیز استفاده شده است. در تحلیل داده ها در کنار تحلیل های کمّی چون آزمون فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی از تحلیل متون بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که ارزش های میراث محیط طبیعی رودخانه زاینده رود بر ابعاد کیفیت زندگی ساکنان پیرامونش تأثیر بسزایی دارد که ارزش های میراثی آن شامل سه دسته «محیطی، ادراکی، احساسی»، «تاریخی، فرهنگی، اجتماعی» و «کاربردی (کاربستی)» و کیفیت زندگی ساکنان آن نیز شامل شش بُعد سیاسی و مدیریتی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی است که هر یک شامل چند مؤلفه و نشانگر است.
۳۳.

بررسی وجوه پدیدارشناختیِ زندگی در خانه های ایرانی با بهره گیری از روش نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه ایرانی سکونت پدیدارشناسی زندگی نحو فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۹
تصور بشر به منزله فاعل شناسا (سوژه) و جهان به منزله موضوع شناسایی (ابُژه)، قراردادن اُبژه در مقابل سوژه و خرد در مقابل اُسطوره، تحقیر گذشته، تنزل یافتن ارزش ها، استانداردگرایی، ساده گرایی، اصالت دادن به خرد، عملکردگرایی افراطی و سرعت چونان کلیدواژه های شهر ماشینی، تبلور رویکردهای راسیونالیسم و پوزیتیویسم در اصول معماری و شهرسازی مدرن است که پیامد آن فضاهای تهی و خالی از روح است. این امر، به ویژه در کشورهایی که خاستگاه مدرنیته نبوده اند و از تاریخ و سنتی دیرینه برخوردارند، مانند ایران، در عین ایجاد تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم، موجب تعارضات گسترده با سنت نیز شده است، تحولات و تعارض هایی که در همه سطوح و وجوه زندگی چنین جوامعی به ویژه در امری عینی، مانند «خانه» به وضوح آشکار است. در پی آن پدیدارشناسی «خانه» در بسیاری از مطالعات به درک کیفیت خانه و مفاهیم آن می پردازد و بر ساحت هستی بخش زندگی در خانه تأکید دارد. این پژوهش بر آن است تا مولفه های متناسب با پدیدارشناسی زندگی در خانه های ایرانی را اخذ کند. این پژوهش در سامانه تحقیق پدیدارشناختی با رویکردی تأویلی/تفسیری جای دارد. توصیف و تحلیل داده ها در حوزه راهبرد استدلال منطقی با روش کمی و کیفی و تکیه بر نحو فضا (دستور زبان) انجام شده است. انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و از خانه های تاریخی و معاصر شهر همدان گزینش شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه ساختار و ساحت مناسبی برای تبلور وجوه پدیدارشناختی زندگی که شامل مؤلفه هایی همچون خلوت، نمادی از خود و جهان، مرکز، عرصه درون - برون، امنیت و آرامش، عشق و احساسات، تقدس و جاودانگی، مأنوس بودن و هویت فراهم می کند که علاوه بر نیازهای فیزیکی و مادی ساکنین، نیازهای معنوی و روحانی آنان را نیز برآورده می کند.
۳۴.

بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (موردپژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنوع عملکردی رضایتمندی سکونتی کیفیت زندگی نارمک تهرانپارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۵
چندی است که تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آن ها، بستری برای رواج تنوع در سطح شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. این در حالی است که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی؛ دارای این تنوع بوده و متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. این پژوهش با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(عمدتاً تک عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. از این رو، در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر رویکرد کمی) در تحلیل داده ها و از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایشی و اسنادی بوده و حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی می بایست، عملکرد کار در تهرانپارس را در بالاترین اولویت قرار داد. آشکار است که در راستای ارتقای رضایتمندی سکونتی مردم از طریق تغییر مفهوم خانه به مسکن؛ می بایست بستر مرتفع شدن سایر نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان، از طریق ایجاد تنوعی از عملکردها فراهم شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان