محمدعلی سمواتی شریف

محمدعلی سمواتی شریف

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

اثر تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی در موش های نر آلزایمری .(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش های آلزایمری تمرین مقاومتی زالزالک شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
سابقه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری زوال عصبی است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو در سرم موش های نر آلزایمری انجام گرفت. روش کار: در این پژوهش30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به شکل تصادفی در پنج گروه شش تایی؛ کنترل سالم، کنترل آلزایمری، آلزایمری نحت تمرین مقاومتی، آلزایمری تحت تمرین مقاومتی با مصرف زالزالک و آلزایمری به همراه مصرف زالزالک تقسیم شدند. تمرینات به مدت 12 هفته و 5 روز در هفته بصورت بالا رفتن از نردبانی به طول یک متر، همراه با وزنه های متصل به دم موش ها بود. وزنه متصل به دم هر حیوان در هفته اول 50 تا60 درصد و در هفته های پایانی به 140تا150درصد وزن موش ها رسید. گروه دریافت مکمل، مخلوط پودر زالزالک را با غذای استاندارد موش ها به نسبت 25/6 درصد پودر زالزالک دریافت می کردند. 24 ساعت بعد از آخرین مداخله تمرین و مکمل، موش ها بی هوش شدند و سطوح سرمی SOD، GPX، TAC و MAD به روش الایزر تعیین شد. نتایج: نتایج نشان داد، تمرین مقاومتی به ویژه در زمان مصرف زالزالک، منجر به افزایش معنا دار (P = 0.002) سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز در مقایسه با گروه های دیگر شد. اما تغییر معنا داری در سطح سرمی آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، ظرفیت.آنتی اکسیدانی تام و پراکسیداسیون لیپیدی در گروه های تجربی و کنترل دیده نشد. نتیجه گیری: امکان دارد تمرین قدرتی و مکمل دهی با زالزالک در درمان جانبی در بیماران آلزایمری، به ویژه در مراحل اولیه موثر باشد.
۲.

هنجاریابی آزمون آمادگی جسمانی استاندارد کانادایی (CSTF) در دانش آموزان با کم توان ذهنی مقاطع متوسطه اول و متوسطه دوم استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون کانادایی نورم سنجی کم توان ذهنی آمادگی بدنی قدرت استقامت انعطاف پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۴۷۰
هدف این پژوهش، نورم سنجی آمادگی جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی توسط آزمون آمادگی جسمانی استاندارد کانادایی ( CSTF ) بود؛ براین اساس، 314 دانش آموز (115 دختر و 199 پسر) کم توان ذهنی آموزش پذیر (دامنه بهره هوشی: 70-50، سن: 55/2 ± 53/18 سال)، ازطریق مدارس استثنایی استان همدان انتخاب شدند. نخست، قد، وزن، و نمایه توده بدنی دانش آموزان سنجیده شدند. سپس، آزمون های میدانی انعطاف پذیری، استقامت و قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه ( VO2max )، توسط مجموعه آزمون CSTF برآورد شدند. آمار توصیفی، آزمون آنوای یک سویه و صدک های 20، 40، 60 و 80، برای آنالیز داده ها و تدوین هنجارهای آن استفاده شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دختران و پسران در هریک از متغیرهای استقامت عضلانی، قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه وجود داشت ( 0.05 > P )؛ اما انعطاف پذیری تفاوت معنا داری را نشان نداد ( 0.05 P > ). میانگین و انحراف استاندارد آزمون انعطاف پذیری 89/9 ± 85/19 (سانتی متر)، شنای سوئدی 48/8 ± 89/11 (عدد)، درازونشست 54/9 ± 26/19 (عدد در دقیقه)، قدرت پنجه 64/5 ± 74/14 (کیلوگرم) و ظرفیت هوازی 97/5 ± 51/60 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بود. داده های پژوهش حاضر می توانند برای نمره دهی و درجه بندی دانش آموزان دختر و پسر کم توان ذهنی استان همدان به کار روند.
۳.

تأثیر 10 هفته شنای وامانده ساز بر بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده میوسیت2c در بطن چپ موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنای وامانده ساز عامل افزایش دهنده مایوسیت2 نوعc هیستون داستیلاز4

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۲۶
تغییرات اپی ژنتیک و تجدید ساختار قلب از مهم ترین سازگاری های تمرینات استقامتی است. هدف مطالعه بررسی میزان بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده مایوسیت2c بطن چپ موش های نر صحرایی در تعامل با شنای وامانده ساز است. بدین منظور 12 سر موش نر نژاد صحرایی با میانگین سنی 1±7 هفته و وزن 25±275 گرم به صورت تصادفی به دو گروه شش تایی کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از اجرای شنای وامانده ساز به مدت سه ساعت در هر جلسه و پنج روز در هفته به مدت ده هفته، بافت بطن چپ قلب آنها جدا شده، سپس بیان ژن به روش Real Time-PCR بررسی شد. داده ها توسط آزمون تی مستقل تحلیل و سطح معنا داری 05/0 P≤ انتخاب شد. نتایج نشان داد که پس از 10 هفته تمرین شنای وامانده ساز در مقایسه با گروه کنترل، میزان ژن هیستون داستیلاز4 افزایش (02/0P=)، اما میزان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c کاهش معنا داری (001/0P=) یافت. بنابراین، اجرای 10 هفته شنای شدید وامانده ساز از طریق افزایش فعالیت فاکتورهای رونویسی متصل به هیستون داستیلاز4، به افزایش میزان بیان این ژن منجر شد، و در پی آن بیان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c را کاهش داد.
۴.

اثر تمرین مقاومتی به روش جداسازی گروه های عضلانی (اسپلیت) بر سطوح هورمونی و ساختار عضلانی، در ورزشکاران جوان پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت عضلانی توده عضلانی تستوسترون کورتیزول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۸۱۸ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید (به روش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورش اندام با شاخص توده بدن 25/2±80/23 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 55/2±65/24 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی به روش اسپلیت (10 نفر) و کنترل به روش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای شش نوبت در هفته به روش اسپلیت (جداسازی گروه های عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل به روش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سه سر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازه گیری شد. نمونه گیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرین ها در محیط آزمایشگاه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که تمرین به روش اسپلیت نسبت به روش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (01/0P=)، توده عضلانی (001/0P=) و نسبت T/C (02/0P=) می شود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی (55/0=r،001/0P=) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنی دار مشاهده شد (03/0=p، 74/0=r). نتایج نشان می دهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن می شود، که افزایش قدرت بیشینه را در پی دارد.
۵.

اثر دو روش تمرینی بر برخی نشانگرهای سیستم ایمنی در ورزشکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه و هدف: هدف تمرینات ورزشی ایجاد سازگاری هایی در سطوح سلولی و بهبود عملکرد ورزشی است. اگر چه افزایش شدت تمرینات فراتر از میزان توانایی های فیزیولوژیکی ورزشکاران باشد، منجر به ایجاد سندرم بیش تمرینی می گردد. به همین منظور، مطالعه حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرینی بر روی برخی از نشانگرهای سیستم ایمنی ورزشکاران نوجوان را بررسی می کند. روش تحقیق: این پژوهش، روی 45 نفر از ورزشکاران نوجوان که به صورت تصادفی در سه گروه قدرتی، سرعتی و کنترل تقسیم شده بودند، انجام گرفت. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه، تحت یکی از تمرینات قدرتی و سرعتی قرار گرفتند. متغیر های پژوهش (کورتیزول، تستوسترون و شمارش گلبول های سفید)، در ابتدا و 48 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرینی، اندازه گیری شد. برای بررسی تفاوت های درون گروهی داده ها، از آزمون تی همبسته و برای تفاوت های بین گروهی از آنالیز واریانس یک سویه با سطح معنی داری (0/05>p)، استفاده شد. یافته ها: نتایج درون گروهی نشان داد، تمرین قدرتی (0/02=p) و سرعتی (0/04=p)، باعث کاهش معنی دار  غلظت کورتیزول شد. اما افزایش غلظت تستوسترون تنها در گروه قدرتی معنی دار (0/05=p) بود. در بررسی واریانس گروه های تمرینی و کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتایج درون گروهی نسبت تستوسترون به کورتیزول در هر سه گروه، افزایش (0/05>p) داشت. اما نتایج بین گروهی تفاوت معناداری را در این نسبت در بین سه گروه، نشان نداد. تمرینات قدرتی و سرعتی، به طور معنی داری باعث افزایش لنفوسیت ها (001/0p=)، افزایش مونوسیت ها در گروه سرعتی (0/001=p)، و افزایش ایزوفیل ها در گروه قدرتی (0/05=p) شد. همچنین کاهش نوتروفیل ها در دو گروه قدرتی (0/03=p) و سرعتی (0/01=p) مشاهده شد. در بررسی واریانس گروه های تمرینی و کنترل نیز تفاوت معنی دار در نوتروفیل ها و لنفوسیت ها مشاهده شد (0/05=p) . نتیجه گیری: تغییرات مشاهده شده در نشانگرهای سیستم ایمنی، نشان دهنده آن است که استفاده از هر دو نوع برنامه های تمرینی، می تواند در بهبود سازگاری های آنابولیکی و سیستم ایمنی سودمند باشد.
۶.

اعتبارسنجی معادلات آلومتریکVO2peakدختران 17-12ساله شهر همدان با مداخله آنتروپومتری و بلوغ بیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بالیدگی ترکیب بدن حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2peak) معادلات آلومتری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۶۳
هدف: بررسی اثر سطح بالیدگی و ترکیب بدنی بر روایی معادلات آلومتری برآورد VO2peakدختران چاق و غیرچاق. روش شناسی: 80 دختر 17-12 ساله به روش تصادفی از مدارس شهر همدان انتخاب شدند و در دو گروه اضافه وزن-چاق (BMI>85%) و نرمال (BMI<85%) قرار گرفتند. سن بیولوژیک به روش سن دندانی مشخص شد. سنجش VO2peakبا آزمون کیورتون و معادلات آلومتری میلانو و بیونن صورت گرفت. برای تعیین روایی از همبستگی پیرسون و روش آماری بلاند – آلتمن استفاده شد. یافته ها: VO2peak میان سه روش منتخب تفاوت معنا داری داشت (P<0.01). با مداخله متغیر بلوغ، تفاوت میانگین VO2peak معنادار به دست نیامد (P>0.05). روایی ظرفیت عملی دختران نوجوان چاق با بلوغ طبیعی شایان توجه بود (92/0=r ،01/0P<). با توجه به اندازه SE، معادله آلومتری میلانو صحت بیشتری در پیشگویی VO2peakدختران نوجوان چاق با بلوغ طبیعی و غیرچاق نشان داد. روش بلاند- آلتمن نیز توافق بالایی میان VO2peakتست کیورتون و معادله آلومتریک با ضریب 59/0 نشان داد. روایی ظرفیت عملی آزمودنی های چاق با بلوغ غیرطبیعی معنادار (82/0= r،01/0 P<) و در افراد غیرچاق با بلوغ غیرطبیعی معادل 94/0= r،01/0 P< و با بلوغ طبیعی برابر80/0= r،01/0 P< به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر می رسد مدل های پیشگوی منتخب آلومتریک VO2peakبا نقش مداخله گرهای مؤثر بلوغ و ترکیب بدن، قابلیت استفاده برای سنجش سطح آمادگی قلبی – تنفسی دختران نوجوان را دارند.
۷.

مقایسه اثر دو روش تمرین مقاومتی بر ضخامت عضله سه سر بازو و ارتباط آن با قدرت حداکثر در ورزشکاران مبتدی پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت حداکثر پرورش اندام اولتراسند ضخامت عضلانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۰۷۱ تعداد دانلود : ۷۷۹
هدف این پژوهش، مقایسه اثر دو روش تمرین مقاومتی بر ضخامت عضله سه سر بازو و ارتباط آن با قدرت حداکثر است. به این منظور 30 ورزشکار مبتدی پرورش اندام در این پژوهش شرکت داشتند. آزمودنی ها به صورت متجانس به سه گروه 10 نفری (تجربیI تمرینات هرمی، تجربیII هرمی مسطح و گروه کنترل) تقسیم شدند. دو گروه تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته شش جلسه (روش اسپلیت) در پروتکل های تمرین قدرتی شرکت کردند. گروه کنترل به روش سنتی به تمرینات خود ادامه دادند. قدرت عضلانی و ضخامت عضله سه سر بازو هر سه گروه قبل و پس از دوره تمرینی اندازه گیری شد. داده ها توسط آزمون تی همبسته، برای تعیین اختلافات بین گروهی و تحلیل واریانس یکسویه (ANOVA) با سطح معناداری 05/0P≤، و برای تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. مشاهدات نشان داد، قطر قدامی- خلفی (AP)[1] عضله سه سر بازویی در گروه، تجربیI و تجربیII به ترتیب 01/0 P< و 05/0 P< نسبت به گروه کنترل، افزایش یافت. همچنین، قدرت عضله بازو در حرکت اکستنشن در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل به ترتیب 00/0 P< و 01/0 P<، افزایش یافت. اما، اختلاف معنا داری بین دو گروه تجربی I وII در قدرت و اندازه عضله سه سر بازویی دیده نشد.
۸.

تاثیر پنج هفته تمرین مقاومتی بر برخی عوامل رشد عروقی مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی هورمون رشد رگ زایی فاکتور اندوتلیال رشد عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۸۱۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، فاکتور رشد فیبروبلاست پایه (bFGF) و سطوح پلاسمایی هورمون رشد (GH) و کورتیزول در مردان سالم غیر فعال می باشد. بدین منظور، از میان دانشجویان دانشگاه تهران، 20 دانشجوی غیرفعالبه صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی دایره ای(n=10) ( با میانگین سنی 24/1 سال، قد 7/172سانتی متر،وزن 20/67 کیلوگرم،شاخص توده بدنی 93/18 کیلوگرم بر مترمربع و درصد چربی 6/17)و کنترل (n=10)( با میانگین سنی 6/23سال، قد 3/173 سانتی متر، وزن 2/66 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 66/20 کیلوگرم بر مترمربع و درصد چربی 59/20) تقسیم شدند. پس از نمونه گیری اولیه (تعیین میزان پایه سرمی)، گروه تمرین مقاومتی دایره ای به مدت پنج هفته به فعالیت پرداختند. به منظور حذف پاسخ آخرین جلسه تمرینی، نمونه گیری خونی 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین به عمل آمد. کلیه تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معناداری P≤0.05 و با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس 18 انجام شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان می دهد که به دنبال تمرینات مقاومتی، مقادیر VEGF(P=0.033) و هورمون رشد (P=0.001) به نسبت گروه کنترل، افزایش معنا داری داشته است؛ در حالی که در کورتیزول (P=0.266) و bFGF (P=0.086) تغییر معناداری مشاهده نمی شود. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی حاکی از آن است که پس از پنج هفته تمرین مقاومتی، ضریب هم بستگی بالاییبین تغییرات هورمون رشد و VEGF در پس آزمون وجود دارد (r=0.74) که این ضریب هم بستگی معنا دار می باشد (P=0.014). به نظر می رسد پنج هفته تمرین مقاومتی با افزایش عامل رشد اندوتلیال عروقی و هورمون رشد بتواند افزایش رگ زایی را به دنبال داشته باشد.
۹.

تأثیر شش هفته تمرین بدمینتون بر میزان تغییرات استرس و سطح کورتیزول دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فشارهای روانی کورتیزول تمرین بدمینتون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۸۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
هدف این تحقیق تعیین تأثیرششهفته تمرین بدمینتون بر تغییرات استرس و سطوح کورتیزول در دانشجویان دختر غیرورزشکار بود. در این تحقیق فشار روانی ± 2/ برآورد شد. از بین آزمودنیها، 00 دانشجوی دختر با میانگین سن 68 (HAD scale) 120 دانشجوی دختر غیرورزشکار، ازطریق پرسشنامه فشار عصبی 16 ( را داشتند انتخاب شدند. جهت برآورد سطوح /46 ±4/ 65 کیلوگرم که بیشترین میزان اضطراب )نمره 42 ± 4/ 180 سانتیمتر و وزن 56 ± 6/ 22 ، قد 68 قرار گرفتند. گروه ) n= و تجربی ) 16 )n= 6 خون از آزمودنیها گرفته شد. سپس آزمودنیها به طور تصادفی در دو گروه کنترل ) 16 cc کورتیزول سرمی، مقدار تجربی برای مدت ششهفته تحت تمرین بدمینتون قرار گرفت. اما گروه کنترل هیچگونه فعالیتی انجام نمیدادند. پساز اتمام پروتکل تمرینی، مجدداً متغیرهای 0/ مورد نظر اندازهگیری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها در هر گروه از آزمون تی همبسته و برای مقایسه گروهها با هم از آزمون مستقل با سطح معنیدار ) 06 استفاده شد. ) p< در گروه تجربی کاهش یافت. )p = 0/006( ٪02/ و سطح کورتیزول سرمی به مقدار 04 )p =0/00( ٪26/ نتایج آماری نشان داد استرس به میزان 86 نتایج نشان داد انجام تمرین بدمینتون باعث کاهش استرس در دانشجویان دختر غیرورزشکار میشود
۱۰.

اثر ده هفته تمرین هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح اوره، کراتینین و اسید اوریک خون مردان مسن دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوره فعالیت استقامتی کراتینین دیابت نوع دو اسید اوریک فیلتراسیون گلومرولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۶۶ تعداد دانلود : ۴۸۶
هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتورهای بیوشیمیایی اوره، کراتینین و اسید اوریک در مردان مبتلا به دیابت نوع دو است. نمونه ها 23 بیمار دیابتی نوع دوم 60–40 ساله بودند که به دو گروه تجربی (13N=) و کنترل (10N=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت ده هفته برنامه هوازی (دو تا سه جلسه در هفته و هر جلسه 90-60 دقیقه، با شدت 85- 55 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند؛ و گروه کنترل به فعالیت های روزمره خود پرداختند. از آزمودنی ها در دو نوبت پیش و پس آزمون نمونه های خونی گرفته شد؛ متغیرها با استفاده از دستگاه های بیوشیمیایی اتوآنالایزر اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی همبسته استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان فیلتراسیون گلومرولی (028/0P=)، سطح اوره (013/0P=) و کراتینین (027/0P=) خون در گروه تجربی کاهش یافت. درحالی که میزان همین فاکتورها در گروه کنترل تغییر شایان توجهی نداشت. این پژوهش نشان داد ده هفته تمرین هوازی موجب بهبود سطح اوره و کراتینین خون شد، درحالی که تأثیر معنا داری بر مقدار اسید اوریک خون نداشت؛ به عبارت دیگر، این ورزش ها می تواند به بهبود عوارض کلیوی در این بیماران کمک کند.
۱۱.

تأثیر تمرینات توأم هوازی و مقاومتی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و شاخص های سرمی عملکرد کلیوی در مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوره تمرینات قدرتی تمرینات استقامتی کراتینین اسید اوریک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۹۳ تعداد دانلود : ۹۵۵
هدف از این پژوهش تأثیر تمرینات توأم مقاومتی و هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح خونی فاکتورهای بیوشیمیایی مرتبط با عملکرد کلیوی در بیماران دیابت نوع دو بود. تعداد 20 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (میانگین سن 73/52 سال، میانگین وزن 82 کیلوگرم، میانگین نمایه توده بدن 51/30 کیلوگرم بر مجذور متر، میانگین قند ناشتا 92/155 میلی گرم در دسی لیتر) به طور تصادفی در دو گروه تجربی (N=10) و گروه کنترل (N=10) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرینات هوازی و مقاومتی را سه بار در هفته و برای مدت 10 هفته انجام دادند و گروه کنترل فعالیت های معمول خودشان را انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری سطوح سرمی فاکتورهای اوره، کراتینین و اسید اوریک و میزان فیلتراسیون گلومرولی در ابتدا و پایان پروتکل تمرینی از آزمودنی ها گرفته شد. از آزمون های t وابسته و t مستقل برای ارزیابی تفاوت معناداری در قبل و بعد از دوره تمرینی بین گروه کنترل و گروه تجربی استفاده شد. سطح معناداری P≤0.05 در نظر گرفته شد. میزان فاکتورهای اوره و کراتینین و میزان فیلتراسیون گلومرولی در گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری پیدا کرده بود (0.05≥P) درحالی که در گروه کنترل تغییر معناداری نداشت. سطح فاکتور بیوشیمیایی اسید اوریک در هیچ کدام از گروه ها تغییر معناداری پیدا نکرد. نتایج این پژوهش ها نشان می دهد که تمرینات توأم هوازی و مقاومتی می تواند میزان فیلتراسیون کلیوی و سطوح سرمی اوره و کراتینین را در بیماران دیابتی نوع دو بهبود دهد.
۱۲.

اثر تعاملی تمرین مقاومتی و مکمل کراتین بر قدرت فلکشن عضله دوسر بازوی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل کراتین تمرینات مقاومتی با وزنه قدرت فلکشن دوسر بازو و دارونما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۳۸۹ تعداد دانلود : ۶۸۷
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر استفاده همزمان کراتین و تمرینات مقاومتی بر قدرت فلکشن عضله دوسر بازوی دانشجویان دختر تربیت بدنی در نیمسال آخر است. بدین منظور 30 دانشجو به طور تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه ده نفره ( تجربی 1 سن: 4/1 ±8/19سال، وزن: 4/4 ±9/53کیلوگرم، قد: 4/4±162 سانتی متر، تجربی 2 سن: 3/1 ±6/19سال ، وزن: 5/7 ±2/51کیلوگرم، قد: 2/5 ±8/162 سانتی متر و کنترل سن:0/1 ±8/19سال، وزن: 9/3 ±59کیلوگرم، قد: 9/4 ±162 سانتی متر) تقسیم شدند. از سه گروه پیش آزمون و بعد از شش هفته، پس آزمون در زمینه برآورد قدرت فلکشن عضله دوسر بازو با استفاده از دینامومتر به عمل آمد. گروه های تجربی 1 و 2 در برنامه تمرینی مقاومتی شش هفته ای مک کوئین شرکت کردند. در طول این مدت گروه تجربی 1 از مکمل کراتین و گروه تجربی 2 از دارونما استفاده کردند. گروه کنترل در هیچ مداخله تمرینی شرکت نکرده و از هیچ گونه مکمل و دارونمایی نیز استفاده نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده های درون گروهی از آزمون تی وابسته و بین گروه ها آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه (One Way Anova) و در محیط نرم افزار spss نسخه هجده استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، در گروه تجربی 1 پس از شش هفته استفاده همزمان مکمل کراتین و انجام تمرینات مقاومتی، قدرت فلکشن عضله دوسر بازو به صورت معناداری افزایش یافت (004/0= P). در گروه تجربی2 (دارونما) هیچ گونه اختلاف معناداری در میزان قدرت اندام مشاهده نشد) 242/0= .(P در گروه کنترل قدرت به صورت معناداری کاهش یافت (001/0P= ). بنابراین می توان نتیجه گرفت استفاده همزمان از تمرینات مقاومتی و مکمل کراتین به منظور افزایش قدرت، به ویژه برای اجرای بهتر رویدادهای ورزشی می تواند سودمند باشد.
۱۳.

مقایسه شدت استئوآرتریت زانو و پیامدهای آن در دوندگان استقامتی پیشکسوت و افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوندگان استقامتی استئوآرتریت زانو افراد غیرورزشکار درد زانو دوندگان پیشکسوت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی آسیب شناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۴۷۱ تعداد دانلود : ۸۵۶
هدف از این تحقیق، مقایسه شدت استئوآرتریت و درد زانو، دشواری های حرکتی و کیفیت زندگی مرتبط با استئوآرتریت زانو در دوندگان استقامتی پیشکسوت و افراد غیرورزشکار بود. در این تحقیق 26 آزمودنی مرد به صورت هدفمند انتخاب، و به دو گروه مساوی سیزده نفره تقسیم شدند. تشخیص بیماری با تأیید علائم بالینی توسط متخصص ارتوپد از طریق معیارهای تشخیص بالینی کالج رادیولوژی آمریکا و همچنین ارزیابی بالینی با استفاده از اندکس شدت درد و فونکسیون Lequesne’s برای استئوآرتریت زانو انجام گرفت. سپس از پرسشنامه جهانی و بومی شده پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو (KOOS) به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمونt مستقل با ضریب خطای α ≤ 0/05 استفاده شد. با وجود بیشتر بودن میانگین شدت استئوآرتریت زانو با 5/5 درصد (86/0P=)، شدت درد زانو با 69/4 درصد (40/0P=)، میزان دشواری در انجام دادن فعالیت های روزانه با 52/3 درصد (83/0=P)، میزان دشواری در اجرای فعالیت های ورزشی- تفریحی با 35/10 درصد (97/0P=) و کیفیت زندگی با 82/3 درصد (48/0=P) در دوندگان استقامتی پیشکسوت نسبت به افراد غیرورزشکار، اختلاف معنا داری بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که دویدن به شکل استقامتی و در سطح قهرمانی خطر ابتلا به بیماری استئوآرتریت زانو و مشکلات مرتبط با آن را در دوندگان استقامتی پیشکسوت نسبت به افراد غیرورزشکار افزایش چشمگیری نمی دهد؛ به طوری که دو استقامت در سطح قهرمانی نمی تواند عامل خطری برای فرسایش مفصل زانو باشد.
۱۴.

اثر مصرف کافئین بر تغییرات ناشی فعالیت تناوبی اختصاصی در مقادیر لاکتات و غلظت FFA پلاسمای کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین اسید چرب آزاد لاکتات کشتی گیران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل کافئین بر اسید چرب آزاد (FFA) و لاکتات (LA) پلاسمای کشتی گیران جوان پس از فعالیت تناوبی اختصاصی بود. روش شناسی: نمونه آماری پژوهش، 24 نفر کشتی گیر با میانگین سنی 8/2±20 سال و وزن 88/7 ± 54/68 کیلوگرم بودند که به صورت داوطلبانه، بر اساس مصاحبه و پرسش نامه انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 8 نفره تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو مرحله فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی، بدون مصرف کافئین (پیش آزمون) و پس از مصرف کافئین (پس آزمون) شرکت نمودند. گروه اول فعالیت تناوبی اختصاصی خود را در 6 دقیقه، گروه دوم در دو وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله و گروه سوم در 3 وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله انجام دادند. خون گیری در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) و هر مرحله در سه نوبت (بلافاصله پس از 3 وهله انجام آزمون) انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و LSD در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد میزان FFA و لاکتات در گروه های 3 گانه، پس از مصرف کافئین در مقایسه با پیش آزمون (به غیر از تغییرات لاکتات در گروه اول) معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف کافئین تأثیر چندانی در سطوح FFA و لاکتات پلاسما نداشته و نمی تواند تغییرات قابل توجهی در فرآورده های متابولیکی پس از فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی گیران ایجاد نماید.
۱۵.

تاثیر تمرینات استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی و سیتوکروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموگلوبین فریتین هماتوکریت تمرین استقامتی سلول های قرمز خون سیتوکروم C اکسیداز و مکمل آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۹۳۷
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T) . گروه تجربیII ، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti) . گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته ، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
۱۶.

تأثیر تمرین تناوبی زیربیشینه شنای کرال سینه در شرایط ها یپوکسی روی آنزیم های cpk و idh خون، ظرفیت هوازی و رکورد مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تمرینات زیربیشنیه شنای کرال سینه در شرایط هایپوکسی روی آنزیم های CPK و LDH خون ظرفیت هوازی و رکورد مردان جوان شناگر بادامنه سنی 20 تا 25 ساله می پردازد 38 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی که با فن شنا آشنایی داشتند به طور تصافی انتخاب و به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند گروه تجربی به مدت دو ماه سه جلسه در هفته و 45 تا 60 دقیقه در هر جلسه به تمرینات تناوبی زیر بیشینه با شدت 60 تا 65% حداکثر ضربان قلب ذخیره در شرایط هاپیوکسی هر شش تناوب دست یک نفس گیری پرداختند گروه کنترل همان تمرینات را با الگوی تنفس طبیعی هر دو تناوب دست یک نفس گیری انجام دادند در اتبدا و پس از اتمام دوره تمرین آنزیم های CPK و LDH توسط دستگاه اتوآنالایزر توان هوازی به طور غیر مستقیم آزمون استراند و رکورد شنای سی متر اندازه گیری شد به منظور مقایسه داده ها در هر گوره از آزمون t وابسته و مستقل استفاده شد نتایج نشان داد تمرین در شرایط هایپوکسی افزایش معنی داری 05/0>p در آنزیم های CPK و LDH به ترتیب 45/16% و 12/16% توان هوازی به مقدار 07/13% و بهبود رکورد 30 متر شناگران به میزان 95/14% نسبت به تمرین در شرایط طبیعی در بردارد یافته های این تحقیق نشان داد این شیوه تمرین تغییرات مثبتی در قابلیت های بی هوازی ظرفیت و بهبود عملکرد شناگران ایجاد می کند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان