بازتابی از ساختار درک معلم و دانشجومعلمان درباره استدلال تناسبی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
83 - 106
حوزه های تخصصی:
توانایی مرتبط کردن تمام ویژگی های ضروری یک موقعیت، در قالب بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، معرف یک تفکر به شکل نسبی است. ظهور تفکر نسبی پیش آگهی آغاز ساخت پلی برای پر کردن شکاف میان ساختارهای جمعی و ضربی است. تفکر نسبی عملکردی شناختی است که توانایی تحلیل تغییر در شرایط نسبی را توصیف می کند. قابلیت هدایت و کار با جنبه های کیفی به تقویت تفکر تناسبی کمّی منجر می شود. مطالعه کیفیت ادراک معلمان دورنمای شیوه ایجاد و توسعه ساختارهای مفهومی نزد فراگیران است. این مطالعه با هدف تعیین ویژگی های کیفی دانش محتوا و پداگوژیکی محتوای استدلال تناسبیِ کیفی به بررسی دانش بازنمایی های مرتبط میان مشارکت کنندگان در پژوهش پرداخته است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع زمینه یابی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 180 نفر از معلمان مقاطع ابتدایی، متوسطه اول (ریاضی) و دانشجو معلمان است. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته و ارزیابی در چارچوب نظریه های این حوزه به واسطه تحلیل کمّی کیفی صورت گرفته است. از نتایج ارزیابی می توان به نزدیکی شیوه عملکرد دانشجومعلمان و معلمان دوره ابتدایی اشاره کرد که تقریباً نیمی از هر یک از این دو گروه عملکرد موفقی داشتند. بیشترین تعابیر صحیح به ترتیب از سوی معلمان متوسطه، دانشجومعلمان و معلمان ابتدایی مشاهده شد. توجه به پیش درآمدها و ضرورت های روند توسعه استدلال تناسبی از سوی معلمان، تعمیق بررسی آن توسط پژوهشگران و مطالبه آن در طراحی های تعلیمی مراکز تربیت معلم مورد تأکید محققان این مطالعه است. در خصوص آموزش معلمانِ آینده ایجاد حساسیت به پیامد تأخیر ظهور تفکر تناسبی دانش آموزان ضروری است.