مشکل رؤیت هلال (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مىدانیم که در شریعت مقدّس اسلام بسیارى از وظایف و عباداتِ فردى و اجتماعىِ مسلمانان بر اساس ماههاى قمرى، و تشخیص آغاز و انجام ماههاى قمرى هم مبتنى بر رؤیت هلال است. مراسم بسیار مهم و اساسى حج، تعیین روز عرفه و عید قربان، روزه ماه مبارک رمضان، شبهاى قدر، ایام تاریخى مهم مانند: مبعث، غدیر، عاشورا و مهمتر از همه عید فطر همگى وابسته به رؤیت هلالاند و حتى برخى وظایف مانند روزه عید فطر مردّد بین محذورین است که اگر روزى آخر ماهِ رمضان باشد روزهاش واجب و اگر عید فطر باشد روزهاش حرام است. به دلیل همین نقش اساسى و تأثیر گسترده، رویت هلال وسیلهاى بس آسان و در دسترس براى تحقق اختلاف یا اتّحاد مسلمانان است. حتى اگر بتوان با وجود اختلاف، در امورى مثل روزه یوم الشکّ اوّل ماه مبارک یا احیاى دو شب به نیّت لیلة القدر، مشکل را حل کرد، در تعیین روز عرفه و عید قربان و عید فطر چنین راهى وجود ندارد. مگر مىتوان مسلمانان را مکلّف کرد که در یوم الشکّ آخر ماه مبارک، طریق احتیاط پیش گیرند و ـ مثلاً ـ با مسافرت روزه خود را افطار کنند؟
گذشته از جنبههاى شرعىِ فردى، بازتاب اجتماعى دوگانگى و تفرقه در این امور را که بسیارى از اوقات به پارهاى اعتقادات مسلمانان نیز ضربه مىزند، نباید از نظر دور داشت.
تشخیص درست و مطابق ضوابطِ شرعى اوّل ماههاى قمرى آنقدر مهم است که در روایاتى مىخوانیم که پس از فاجعه اندوهبار و جانکاه عاشورا، نفرین فرشتهاى در حقِّ قاتلانِ حضرت ابا عبد اللّه الحسین (ع) موفّق نشدنِ آنان به اعمال و وظایف عید قربان و فطر و ماه مبارک است:
قال أبو عبداللّه(ع): لمّا ضُرب الحسین بن علی(ع) بالسیف فسقط... ثمّ ابتُدِرَ لیقطع رأسه نادى منادٍ من بُطنان العرش: «ألا أیّتها الأُمّة المتحیّرة الضالّة بعد نبیّها! لا وفّقکم اللّه لأضحى ولا لفطر»... فلا جرم واللّه ما وفِّقوا ولا یُوفَّقون حتّى یَثْأرَ ثائرُ الحسین(ع)؛«1»
امام صادق (ع) فرمودند: وقتى که امام حسین (ع) با ضربه شمشیر از پا افتاد... و سرش را بریدند یک منادى از میان عرش این ندا داد «اى اُمتى که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطرى موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خون خواه امام حسین (ع) قیام کند.
ـ عن محمّدبن إسماعیل الرازی عن أبی جعفر الثانى(ع)، قال: قُلتُ لَهُ: جُعلتُ فداک ما تقول فی الصوم فإنّه قد رُوی أنّهم لا یُوَفّقُون لصومٍ؟ فقال: «أما إنّه قد أُجیبتْ دعوةُ الملک فیهم» قال: فقلت: وکیف ذلک جُعلتُ فداک؟ قال: «إنّ الناس لمّا قتلوا الحسین (صلوات اللّه علیه) أمر اللّه (تبارک وتعالى) ملکاً ینادی: أیّتها الأُمّة الظاملةُ القاتلةُ عترة نبیّها! لا وفّقکم اللّه لصوم ولا لفطر»؛«2»
ـ محمد بن اسماعیل رازى از امام جواد (ع) نقل مىکند که به آن حضرت گفتم:
فدایت شوم، در باره روزه چه مىفرمایید؟ زیرا روایتى نقل شده است که مردم موفق به انجام روزه نخواهند شد. آن حضرت فرمودند: همانا دعاى آن فرشته در حقشان مستجاب شد. گفتم، فدایت شوم! چگونه؟ آن حضرت فرمودند: وقتىمردم امام حسین (ع) را کشتند، خداوند به فرشتهاى دستور داد که بانگ دهد: اى امت ظالمى که عترت پیامبرتان را کشتید! خداوند شما را به انجام روزه و اعمال فطر موفق نگرداند.
همچنین سیّد ابن طاوس پس از ذکر حدیث اوّل، روایت زیر را به نقل از دلائل الإمامة در اقبال نقل کرده است:
ولکن أُخبرکم بعلامات الساعة: یشیخ الزمان، ویکثر الذهب، وتشحُّ الأنفس، وتعقم الأرحام، وتقطع الأهلّة عن کثیر من الناس؛
ولى شما را به علائم آخر الزمان آگاه مىسازم: زمانه طولانى مىشود، طلا زیاد مىشود، آدمیان بخیل مىشوند، رحمها (زنان) عقیم مىشوند و رابطه اکثر مردم با اول ماهها قطع مىشود.
وى ذیل آن افزوده است:
به نظرم: این اقتضا مىکند که هلال ماه به خاطر عقوبت خداوند پنهان مىماند، پس علم به هلال ماه فقط با هدایتى از جانب خداوند صورت مىگیرد، چنین کسى به چیزى مشرف شده است که سپاسگزاران از شکر آن عاجزند و شکر مخصوص خدایى است که ما را به آن آگاه ساخت.«3»
پیامدهاى ناگوار اختلاف در رؤیت هلال
اختلاف در ثبوت هلال ماههاى مباک رمضان، شوال و ذى حجّه در کشورهاى اسلامى تاکنون پیامدهاى بسیار ناگوارى داشته است. در اینجا به پارهاى هشدارها ونگرانیها در این باره اشاره مىکنم:
یکى از فقهاى معاصر در این زمینه مىنویسد:
... اختلاف اسفناکى بارها در طى سالهاى اخیر در امر رؤیت هلال شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهى امروز نماز عید مىخواندند و مىگفتند: «أسألک بحقّ هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً... » و فردا گروه دیگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد همین عبارت را مىگفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟ عدّهاى به هم تبریک مىگفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى «یا علىُّ یا عظیم... وهذا شهر عظّمته وکرّمته... وهو شهر رمضان... » مىخواندند و گاه حتّى در یک خانه این اختلاف جانکاه دیده مىشد... . مردم از این بیم دارند که در سالهاى بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضى از ناآگاهان، تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند. این امر هنگامى نگران کنندهتر مىشود که مىبینیم در اغلب کشورهاى اسلامى مسأله رؤیت هلال حل شده و لا اقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولى در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکردهایم با اینکه فقهاى قوى و آگاهى داریم.«4»
همچنین یکى از روحانیان شیعه مقیم آلمان درباره وضع ثبوت اوّل ماه در اروپا طىّ استفتایى نوشته است:
همه ساله در خصوص رؤیت هلال اوّل ماه مبارک و نیز اوّل ماه شوّال با مشکلى اساسى مواجهیم... اختلاف همیشگى بین اهل سنّت و شیعیان، و شیعیان مقلّد آیة اللّه خوئى و مقلّدان دیگر آقایان، مناسب وضع مسلمانان به خصوص در مناطق غیر اسلامى نیست و گاهى به دست افراد مغرض یا ناآگاه بهانهاى براى تحلیلهاى تفرقهانگیز داده است.
یکى از نزدیکان امام موسى صدر درباره ایّام اقامت ایشان در لبنان مىگوید:
پیوسته هنگام فرارسیدن عید فطر، ایشان با مشکلات فراوانى روبرو مىشدند؛ زیرا سنّیها بنا به فتواهاى علما یا دولتهاى خود همیشه زودتر از شیعیان اعلامِ عید مىکردند و در نتیجه یک روز را برخى از مسلمانان عید و برخى دیگر روزه مىگرفتند.«5»
روز دوشنبه سىام ماه رمضان 1419 ـ طبق یک نظر ـ و روز عید فطر ـ طبق نظرى دیگر ـ یکى از عالمان شیعه لبنان در یکى از مساجد بیروت در سخنرانى خود گفت:
اندوهبارترین روزها بر من همین امروز است، این اندوه براى رنج خودم نیست بلکه اندوه براى امّت است، ما دوست داشتیم که این عید، عیدى باشد که همه مردم را جمع کند و سرچشمه تفاهم و همفکرى باشد؛ ولى این مشکل تاریخى مسلمانان است که روش ثابت و اساسى که بتوانند بر آن توافق داشته باشند، ایجاد نکردند. ما به خوبى مىدانیم که مردم همیشه در خانه هایشان با مشکلاتى روبه رو هستند که به سبب تعدد مراجع دینى پدید آمده است، یک نفر از کسى تقلید مىکند که مىگوید فلان چیز نجس است و آن دیگرى از فردى تقلید مىکند که معتقد به طهارت همان چیز است و هر دو در یک خانه زندگى مىکنند. نسبت به قضیّه هلال ماه نیز مسئله همین طور است ؛ زیرا در این جا نظریات فقهى گوناگونى وجود دارد.
به همین مناسبت اداره تبلیغ دینى وابسته به مجلس اعلاى شیعه در لبنان طى بیانیهاى اعلام کرد:
سازمان تبلیغ دینى اندوه و تأسف خود را از تشویشى که باعث اشتباه برخى از برادران در باره عید فطر در روز دوشنبه شد اعلام مىدارد.
یکى از شاعران در قصیدهاى طولانى با اشاره به این وضع سروده است:
أوَ لیس هذا للصفوف مُفرِّقاً
و مشتّتاً لِعُرى الأُخُوّةِ یصدعُ
آیا این باعث تفرقه صفوف نمىشود
وباعث تکه تکه کردن آویزههاى برادرى نمىگرد
دنیز نویسنده فوائد المرجان در قصیدهاى با عنوان «میلاد الهدى و مآسینا»، که در دیوانش عرائس الجنان (ج3، ص115) درج شده، گوید:
أهَلْ وَحّدَتْ ذی الذکر یات صُفوفَنا
فما بالُنا سُبْلَ الخِلافِ نمهَّدُ
فی کلّ أیّام الهناء وغیرها
لنا طُرقُ شتّى بها لا نُوحَّدُ
فذا الیوم عید فی المنامة قائمء
وأهلُ القُرى والریف عیدهُمُ غَدُ
مهازل منها یَضْحک الخصمُ ساخراً
وذو الدین منها بالتخلّف یکمدُ
وإن جئت أهل الفقه قالوا برؤیة الـ
ـهلال لنا لم یأتِ ذو العدلِ یَشهدُ
لقد هُزِمَتْ أهلُ الهُدى لاختلافهم
کما انتصرَتْ أهلُ الخطا إذ توحّدوا
آیا مناسبتها صوف ما را یکى مىکند
ما را چه شده است که راههاى اختلاف را مىگسترانیم و هموار مىسازیم
در هریک از روزهاى شادى و غیر آن
ما راههاى متعددى داریم و متحد نمىشویم
امروز در منامه عید بر پاست
ولى عید اهل قرى و ریف فرداست
چیزهاى بیهودهاى که دشمن با تمسخر به آن مىخندد
و دینداران بر اثر آن دل آزرده مىگردند.
اگر نزد اهل فقه بیایى خواهند گفت
عادلى به رویت هلال برایمان شهادت نداد
هدایت یافتگان به سبب اختلافشان شکست خوردند
و گمراهان به خاطر اتحادشان پیروز شدند
عالمان دیگر کشورهاى اسلامى علاوه بر ایران و لبنان نیز در اینباره هشدار داده و آثار ناگوار آن را ناخوشایند دانسته و براى حلّ این معضل تلاشهایى کردهاند، از جمله دکتر ماجد أبورخیه مقیم اردن گوید:
شاید بیشترین چیزى که باعث توجه مسلمانان به رؤیت هلال مىشود قضیه اثبات اوّل ماه رمضان و آخر آن باشد، چرا که اختلافات عجیب و غریبى در جهان اسلام پدید آمده است، چیزى که باعث مىشود یک دولت، یک یا دو روز پیش از دولت دیگر ـ که ممکن است همسایهاش باشد ـ روزه بگیرد. چنین وضعیتى در مورد عید فطر نیز وجود دارد. اگر بگویم که در بعضى از سالها این اختلاف به سه روز رسیده مبالغه نکردهام. این اختلاف، نشان از سلامت ندارد، بلکه بیمارى آشکارى است که همراه با دیگر بیمارىها استخوانهاى این امت را ـ بعد از آن که از راه راست منحرف شدند و کتاب خداوند را رها کردند ـ پوک ساخته است، اختلاف دولتهاى اسلامى در شروع روزه باعث انگشت نمایى و تعجب در داخل و خارج گردید و صداهاى بسیارى براى پایان بخشیدن به این هرج و مرج عمومى بلند شد و بسیارى از مؤسسات رسمى و غیر رسمى در باره اثرات آن و یافتن راهى براى اتحاد امت در مورد شروع و پایان روزه به بحث و گفتگو پرداختند.«6»
همچنین شیخ عبداللّه بن یزید آل محمود مفتى قطر مىگوید:
از چیزهایى که موجب تأسف است، اختلاف میان مسلمانان در رؤیت هلال رمضان و هلال شوال و هلال ذى الحجّه و مانند آن است. این اختلاف اندوهبار در شروع و پایان ماه رمضان به اندازهاى رسیده است که برخى از سرزمینهاى عالم اسلامى پس از دو روز از کشور دیگر روزه مىگیرند یا افطار مىکنند. اى علماى بزرگوار، اى قاضیان شریعت اسلام ما هر ساله در روزه و افطارمان دچار یک اشتباه تکرارى مىشویم، به گونهاى که همچون یک کار عادى شده است و کسى براى رفع آن حرکت نمىکند، در حالى که چاره این اشتباه ممکن است و انتخاب یک راه یقینى در این موارد، کارى شدنى است... . اى دانشمندان اسلام، ما و خود و همه مردم را از این اشتباه دائمى و تکرارى هر ساله نجات دهید.«7»
روزنامه اللؤ به تاریخ 8/12/2000 م نوشت:
مردم دچار سردرگمى شدهاند؛ نمىدانند آغاز و انجام روزه شان چه وقت است؟ سؤالى که طرح مىشود این است که آیا این جدل و اختلاف پایانى ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان و به ویژه دانشمندانشان به یک روش روشن در چنین مسئلهاى برسند که از امور محسوس به شمار مىآید و چندان جاى اختلاف نیست؟ و آیا ممکن است شریعت سمعهاى که عبادت روزه را به هلال ماه پیوند داده است، وسایل و راه اثبات هلال را بیان نکند تا چنین اختلاف زیانبارى بروز کند و به نمادهاى وحدتى که چنین عبادتى خواستار آن است آسیب برساند؟
همچنین الشرق الأوسط در تاریخ 28/5/1999 م از قول شخصى از اهل مغرب نوشت:
بى شک شما نیز مانند ما در هر سال یک یا دو بار هر گاه که ماه رمضان و ماه شوال که عید فطر همراه آن است مىآید، اندوهگین و متأسف مىشوید. در بعضى از سالها بین ما که در یک کشور ـ مغرب عربى ـ هستیم، اختلاف وسیعى در مورد شروع و پایان روزه به وجود مىآید. این اختلاف بر اثر اختلاف کشورهاى اسلامى و عربى در این زمینه پدید مىآید. بعضى از ما در فلان روز همراه با کشور عربى سعودى روزه مىگیرند... و بعضى دیگر روز بعد همراه با همسایههاى ما در الجزایر و تونس ـ در مغرب ـ روزه مىگیرند و اکثر مردم در روز بعد در پى اعلان نهاد دینى مسئول در کشورمان روزه مىگیرند. همین اختلاف دوباره در پایان ماه رمضان و اول شوال و ثبوت عید فطر رخ مىدهد، برخى از ما در فلان روز عید مىگیرند و گروهى دیگر بعد از دو روز؛ آیا مىتوان اختلاف میان مسلمانان را تا این اندازه پذیرفت؟
این آشفتگیها باعث شده است که برخى روزنامهها به روحانیان و حوزهها حمله و آنها را با دنیاى امروز و پیشرفتهاى علمى بیگانه قلمداد کنند. از باب نمونه، نشریهاى نوشته است:
در دنیایى که پیچیدهترین فرایندهاى محاسباتى، معاملاتى و ارتباطى بر اساس واحدهایى بسیار کوچکتر از ثانیه برنامهریزى و اجرا مىشود، با این همه تلسکوپ و ماهواره و مؤسسات مجهّز ژئوفیزیک آیا نمىتوان نسبت ماه به زمین و گردش قمرى ایّام را به صورت کارشناسى و تخصّصى محاسبه کرد؟... بلاتکلیفىهاى روز عید فطر، تنها یکى از نشانههاى بیگانگى ما با دگرگونیهاى دنیا و تکرار شیوههاى کهنه و ناکارآمد قدیمى در اداره زندگى و حلّ مسائل است.
دکتر زکى بدوى رئیس دانشگاه اسلامى در لندن مىگوید:
... اکنون فلکشناسى و ارتباطات به پیشرفتهاى بسیارى دست یافته است و جایز نیست چنین اختلافهایى بین کشورهاى اسلامى به وجود آید... . روحانیون و فرهنگ مذهبى در کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى و تکنولوژى دورند... . علوم مذهبى در تمامى کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى دور است و روحانیون مسلمان... از اطلاع بر پیشرفتهاى علمى در دیگر سرزمینها خوددارى مىکنند. آخرین پیشرفتهاى فلکى نشان مىدهد که ماه به طور دقیق در چه زمانى رؤیت خواهد شد. بنابراین نباید به روحانیون اجازه داده شود در این باره تصمیمگیرى کنند... .
اختلاف در رؤیت ماه براى مسلمانان در امریکا و اروپا مشکلات بسیارى به وجود آورده است. حتّى آنها نمىدانند که ماه رمضان و دیگر ماههاى قمرى آغاز شده است و کدام یک از فتواهاى روحانیون مسلمان در اینباره درستتر است و این مسأله مسلمانان را در کشورهاى غربى در موقعیت دشوارى قرار داده است.«8»
مشکل وقتى افزونتر مىشود که بدانیم اهل فن و متخصّصان هیئت و نجوم بر این باورند که در بسیارى از سالهاى اخیر در ایران مدّعیان و شاهدانِ رؤیت هلال در شامگاه روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان اشتباه کرده و دچار توهّم و تخیّل رؤیت شدهاند وگرنه رؤیت هلال در چنان روزهایى هرگز ممکن نبوده است از جمله در سالهاى 1412، 1413، 1414، 1415، 1418، 1419 و 1422 و نیز هلال ماه رمضان 1419.«9»بیفزایم که از سال 1405 تا 1423، یعنى 19 سال، فقط ماه مبارک رمضان سال 1405 سى روزه اعلام شد و اگر آن هم 29 روزه اعلام شده بود 19 سال متوالى، ماه مبارک 29 روزه شده بود. از سال 1410 تا 1423، 13 سال متوالى ماه رمضان 29 روزه داشتهایم در حالى که در 74 سال اخیر در ایران این موضوع بىسابقه است و در این سالها، بیشترین توالى ماههاى رمضان 29 روزه اعلامى، 5ماه است.
ضرورت پژوهش در رؤیت هلال
این امور ضرورت پژوهش در امر رؤیت هلال را از جهت فقهى و نجومى دو چندان مىکند. موضوعى که برخى از آگاهان و دلسوزان بارها بر آن تأکید کردهاند. از جمله حضرت حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نخستین گردهمایى تخصصى رؤیت هلال در هشتم آبان 81 اظهار داشت:
... یکى از اشکالات بسیار جدّى به حوزههاى علمیه و دانشمندان حوزههاى نجوم و هیئت همین جا وارد است، که چرا به طور جدّى به این مسأله پراهمیّت نمىپردازند....
متأسّفانه درباره تقویم هجرى قمرى، یعنى گاهشمارى اى که زندگى دینى، فکرى، اجتماعى، سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است، هنوز کارهاى اساسى نشده است و از پژوهشهاى بسیار بسیار مهم که همگان باید روى آن کار کنیم این است که درباره تقویم قمرى عمیقاً تحقیق کنیم و جمعاً یک تصمیم درست بگیریم... .
در دنیاى اسلام، بحث تقویم قمرى یک بحث بین المللى است. پنجاه و شش کشور مسلمان به اضافه مسلمانان همه کشورهاى دیگر و در مجموع، صدها میلیون مسلمان اکنون در غرب و شرق عالم زندگى مىکنند و آنها نیز مسائل و تکالیف و سنن و آداب و فرهنگشان را وابسته به این مسأله مىبینند. وقتى که یک مسلمان دلسوز با تفرقه و ناهماهنگى مواجه مىشود رنج مىبرد. به راستى این چه وضعى است و چرا یک تصمیم جامع گرفته نمىشود؟... .
وقتى که همسایههاى ما که با یکدیگر قریب الأُفق هستیم ماه را مىبینند یا تصمیم مىگیرند که آن را ببینند! و برنامه هایشان را نیز اجرا مىکنند، سپس در اینجا با چند کیلومتر فاصله تصوّر دیگرى بخواهد وجود داشته باشد، این موضع اصلاً قابل توجیه نیست. آنها که مىخواهند همه چیز علمى، تحقیقى، منطقى و مستدل باشد، اینها را نمىپذیرند. پس چنین اختلافى مىتواند در عقاید ما شبههانگیز باشد. یعنى وجود و بروز همین مسأله کافى است تا عدّهاى بگویند: این چه دین جامعى است که نتوانسته این مسأله را حل کند؟... . این وظیفه بسیار بسیار مهم شرعى و در درجه اوّل وظیفه حوزه هاست. اگر حوزهها تصمیم درستى نگیرند دانشگاه هم نمىتواند به تنهایى این مشکل را حل کند. به خصوص مراجع باید تدبیرى بیندیشند.
... چه ضررى از این بزرگتر که این تفرقهها مثل خوره به جان جامعه بیفتد و تردیدهایى را در دل انسانها به وجود بیاورد، این مسائلْ عادى و معمولى نیستند و حتّى از لحاظ شخصى هم انسان را با تکالیفى که بین او و خدایش دارد دچار مشکلات روحى مىسازند. اینکه گفته شود «یوم الشک» این طور باشد و... ، یا هنگام عید فطر عدهاى به مسافرت بروند، شایسته زمان ما نیست. ما مىتوانیم این مسائل را حل کنیم و اکنون ضرورى است آن را در مقیاس بین المللى مرتفع نماییم، نه در مقیاس فرد یا یک جامعه محدود یا یک شهر... . «10»
لطایفى از رؤیت هلال در گذر تاریخ
رویدادهاى مربوط به رؤیت هلال، در طول تاریخ، هم آموزنده و مآیه عبرت و اندرز و گاه تلخ است و هم تسکین دهنده و آرامشبخش از این رو که مىبینیم مشابه آنچه در روزگار ما اتفاق مىافتد، در عهد پیشینیان نیز رخ داده است. به هر حال مواردى از این رویدادها را ـ حتى الامکان به ترتیب تاریخى یا به تناسب موضوع ـ در این مقاله نقل مىکنیم:
1. شیخ طوسى در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام(ع) به منادى دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان 29 روزه است و یک روز روزه قضا بگیرند«11».
ظاهراً در آن سال اوّل ماه رمضان هوا ابرى بوده و ماه دیده نشده است. از این رو مردم شعبان را کامل و سى روزه حساب کردهاند و در پایان ماه رمضان با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شده است که ماه شعبان نیز 29 روز بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفتهاند. از این رو، حضرت امیر(ع) دستور دادند یک روز روزه قضا شود.
این ماجرا را ابوریحان بیرونى نیز از کتابهاى زیدیه نقل کرده است. «12»
میرزاى قمى نیز در غنائم مىگوید که مکرّراً در زمان ما اتفاق افتاد که مردم 28 روز روزه، و روز 29 را عید گرفتند«13». چند سال پیش در ایران نیز مردم 28 روز روزه گرفتند.
2. کلینى در کافى و شیخ در تهذیب از امام صادق(ع) نقل کردهاند که آن حضرت فرمود:
در زمان منصور عباسى روزى در حیره بر او وارد شدم. آن روز یوم الشکّ بود و مردم در شک بودند و قسم به خدا من مىدانستم که آن روز از ماه رمضان است. منصور گفت: یا ابا عبداللّه، امروز روزهاى؟ گفتم: «ذاک إلى الإمام إن صُمت صمنا، و إن أفطرت أفطرنا؛ این مربوط به امام است اگر تو روزه بگیرى ما هم روزه مىگیریم، و اگر تو نگیرى ما هم نمىگیریم». منصور به غلامش گفت: «سفره را بیاور» و من با منصور غذا خوردم و قسم به خدا مىدانستم که آن روز از ماه رمضان است. راوى به امام صادق(ع) با شگفتى عرض کرد: روزى از ماه رمضان را روزه نگرفتى و افطار کردى؟ حضرت فرمود: ... آرى قسم به خدا، افطار یک روز و گرفتن قضاى آن روزه برایم آسانتر از این است که گردنم را بزنند و خداى متعال عبادت نشود: «وکان إفطاری یوماً وقضؤه أیسر علىّ من أن یضرب عنقی ولا یعبد اللّه»«14».
3. شیخ صدوق در فقیه روایت کرده است از عیسى بن منصور که وى گفت:
در یومالشکّ خدمت حضرت صادق(ع) بودم. امام به غلامش فرمود: «غلام، برو ببین سلطان روزه گرفته است یا نه؟ غلام رفت و برگشت و گفت: سلطان روزه نگرفته است. امام غذا طلب کرد و با هم تناول کردیم«15».
4. ابن سعد در طبقات آورده است:
هنگامى که سعید بن عاص از جانب عثمان والى کوفه بود، روزى در پایان ماه رمضان به مردم گفت: کدام یک از شما هلال را دیدهاید؟ مردم گفتند: ما ندیدیم؛ ولى هاشم بن عُتبة بن ابى وقّاص گفت: من هلال را دیدهام. سعید بن عاص به وى گفت: با یک چشم بینا، تنها تو از بین مردم ماه را دیدى! هاشم به سعید گفت: مرا براى چشمم سرزنش مىکنى با اینکه چشمم در راه خدا چنین شده است! ( چشم وى در واقعه یرموک آسیب دیده بود ). فردا صبح، هاشم در منزلش افطار کرد و عید گرفت و مردم نیز نزد او غذا خوردند. این خبر به گوش سعید بن عاص رسید. آنگاه کسى را به دنبال هاشم فرستاد و او را کتک، و خانهاش را آتش زد. «16»
پس از این ماجرا اُمّ الحکم دختر عتبة بن وقّاص ـ که از زنان مهاجر بود ـ و نافع بن أبى وقّاص از کوفه به مدینه آمدند و ماجرا را براى سعد بن ابى وقّاص بازگو کردند. سعد نزد عثمان آمد و قضیه را به وى گفت. عثمان هم پاسخ داد: سعید در برابر هاشم در اختیار شماست، او را به تلافى کتک زدن به هاشم، بزنید. خانه سعید هم در برابر خانه هاشم از آن شماست، به تلافى آتش زدن خانه هاشم آن را به آتش بکشید. در این هنگام، عمر بن سعد بن ابى وقّاص که کودک بود به خانه سعید در مدینه آمد و آتشى در آن شعلهور ساخت. خبر به عایشه رسید و عایشه در پى سعد بن ابى وقّاص فرستاد و از او خواست دست نگه دارد. و او دست نگه داشت... . «17»
5. یحیى بن حسین شجرى در الأمالى الخمیسیة (ج 2، ص 42) از نافع بن سعید حکایت کرده است که وى گفت:
در سفر حج (سال 170 هجرى، اولین سال خلافت هارون) همراه هارون الرشید بودم که ده نفر آمدند و شهادت دادند که ما یک روز پیش از مردم هلال را دیدیم. هارون غمگین شد و گفت: «این اولین حجى است که در خلافتم برگزار مىکنم، آن هم بر خلاف شرع برگزار مىشود!!». آنگاه فقها را جمع کرد. فقها بین شهود جدایى انداختند و سخن شهود مختلف شد و یکسان از کار درنیامد. هارون از شهود پرسید: شما کى هستید؟ پاسخ دادند: از اهل کرمانیم، از فلان روستا. هارون دستور داد آنان را به زندان بیفکنند. آنگاه منادى بین مردم ندا درداد تا اهل کرمان آمدند. از آنان از وضع روستاى شهود پرسید. مردم گفتند: قسم به خدا اى امیر، همه اهل آن روستا زندیق و کافرند. ما با آنها نه آمیزشى داریم نه رفت و آمدى، و هیچ کس را از اهل آن روستا نمىشناسیم.
آنگاه هارون آن ده شاهد را احضار کرد و گفت: بگویید شما که هستید؟ قسم به خدا جز با راستگویى از دست من نجات نمىیابید. گفتند: ما زندیقیم و آمدیم تا حج مردم را فاسد و تباه کنیم. هارون هم دستور داد آنها را با شمشیر گردن زدند. «18»
6. عبد الجلیل رازى در کتاب جاودانه نقض سخنى از خصم را راجع به شیعه نقل مىکند و به آن پاسخ مىدهد. مجموع ایراد و پاسخ، برخى از زوایاى مسأله را در آن روزگار روشن مىسازد، آنجا که گفته است:
فضیحت سى و سیم: رافضى بر سنّت مصریان رود، و دو روز پیش نیت روزه ماه رمضان کند، و چون دو روز به عید مانده باشد، افطار کند، و در مصر هم، چنین کنند و به جدل روزه دارند و عید یک روز پیشتر کنند مخالفت آل عبّاس را.
اما جواب آنچه گفته است که: «دو روز پیشتر از ماه رمضان روزه مىگیرند» به حساب کورتر است که زهّاد و عبّاد شیعه به دو ماه پیشتر از ماه رمضان روزه گیرند اما نه به نیّت ماه رمضان روزه دارند و کتبِ فقهاى ایشان در احتیاط این مسأله و عدد رؤیت هلال و عدد شهود بر اختلاف احوال، اظهر من الشمس است و به جدول و نجوم و مانند این هرگز معترف نبودهاند و آن را منکر باشند و در روز عید روزه گشایند و در این معنى تقیه نتوان کردن، بلى جماعتى اخباریه که خویشتن را شیعه خوانند این معنى مذهب ایشان بوده است و از ایشان بسى نماندهاند و گر جایى باشند این معنى پنهان [از] اُصولیان کنند که علم الهدى و شیخ موفّق بوجعفر طوسى و علماء از متاخّران بر ایشان انکار کردهاند در مسائلى چند که این یکى از آن است و ایشان را قمع و قهر کردهاند و تظاهر نیارند کردن و نیارند گفتن، مگر این انتقالى [ کذا ؟] در جایى در کتب اخباریه دیده است و معلوم است که نه مذهب اصولیان است؛ والحمد للّه رب العالمین.
و اما آنچه گفته است: که «مخالفت آل عبّاس را یک روز پیشتر عید کنند» دگر باره به حساب کورتر است که این معنى مخالفت شریعت مصطفى 9 باشد پس بایستى که عبّاسیان را بر مصطفى 9 تقدیم و ترجیح ندادى که صاحب شریعت مصطفى (ص) است نه ایشان، اما خواسته که به تقیه باز نماید که دیگران را بهتر از رسول (ص) مىداند و به همه حال امامزاده بهتر از کافر بچه باشد، على رغم المصنّف. والسلام. «19»
7. در تاریخ ابن قاضى شُهبه در ضمن حوادث ماه رمضان سال 796 آمده است:
در این ماه موضوع غریبى اتفاق افتاد و آن اینکه: قاضى حنبلى اثبات و اعلام کرد که اوّل ماه رمضان سه شنبه است. مردم شب چهار شنبه به جستوجوى هلال رفتند ولى دیده نشد. عصر روز چهار شنبه، قضات هشتگانه براى مراسم سلام بر سلطان وارد شدند. سلطان از قاضى حنبلى درباره کیفیت اثبات ماه رمضان پرسید. قاضى گفت: دو نفر نزدم به رؤیت شهادت دادند. سلطان دچار شک و شبهه شد و پرسید اگر شب پنج شنبه هم دیده نشود، تکلیف چیست؟ و سخن بالا گرفت. سلطان دستور داد که شب پنج شنبه نیز مردم ترائى کنند و به جستوجوى هلال بروند. گفته مىشد که ماه قبلاً دیده نشده و شهود به دروغ شهادت دادهاند! و طبلخانه سلطان اعلام عید نکرد و بشارت آن را نداد تا اینکه ماه رؤیت شود.
روز پنج شنبه قاضیان و شیخ در مسجد جامع گرد آمدند و مردم براى دیدن ماه بالاى منارهها رفتند. در این هنگام مردى هلال را دید و به رؤیت شهادت داد، سپس دیگرى تا شمارشان به هفت نفر رسید و شهادت دادند و هلال ثابت شد. قاضى حنبلى از این ماجرا ترسید.
آنگاه سلطان در میدان، نماز [جمعه] خواند و قاضى مصر خطبه ایراد کرد، و نایب شام قبه را حمل کرد و قاضى شام در مسجد جامع خطبه خواند و به مصلاى جمعه نرفت... .«20»
8. شیخ محمّد جواد مغنیه گوید:
در سال 1939 م عید قربان در مصر دوشنبه بود، و در عربستان سعودى سه شنبه، و در بمبئى چهارشنبه! و در سال 1960 م دولت پاکستان و تونس براى جلوگیرى از هرج و مرج مقرّر کردند که براى ثبوت هلال باید به سخن هیئت شناسان و منجّمان اعتماد کرد. «21»
9. وى همچنین مىگوید:
در سال 1964 م یکى از مراجع نجف و مقلدانش روز جمعه را عید گرفتند، و مرجع دیگرى و مقلدانش نیز در نجف اشرف روز شنبه را!«22»
10. در سال 1393 در قطر از یکى از شهرها خبر رسید که شب جمعه هلال رؤیت شده و روز جمعه عید است. رادیو هم مردم را به افطار روز جمعه دعوت کرد. مردم هم جمعه را عید گرفتند، ولى در شب دوم یعنى شب شنبه هم قطعاً ماه دیده نشد و تنها در شب سوم یعنى شب یکشنبه عدهاى تیزبین آن را به شکلى ضعیف دیدند که 25 یا 30 دقیقه در افق پیدا بود. در حالى که طبق این شهادت، شب سوم ماه بود ؛ از این رو مردم مضطرب شدند و یقین پیدا کردند که روز جمعه، و ترجیحاً شنبه نیز از ماه مبارک رمضان بوده است«23».
11. مرحوم آیة اللّه سید محمّد حسین حسینى تهرانى در نامهاى خطاب به مرحوم آیةاللّه خوئى ؛ درباره عید فطر 1396 که به دلیل اختلاف فتواى ایشان با مشهور فقها، در ثبوت عید در ایران اختلاف و دو دستگى شد، مىنویسد:
عید فطر امسال [ 1396] معرکه عجیبى در همه نواحى و باعث اختلاف شدید و ترک جماعات و سقوط ابهت و عظمت عید و مآیه بروز نفاق و ظهور عوامل و ایادى شیطان بود.
این تشتّت و دو دستگى و آثار جانبى آن، باعث شد مرحوم تهرانى طىّ سه نامه مبناى آیة اللّه خوئى را نقد کند و از ایشان بخواهد از این نظر، عدول یا حداقل احتیاط کند. آیةاللّه خوئى هم پاسخ دو نامه از این نامهها را دادند و بر نظر خود اصرار ورزیدند و پیشنهاد مرحوم تهرانى مبنى بر عدول از فتوا بهاحتیاط را هم نپذیرفتند. این پنج نامه علمى در مجموعهاى بهنام رسالة حول مسألة رؤیة الهلال چاپ شده و با تجدید نظر مرحوم تهرانى و اضافات ایشان در جلد دوم رؤیت هلال نیز منتشر شده است.
12. مفتى قطر مىنویسد:
عید فطر در سال 1400 بى جا و بر خلاف واقع و بر اساس شهادت دروغ به رؤیت هلال در شب دوشنبه اعلام شد. در حالى که شب دوشنبه و نیز شب سهشنبه کسى ماه را ندید. و معلوم شد این شهادت باطل بوده است. و مردم تنها در شب چهارشنبه ماه را دیدند مانند هلال شب اوّل ماه. و براى همه معلوم شد که ادعاى رؤیت شب دوشنبه دروغ محض بوده است«24».
13. دکتر یوسف قرضاوى از عالمان معاصر اهل سنّت مىنویسد:
آغاز ماه رمضان 1409 را برخى کشورها پنج شنبه، برخى جمعه و برخى شنبه گرفتند.«25»
نیز در گفتگویى با شبکه الجزیرة در روز یکشنبه پنجم ماه رمضان 1418 اظهار داشت:
چند سال پیش آغاز ماه رمضان در کشورهاى خلیج روز چهارشنبه؛ در مصر، تونس و الجزائر روز پنجشنبه؛ در مغرب، پاکستان و هند جمعه؛ و در بنگلادش روز شنبه بود.
قرضاوى افزود:
من در امریکا دیدم این اختلاف از کشورهاى اسلامى به مسلمانان امریکا بلکه حتى به یک خانواده سرایت کرده است به طورى که شوهر روزه نبود ولى همسرش روزه بود، فرزند افطار مىکرد ولى پدرش روزهدار بود، یکى به پیروى از پاکستان، دیگرى به پیروى از عربستان و سومى به پیروى از مصر روزه مىگرفت. آیا این عاقلانه است؟!
14. عید فطر سال 1412 هم حوالى ساعت 9 صبح (شنبه 15 فروردین 71) از رسانهها اعلام شد. یعنى اعلام شد که ماه رمضان ناقص و 29 روزه بوده و همان روز عید فطر است و شب گذشته شهود، هلال را رؤیت کردهاند.
15. در عید فطر سال 1419 در لبنان اختلاف شدیدى در ثبوت عید بین شیعیان بروز کرد که بر اثر آن غوغایى بر پاشد عدهاى از شیعیان به استناد شهادت شهود، روز دوشنبه را، و عدهاى به استناد سخن هیئت شناسان و منجّمان که رؤیت هلال در عصر یکشنبه را غیرممکن مىدانستند، سه شنبه را عید فطر اعلام کردند. در لبنان روزنامهها و نشریات متعددى به این موضوع پرداختند و با مقالات علمى و گاه غیر علمى هر یک از این دو گروه از نظر خود دفاع کردند. مقالاتى که گاهى بین آنها اظهار تأسّف و تحسّر هم دیده مىشد مانند مقالههایى با عنوان «وحدة المسلمین بین هلالین !» و «العید الضائع !». این طوفان تا مدتى در لبنان ادامه داشت.
عین همین اختلاف و درست به همان دلیل در عید فطر سال 1424 در ایران نیز بروز کرد و توابعى ناخوشایند داشت.
16. سال گذشته نیز حادثه غریبى رخ داد؛ شوراى عالى قضائى عربستان طبق تقویم اُمّ القرى ـ درست مانند تقویم رسمى ایران ـ روز چهارشنبه برابر با دى ماه 1383 را روز اوّل ذى حجه 1425 اعلام کرد. رورنامهها و رادیو و تلویزیون عربستان نیز روز چهارشنبه را اوّل ماه دانستند؛ ولى ناگهان عصر جمعه برابر با سوم ماه، شوراى عالى قضائى عربستان اعلام کرد که جمعه چهارم ماه، و روز سهشنبه اوّل ماه بوده است. روزنامههاى روز شنبه عربستان در توجیه این حکم نوشتند: سه نفر در شرق منطقه رین، ماه را عصر دوشنبه 29 ذىقعده دیدهاند. بنابراین روز سهشنبه اوّل ماه بوده است. در این زمینه شوراى عالى قضایى عربستان این بیانیه را صادرکرد:
با وجود این که عصر سه شنبه، مردم در همه شهرها ماه را به صورت بلند دیدند ـ که بر حسب تقویم مکه مطابق با 30 ذى القعده است ـ شوراى عالى قضایى، روز چهارشنبه را اول ماه ذى الحجه اعلام کرد؛ ولى از آن جا که مجرد بلند بودن ماه، موجب حکم به شروع ماه ذى الحجه از روز سه شنبه نمىشد و کسى هم پیشتر اعلام نکرده بود که در عصر دو شنبه ـ 29 ذى القعده ـ هلال ماه را دیده است بنابراین شوراى عالى قضایى حکم به تمام بودن سى روز ماه ذى القعده کرد؛ ولى با توجه به این که در عصر جمعه ـ مطابق با سوم ذى الحجه بر حسب تقویم مکه ـ چند نفر شهادت دادند که شب سه شنبه، ماه را در سیح ـ در شرق استان رین ـ دیدهاند، قاضى استان رین آنها را خواست و دو نفر از آنان حاضر شده، به رویت هلال ذى الحجه بعد از غروب دوشنبه شهادت دادند... و عدالت آن دونفر اثبات شد و قاضى استان رین یاد آور شد که آن دو نزدش به عدالت وثقه بودن معروف هستند ـ با آن دو نیز جوانى بود که هلال ماه را دیده ولى به دادگاه نیامد ـ... بنابر این شوراى عالى قضایى... مقرر داشت که دخول ماه ذى الحجه در روز سه شنبه ثابت شده است... و باید در روز چهارشنبه در عرفه وقوف کرد... «26»
* * *
17 ـ در زمان مرحوم آیة اللّه حاج آقا حسین بروجردى ؛ نیز روزى هلال براى آیة اللّه سید احمد خوانسارى در تهران اثبات شد و ایشان اعلام عید کرد. ولى براى آیة اللّه بروجردى ثابت نشده بود. عدهاى از بزرگان علماى تهران براى رعایت حرمت مرحوم خوانسارى ـ و اینکه اگر آیة اللّه بروجردى اعلام عید نکند شخصیت ایشان مخدوش مىشود ـ نزد آیة اللّه بروجردى آمدند و ایشان هم به اعتماد آیة اللّه خوانسارى و براى حفظ حرمت وى بعد از ظهر اعلام عید کردند.
________________________________________
1. الکافى، ج 4، ص 170، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 3.
2. الکافی، ج 4، ص 169، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 1. شرح و توضیح این دو حدیث در «بخش هفتم: احادیث رؤیت هلال» خواهد آمد.
3. رؤیت هلال، ج 3، ص 1546 ـ 1547.
4. چند نکته مهم درباره رؤیت هلال، ص 4 ـ 5.
5. تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه پنجم: یادنامه امام موسى صدر، ص 441.
6 .مجله الشریعة، سال ششم (1409) شماره 13، ص 375 ـ 376، «إثبات الأهلّة».
7. الحکم الشرعى فی إثبات رؤیة الهلال، ص 3، 6، 9.
8. رک: روزنامه جمهورى اسلامى، 15/12/1378، ص 15.
9. رک: تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2 و سال 16، شماره 1، ص 86، «بررسى علمى رؤیت هلال ماههاى رمضان و شوّال 1423 در ایران»، و ص 144، «بررسى رؤیتپذیرى هلال در ایران در بیست و نهمین روز ماههاى قمرى سالهاى 1400 ـ 1423» ؛ گزارش جامع طرح سراسرى رؤیت هلال ماههاى قمرى براى ایران، ص 11، پانوشت.
10. تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2، سال 16، شماره 1، ص 24 ـ 28، «رؤیت هلال؛ مشکلات و راه حلها».
11. تهذیب الاحکام، ج 4، ص 158، ح 444؛ الوافى، ج 11، ص 132، ح 10549.
12. الآثار الباقیة، ص 75.
13. رک: رؤیت هلال، ج 3، ص 2038.
14. الکافى، ج 4، ص 82 ـ 83 ؛ تهذیب الأحکام، ج 4، ص 317، ح 965 ؛ الوافى، ج 11، ص 157 ـ 158، ح 10598 ـ 10600 ؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 131 ـ 133، ح 13034 ـ 13036.
15. الفقیه، ج 2، ص 127، ح 1926؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 131، ح 13031.
16. ظاهراً به دلیل مخالفت با والى در عید گرفتن، خانهاش را آتش زد.
17. الطبقات الکبرى، ج 5، ص 32.
18. فوائد المرجان، ص 109.
19. النقض، ص 618ـ619.
20. تاریخ ابن قاضى شهبه، ج 3، ص 518.
21. الفقه على المذاهب الخمسة، ص 164.
22. فقه الإمام الصادق(ع)، ج 2، ص 47.
23. اجتماع أهل الإسلام على عید واحد کلّ عام، ص 20 ـ 21.
24. الحکم الشرعی فی إثبات رؤیة الهلال، ص 5 ـ 6.
25. تیسیر الفقه، فقه الصیام، ص 31.
26. روزنامه المدینة، شنبه 4 ذى حجه 1425، شماره 15242، ص 4.
گذشته از جنبههاى شرعىِ فردى، بازتاب اجتماعى دوگانگى و تفرقه در این امور را که بسیارى از اوقات به پارهاى اعتقادات مسلمانان نیز ضربه مىزند، نباید از نظر دور داشت.
تشخیص درست و مطابق ضوابطِ شرعى اوّل ماههاى قمرى آنقدر مهم است که در روایاتى مىخوانیم که پس از فاجعه اندوهبار و جانکاه عاشورا، نفرین فرشتهاى در حقِّ قاتلانِ حضرت ابا عبد اللّه الحسین (ع) موفّق نشدنِ آنان به اعمال و وظایف عید قربان و فطر و ماه مبارک است:
قال أبو عبداللّه(ع): لمّا ضُرب الحسین بن علی(ع) بالسیف فسقط... ثمّ ابتُدِرَ لیقطع رأسه نادى منادٍ من بُطنان العرش: «ألا أیّتها الأُمّة المتحیّرة الضالّة بعد نبیّها! لا وفّقکم اللّه لأضحى ولا لفطر»... فلا جرم واللّه ما وفِّقوا ولا یُوفَّقون حتّى یَثْأرَ ثائرُ الحسین(ع)؛«1»
امام صادق (ع) فرمودند: وقتى که امام حسین (ع) با ضربه شمشیر از پا افتاد... و سرش را بریدند یک منادى از میان عرش این ندا داد «اى اُمتى که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطرى موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خون خواه امام حسین (ع) قیام کند.
ـ عن محمّدبن إسماعیل الرازی عن أبی جعفر الثانى(ع)، قال: قُلتُ لَهُ: جُعلتُ فداک ما تقول فی الصوم فإنّه قد رُوی أنّهم لا یُوَفّقُون لصومٍ؟ فقال: «أما إنّه قد أُجیبتْ دعوةُ الملک فیهم» قال: فقلت: وکیف ذلک جُعلتُ فداک؟ قال: «إنّ الناس لمّا قتلوا الحسین (صلوات اللّه علیه) أمر اللّه (تبارک وتعالى) ملکاً ینادی: أیّتها الأُمّة الظاملةُ القاتلةُ عترة نبیّها! لا وفّقکم اللّه لصوم ولا لفطر»؛«2»
ـ محمد بن اسماعیل رازى از امام جواد (ع) نقل مىکند که به آن حضرت گفتم:
فدایت شوم، در باره روزه چه مىفرمایید؟ زیرا روایتى نقل شده است که مردم موفق به انجام روزه نخواهند شد. آن حضرت فرمودند: همانا دعاى آن فرشته در حقشان مستجاب شد. گفتم، فدایت شوم! چگونه؟ آن حضرت فرمودند: وقتىمردم امام حسین (ع) را کشتند، خداوند به فرشتهاى دستور داد که بانگ دهد: اى امت ظالمى که عترت پیامبرتان را کشتید! خداوند شما را به انجام روزه و اعمال فطر موفق نگرداند.
همچنین سیّد ابن طاوس پس از ذکر حدیث اوّل، روایت زیر را به نقل از دلائل الإمامة در اقبال نقل کرده است:
ولکن أُخبرکم بعلامات الساعة: یشیخ الزمان، ویکثر الذهب، وتشحُّ الأنفس، وتعقم الأرحام، وتقطع الأهلّة عن کثیر من الناس؛
ولى شما را به علائم آخر الزمان آگاه مىسازم: زمانه طولانى مىشود، طلا زیاد مىشود، آدمیان بخیل مىشوند، رحمها (زنان) عقیم مىشوند و رابطه اکثر مردم با اول ماهها قطع مىشود.
وى ذیل آن افزوده است:
به نظرم: این اقتضا مىکند که هلال ماه به خاطر عقوبت خداوند پنهان مىماند، پس علم به هلال ماه فقط با هدایتى از جانب خداوند صورت مىگیرد، چنین کسى به چیزى مشرف شده است که سپاسگزاران از شکر آن عاجزند و شکر مخصوص خدایى است که ما را به آن آگاه ساخت.«3»
پیامدهاى ناگوار اختلاف در رؤیت هلال
اختلاف در ثبوت هلال ماههاى مباک رمضان، شوال و ذى حجّه در کشورهاى اسلامى تاکنون پیامدهاى بسیار ناگوارى داشته است. در اینجا به پارهاى هشدارها ونگرانیها در این باره اشاره مىکنم:
یکى از فقهاى معاصر در این زمینه مىنویسد:
... اختلاف اسفناکى بارها در طى سالهاى اخیر در امر رؤیت هلال شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهى امروز نماز عید مىخواندند و مىگفتند: «أسألک بحقّ هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً... » و فردا گروه دیگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد همین عبارت را مىگفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟ عدّهاى به هم تبریک مىگفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى «یا علىُّ یا عظیم... وهذا شهر عظّمته وکرّمته... وهو شهر رمضان... » مىخواندند و گاه حتّى در یک خانه این اختلاف جانکاه دیده مىشد... . مردم از این بیم دارند که در سالهاى بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضى از ناآگاهان، تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند. این امر هنگامى نگران کنندهتر مىشود که مىبینیم در اغلب کشورهاى اسلامى مسأله رؤیت هلال حل شده و لا اقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولى در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکردهایم با اینکه فقهاى قوى و آگاهى داریم.«4»
همچنین یکى از روحانیان شیعه مقیم آلمان درباره وضع ثبوت اوّل ماه در اروپا طىّ استفتایى نوشته است:
همه ساله در خصوص رؤیت هلال اوّل ماه مبارک و نیز اوّل ماه شوّال با مشکلى اساسى مواجهیم... اختلاف همیشگى بین اهل سنّت و شیعیان، و شیعیان مقلّد آیة اللّه خوئى و مقلّدان دیگر آقایان، مناسب وضع مسلمانان به خصوص در مناطق غیر اسلامى نیست و گاهى به دست افراد مغرض یا ناآگاه بهانهاى براى تحلیلهاى تفرقهانگیز داده است.
یکى از نزدیکان امام موسى صدر درباره ایّام اقامت ایشان در لبنان مىگوید:
پیوسته هنگام فرارسیدن عید فطر، ایشان با مشکلات فراوانى روبرو مىشدند؛ زیرا سنّیها بنا به فتواهاى علما یا دولتهاى خود همیشه زودتر از شیعیان اعلامِ عید مىکردند و در نتیجه یک روز را برخى از مسلمانان عید و برخى دیگر روزه مىگرفتند.«5»
روز دوشنبه سىام ماه رمضان 1419 ـ طبق یک نظر ـ و روز عید فطر ـ طبق نظرى دیگر ـ یکى از عالمان شیعه لبنان در یکى از مساجد بیروت در سخنرانى خود گفت:
اندوهبارترین روزها بر من همین امروز است، این اندوه براى رنج خودم نیست بلکه اندوه براى امّت است، ما دوست داشتیم که این عید، عیدى باشد که همه مردم را جمع کند و سرچشمه تفاهم و همفکرى باشد؛ ولى این مشکل تاریخى مسلمانان است که روش ثابت و اساسى که بتوانند بر آن توافق داشته باشند، ایجاد نکردند. ما به خوبى مىدانیم که مردم همیشه در خانه هایشان با مشکلاتى روبه رو هستند که به سبب تعدد مراجع دینى پدید آمده است، یک نفر از کسى تقلید مىکند که مىگوید فلان چیز نجس است و آن دیگرى از فردى تقلید مىکند که معتقد به طهارت همان چیز است و هر دو در یک خانه زندگى مىکنند. نسبت به قضیّه هلال ماه نیز مسئله همین طور است ؛ زیرا در این جا نظریات فقهى گوناگونى وجود دارد.
به همین مناسبت اداره تبلیغ دینى وابسته به مجلس اعلاى شیعه در لبنان طى بیانیهاى اعلام کرد:
سازمان تبلیغ دینى اندوه و تأسف خود را از تشویشى که باعث اشتباه برخى از برادران در باره عید فطر در روز دوشنبه شد اعلام مىدارد.
یکى از شاعران در قصیدهاى طولانى با اشاره به این وضع سروده است:
أوَ لیس هذا للصفوف مُفرِّقاً
و مشتّتاً لِعُرى الأُخُوّةِ یصدعُ
آیا این باعث تفرقه صفوف نمىشود
وباعث تکه تکه کردن آویزههاى برادرى نمىگرد
دنیز نویسنده فوائد المرجان در قصیدهاى با عنوان «میلاد الهدى و مآسینا»، که در دیوانش عرائس الجنان (ج3، ص115) درج شده، گوید:
أهَلْ وَحّدَتْ ذی الذکر یات صُفوفَنا
فما بالُنا سُبْلَ الخِلافِ نمهَّدُ
فی کلّ أیّام الهناء وغیرها
لنا طُرقُ شتّى بها لا نُوحَّدُ
فذا الیوم عید فی المنامة قائمء
وأهلُ القُرى والریف عیدهُمُ غَدُ
مهازل منها یَضْحک الخصمُ ساخراً
وذو الدین منها بالتخلّف یکمدُ
وإن جئت أهل الفقه قالوا برؤیة الـ
ـهلال لنا لم یأتِ ذو العدلِ یَشهدُ
لقد هُزِمَتْ أهلُ الهُدى لاختلافهم
کما انتصرَتْ أهلُ الخطا إذ توحّدوا
آیا مناسبتها صوف ما را یکى مىکند
ما را چه شده است که راههاى اختلاف را مىگسترانیم و هموار مىسازیم
در هریک از روزهاى شادى و غیر آن
ما راههاى متعددى داریم و متحد نمىشویم
امروز در منامه عید بر پاست
ولى عید اهل قرى و ریف فرداست
چیزهاى بیهودهاى که دشمن با تمسخر به آن مىخندد
و دینداران بر اثر آن دل آزرده مىگردند.
اگر نزد اهل فقه بیایى خواهند گفت
عادلى به رویت هلال برایمان شهادت نداد
هدایت یافتگان به سبب اختلافشان شکست خوردند
و گمراهان به خاطر اتحادشان پیروز شدند
عالمان دیگر کشورهاى اسلامى علاوه بر ایران و لبنان نیز در اینباره هشدار داده و آثار ناگوار آن را ناخوشایند دانسته و براى حلّ این معضل تلاشهایى کردهاند، از جمله دکتر ماجد أبورخیه مقیم اردن گوید:
شاید بیشترین چیزى که باعث توجه مسلمانان به رؤیت هلال مىشود قضیه اثبات اوّل ماه رمضان و آخر آن باشد، چرا که اختلافات عجیب و غریبى در جهان اسلام پدید آمده است، چیزى که باعث مىشود یک دولت، یک یا دو روز پیش از دولت دیگر ـ که ممکن است همسایهاش باشد ـ روزه بگیرد. چنین وضعیتى در مورد عید فطر نیز وجود دارد. اگر بگویم که در بعضى از سالها این اختلاف به سه روز رسیده مبالغه نکردهام. این اختلاف، نشان از سلامت ندارد، بلکه بیمارى آشکارى است که همراه با دیگر بیمارىها استخوانهاى این امت را ـ بعد از آن که از راه راست منحرف شدند و کتاب خداوند را رها کردند ـ پوک ساخته است، اختلاف دولتهاى اسلامى در شروع روزه باعث انگشت نمایى و تعجب در داخل و خارج گردید و صداهاى بسیارى براى پایان بخشیدن به این هرج و مرج عمومى بلند شد و بسیارى از مؤسسات رسمى و غیر رسمى در باره اثرات آن و یافتن راهى براى اتحاد امت در مورد شروع و پایان روزه به بحث و گفتگو پرداختند.«6»
همچنین شیخ عبداللّه بن یزید آل محمود مفتى قطر مىگوید:
از چیزهایى که موجب تأسف است، اختلاف میان مسلمانان در رؤیت هلال رمضان و هلال شوال و هلال ذى الحجّه و مانند آن است. این اختلاف اندوهبار در شروع و پایان ماه رمضان به اندازهاى رسیده است که برخى از سرزمینهاى عالم اسلامى پس از دو روز از کشور دیگر روزه مىگیرند یا افطار مىکنند. اى علماى بزرگوار، اى قاضیان شریعت اسلام ما هر ساله در روزه و افطارمان دچار یک اشتباه تکرارى مىشویم، به گونهاى که همچون یک کار عادى شده است و کسى براى رفع آن حرکت نمىکند، در حالى که چاره این اشتباه ممکن است و انتخاب یک راه یقینى در این موارد، کارى شدنى است... . اى دانشمندان اسلام، ما و خود و همه مردم را از این اشتباه دائمى و تکرارى هر ساله نجات دهید.«7»
روزنامه اللؤ به تاریخ 8/12/2000 م نوشت:
مردم دچار سردرگمى شدهاند؛ نمىدانند آغاز و انجام روزه شان چه وقت است؟ سؤالى که طرح مىشود این است که آیا این جدل و اختلاف پایانى ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان و به ویژه دانشمندانشان به یک روش روشن در چنین مسئلهاى برسند که از امور محسوس به شمار مىآید و چندان جاى اختلاف نیست؟ و آیا ممکن است شریعت سمعهاى که عبادت روزه را به هلال ماه پیوند داده است، وسایل و راه اثبات هلال را بیان نکند تا چنین اختلاف زیانبارى بروز کند و به نمادهاى وحدتى که چنین عبادتى خواستار آن است آسیب برساند؟
همچنین الشرق الأوسط در تاریخ 28/5/1999 م از قول شخصى از اهل مغرب نوشت:
بى شک شما نیز مانند ما در هر سال یک یا دو بار هر گاه که ماه رمضان و ماه شوال که عید فطر همراه آن است مىآید، اندوهگین و متأسف مىشوید. در بعضى از سالها بین ما که در یک کشور ـ مغرب عربى ـ هستیم، اختلاف وسیعى در مورد شروع و پایان روزه به وجود مىآید. این اختلاف بر اثر اختلاف کشورهاى اسلامى و عربى در این زمینه پدید مىآید. بعضى از ما در فلان روز همراه با کشور عربى سعودى روزه مىگیرند... و بعضى دیگر روز بعد همراه با همسایههاى ما در الجزایر و تونس ـ در مغرب ـ روزه مىگیرند و اکثر مردم در روز بعد در پى اعلان نهاد دینى مسئول در کشورمان روزه مىگیرند. همین اختلاف دوباره در پایان ماه رمضان و اول شوال و ثبوت عید فطر رخ مىدهد، برخى از ما در فلان روز عید مىگیرند و گروهى دیگر بعد از دو روز؛ آیا مىتوان اختلاف میان مسلمانان را تا این اندازه پذیرفت؟
این آشفتگیها باعث شده است که برخى روزنامهها به روحانیان و حوزهها حمله و آنها را با دنیاى امروز و پیشرفتهاى علمى بیگانه قلمداد کنند. از باب نمونه، نشریهاى نوشته است:
در دنیایى که پیچیدهترین فرایندهاى محاسباتى، معاملاتى و ارتباطى بر اساس واحدهایى بسیار کوچکتر از ثانیه برنامهریزى و اجرا مىشود، با این همه تلسکوپ و ماهواره و مؤسسات مجهّز ژئوفیزیک آیا نمىتوان نسبت ماه به زمین و گردش قمرى ایّام را به صورت کارشناسى و تخصّصى محاسبه کرد؟... بلاتکلیفىهاى روز عید فطر، تنها یکى از نشانههاى بیگانگى ما با دگرگونیهاى دنیا و تکرار شیوههاى کهنه و ناکارآمد قدیمى در اداره زندگى و حلّ مسائل است.
دکتر زکى بدوى رئیس دانشگاه اسلامى در لندن مىگوید:
... اکنون فلکشناسى و ارتباطات به پیشرفتهاى بسیارى دست یافته است و جایز نیست چنین اختلافهایى بین کشورهاى اسلامى به وجود آید... . روحانیون و فرهنگ مذهبى در کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى و تکنولوژى دورند... . علوم مذهبى در تمامى کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى دور است و روحانیون مسلمان... از اطلاع بر پیشرفتهاى علمى در دیگر سرزمینها خوددارى مىکنند. آخرین پیشرفتهاى فلکى نشان مىدهد که ماه به طور دقیق در چه زمانى رؤیت خواهد شد. بنابراین نباید به روحانیون اجازه داده شود در این باره تصمیمگیرى کنند... .
اختلاف در رؤیت ماه براى مسلمانان در امریکا و اروپا مشکلات بسیارى به وجود آورده است. حتّى آنها نمىدانند که ماه رمضان و دیگر ماههاى قمرى آغاز شده است و کدام یک از فتواهاى روحانیون مسلمان در اینباره درستتر است و این مسأله مسلمانان را در کشورهاى غربى در موقعیت دشوارى قرار داده است.«8»
مشکل وقتى افزونتر مىشود که بدانیم اهل فن و متخصّصان هیئت و نجوم بر این باورند که در بسیارى از سالهاى اخیر در ایران مدّعیان و شاهدانِ رؤیت هلال در شامگاه روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان اشتباه کرده و دچار توهّم و تخیّل رؤیت شدهاند وگرنه رؤیت هلال در چنان روزهایى هرگز ممکن نبوده است از جمله در سالهاى 1412، 1413، 1414، 1415، 1418، 1419 و 1422 و نیز هلال ماه رمضان 1419.«9»بیفزایم که از سال 1405 تا 1423، یعنى 19 سال، فقط ماه مبارک رمضان سال 1405 سى روزه اعلام شد و اگر آن هم 29 روزه اعلام شده بود 19 سال متوالى، ماه مبارک 29 روزه شده بود. از سال 1410 تا 1423، 13 سال متوالى ماه رمضان 29 روزه داشتهایم در حالى که در 74 سال اخیر در ایران این موضوع بىسابقه است و در این سالها، بیشترین توالى ماههاى رمضان 29 روزه اعلامى، 5ماه است.
ضرورت پژوهش در رؤیت هلال
این امور ضرورت پژوهش در امر رؤیت هلال را از جهت فقهى و نجومى دو چندان مىکند. موضوعى که برخى از آگاهان و دلسوزان بارها بر آن تأکید کردهاند. از جمله حضرت حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نخستین گردهمایى تخصصى رؤیت هلال در هشتم آبان 81 اظهار داشت:
... یکى از اشکالات بسیار جدّى به حوزههاى علمیه و دانشمندان حوزههاى نجوم و هیئت همین جا وارد است، که چرا به طور جدّى به این مسأله پراهمیّت نمىپردازند....
متأسّفانه درباره تقویم هجرى قمرى، یعنى گاهشمارى اى که زندگى دینى، فکرى، اجتماعى، سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است، هنوز کارهاى اساسى نشده است و از پژوهشهاى بسیار بسیار مهم که همگان باید روى آن کار کنیم این است که درباره تقویم قمرى عمیقاً تحقیق کنیم و جمعاً یک تصمیم درست بگیریم... .
در دنیاى اسلام، بحث تقویم قمرى یک بحث بین المللى است. پنجاه و شش کشور مسلمان به اضافه مسلمانان همه کشورهاى دیگر و در مجموع، صدها میلیون مسلمان اکنون در غرب و شرق عالم زندگى مىکنند و آنها نیز مسائل و تکالیف و سنن و آداب و فرهنگشان را وابسته به این مسأله مىبینند. وقتى که یک مسلمان دلسوز با تفرقه و ناهماهنگى مواجه مىشود رنج مىبرد. به راستى این چه وضعى است و چرا یک تصمیم جامع گرفته نمىشود؟... .
وقتى که همسایههاى ما که با یکدیگر قریب الأُفق هستیم ماه را مىبینند یا تصمیم مىگیرند که آن را ببینند! و برنامه هایشان را نیز اجرا مىکنند، سپس در اینجا با چند کیلومتر فاصله تصوّر دیگرى بخواهد وجود داشته باشد، این موضع اصلاً قابل توجیه نیست. آنها که مىخواهند همه چیز علمى، تحقیقى، منطقى و مستدل باشد، اینها را نمىپذیرند. پس چنین اختلافى مىتواند در عقاید ما شبههانگیز باشد. یعنى وجود و بروز همین مسأله کافى است تا عدّهاى بگویند: این چه دین جامعى است که نتوانسته این مسأله را حل کند؟... . این وظیفه بسیار بسیار مهم شرعى و در درجه اوّل وظیفه حوزه هاست. اگر حوزهها تصمیم درستى نگیرند دانشگاه هم نمىتواند به تنهایى این مشکل را حل کند. به خصوص مراجع باید تدبیرى بیندیشند.
... چه ضررى از این بزرگتر که این تفرقهها مثل خوره به جان جامعه بیفتد و تردیدهایى را در دل انسانها به وجود بیاورد، این مسائلْ عادى و معمولى نیستند و حتّى از لحاظ شخصى هم انسان را با تکالیفى که بین او و خدایش دارد دچار مشکلات روحى مىسازند. اینکه گفته شود «یوم الشک» این طور باشد و... ، یا هنگام عید فطر عدهاى به مسافرت بروند، شایسته زمان ما نیست. ما مىتوانیم این مسائل را حل کنیم و اکنون ضرورى است آن را در مقیاس بین المللى مرتفع نماییم، نه در مقیاس فرد یا یک جامعه محدود یا یک شهر... . «10»
لطایفى از رؤیت هلال در گذر تاریخ
رویدادهاى مربوط به رؤیت هلال، در طول تاریخ، هم آموزنده و مآیه عبرت و اندرز و گاه تلخ است و هم تسکین دهنده و آرامشبخش از این رو که مىبینیم مشابه آنچه در روزگار ما اتفاق مىافتد، در عهد پیشینیان نیز رخ داده است. به هر حال مواردى از این رویدادها را ـ حتى الامکان به ترتیب تاریخى یا به تناسب موضوع ـ در این مقاله نقل مىکنیم:
1. شیخ طوسى در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام(ع) به منادى دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان 29 روزه است و یک روز روزه قضا بگیرند«11».
ظاهراً در آن سال اوّل ماه رمضان هوا ابرى بوده و ماه دیده نشده است. از این رو مردم شعبان را کامل و سى روزه حساب کردهاند و در پایان ماه رمضان با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شده است که ماه شعبان نیز 29 روز بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفتهاند. از این رو، حضرت امیر(ع) دستور دادند یک روز روزه قضا شود.
این ماجرا را ابوریحان بیرونى نیز از کتابهاى زیدیه نقل کرده است. «12»
میرزاى قمى نیز در غنائم مىگوید که مکرّراً در زمان ما اتفاق افتاد که مردم 28 روز روزه، و روز 29 را عید گرفتند«13». چند سال پیش در ایران نیز مردم 28 روز روزه گرفتند.
2. کلینى در کافى و شیخ در تهذیب از امام صادق(ع) نقل کردهاند که آن حضرت فرمود:
در زمان منصور عباسى روزى در حیره بر او وارد شدم. آن روز یوم الشکّ بود و مردم در شک بودند و قسم به خدا من مىدانستم که آن روز از ماه رمضان است. منصور گفت: یا ابا عبداللّه، امروز روزهاى؟ گفتم: «ذاک إلى الإمام إن صُمت صمنا، و إن أفطرت أفطرنا؛ این مربوط به امام است اگر تو روزه بگیرى ما هم روزه مىگیریم، و اگر تو نگیرى ما هم نمىگیریم». منصور به غلامش گفت: «سفره را بیاور» و من با منصور غذا خوردم و قسم به خدا مىدانستم که آن روز از ماه رمضان است. راوى به امام صادق(ع) با شگفتى عرض کرد: روزى از ماه رمضان را روزه نگرفتى و افطار کردى؟ حضرت فرمود: ... آرى قسم به خدا، افطار یک روز و گرفتن قضاى آن روزه برایم آسانتر از این است که گردنم را بزنند و خداى متعال عبادت نشود: «وکان إفطاری یوماً وقضؤه أیسر علىّ من أن یضرب عنقی ولا یعبد اللّه»«14».
3. شیخ صدوق در فقیه روایت کرده است از عیسى بن منصور که وى گفت:
در یومالشکّ خدمت حضرت صادق(ع) بودم. امام به غلامش فرمود: «غلام، برو ببین سلطان روزه گرفته است یا نه؟ غلام رفت و برگشت و گفت: سلطان روزه نگرفته است. امام غذا طلب کرد و با هم تناول کردیم«15».
4. ابن سعد در طبقات آورده است:
هنگامى که سعید بن عاص از جانب عثمان والى کوفه بود، روزى در پایان ماه رمضان به مردم گفت: کدام یک از شما هلال را دیدهاید؟ مردم گفتند: ما ندیدیم؛ ولى هاشم بن عُتبة بن ابى وقّاص گفت: من هلال را دیدهام. سعید بن عاص به وى گفت: با یک چشم بینا، تنها تو از بین مردم ماه را دیدى! هاشم به سعید گفت: مرا براى چشمم سرزنش مىکنى با اینکه چشمم در راه خدا چنین شده است! ( چشم وى در واقعه یرموک آسیب دیده بود ). فردا صبح، هاشم در منزلش افطار کرد و عید گرفت و مردم نیز نزد او غذا خوردند. این خبر به گوش سعید بن عاص رسید. آنگاه کسى را به دنبال هاشم فرستاد و او را کتک، و خانهاش را آتش زد. «16»
پس از این ماجرا اُمّ الحکم دختر عتبة بن وقّاص ـ که از زنان مهاجر بود ـ و نافع بن أبى وقّاص از کوفه به مدینه آمدند و ماجرا را براى سعد بن ابى وقّاص بازگو کردند. سعد نزد عثمان آمد و قضیه را به وى گفت. عثمان هم پاسخ داد: سعید در برابر هاشم در اختیار شماست، او را به تلافى کتک زدن به هاشم، بزنید. خانه سعید هم در برابر خانه هاشم از آن شماست، به تلافى آتش زدن خانه هاشم آن را به آتش بکشید. در این هنگام، عمر بن سعد بن ابى وقّاص که کودک بود به خانه سعید در مدینه آمد و آتشى در آن شعلهور ساخت. خبر به عایشه رسید و عایشه در پى سعد بن ابى وقّاص فرستاد و از او خواست دست نگه دارد. و او دست نگه داشت... . «17»
5. یحیى بن حسین شجرى در الأمالى الخمیسیة (ج 2، ص 42) از نافع بن سعید حکایت کرده است که وى گفت:
در سفر حج (سال 170 هجرى، اولین سال خلافت هارون) همراه هارون الرشید بودم که ده نفر آمدند و شهادت دادند که ما یک روز پیش از مردم هلال را دیدیم. هارون غمگین شد و گفت: «این اولین حجى است که در خلافتم برگزار مىکنم، آن هم بر خلاف شرع برگزار مىشود!!». آنگاه فقها را جمع کرد. فقها بین شهود جدایى انداختند و سخن شهود مختلف شد و یکسان از کار درنیامد. هارون از شهود پرسید: شما کى هستید؟ پاسخ دادند: از اهل کرمانیم، از فلان روستا. هارون دستور داد آنان را به زندان بیفکنند. آنگاه منادى بین مردم ندا درداد تا اهل کرمان آمدند. از آنان از وضع روستاى شهود پرسید. مردم گفتند: قسم به خدا اى امیر، همه اهل آن روستا زندیق و کافرند. ما با آنها نه آمیزشى داریم نه رفت و آمدى، و هیچ کس را از اهل آن روستا نمىشناسیم.
آنگاه هارون آن ده شاهد را احضار کرد و گفت: بگویید شما که هستید؟ قسم به خدا جز با راستگویى از دست من نجات نمىیابید. گفتند: ما زندیقیم و آمدیم تا حج مردم را فاسد و تباه کنیم. هارون هم دستور داد آنها را با شمشیر گردن زدند. «18»
6. عبد الجلیل رازى در کتاب جاودانه نقض سخنى از خصم را راجع به شیعه نقل مىکند و به آن پاسخ مىدهد. مجموع ایراد و پاسخ، برخى از زوایاى مسأله را در آن روزگار روشن مىسازد، آنجا که گفته است:
فضیحت سى و سیم: رافضى بر سنّت مصریان رود، و دو روز پیش نیت روزه ماه رمضان کند، و چون دو روز به عید مانده باشد، افطار کند، و در مصر هم، چنین کنند و به جدل روزه دارند و عید یک روز پیشتر کنند مخالفت آل عبّاس را.
اما جواب آنچه گفته است که: «دو روز پیشتر از ماه رمضان روزه مىگیرند» به حساب کورتر است که زهّاد و عبّاد شیعه به دو ماه پیشتر از ماه رمضان روزه گیرند اما نه به نیّت ماه رمضان روزه دارند و کتبِ فقهاى ایشان در احتیاط این مسأله و عدد رؤیت هلال و عدد شهود بر اختلاف احوال، اظهر من الشمس است و به جدول و نجوم و مانند این هرگز معترف نبودهاند و آن را منکر باشند و در روز عید روزه گشایند و در این معنى تقیه نتوان کردن، بلى جماعتى اخباریه که خویشتن را شیعه خوانند این معنى مذهب ایشان بوده است و از ایشان بسى نماندهاند و گر جایى باشند این معنى پنهان [از] اُصولیان کنند که علم الهدى و شیخ موفّق بوجعفر طوسى و علماء از متاخّران بر ایشان انکار کردهاند در مسائلى چند که این یکى از آن است و ایشان را قمع و قهر کردهاند و تظاهر نیارند کردن و نیارند گفتن، مگر این انتقالى [ کذا ؟] در جایى در کتب اخباریه دیده است و معلوم است که نه مذهب اصولیان است؛ والحمد للّه رب العالمین.
و اما آنچه گفته است: که «مخالفت آل عبّاس را یک روز پیشتر عید کنند» دگر باره به حساب کورتر است که این معنى مخالفت شریعت مصطفى 9 باشد پس بایستى که عبّاسیان را بر مصطفى 9 تقدیم و ترجیح ندادى که صاحب شریعت مصطفى (ص) است نه ایشان، اما خواسته که به تقیه باز نماید که دیگران را بهتر از رسول (ص) مىداند و به همه حال امامزاده بهتر از کافر بچه باشد، على رغم المصنّف. والسلام. «19»
7. در تاریخ ابن قاضى شُهبه در ضمن حوادث ماه رمضان سال 796 آمده است:
در این ماه موضوع غریبى اتفاق افتاد و آن اینکه: قاضى حنبلى اثبات و اعلام کرد که اوّل ماه رمضان سه شنبه است. مردم شب چهار شنبه به جستوجوى هلال رفتند ولى دیده نشد. عصر روز چهار شنبه، قضات هشتگانه براى مراسم سلام بر سلطان وارد شدند. سلطان از قاضى حنبلى درباره کیفیت اثبات ماه رمضان پرسید. قاضى گفت: دو نفر نزدم به رؤیت شهادت دادند. سلطان دچار شک و شبهه شد و پرسید اگر شب پنج شنبه هم دیده نشود، تکلیف چیست؟ و سخن بالا گرفت. سلطان دستور داد که شب پنج شنبه نیز مردم ترائى کنند و به جستوجوى هلال بروند. گفته مىشد که ماه قبلاً دیده نشده و شهود به دروغ شهادت دادهاند! و طبلخانه سلطان اعلام عید نکرد و بشارت آن را نداد تا اینکه ماه رؤیت شود.
روز پنج شنبه قاضیان و شیخ در مسجد جامع گرد آمدند و مردم براى دیدن ماه بالاى منارهها رفتند. در این هنگام مردى هلال را دید و به رؤیت شهادت داد، سپس دیگرى تا شمارشان به هفت نفر رسید و شهادت دادند و هلال ثابت شد. قاضى حنبلى از این ماجرا ترسید.
آنگاه سلطان در میدان، نماز [جمعه] خواند و قاضى مصر خطبه ایراد کرد، و نایب شام قبه را حمل کرد و قاضى شام در مسجد جامع خطبه خواند و به مصلاى جمعه نرفت... .«20»
8. شیخ محمّد جواد مغنیه گوید:
در سال 1939 م عید قربان در مصر دوشنبه بود، و در عربستان سعودى سه شنبه، و در بمبئى چهارشنبه! و در سال 1960 م دولت پاکستان و تونس براى جلوگیرى از هرج و مرج مقرّر کردند که براى ثبوت هلال باید به سخن هیئت شناسان و منجّمان اعتماد کرد. «21»
9. وى همچنین مىگوید:
در سال 1964 م یکى از مراجع نجف و مقلدانش روز جمعه را عید گرفتند، و مرجع دیگرى و مقلدانش نیز در نجف اشرف روز شنبه را!«22»
10. در سال 1393 در قطر از یکى از شهرها خبر رسید که شب جمعه هلال رؤیت شده و روز جمعه عید است. رادیو هم مردم را به افطار روز جمعه دعوت کرد. مردم هم جمعه را عید گرفتند، ولى در شب دوم یعنى شب شنبه هم قطعاً ماه دیده نشد و تنها در شب سوم یعنى شب یکشنبه عدهاى تیزبین آن را به شکلى ضعیف دیدند که 25 یا 30 دقیقه در افق پیدا بود. در حالى که طبق این شهادت، شب سوم ماه بود ؛ از این رو مردم مضطرب شدند و یقین پیدا کردند که روز جمعه، و ترجیحاً شنبه نیز از ماه مبارک رمضان بوده است«23».
11. مرحوم آیة اللّه سید محمّد حسین حسینى تهرانى در نامهاى خطاب به مرحوم آیةاللّه خوئى ؛ درباره عید فطر 1396 که به دلیل اختلاف فتواى ایشان با مشهور فقها، در ثبوت عید در ایران اختلاف و دو دستگى شد، مىنویسد:
عید فطر امسال [ 1396] معرکه عجیبى در همه نواحى و باعث اختلاف شدید و ترک جماعات و سقوط ابهت و عظمت عید و مآیه بروز نفاق و ظهور عوامل و ایادى شیطان بود.
این تشتّت و دو دستگى و آثار جانبى آن، باعث شد مرحوم تهرانى طىّ سه نامه مبناى آیة اللّه خوئى را نقد کند و از ایشان بخواهد از این نظر، عدول یا حداقل احتیاط کند. آیةاللّه خوئى هم پاسخ دو نامه از این نامهها را دادند و بر نظر خود اصرار ورزیدند و پیشنهاد مرحوم تهرانى مبنى بر عدول از فتوا بهاحتیاط را هم نپذیرفتند. این پنج نامه علمى در مجموعهاى بهنام رسالة حول مسألة رؤیة الهلال چاپ شده و با تجدید نظر مرحوم تهرانى و اضافات ایشان در جلد دوم رؤیت هلال نیز منتشر شده است.
12. مفتى قطر مىنویسد:
عید فطر در سال 1400 بى جا و بر خلاف واقع و بر اساس شهادت دروغ به رؤیت هلال در شب دوشنبه اعلام شد. در حالى که شب دوشنبه و نیز شب سهشنبه کسى ماه را ندید. و معلوم شد این شهادت باطل بوده است. و مردم تنها در شب چهارشنبه ماه را دیدند مانند هلال شب اوّل ماه. و براى همه معلوم شد که ادعاى رؤیت شب دوشنبه دروغ محض بوده است«24».
13. دکتر یوسف قرضاوى از عالمان معاصر اهل سنّت مىنویسد:
آغاز ماه رمضان 1409 را برخى کشورها پنج شنبه، برخى جمعه و برخى شنبه گرفتند.«25»
نیز در گفتگویى با شبکه الجزیرة در روز یکشنبه پنجم ماه رمضان 1418 اظهار داشت:
چند سال پیش آغاز ماه رمضان در کشورهاى خلیج روز چهارشنبه؛ در مصر، تونس و الجزائر روز پنجشنبه؛ در مغرب، پاکستان و هند جمعه؛ و در بنگلادش روز شنبه بود.
قرضاوى افزود:
من در امریکا دیدم این اختلاف از کشورهاى اسلامى به مسلمانان امریکا بلکه حتى به یک خانواده سرایت کرده است به طورى که شوهر روزه نبود ولى همسرش روزه بود، فرزند افطار مىکرد ولى پدرش روزهدار بود، یکى به پیروى از پاکستان، دیگرى به پیروى از عربستان و سومى به پیروى از مصر روزه مىگرفت. آیا این عاقلانه است؟!
14. عید فطر سال 1412 هم حوالى ساعت 9 صبح (شنبه 15 فروردین 71) از رسانهها اعلام شد. یعنى اعلام شد که ماه رمضان ناقص و 29 روزه بوده و همان روز عید فطر است و شب گذشته شهود، هلال را رؤیت کردهاند.
15. در عید فطر سال 1419 در لبنان اختلاف شدیدى در ثبوت عید بین شیعیان بروز کرد که بر اثر آن غوغایى بر پاشد عدهاى از شیعیان به استناد شهادت شهود، روز دوشنبه را، و عدهاى به استناد سخن هیئت شناسان و منجّمان که رؤیت هلال در عصر یکشنبه را غیرممکن مىدانستند، سه شنبه را عید فطر اعلام کردند. در لبنان روزنامهها و نشریات متعددى به این موضوع پرداختند و با مقالات علمى و گاه غیر علمى هر یک از این دو گروه از نظر خود دفاع کردند. مقالاتى که گاهى بین آنها اظهار تأسّف و تحسّر هم دیده مىشد مانند مقالههایى با عنوان «وحدة المسلمین بین هلالین !» و «العید الضائع !». این طوفان تا مدتى در لبنان ادامه داشت.
عین همین اختلاف و درست به همان دلیل در عید فطر سال 1424 در ایران نیز بروز کرد و توابعى ناخوشایند داشت.
16. سال گذشته نیز حادثه غریبى رخ داد؛ شوراى عالى قضائى عربستان طبق تقویم اُمّ القرى ـ درست مانند تقویم رسمى ایران ـ روز چهارشنبه برابر با دى ماه 1383 را روز اوّل ذى حجه 1425 اعلام کرد. رورنامهها و رادیو و تلویزیون عربستان نیز روز چهارشنبه را اوّل ماه دانستند؛ ولى ناگهان عصر جمعه برابر با سوم ماه، شوراى عالى قضائى عربستان اعلام کرد که جمعه چهارم ماه، و روز سهشنبه اوّل ماه بوده است. روزنامههاى روز شنبه عربستان در توجیه این حکم نوشتند: سه نفر در شرق منطقه رین، ماه را عصر دوشنبه 29 ذىقعده دیدهاند. بنابراین روز سهشنبه اوّل ماه بوده است. در این زمینه شوراى عالى قضایى عربستان این بیانیه را صادرکرد:
با وجود این که عصر سه شنبه، مردم در همه شهرها ماه را به صورت بلند دیدند ـ که بر حسب تقویم مکه مطابق با 30 ذى القعده است ـ شوراى عالى قضایى، روز چهارشنبه را اول ماه ذى الحجه اعلام کرد؛ ولى از آن جا که مجرد بلند بودن ماه، موجب حکم به شروع ماه ذى الحجه از روز سه شنبه نمىشد و کسى هم پیشتر اعلام نکرده بود که در عصر دو شنبه ـ 29 ذى القعده ـ هلال ماه را دیده است بنابراین شوراى عالى قضایى حکم به تمام بودن سى روز ماه ذى القعده کرد؛ ولى با توجه به این که در عصر جمعه ـ مطابق با سوم ذى الحجه بر حسب تقویم مکه ـ چند نفر شهادت دادند که شب سه شنبه، ماه را در سیح ـ در شرق استان رین ـ دیدهاند، قاضى استان رین آنها را خواست و دو نفر از آنان حاضر شده، به رویت هلال ذى الحجه بعد از غروب دوشنبه شهادت دادند... و عدالت آن دونفر اثبات شد و قاضى استان رین یاد آور شد که آن دو نزدش به عدالت وثقه بودن معروف هستند ـ با آن دو نیز جوانى بود که هلال ماه را دیده ولى به دادگاه نیامد ـ... بنابر این شوراى عالى قضایى... مقرر داشت که دخول ماه ذى الحجه در روز سه شنبه ثابت شده است... و باید در روز چهارشنبه در عرفه وقوف کرد... «26»
* * *
17 ـ در زمان مرحوم آیة اللّه حاج آقا حسین بروجردى ؛ نیز روزى هلال براى آیة اللّه سید احمد خوانسارى در تهران اثبات شد و ایشان اعلام عید کرد. ولى براى آیة اللّه بروجردى ثابت نشده بود. عدهاى از بزرگان علماى تهران براى رعایت حرمت مرحوم خوانسارى ـ و اینکه اگر آیة اللّه بروجردى اعلام عید نکند شخصیت ایشان مخدوش مىشود ـ نزد آیة اللّه بروجردى آمدند و ایشان هم به اعتماد آیة اللّه خوانسارى و براى حفظ حرمت وى بعد از ظهر اعلام عید کردند.
________________________________________
1. الکافى، ج 4، ص 170، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 3.
2. الکافی، ج 4، ص 169، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 1. شرح و توضیح این دو حدیث در «بخش هفتم: احادیث رؤیت هلال» خواهد آمد.
3. رؤیت هلال، ج 3، ص 1546 ـ 1547.
4. چند نکته مهم درباره رؤیت هلال، ص 4 ـ 5.
5. تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه پنجم: یادنامه امام موسى صدر، ص 441.
6 .مجله الشریعة، سال ششم (1409) شماره 13، ص 375 ـ 376، «إثبات الأهلّة».
7. الحکم الشرعى فی إثبات رؤیة الهلال، ص 3، 6، 9.
8. رک: روزنامه جمهورى اسلامى، 15/12/1378، ص 15.
9. رک: تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2 و سال 16، شماره 1، ص 86، «بررسى علمى رؤیت هلال ماههاى رمضان و شوّال 1423 در ایران»، و ص 144، «بررسى رؤیتپذیرى هلال در ایران در بیست و نهمین روز ماههاى قمرى سالهاى 1400 ـ 1423» ؛ گزارش جامع طرح سراسرى رؤیت هلال ماههاى قمرى براى ایران، ص 11، پانوشت.
10. تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2، سال 16، شماره 1، ص 24 ـ 28، «رؤیت هلال؛ مشکلات و راه حلها».
11. تهذیب الاحکام، ج 4، ص 158، ح 444؛ الوافى، ج 11، ص 132، ح 10549.
12. الآثار الباقیة، ص 75.
13. رک: رؤیت هلال، ج 3، ص 2038.
14. الکافى، ج 4، ص 82 ـ 83 ؛ تهذیب الأحکام، ج 4، ص 317، ح 965 ؛ الوافى، ج 11، ص 157 ـ 158، ح 10598 ـ 10600 ؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 131 ـ 133، ح 13034 ـ 13036.
15. الفقیه، ج 2، ص 127، ح 1926؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 131، ح 13031.
16. ظاهراً به دلیل مخالفت با والى در عید گرفتن، خانهاش را آتش زد.
17. الطبقات الکبرى، ج 5، ص 32.
18. فوائد المرجان، ص 109.
19. النقض، ص 618ـ619.
20. تاریخ ابن قاضى شهبه، ج 3، ص 518.
21. الفقه على المذاهب الخمسة، ص 164.
22. فقه الإمام الصادق(ع)، ج 2، ص 47.
23. اجتماع أهل الإسلام على عید واحد کلّ عام، ص 20 ـ 21.
24. الحکم الشرعی فی إثبات رؤیة الهلال، ص 5 ـ 6.
25. تیسیر الفقه، فقه الصیام، ص 31.
26. روزنامه المدینة، شنبه 4 ذى حجه 1425، شماره 15242، ص 4.