آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۴

چکیده

متن

علامه بزرگوار سید محمد مهدى بحر العلوم در سال 1155 چشم به جهان گشود. وى به خاطر نبوغ ذاتى و عنایات الهى توانست در رشته‏هاى مختلف اسلامى از جمله: فقه، اصول، رجال، عرفان، تفسیر، کلام، حدیث، فلسفه و تاریخ تبحر پیدا کند. شاگرد سید بحر العلوم، شیخ ابو على حائرى (م: 1216) در کتاب «منتهى المقال فى‏احوال الرجال‏» در زمان حیات سید هنگام شرح زندگانى استاد، جملاتى دارد که به خوبى مقام علمى سید را نشان مى‏دهد:
اگر در معقول سخن براند او را ابو على سینا و بقراط و افلاطون و ارسطاطالیس مى‏پندارم. اگر پیرامون منقول بحث کند، تصور مى‏کنم او علامه و محقق در فنون فروع و اصول است. ندیدم پیرامون کلام بحث کند الا اینکه پنداشتم و الله او سید مرتضى است هر گاه قرآن را تفسیر کند با شگفتى تصور مى‏کنم خداوند قرآن را بر او نازل کرده است. در میان شاگردان سید، علماى بزرگى را مى‏یابیم که از هت‏سنى تفاوت چندانى با استاد نداشته‏اند حتى برخى از آنان بزرگتر از سید بوده‏اند. در عین حال مقام علمى و معنوى سید، آنان را به درس خود مى‏کشاند که این نشان دهنده عظمت استاد و همچنین شاگرد است. برخى از این شاگردان که تاریخ ولادتشان در دست است عبارتنداز:
شیخ جعفر کاشف الغطاء (ت 1154)، سید محسن اعرجى کاظمى (ت‏1130) صاحب «المنظومة الفقهیة المستطرفة‏»، سید محمد جواد عاملى (ت: 1153) صاحب «مفتاح الکرامة‏»، شیخ حسن نجف (ت: 1159)، ابو على حائرى (ت: 1159) صاحب «منتهى المقال فى احوال الرجال‏»، سید میر على طباطبایى (ت: 1161) صاحب «ریاض المسائل‏». با اینکه مرحوم کاشف الغطاء خود مقام علمى والایى داشت و از جهت‏سنى نیز بزرگتر از سید بود،نه تنها به عنوان شاگرد، در درس سید حاضر مى‏شد بلکه با تحت الحنک عمامه خود غبار کفش وى را پاک مى‏کرد. او در آغاز قصیده‏اى که در مدح سید سروده است چنین گوید:
لسانى عن احصاء فضلک قاصر وفکرى عن ادراک کنهک حاسر
«زبانم از شمارش فضائل تو قاصر است و فکرم از درک حقیقت تو عاجز است.» مقام بلند علمى و معنوى مرحوم بحر العلوم سبب شد حتى پاره‏اى، او را مهدى منتظر بندارند. آثار علمى فراوانى از سید به جاى مانده که در اینجا عناوین کتابهایى که در «الذریعة الى تصانیف الشیعة‏» آمده مى‏آوریم:
-اجماع الامر والنهى -اصالة البرائة -تحفة الکرام -حاشیة على شرائع الاسلام -الخلل -الدرة المنظومة -دیوان -رجال -الرسالة الرضاعیة -الرسالة الطاعونیة -الزکاة والخمس -رسالة فى السیر والسلوک -شرح الوافیة -العجالة الموجزة -الفوائد الاصولیة -الفوائد الرجالیة -رساله فى قاصد الاربعة -قواعد الشکوک -لؤلؤ البحرین فى ذکر مناقب الحسین -المشکاة المقتبس من انوار الائمة یا مشکاة الهدایة یا المصابیح. -مصابیح الاحکام -رسالة فى منجزات المریض -منظومة فى رد الاجباریة - الهدایة
برخى، نسبت بعضى از کتابهاى مزبور به سید را صحیح نمى‏دانند. ممکن است بعضى کتابهاى ذکر شده یکى باشند ولى‏به دو نام شهرت یافته باشند. مرحوم سید از شعراى بزرگ و به نام عصر خود به شمار مى‏رفت و اشعار بلندى در موضوعات گوناگون خصوصا در فضائل و مراثى اهل بیت(ع) مى‏سرود. شاید بتوان گفت ذوق ادبى و سروده‏هاى وى سبب شد بسیارى از شاگردان او به نظم روى آوردند و آثار منظومى در موضوعات گوناگون به جاى گذارند. از جمله:
ملا احمد نراقى، شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید محسن اعرجى کاظمى، سید محمد جواد عاملى، سید عبدالله شبر، محمد على اعسم، سید ابراهیم عطار، سید احمد عطار، ابراهیم عاملى، احمد نحوى، حسین نجف، حسن بن محمد نصار نجفى، سید صدرالدین عاملى، محمدرضا نحوى و محمدرضا ازرى. سرانجام سید در سال 1212 به سوى معبودش شتافت و با مرگ او ثلمه بزرگى بر اسلام وارد آمد.
یکى از منظومه‏هایى که از سید بحرالعلوم به جاى مانده، «الدرة النجفیة‏» پیرامون فقه در بابهاى «طهارت‏» و «صلوة‏» تا پایان نماز طواف است که شامل بیش از 2000 بیت مى‏باشد. این کتاب گرانسنگ به نامهاى دیگرى چون «الدرة البهیة‏»، «الدرة المنظومة‏»، «الدرة الغالیة فى المسائل العالیة‏» و «منظومة بحرالعلوم‏» نیز شهرت دارد. وى در سال 1205 هفت‏سال قبل از وفاتش شروع به سرودن این منظومه نمود. چنانچه خود در مقدمه گوید: غراء قد وسمتها بالدرة
تاریخها عام الشروع «غره‏»
«این منوظمه زیبا را «دره‏» نامیدم و سال آغاز آن «غره‏» است‏». عددى که از حروف «غره‏» به دست مى‏آید 1205 است’ز آنجا که وى در اواخر عمرش شروع به سرودن منظومه کرده بود، بعید نیست که مى‏خواست آن را تکمیل کند و همه ابواب فقه را به نظم درآورد، اما کفاف نکرد و حتى نتوانست کتاب «صلوة‏» را به اتمام برساند. کسانى پس از سید، منظومه‏هایى در تکمیل منظومه او سرودند از جمله: ارجوزة فى صلاة المسافر، عبدالهادى بن جواد همدانى بغدادى (م: 1333)، الذریعة ج‏1 /483. -ارجوزة فى صلاة المسافر والجماعة و مسائل الشکوک، على خوئى قزوینى حائرى (م: 1318)، الذریعة ج‏1 /483. -ارجوزة فى صلاة الجماعة، عبدالهادى بن جواد همدانى بغدادى نجفى (م: 1333)، الذریعة ج‏1 / 483. -تتمیم الدره المنظومة، سید محمدباقر بن ابى القاسم طباطبائى حائرى (م: 1331)، الذریعة ج‏3 /341. - فریدة اللئالى، عبدالغنى بن رضا اهرى تبریزى، الذریعة ج‏16 /223. منظومة فى تتمیم الدرة البحر العلومیة، منیرالدین بروجردى، الذریعة ج‏23 / 91.
سید ابیات سروده شده خود را به اشخاص مختلف مى‏داد تا نظر خود را پیرامون آنها بیان دارند و اشکالات احتمالى را بر طرف سازند. از جمله آن اشخاص، یکى سید صدرالدین (ت: 1193) است که از شاگردان سید بوده و احتمالا در آن زمان هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. با توجه به اینکه سید، منظومه را در اواخر عمر خود سرود یعنى زمانى که مرجع کل بود و فقها و علماى بزرگى در محضر او جهت بهره بردن حاضر مى‏شدند ، حتى شاعران نامى آن زمان هفته‏اى یک روز در محضر سید حاضر شده اشعار خود را براى اصلاح بر وى عرضه مى‏داشتند، با این حال نظر خواهى او از دیگران حتى از شاگردان کم سن و سال خود براى اصلاح اشعارش، بیانگر صفاى نفس و تواضع فراوان سید است.
وزن ابیات دره نجفیه، بحر رجز (مستفعلن، مستفعلن، مستفعلن) است. بیشتر منظومه‏هاى علمى در قالب این وزن سروده شده‏اند، زیرا اشعار در این بحر به آسانى به ذهن سپرده شده وآسان‏تر مى‏توان مطالب را در قالب این وزن در آورد چون جوازات شاعرى در آن فراوان است.
مقام علمى و دقت‏سید سبب شد از همان زمان حیات او، منظومه‏اش بسیار مورد توجه قرار گیرد و تا چند دهه قبل، از جمله کتابهاى مشهور در حوزه‏هاى علمیه به شمار مى‏رفت و حتى ابیات آن را حفظ مى‏کردند. اما اکنون بسیارى حتى با نام آن آشنایى ندارند و همچنان ناشناخته باقى مانده است.
شیخ اعصم شاگرد سید، در منظومه‏اى، دره نجفیه را توصیف کرده که آغاز آن چنین است: درة علم هى ما بین الدرر فاتحة الکتاب ما بین السور «این منظومه، گوهر علمى است که در میان گوهرهاى دیگر، همانند سوره حمد است در بین سوره‏هاى دیگر» غالب ابیات منظومه سید، سهل و ممتنع است. ظاهر آنها به گونه‏اى است که خواننده تصور مى‏کند آوردن نظیر آن سهل و آسان است، اما در مقام عمل معلوم مى‏شود بسیار دشوار است.
محتواى بلند منظومه سید سبب شد علماى بزرگى چون صاحب جواهر در تالیفاتشان به آن استشهاد کنند و شرح‏هاى فراوانى به نظم و نثر بر آن نگاشته شود. شروح منظوم عبارتند از: - اجوزة فى شرح الدرة، سید حسین بن رضا بن بحرالعلوم (م: 1306)، الذریعة ج‏1 / 479. - ارجوزة فى شرح الدرة، رضا گلپایگانى، الذریعه ج‏1 /479. - ارجوزة فى شرح الدرة، عباس بن حسن نجفى (م: 1322)، الذریعه ج‏1 /480. - ارجوزة فى الطهارة، سید کلب باقر نقوى حائرى (م: 1329)، الذریعه ج‏1 / 485. منظومه سید بحر العلوم داراى شروح منثور نیز مى‏باشد از جمله: -الفیروزجة الطوسیة فى شرح الدرة الغرویة، محمد بن حسن طوسى مشهدى (م: 1257)، خطى، کتابخانه آیة الله نجفى. -شرح الدرة النجفیه، محمد على بن محمد نصیر مدرس چهار دهى (م: 1334)، خطى، کتابخانه آیة الله نجفى. شرح الدرة النجفیة زین الدین گلپایگانى (م: 1289)، خطى، کتابخانه آیة الله نجفى. شرح الدرة النجفیة، سید جمال الدین بن على موسوى (قرن 13)، خطى، کتابخانه آیة الله نجفى. علاوه بر آنچه ذکر شد شرح‏هاى دیگر نیز در الذریعه ج‏8 /111109 آمده است: - خزائن الاحکام، آغا دربندى (م: 1285). - شرح الدرة، ابوتراب معروف به میرزا آقا قزوینى حائرى. - کشف الاسرار الخفیة، سید ابوالقاسم بن احمد کاشانى نجفى. - شرح محمد اسماعیل عقدائى یزدى (م: 1240). - شرح محمدباقر بن محمد کرهرودى سلطان‏آبادى (م: 1315). - شرح جواد طارمى زنجانى (م: 1325). - شرح یکى از معاصرین شیخ انصارى. -شرح جواد بن على سبیتى عاملى. -شرح میرزا حسن یزدى. - شرح راضى بن محمد خضر نجفى. - شرح رضا گلپایگانى (م: 1280). - شرح زین العابدین گلپایگانى. - شرح محمد صادق بن محمد یزدى. - مفاتیح الکلام یا مفتاح المفاتیح، صبغة الله کاظمى. - شرح عبدالحسین بن جواد بغدادى (م: 1365). - کشف الاسرار ورفع الاستار، عبدالرحیم کرمانشاهى (م: 1305). - شرح سید على بن ابراهیم عاملى (م: 1260). - شرح سید على بن محمد امین عاملى (م: 1249). - کشف السترة، على خوینى. - شرح سید على خوانسارى (م: 1238). - شرح محمد على بن محمد حسن اردکانى. - شرح محمد على بن غانم. - شرح سید محمد عصار. -المواهب السنیة فى شرح شرح الدرة الغرویة، سید محمود بروجردى (م: 1300). - ارشاد الانظار فى تتمیم کشف الاسرار، هادى بن عبدالرحیم کرمانشاهى. - شرح هادى بن عباس (م: 1361).
محتواى «الدرة النجفیة‏» سید بحر العلوم تنها به بحث در دو باب از ابواب فقه پرداخته است‏یکى طهارت و دیگرى صلوة تا پایان نماز طواف. در باب «طهارت‏» مباحث زیر به نظم در آورده شده است: آبها، طریق پاک شدن آب، آب مضاف، حکم آب مشتبه، اغراض وضوء، اسباب وضو، احکام تخلى، واجبات وضو، شرایط وضو، مستحبات وضو، وضوى جبیره، احکام خلل در وضو، کیفیت غسل و احکام آن، مستحبات غسل، جنابت و احکام آن، حیض، نفاس، استحاضه، احکام مس میت، تیمم، چیزهایى که تیمم بر آنها صحیح است، کیفیت تیمم، احکام تیمم، نجاسات، حکم متنجس، چگونگى تطهیر با آب، کیفیت تطهیر با غیر آب، آنچه گمان مى‏رود پاک کننده است، مسح، ترشح، زائل کردن چرک و آلودگى از بدن، احکام ظروف، احکام اموات، تشییع جنازه، غسل میت، مستحبات غسل میت، حنوط، تکفین، نماز میت، احکام دفن، تعزیه بر میت و ...
کتاب طهارت اینگونه آغاز شده است: الماء ما سمى ماء مطلقا فضلا على الناس طهورا خلقا
وانما ینجس لو تغیرا من نجس حل به فغیرا
فى لونه اثر او فى الریح او طعمه حسا على الصحیح
او کان دون الکر راکدا وقد لاقاه شى‏ء نجس وان ورد
وما علا فکان فوق الوارد فهو على الطهر بقول واحد
در باب «صلوة‏» مباحث زیر به نظم کشیده شده: نماز یومیه، وقت، قبله، مکان نمازگزار، محل سجده، نماز در مشاهد مشرفه، لباس نمازگزار، اذان و اقامه، تکبیرة الاحرام، قیام، رکوع، سجده، سجده شکر، سجده‏هاى قرآن، قرائت، تشهد، سلام، ترتیب، موالات، مستحبات نماز، مکروهات و موانع قبول، مبطلات نماز، کارهایى که در حین نماز جایز است، نماز جمعه، نماز عیدین، نماز آیات و نماز طواف. کتاب «صلوة‏» اینگونه آغاز مى‏شود:
ان الصلوة هى افضل القرب واکمل الطاعات طرا واحب
عمود هذا الدین والعنوان لسایر الاعمال والمیزان
ان قبلت فغیرها بها قبل وان ترد رد کل ما عمل
فى العقل بان فضلها والنقل من الکتاب ووصایا الرسل
وفی النصوص عن ائمة الهدى فى فضلها ما لیس یحصى عددا
اگر چه منظومه سید، فقه استدلالى نیست، اما گاه به اقوال و دلیل آنها اشاره مى‏کند. مثلا در بحث جواز یا عدم جواز اقامه نماز جمعه در عصر غیبت، سه قول را همراه با دلیلشان ذکر مى‏کند: 1 . حرمت، به دلیل فقدان شرط اقامه نماز جمعه در عصر غیبت. 2 . جواز، به دلیل وجود نص بر جواز اقامه. 3 . وجوب عینى، زیرا آنچه در مورد نماز جمعه وارد شده، مطلق است.
سپس ناظم، قول دوم را قبول مى‏کند، زیرا اطلاق ادله‏اى که وجوب عینى نماز جمعه از آنها استفاده مى‏شود، با اجماع مقید شده است; چرا که اجماع اقامه شده بر وجوب عینى نماز جمعه در زمان حضور معصوم(ع). روایات نیز بر این مطلب دلالت دارد و عقل هم مؤید آن است:
وحکمها فى غیبة الامام ابهم معناه على الافهام
فقیل بالمنع لفقد الشرط وقیل بالاذن لنص یعطى
وثالث عینها واعتمدا اطلاق ما فى فضلها قد وردا
وقید الاطلاق بالاجماع على اشتراط السید المطاع
وفى الروایات له شواهد والعقل للنقل هنا معاضد
واوسط الاقوال فیه الاوسط والاجتهاد فى الامام احوط
از جمله ویژگیهاى منظومه سید، این است که در لابه‏لاى احکام فقهى، به مناسبت به بیان مطالب اخلاقى نیز پرداخته است مثلا در بحثى تحت عنوان «جنائز» چنین مى‏نگارد:
لا تنس ذکر هادم اللذات ان لم تجئه فهو جاء آت
مت قبل موت فهو الحیوة ما اهون الموت على من ماتوا
«نابود کننده لذات (مرگ) را فراموش نکن اگر تو سراغ آن نروى، مرگ سراغت‏خواهد آمد» «قبل از مردن بمیر که آن خود، زندگانى است. مرگ چه آسان است براى آنان که قبلا مرده باشند». همچنین پیرامون قرائت «ایاک نعبد وایاک نستعین‏» چنین مى‏سراید:
تلهج فى ایاک نستعین وانت غیر الله تستعین
ینعى على الباطن حسن ما علن ما اقبح القبیح فى زى حسن
حسن له الباطن فوق الظاهر واعبده بالقلب النقى الطاهر
وتب الیه وانب واستغفر وسدد الطاعة بالتفکر
وقم قیام المائل الذلیل ما بین ایدى الملک الجلیل
واعلم اذا ما قلت ما تقول؟ ومن تناجى ومن المسئول؟
«ایاک نستعین‏» را بر زبان جارى مى‏کنى و حال آنکه از غیر خدا کمک مى‏خوهى؟ ظاهر نیکوى او (ریا) خبر از مرگ باطنش مى‏دهد. زشت در لباس زیبا وه که چه زشت است علاوه بر ظاهر، باطن را نیز نیکو گردان و خدا را با قلبى پاک عبادت کن به سوى خداوند توبه و انابه و استغفار کن و طاعت را با تفکر ، محکم ساز در مقابل پروردگار بزرگ، خاضعانه بایست هنگامى که سخن مى‏گویى متوجه باش که چه مى‏گویى و با کى مناجات مى‏کنى و از چه درخواست دارى؟ امید است این اثر ارزشمند، همانند گذشته، موقعیت و جایگاه خود را باز یابد و بیش از پیش مورد استفاده قرار گیرد.
 

تبلیغات