آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۴

چکیده

متن

شیخ طوسى (385 - 460ه . ق) تحقیق: محمدرضا انصارى قمى، بى‏نا، قم، چاپ اول، 1417، 2 جلد.
کتاب عده در 12 باب سامان یافته و هر باب شامل چند فصل است. مصنف در باب اول، در خلال شش فصل از ماهیت علم اصول و از امور دیگر که خارج از موضوع اصول است لیکن با این علم ارتباط نزدیک دارد بحث مى‏کند، مانند مفهوم علم، علم ضرورى، ظن، شک، دلالت، عقل، اماره، حسن و قبح، حقیقت، استعاره، مجاز، لفظ مشترک، کنایه و ... در باب دوم به بحث درباره خبر و تعریف آن و اقسام خبر مى‏پردازد. سپس بحث مبسوطى درباره خبر واحد مطرح مى‏کند و به مخالفت با استادش سید مرتضى مى‏پردازد و عمل به خبر واحد را واجب مى‏شمرد. گسترده ترین باب عده، باب پنجم است که در ضمن 22 فصل از عموم و خصوص بحث مى‏کند . در این باب قدرت علمى و تسلط او بر اصول و وقوف او بر اسلوب اصولیان، آشکار مى‏گردد. شیخ در آغاز هر فصل ، آراء تمام اصولیان از شیعه و سنى را با رعایت امانت نقل مى‏کند، سپس به مناقشه در ادله آنان مى‏پردازد و پس از رد نظر مخالفان نظر خود را مطرح مى‏کند.
مصنف در خلال مباحث کتاب، متعرض آراء مجموعه‏اى از فقیهان اهل سنت نیز مى‏شود مانند: ابو حنیفه، شافعى، داود بن على ظاهرى، مالک بن انس، ابوالحسن کرخى، محمد بن حسن شیبانى و ... چنانکه متعرض آراء جمعى از بزرگان اصولى اهل سنت هم مى‏شود مانند : ابوعبدالله بصرى، قاضى عبدالجبار، ابوعلى جبائى و فرزندش ابوهاشم، ابوالقاسم بلخى، ابوالعباس بن شریح و ... شیخ از میان علماى شیعه نظر شیخ مفید و سید مرتضى را تقریبا در تمام ابواب کتاب مطرح مى‏کند و بیشتر به آراء سید مرتضى نظر دارد و به نقل عبارت‏هاى فراوانى از سید مرتضى بدون ذکر ماخذ مى‏پردازد و تنها به ذکر نام او اکتفا مى‏کند. حتى در مواردى بیش از حد متعارف به نقل عبارت‏هاى سید مى‏پردازد چنانکه باب قیاس از صفحه 649 تا صحفه 719 عبارت «الذریعه الى اصول الشریعة‏» را نقل مى‏کند و در پایان مى‏نگارد: «وقد اثبتت فى هذه المسالة اکثر الفاظ المسالة التى ذکرها سیدنا المرتضى رحمه الله فى ابطال القیاس لانها سدیدة فى هذا الباب‏».
شیخ عبارت‏هاى فراوانى از ذریعه سید مرتضى نقل مى‏کند لیکن در هیچ موردى اشاره به نام کتاب ندارد و تنها به «قال سیدنا المرتضى‏» اکتفا مى‏کند. حتى در مقدمه تصریح مى‏کند که سید مرتضى کتابى در علم اصول تالیف نکرده است و تنها مباحث متفرقه‏اى را در امالیش مطرح ساخته است. ظاهرا علت این امر آن است که شیخ این عبارت را شفاها در مجلس درس سید یادداشت کرده است و هنوز کتاب ذریعه به صورت کتاب تدوین شده‏اى در نیامده ، بود. از اینجا مى‏توان دریافت که فهرست‏شیخ قبل از سال 430ه ق یعنى سال تکمیل ذریعه تالیف شده است. جناب محمدرضا انصارى کتاب عده را تصحیح کرده و در مقدمه، شرح حال مبسوطى از شیخ آورده است: کتاب عده با ویژگیهاى زیر به چاپ رسیده است:
1. ذکراختلاف نسخه‏ها در پانوشت. 2 . ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال در پاورقى. 3 . شیخ در آغاز هر فصل آراء بسیارى از اصولیین معاصر و متقدم را ذکر مى‏کند محقق تلاش کرده است اقوال و آراء اصولیین دیگر را که متقدم یا معاصر یا متاخر از شیخ بوده‏اند و شیخ یادآور آنها نشده، ذکر کند. 4 . تعیین محل نزاع در مباحثى که شیخ، محل نزاع را روشن ساخته است. 5 . استفاده از «حاشیة عدة الاصول‏» تالیف خلیل بن غازى قزوینى در توضیح و رفع ابهام از عبارات دشوار. 6 . معرفى اشخاص که شیخ از آنان نام برده است. 7 . توضیح بعضى الفاظ نامانوس. 8 . شماره‏گذارى فصلها. 9 . استفاده از رسم الخط جدید عربى. 10 - تهیه فهرستهاى متعدد: آیات، احادیث، آثار و اقوال، اعلام، فرق و طوائف و مذاهب، کتب، اشعار، اماکن و بقاع، مصادر تحقیق، محتواى کتاب.  
الفهرست
شیخ طوسى (385 - 460ه .ق)، تحقیق، جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
فهرست‏شیخ طوسى از جمله آثار ماندگار در علم رجال است که در آن راویان و نویسندگان امامیه معرفى شده‏اند و غالبا شیخ طریق خود را به آنان یادآور شده و گاه به شرح حال آنها نیز پرداخته است. ذکر نکاتى چند پیرامون فهرست‏شیخ طوسى مناسب است:
1 . اگر چه شیخ در مقدمه، وعده داده که متعرض جرح و تعدیل مصنفین شده و به مذهب آنان اشاره کند، لیکن در عمل، در تمام موارد چنین نکرده و به مذهب بعضى از کسانى که مذهب فاسد داشتند، اشاره‏اى نکرده است. چنانچه ابراهیم بن ابى بکر بن ابى سمال، بنابر تصریح کشى و نجاشى، واقفى است اما شیخ یادآور مذهب او نشده است. همچنین بسیارى از ضعیفان را مشخص نکرده است. چنانچه حسن بن على سجاده، ابوالخطاب را بر پیامبر اکرم(ص) ترجیح مى‏داد اما او را ضعیف نشمرده است. بنابر این صرف ذکر نام کسى در فهرست‏شیخ طوسى، دلالت بر امامیه بودن او به معناى اخص ندارد. مگر اینکه شیخ متعرض مذهب او شود، بله تنها معلوم مى‏شود او از عامه نیست. 2 . عمده روایات شیخ در این کتاب، از پنج تن از مشایخ اوست: شیخ مفید، ابن غضائرى، احمد بن عبدون، ابن صلت و ابن ابى جنید. شیخ به ندرت از غیر این پنج تن روایت نقل کرده است. 3 . ظاهرا تالیف فهرست و رجال شیخ همزمان بوده است; زیرا در رجال در باب «من لم یرو عنهم علیهم السلام‏» فراوان مى‏گوید: «ذکرناها فى الفهرست‏» و در فهرست نیز مى‏گوید: «نذکرها فى کتاب الرجال‏» و در فهرست در شرح حال خود مى‏گوید: «وله کتاب الرجال‏». 4 . شواهدى نشان مى‏دهد قسمتهاى از فهرست افتاده است. چنانچه در رجال، هنگام معرفى حسین بن عبیدالله غضائرى مى‏نگارد: «وله تصانیف ذکرناها فى الفهرست‏»، در معرفى حسین بن على بن سفیان نیز چنین عبارتى دارد. در حالى که آثار آنها در فهرست معرفى نشده است. ابن داود نیز معرفى ابن غضائرى را به فهرست نسبت داده است. 5 . شیخ در مقدمه تصریح مى‏کند به خاطر پراکنده بودن شیعیان در اماکن مختلف، موفق به ضبط تمام آثار امامیه نشده است. حتى شیخ در رجالش نویسندگانى را معرفى مى‏کند که در فهرست ذکرى از آنها به میان نیامده است. چنانچه در رجال تصریح مى‏کند که ثعلبة بن میمون از اصحاب امام کاظم(ع) داراى کتابى بوده است، لیکن در فهرست متعرض آن نشده است. 6 . شیخ در پایان، اشخاصى را تحت عنوان «باب من عرف بکنیته لم اقف علیه باسم‏» معرفى مى‏کند. حال آنکه نام بعضى از آنها معروف است و حتى نام برخى در فهرست و نام برخى دیگر در رجال شیخ آمده است.
وجود لغزشهایى در نسخه‏هاى چاپى فهرست، تصحیح مجدد آن را ایجاب مى‏کرد که این کار به همت جناب جواد قیومى صورت گرفته و با ویژگى‏هاى زیر به چاپ رسیده است: الف - تفسیر بعضى واژه‏ها، اشاره به یکى بودن بعضى عنوانها یا اختلاف آنها در پانوشت، آوردن توضیحاتى در پاورقى براى تکمیل معرفى بعضى از رجال، ذکر اختلاف نسخه‏ها در پاورقى. ب - قرار دادن شماره مسلسل براى تمام نامها در کتاب که به 917 شماره مى‏رسد. همچنین گذاردن شماره مسلسل جداگانه براى نامهاى هر باب. ج - محقق در پایان، فصلى گشوده است و در آن، صحت‏یا ضعف طرق شیخ به مصنفین را یادآورد شده و در این فصل از مبناى مرحوم آیت الله خویى در معجم رجال الحدیث و آیت الله میرزا جواد تبریزى پیروى شده است. د . تهیه چهار فهرست زیر: رجال ، ثقات و ضعیفان ، منسوبین به مذاهب فاسد، موضوعات. 
الرسائل الرجالیة
سید محمدباقر موسوى شفتى (1175 - 1260ه . ق)، تحقیق: سید مهدى رجائى، اصفهان، کتابخانه مسجد سید، چاپ اول، 1417، سید محمدباقر موسوى شفتى معروف به حجت الاسلام از علماى بزرگى بود که آثار علمى فراوانى از خود به جاى گذاشت. در میان آثار باقى مانده از او، رساله‏هاى رجالى هست که در هر کدام پیرامون یک یا چند راوى، مباحثى مطرح شده است. اخیرا جناب سید مهدى رجائى با استفاده از نسخه‏هاى خطى و چاپى (چاپ سنگى)، 20 رساله رجالى حجة الاسلام شفتى را تصحیح و تحت عنوان «الرسائل الرجالیة‏» به چاپ رسانده است. این اثر در بر دارنده رساله‏هاى زیر است:
1 . رساله فى تحقیق الحال فى ابان بن عثمان و اصحاب الاجماع. 2 . رساله فى تحقیق الحال فى ابراهیم بن هاشم. 3 . الارشاد الخبیر البصیر الى تحقیق الحال فی ابى بصیر. 4 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن خالد البرقى. 5 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن عیسى الاشعرى. 6 . رسالة فى تحقیق الحال فى اسحاق بن عمار. 7. رسالة فى تحقیق الحال فى حسین بن خالد. 8.رسالة فى تحقیق الحال الحال فى حماد بن عیسى. 9 . رسالة فى تحقیق الحال فى سهل بن زیاد الآدمى. 10 . رسالة فى تحقیق الحال فى شهاب بن عبد ربه. 11 . رسالة فى تحقیق الحال فى عبدالحمید العطار و ابنه. 12 . رسالة فى تحقیق الحال فى عمر بن یزید. 13 . رسالة فى بیان الاشخاص الذین لقبوا ب «ماجیلویه‏». 14 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن احمد الراوى عن العمرکى. 15 . رسالة فى تعیین محمد بن اسماعیل. 16 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن خالد البرقى. 17 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن سنان. 18 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن عیسى الیقطینى. 19 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن الفضیل. 20 . رسالة فى تحقیق الحال فى معاویة بن شریح.
المکاسب المحرمة
شیخ مرتضى الانصارى (1214 - 1281ه .ق)، ج‏1، تحقیق: محمد حسین امراللهى و محمدرضا فاکر، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول 1418.
کتاب مکاسب که «متاجر» نیز خوانده مى‏شود از آثار عمیق فقهى است که بنابر اظهار بعضى از محققان تاکنون کتابى همانند آن در فقه تدوین نشده است. لغزشهاى فراوان در نسخه‏هاى چاپى مکاسب، جنابان محمدحسین امراللهى و محمدرضا فاکر را بر آن داشته است تا بار دیگر مکاسب را با تلاش فراوان تصحیح و با پاروقى‏هاى سودمند به چاپ رسانند. جهت تصحیح مکاسب محرمه از 12 نسخه چاپ سنگى و 4 نسخه خطى استفاده شده است که تاریخ کتابت 4 نسخه به زمان حیات مؤلف باز مى‏گردد.
ویژگى‏هاى نسخه تصحیح شده: 1 . به کارگیرى رسم الخط جدید عربى و اعراب گذارى در موارد ضرورى. 2. در جمله‏هاى طولانى که فاصله میان ارکان جمله بسیار باشد و از این رو دشوارى در فهم عبارت پدید آید، مانند جایى که میان مبتدا و خبر یک جمله فاصله افتاده باشد، مبتدا و خبر جمله با حروف سیاه و درشت مشخص شده‏اند. 3 . در این چاپ، کتاب مکاسب محرمه در دو مجلد تدوین شده است. جلد اول از ابتدا تا پایان مبحث غنا را شامل مى‏شود و جلد دوم شامل مبحث غیبت تا پایان کتاب است. 4 . در صورتى که لغزشى در عبارت در بیش از سه نسخه دیده شده است، صحیح آن در متن و عبارت اشتباه، در پاورقى ذکر شده است. و اگر اشتباهى در تمام نسخه‏ها بوده است به همان صورت در متن آمده (مگر در موارد نادر) و درست آن در پاورقى یادآورى شده است. 5 . از میان تعلیقات فراوانى که بر مکاسب نوشته شده، جهت توضیح، از عبارات مختصر و مفید آنها همراه با ذکر ماخذ در پانوشت استفاده شده. همچنین خود مصححان نیز در مواردى توضیحاتى نگاشته‏اند از تعلیقات زیر جهت توضیح عبارات استفاده شده است: غایة الآمال فى شرح المکاسب از مامقانى. حاشیه سید محمد کاظم طباطبایى یزدى. حاشیه میرزا محمد تقى شیرازى. حاشیه ایروانى. مفتاح المطالب فى شرح المکاسب از سید محمد تبریزى معروف به مولانا. بلغة الطالب فى حاشیة المکاسب از محمد کاظم شیرازى. مقصد الطالب فى شرح المکاسب از میرزا ابوالقاسم. هدایة الطالب الى اسرار المکاسب (از شهیدى). غنیة الطالب فى شرح المکاسب (از اردکانى). ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال. 8 - تهیه فهرست‏هاى زیر در پایان کتاب: آیات، احادیث، اسماء معصومین، راویان، کتب، اعلام، مذاهب و طوائف، اسماء حیوانات، لغات و اصطلاحاتى که در پاورقى توضیح داده شده، اماکن و بلدان، مصادر تحقیق و موضوعات.  
الحکومة‏الاسلامیة
امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، 1996م. کتاب «الحکومة الاسلامیة‏» برگرفته از درس خارج حضرت امام خمینى به سال 1389ه . ق در نجف اشرف است.
این اثر در سال 1970م از سوى جمعى از یاران امام در بیروت به چاپ رسید و در اروپا و امریکا و افغانستان و پاکستان و به صورت سرى در ایران توزیع شد. همچنین در ایران در سال 1977م به ضمیمه «جهاد اکبر» به چاپ رسید. کتاب حکومت اسلامى على‏رغم ممانعتهایى که رژیم گذشته به عمل آورد، در سطح وسیعى انتشار یافت و به موازات آن، فکر تشکیل حکومت اسلامى بر اساس ولایت فقیه در میان انقلابیون در حوزه‏ها و دانشگاه‏ها شکل گرفت. در گذشته، فقها پیرامون ولایت فقیه به اختصار و به طور پراکنده در بابهاى مختلف، به بحث مى‏پرداختند. براى نخستین بار ملا احمد نراقى در کتاب «عوائد الایام‏» ولایت فقیه را به معناى جامع‏ترى مطرح کرد و قایل شد که در عصر غیبت، فقیه در دو امر، ولایت عام دارد. 1 . در تمام امورى که پیامبر(ص) و ائمه(ع) ولایت و حق تصرف داشتند، مگر در موردى که دلیل شرعى بر استثناى آن وجود داشته باشد. 2 . در تمام امورى که به دین و دنیاى مردم ارتباط دارد و باید در زندگى مردم تحقق پیدا کند.
وى در ادامه بحث، متعرض ده مورد از شئون ولایت فقها شده و به تفصیل از طریق آیات و روایات و استدلال‏هاى فقهى به بحث پرداخته است از جمله: افتاء، اقامه حدود، حفظ اموال یتیمان و دیوانگان و گمشدگان، تصرف در اموال امام معصوم(ع). اگر چه مرحوم‏نراقى به شمول ولایت فقیه در امر حکومت تصریح نکرده لیکن مى‏توان از خلال مباحثى که مطرح کرده اعتقاد او به این موضوع را دریافت. پس از مرحوم نراقى، امام خمینى(ره) اولین فقیهى بود که به صورت گسترده به بحث از ولایت فقیه پرداخت و براى اولین بار تصدى امر حکومت را براى فقیه جامع الشرایط با صراحت ثابت کرد. ابتدا حضرت امام(ره) مبحث ولایت فقیه را در 13 جلسه در نجف اشرف بیان داشت و پس از آن این بحث را در جلد دوم از «کتاب البیع‏» به صورت مکتوب آورد.
حضرت امام در کتاب حکومت اسلامى چندین دلیل بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامى مى‏آورد: 1 . تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم(ص) 2 . ضرورت استمرار اجراى احکام الهى که انحصار به زمان پیامبر اسلام(ص) ندارد. 3 . ماهیت قوانین اسلام و اینکه بخش عمده‏اى از آنها بدون تشکیل حکومت، قابل اجرا نیست مانند احکام دفاع و احکام حقوقى و جزائى.
پس از بیان ضرورت تشکیل حکومت اسلامى، به سابقه تاریخى انحراف از این اصل که به عصر اموى باز مى‏گردد اشاره دارد و اینکه این وضع در زمان‏هاى بعد ادامه یافت و حضرت امام(ره) تاکید مى‏کند که عقل و شرع به لزوم قیام براى تغییر این وضع حکم مى‏کنند. عناوین برجسته این کتاب عبارتند از: «ادله لزوم اقامة الحکومة‏»، «حقیقة قوانین الاسلام وکیفیتها»، «ولایة الفقیه من خلال الروایات‏». در ادامه، حضرت امام مباحث مهمى از حکومت اسلامى را مطرح مى‏کند و به بحث درباره آنها مى‏پردازد. این اثر همراه با تحقیقاتى سودمند در پاورقى و همراه با فهرستهاى زیر به چاپ رسیده است: کتابها، اعلام، فهرست موضوعات، مصادر عربى، مصادر فارسى.  
خلاصه الاقوال فى معرفة الرجال
علامه حلى (648 - 726ه . ق)، تحقیق: جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
علامه حلى نویسنده برجسته‏اى بود که در علوم مختلف از قبیل فقه، اصول، کلام معقول، حدیث، رجال، ادعیه، ادبیات، تفسیر و ... آثار ارزنده‏اى برجاى گذاشت. آثار رجالى علامه حلى عبارت است از: الف - کشف المقام فی معرفة الرجال علامه در آثار خود، فراوان به این کتاب ارجاع مى‏دهد و از آن به «الرجال الکبیر» تعبیر مى‏کند. چنین کتابى به مرور زمان مفقود شده و به دست ما نرسیده است. شاید «خلاصه الاقوال‏» خلاصه این کتاب باشد. ب - ایضاح الاشتباه فى اسماء الرواة این کتاب، رساله مختصرى است که در آن، نام راویان و رجال اسناد و اعلام حدیث و همچنین نام پدر و نسب آنان را ضبط کرده است که شامل 799 عنوان مى‏شود و بعضى هم تکرارى است. علم الهدى محمد بن فیض کاشانى به اصلاح ترتیب این کتاب پرداخت و مطالب سودمندى به آن اضافه کرد و آن را «نضد الایضاح‏» نامید. ج - خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال
1 . این‏اثر در دو بخش سامان‏یافته است. در بخش اول راویانى معرفى شده‏اند که نویسنده به روایت آنها اعتماد مى‏کرده است. در بخش دوم راویانى شناسانده شده‏اند که نویسنده یا به خاطر ضعف آنها یا اختلاف رجالیون در توثیق و تضعیف آنها یا به خاطر مجهول‏بودن‏آنها در عمل‏به‏روایت‏آنها توقف مى‏کرده است. همچنین خاتمه‏اى تحت عنان «فى الفوائد الرجالیة‏» نگاشته که در آن مباحثى مربوط به رجال مطرح شده است. 2 . بخش عمده عبارات نقل شده در این کتاب، عبارت‏هاى مشایخ سه‏گانه است و بیشتر آنها از رجال نجاشى است و اسم مآخذ غالبا یاد نشده مگر در صورتى که کتاب‏ها در ذکر اسم رجال اختلاف داشته باشند یا در توثیق و تضعیف یا .. میان‏آنها اختلاف باشد. 3 . نویسنده در توثیق و تضعیف راویان بر چند امر اعتماد کرده است: - توثیق و تضعیف ابن غضائرى - توثیق و تضعیف ابن عقده - وکالت امام(ع) - ترحم یکى از معصومین(ع) نسبت به شخصى - فراوانى روایت مشایخ از شخصى - اصالة العدالة - شهادت راوى با معصومین یا همنشین با آنان بودن - وجود فضائل و ملکات نفسانى در آنان - نام بردن‏مشایخ موثق‏روایت از شخصى 4 . ابن طاووس و علامه و ابن داود و متاخرین از آنها، بر نظر و استنباط شخصى خود تکیه دارند و از کلام نجاشى و شیخ نیز استفاده مى‏کنند و به ندرت به کلام غیر این دو اعتماد مى‏کنند. البته گاه در استفاده، به اشتباه مى‏افتند - چنانچه مصحح کتاب، مواردى را در پاورقى یادآور شده است - و گاه ممکن است در استنباط، مرتکب اشتباه شوند، چنانچه علامه بر هر امامى که تضعیف نشده باشد اعتماد مى‏کند. 5 . در ضبط اسم راویان میان «ایضاح الاشتباه‏» و «خلاصة الاقوال‏» اختلاف فراوانى دیده مى‏شود. گفته شده: در موارد اختلاف، آنچه در ایضاح آمده صحیح‏تر است زیرا آن را تقریبا پس از 14 سال تالیف کرد و در این مدت، نظر نویسنده عوض شده است، لیکن در موارد فراوان دیده مى‏شود که ضبط خلاصه درست‏تر است. همچنین احتمال داده شده سبب آن، اختلاف نسخه‏هاى خطى خلاصه با ایضاح است، لیکن این همه اختلافات از سوى استنساخ کنندگان ممکن نیست. بعید نیست منشا آن سهو قلم مؤلف باشد. 6 . مبناى مؤلف در خلاصه این است که غیر از فرقه حق، موثق نیستند. 7. نویسنده، بعضى‏نامها را تکرار کرده است، شاید منشا بعضى تکرارها این بوده که برخى راویان نامهاى متعدد داشته‏اند. و در پاره‏اى موارد نیز تکرار نامها ناشى از اختلاف کتب رجالى در ذکر نامهاست. 8 . گاه مؤلف، بعضى نامها را در بخش اول (ممدوحین) ذکر کرده و همانها را در بخش دوم (غیر ممدوحین) نیز آورده است. 9. مؤلف، بعضى اشخاص را در بخش نخست ذکر کرده و در عین حال آنها را تضعیف کرده است! جناب جواد قیومى اصفهانى «خلاصة الاقوال‏» را با استفاده از دونسخه خطى‏ونسخه چاپ‏نجف، تصحیح و با ویژگى‏هاى زیر به چاپ رسانده است: الف - در مواردى که به نظر مصحح، لغزشهایى از سوى مؤلف پدید آمده در پاورقى تذکر داده شده است. ب - در شرح حال بعضى راویان، نا بسامانى‏هایى‏به‏چشم‏مى‏خوردکه‏در پاورقى، توضیحات لازم درباره آنها داده شده است. ج - همچنین در پاورقى، توضیحات و تنبیهات سودمند دیگرى ارائه شده است، مانند یادآورى یکى بودن یا یکى نبودن بعضى عنوان‏ها با ذکر دلیل، که خواننده بى نیاز از آنها نیست. د - گذاردن شماره مسلسل براى تمام نامها که به 1779 مى‏رسد و شماره مسلسل دیگر براى نامهاى هر باب. ه - تهیه فهرست رجالى که در کتاب آمده است. 
 

تبلیغات