العدة فى اصول الفقه (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
شیخ طوسى (385 - 460ه . ق) تحقیق: محمدرضا انصارى قمى، بىنا، قم، چاپ اول، 1417، 2 جلد.
کتاب عده در 12 باب سامان یافته و هر باب شامل چند فصل است. مصنف در باب اول، در خلال شش فصل از ماهیت علم اصول و از امور دیگر که خارج از موضوع اصول است لیکن با این علم ارتباط نزدیک دارد بحث مىکند، مانند مفهوم علم، علم ضرورى، ظن، شک، دلالت، عقل، اماره، حسن و قبح، حقیقت، استعاره، مجاز، لفظ مشترک، کنایه و ... در باب دوم به بحث درباره خبر و تعریف آن و اقسام خبر مىپردازد. سپس بحث مبسوطى درباره خبر واحد مطرح مىکند و به مخالفت با استادش سید مرتضى مىپردازد و عمل به خبر واحد را واجب مىشمرد. گسترده ترین باب عده، باب پنجم است که در ضمن 22 فصل از عموم و خصوص بحث مىکند . در این باب قدرت علمى و تسلط او بر اصول و وقوف او بر اسلوب اصولیان، آشکار مىگردد. شیخ در آغاز هر فصل ، آراء تمام اصولیان از شیعه و سنى را با رعایت امانت نقل مىکند، سپس به مناقشه در ادله آنان مىپردازد و پس از رد نظر مخالفان نظر خود را مطرح مىکند.
مصنف در خلال مباحث کتاب، متعرض آراء مجموعهاى از فقیهان اهل سنت نیز مىشود مانند: ابو حنیفه، شافعى، داود بن على ظاهرى، مالک بن انس، ابوالحسن کرخى، محمد بن حسن شیبانى و ... چنانکه متعرض آراء جمعى از بزرگان اصولى اهل سنت هم مىشود مانند : ابوعبدالله بصرى، قاضى عبدالجبار، ابوعلى جبائى و فرزندش ابوهاشم، ابوالقاسم بلخى، ابوالعباس بن شریح و ... شیخ از میان علماى شیعه نظر شیخ مفید و سید مرتضى را تقریبا در تمام ابواب کتاب مطرح مىکند و بیشتر به آراء سید مرتضى نظر دارد و به نقل عبارتهاى فراوانى از سید مرتضى بدون ذکر ماخذ مىپردازد و تنها به ذکر نام او اکتفا مىکند. حتى در مواردى بیش از حد متعارف به نقل عبارتهاى سید مىپردازد چنانکه باب قیاس از صفحه 649 تا صحفه 719 عبارت «الذریعه الى اصول الشریعة» را نقل مىکند و در پایان مىنگارد: «وقد اثبتت فى هذه المسالة اکثر الفاظ المسالة التى ذکرها سیدنا المرتضى رحمه الله فى ابطال القیاس لانها سدیدة فى هذا الباب».
شیخ عبارتهاى فراوانى از ذریعه سید مرتضى نقل مىکند لیکن در هیچ موردى اشاره به نام کتاب ندارد و تنها به «قال سیدنا المرتضى» اکتفا مىکند. حتى در مقدمه تصریح مىکند که سید مرتضى کتابى در علم اصول تالیف نکرده است و تنها مباحث متفرقهاى را در امالیش مطرح ساخته است. ظاهرا علت این امر آن است که شیخ این عبارت را شفاها در مجلس درس سید یادداشت کرده است و هنوز کتاب ذریعه به صورت کتاب تدوین شدهاى در نیامده ، بود. از اینجا مىتوان دریافت که فهرستشیخ قبل از سال 430ه ق یعنى سال تکمیل ذریعه تالیف شده است. جناب محمدرضا انصارى کتاب عده را تصحیح کرده و در مقدمه، شرح حال مبسوطى از شیخ آورده است: کتاب عده با ویژگیهاى زیر به چاپ رسیده است:
1. ذکراختلاف نسخهها در پانوشت. 2 . ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال در پاورقى. 3 . شیخ در آغاز هر فصل آراء بسیارى از اصولیین معاصر و متقدم را ذکر مىکند محقق تلاش کرده است اقوال و آراء اصولیین دیگر را که متقدم یا معاصر یا متاخر از شیخ بودهاند و شیخ یادآور آنها نشده، ذکر کند. 4 . تعیین محل نزاع در مباحثى که شیخ، محل نزاع را روشن ساخته است. 5 . استفاده از «حاشیة عدة الاصول» تالیف خلیل بن غازى قزوینى در توضیح و رفع ابهام از عبارات دشوار. 6 . معرفى اشخاص که شیخ از آنان نام برده است. 7 . توضیح بعضى الفاظ نامانوس. 8 . شمارهگذارى فصلها. 9 . استفاده از رسم الخط جدید عربى. 10 - تهیه فهرستهاى متعدد: آیات، احادیث، آثار و اقوال، اعلام، فرق و طوائف و مذاهب، کتب، اشعار، اماکن و بقاع، مصادر تحقیق، محتواى کتاب.
الفهرست
شیخ طوسى (385 - 460ه .ق)، تحقیق، جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
فهرستشیخ طوسى از جمله آثار ماندگار در علم رجال است که در آن راویان و نویسندگان امامیه معرفى شدهاند و غالبا شیخ طریق خود را به آنان یادآور شده و گاه به شرح حال آنها نیز پرداخته است. ذکر نکاتى چند پیرامون فهرستشیخ طوسى مناسب است:
1 . اگر چه شیخ در مقدمه، وعده داده که متعرض جرح و تعدیل مصنفین شده و به مذهب آنان اشاره کند، لیکن در عمل، در تمام موارد چنین نکرده و به مذهب بعضى از کسانى که مذهب فاسد داشتند، اشارهاى نکرده است. چنانچه ابراهیم بن ابى بکر بن ابى سمال، بنابر تصریح کشى و نجاشى، واقفى است اما شیخ یادآور مذهب او نشده است. همچنین بسیارى از ضعیفان را مشخص نکرده است. چنانچه حسن بن على سجاده، ابوالخطاب را بر پیامبر اکرم(ص) ترجیح مىداد اما او را ضعیف نشمرده است. بنابر این صرف ذکر نام کسى در فهرستشیخ طوسى، دلالت بر امامیه بودن او به معناى اخص ندارد. مگر اینکه شیخ متعرض مذهب او شود، بله تنها معلوم مىشود او از عامه نیست. 2 . عمده روایات شیخ در این کتاب، از پنج تن از مشایخ اوست: شیخ مفید، ابن غضائرى، احمد بن عبدون، ابن صلت و ابن ابى جنید. شیخ به ندرت از غیر این پنج تن روایت نقل کرده است. 3 . ظاهرا تالیف فهرست و رجال شیخ همزمان بوده است; زیرا در رجال در باب «من لم یرو عنهم علیهم السلام» فراوان مىگوید: «ذکرناها فى الفهرست» و در فهرست نیز مىگوید: «نذکرها فى کتاب الرجال» و در فهرست در شرح حال خود مىگوید: «وله کتاب الرجال». 4 . شواهدى نشان مىدهد قسمتهاى از فهرست افتاده است. چنانچه در رجال، هنگام معرفى حسین بن عبیدالله غضائرى مىنگارد: «وله تصانیف ذکرناها فى الفهرست»، در معرفى حسین بن على بن سفیان نیز چنین عبارتى دارد. در حالى که آثار آنها در فهرست معرفى نشده است. ابن داود نیز معرفى ابن غضائرى را به فهرست نسبت داده است. 5 . شیخ در مقدمه تصریح مىکند به خاطر پراکنده بودن شیعیان در اماکن مختلف، موفق به ضبط تمام آثار امامیه نشده است. حتى شیخ در رجالش نویسندگانى را معرفى مىکند که در فهرست ذکرى از آنها به میان نیامده است. چنانچه در رجال تصریح مىکند که ثعلبة بن میمون از اصحاب امام کاظم(ع) داراى کتابى بوده است، لیکن در فهرست متعرض آن نشده است. 6 . شیخ در پایان، اشخاصى را تحت عنوان «باب من عرف بکنیته لم اقف علیه باسم» معرفى مىکند. حال آنکه نام بعضى از آنها معروف است و حتى نام برخى در فهرست و نام برخى دیگر در رجال شیخ آمده است.
وجود لغزشهایى در نسخههاى چاپى فهرست، تصحیح مجدد آن را ایجاب مىکرد که این کار به همت جناب جواد قیومى صورت گرفته و با ویژگىهاى زیر به چاپ رسیده است: الف - تفسیر بعضى واژهها، اشاره به یکى بودن بعضى عنوانها یا اختلاف آنها در پانوشت، آوردن توضیحاتى در پاورقى براى تکمیل معرفى بعضى از رجال، ذکر اختلاف نسخهها در پاورقى. ب - قرار دادن شماره مسلسل براى تمام نامها در کتاب که به 917 شماره مىرسد. همچنین گذاردن شماره مسلسل جداگانه براى نامهاى هر باب. ج - محقق در پایان، فصلى گشوده است و در آن، صحتیا ضعف طرق شیخ به مصنفین را یادآورد شده و در این فصل از مبناى مرحوم آیت الله خویى در معجم رجال الحدیث و آیت الله میرزا جواد تبریزى پیروى شده است. د . تهیه چهار فهرست زیر: رجال ، ثقات و ضعیفان ، منسوبین به مذاهب فاسد، موضوعات.
الرسائل الرجالیة
سید محمدباقر موسوى شفتى (1175 - 1260ه . ق)، تحقیق: سید مهدى رجائى، اصفهان، کتابخانه مسجد سید، چاپ اول، 1417، سید محمدباقر موسوى شفتى معروف به حجت الاسلام از علماى بزرگى بود که آثار علمى فراوانى از خود به جاى گذاشت. در میان آثار باقى مانده از او، رسالههاى رجالى هست که در هر کدام پیرامون یک یا چند راوى، مباحثى مطرح شده است. اخیرا جناب سید مهدى رجائى با استفاده از نسخههاى خطى و چاپى (چاپ سنگى)، 20 رساله رجالى حجة الاسلام شفتى را تصحیح و تحت عنوان «الرسائل الرجالیة» به چاپ رسانده است. این اثر در بر دارنده رسالههاى زیر است:
1 . رساله فى تحقیق الحال فى ابان بن عثمان و اصحاب الاجماع. 2 . رساله فى تحقیق الحال فى ابراهیم بن هاشم. 3 . الارشاد الخبیر البصیر الى تحقیق الحال فی ابى بصیر. 4 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن خالد البرقى. 5 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن عیسى الاشعرى. 6 . رسالة فى تحقیق الحال فى اسحاق بن عمار. 7. رسالة فى تحقیق الحال فى حسین بن خالد. 8.رسالة فى تحقیق الحال الحال فى حماد بن عیسى. 9 . رسالة فى تحقیق الحال فى سهل بن زیاد الآدمى. 10 . رسالة فى تحقیق الحال فى شهاب بن عبد ربه. 11 . رسالة فى تحقیق الحال فى عبدالحمید العطار و ابنه. 12 . رسالة فى تحقیق الحال فى عمر بن یزید. 13 . رسالة فى بیان الاشخاص الذین لقبوا ب «ماجیلویه». 14 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن احمد الراوى عن العمرکى. 15 . رسالة فى تعیین محمد بن اسماعیل. 16 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن خالد البرقى. 17 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن سنان. 18 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن عیسى الیقطینى. 19 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن الفضیل. 20 . رسالة فى تحقیق الحال فى معاویة بن شریح.
المکاسب المحرمة
شیخ مرتضى الانصارى (1214 - 1281ه .ق)، ج1، تحقیق: محمد حسین امراللهى و محمدرضا فاکر، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول 1418.
کتاب مکاسب که «متاجر» نیز خوانده مىشود از آثار عمیق فقهى است که بنابر اظهار بعضى از محققان تاکنون کتابى همانند آن در فقه تدوین نشده است. لغزشهاى فراوان در نسخههاى چاپى مکاسب، جنابان محمدحسین امراللهى و محمدرضا فاکر را بر آن داشته است تا بار دیگر مکاسب را با تلاش فراوان تصحیح و با پاروقىهاى سودمند به چاپ رسانند. جهت تصحیح مکاسب محرمه از 12 نسخه چاپ سنگى و 4 نسخه خطى استفاده شده است که تاریخ کتابت 4 نسخه به زمان حیات مؤلف باز مىگردد.
ویژگىهاى نسخه تصحیح شده: 1 . به کارگیرى رسم الخط جدید عربى و اعراب گذارى در موارد ضرورى. 2. در جملههاى طولانى که فاصله میان ارکان جمله بسیار باشد و از این رو دشوارى در فهم عبارت پدید آید، مانند جایى که میان مبتدا و خبر یک جمله فاصله افتاده باشد، مبتدا و خبر جمله با حروف سیاه و درشت مشخص شدهاند. 3 . در این چاپ، کتاب مکاسب محرمه در دو مجلد تدوین شده است. جلد اول از ابتدا تا پایان مبحث غنا را شامل مىشود و جلد دوم شامل مبحث غیبت تا پایان کتاب است. 4 . در صورتى که لغزشى در عبارت در بیش از سه نسخه دیده شده است، صحیح آن در متن و عبارت اشتباه، در پاورقى ذکر شده است. و اگر اشتباهى در تمام نسخهها بوده است به همان صورت در متن آمده (مگر در موارد نادر) و درست آن در پاورقى یادآورى شده است. 5 . از میان تعلیقات فراوانى که بر مکاسب نوشته شده، جهت توضیح، از عبارات مختصر و مفید آنها همراه با ذکر ماخذ در پانوشت استفاده شده. همچنین خود مصححان نیز در مواردى توضیحاتى نگاشتهاند از تعلیقات زیر جهت توضیح عبارات استفاده شده است: غایة الآمال فى شرح المکاسب از مامقانى. حاشیه سید محمد کاظم طباطبایى یزدى. حاشیه میرزا محمد تقى شیرازى. حاشیه ایروانى. مفتاح المطالب فى شرح المکاسب از سید محمد تبریزى معروف به مولانا. بلغة الطالب فى حاشیة المکاسب از محمد کاظم شیرازى. مقصد الطالب فى شرح المکاسب از میرزا ابوالقاسم. هدایة الطالب الى اسرار المکاسب (از شهیدى). غنیة الطالب فى شرح المکاسب (از اردکانى). ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال. 8 - تهیه فهرستهاى زیر در پایان کتاب: آیات، احادیث، اسماء معصومین، راویان، کتب، اعلام، مذاهب و طوائف، اسماء حیوانات، لغات و اصطلاحاتى که در پاورقى توضیح داده شده، اماکن و بلدان، مصادر تحقیق و موضوعات.
الحکومةالاسلامیة
امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، 1996م. کتاب «الحکومة الاسلامیة» برگرفته از درس خارج حضرت امام خمینى به سال 1389ه . ق در نجف اشرف است.
این اثر در سال 1970م از سوى جمعى از یاران امام در بیروت به چاپ رسید و در اروپا و امریکا و افغانستان و پاکستان و به صورت سرى در ایران توزیع شد. همچنین در ایران در سال 1977م به ضمیمه «جهاد اکبر» به چاپ رسید. کتاب حکومت اسلامى علىرغم ممانعتهایى که رژیم گذشته به عمل آورد، در سطح وسیعى انتشار یافت و به موازات آن، فکر تشکیل حکومت اسلامى بر اساس ولایت فقیه در میان انقلابیون در حوزهها و دانشگاهها شکل گرفت. در گذشته، فقها پیرامون ولایت فقیه به اختصار و به طور پراکنده در بابهاى مختلف، به بحث مىپرداختند. براى نخستین بار ملا احمد نراقى در کتاب «عوائد الایام» ولایت فقیه را به معناى جامعترى مطرح کرد و قایل شد که در عصر غیبت، فقیه در دو امر، ولایت عام دارد. 1 . در تمام امورى که پیامبر(ص) و ائمه(ع) ولایت و حق تصرف داشتند، مگر در موردى که دلیل شرعى بر استثناى آن وجود داشته باشد. 2 . در تمام امورى که به دین و دنیاى مردم ارتباط دارد و باید در زندگى مردم تحقق پیدا کند.
وى در ادامه بحث، متعرض ده مورد از شئون ولایت فقها شده و به تفصیل از طریق آیات و روایات و استدلالهاى فقهى به بحث پرداخته است از جمله: افتاء، اقامه حدود، حفظ اموال یتیمان و دیوانگان و گمشدگان، تصرف در اموال امام معصوم(ع). اگر چه مرحومنراقى به شمول ولایت فقیه در امر حکومت تصریح نکرده لیکن مىتوان از خلال مباحثى که مطرح کرده اعتقاد او به این موضوع را دریافت. پس از مرحوم نراقى، امام خمینى(ره) اولین فقیهى بود که به صورت گسترده به بحث از ولایت فقیه پرداخت و براى اولین بار تصدى امر حکومت را براى فقیه جامع الشرایط با صراحت ثابت کرد. ابتدا حضرت امام(ره) مبحث ولایت فقیه را در 13 جلسه در نجف اشرف بیان داشت و پس از آن این بحث را در جلد دوم از «کتاب البیع» به صورت مکتوب آورد.
حضرت امام در کتاب حکومت اسلامى چندین دلیل بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامى مىآورد: 1 . تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم(ص) 2 . ضرورت استمرار اجراى احکام الهى که انحصار به زمان پیامبر اسلام(ص) ندارد. 3 . ماهیت قوانین اسلام و اینکه بخش عمدهاى از آنها بدون تشکیل حکومت، قابل اجرا نیست مانند احکام دفاع و احکام حقوقى و جزائى.
پس از بیان ضرورت تشکیل حکومت اسلامى، به سابقه تاریخى انحراف از این اصل که به عصر اموى باز مىگردد اشاره دارد و اینکه این وضع در زمانهاى بعد ادامه یافت و حضرت امام(ره) تاکید مىکند که عقل و شرع به لزوم قیام براى تغییر این وضع حکم مىکنند. عناوین برجسته این کتاب عبارتند از: «ادله لزوم اقامة الحکومة»، «حقیقة قوانین الاسلام وکیفیتها»، «ولایة الفقیه من خلال الروایات». در ادامه، حضرت امام مباحث مهمى از حکومت اسلامى را مطرح مىکند و به بحث درباره آنها مىپردازد. این اثر همراه با تحقیقاتى سودمند در پاورقى و همراه با فهرستهاى زیر به چاپ رسیده است: کتابها، اعلام، فهرست موضوعات، مصادر عربى، مصادر فارسى.
خلاصه الاقوال فى معرفة الرجال
علامه حلى (648 - 726ه . ق)، تحقیق: جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
علامه حلى نویسنده برجستهاى بود که در علوم مختلف از قبیل فقه، اصول، کلام معقول، حدیث، رجال، ادعیه، ادبیات، تفسیر و ... آثار ارزندهاى برجاى گذاشت. آثار رجالى علامه حلى عبارت است از: الف - کشف المقام فی معرفة الرجال علامه در آثار خود، فراوان به این کتاب ارجاع مىدهد و از آن به «الرجال الکبیر» تعبیر مىکند. چنین کتابى به مرور زمان مفقود شده و به دست ما نرسیده است. شاید «خلاصه الاقوال» خلاصه این کتاب باشد. ب - ایضاح الاشتباه فى اسماء الرواة این کتاب، رساله مختصرى است که در آن، نام راویان و رجال اسناد و اعلام حدیث و همچنین نام پدر و نسب آنان را ضبط کرده است که شامل 799 عنوان مىشود و بعضى هم تکرارى است. علم الهدى محمد بن فیض کاشانى به اصلاح ترتیب این کتاب پرداخت و مطالب سودمندى به آن اضافه کرد و آن را «نضد الایضاح» نامید. ج - خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال
1 . ایناثر در دو بخش سامانیافته است. در بخش اول راویانى معرفى شدهاند که نویسنده به روایت آنها اعتماد مىکرده است. در بخش دوم راویانى شناسانده شدهاند که نویسنده یا به خاطر ضعف آنها یا اختلاف رجالیون در توثیق و تضعیف آنها یا به خاطر مجهولبودنآنها در عملبهروایتآنها توقف مىکرده است. همچنین خاتمهاى تحت عنان «فى الفوائد الرجالیة» نگاشته که در آن مباحثى مربوط به رجال مطرح شده است. 2 . بخش عمده عبارات نقل شده در این کتاب، عبارتهاى مشایخ سهگانه است و بیشتر آنها از رجال نجاشى است و اسم مآخذ غالبا یاد نشده مگر در صورتى که کتابها در ذکر اسم رجال اختلاف داشته باشند یا در توثیق و تضعیف یا .. میانآنها اختلاف باشد. 3 . نویسنده در توثیق و تضعیف راویان بر چند امر اعتماد کرده است: - توثیق و تضعیف ابن غضائرى - توثیق و تضعیف ابن عقده - وکالت امام(ع) - ترحم یکى از معصومین(ع) نسبت به شخصى - فراوانى روایت مشایخ از شخصى - اصالة العدالة - شهادت راوى با معصومین یا همنشین با آنان بودن - وجود فضائل و ملکات نفسانى در آنان - نام بردنمشایخ موثقروایت از شخصى 4 . ابن طاووس و علامه و ابن داود و متاخرین از آنها، بر نظر و استنباط شخصى خود تکیه دارند و از کلام نجاشى و شیخ نیز استفاده مىکنند و به ندرت به کلام غیر این دو اعتماد مىکنند. البته گاه در استفاده، به اشتباه مىافتند - چنانچه مصحح کتاب، مواردى را در پاورقى یادآور شده است - و گاه ممکن است در استنباط، مرتکب اشتباه شوند، چنانچه علامه بر هر امامى که تضعیف نشده باشد اعتماد مىکند. 5 . در ضبط اسم راویان میان «ایضاح الاشتباه» و «خلاصة الاقوال» اختلاف فراوانى دیده مىشود. گفته شده: در موارد اختلاف، آنچه در ایضاح آمده صحیحتر است زیرا آن را تقریبا پس از 14 سال تالیف کرد و در این مدت، نظر نویسنده عوض شده است، لیکن در موارد فراوان دیده مىشود که ضبط خلاصه درستتر است. همچنین احتمال داده شده سبب آن، اختلاف نسخههاى خطى خلاصه با ایضاح است، لیکن این همه اختلافات از سوى استنساخ کنندگان ممکن نیست. بعید نیست منشا آن سهو قلم مؤلف باشد. 6 . مبناى مؤلف در خلاصه این است که غیر از فرقه حق، موثق نیستند. 7. نویسنده، بعضىنامها را تکرار کرده است، شاید منشا بعضى تکرارها این بوده که برخى راویان نامهاى متعدد داشتهاند. و در پارهاى موارد نیز تکرار نامها ناشى از اختلاف کتب رجالى در ذکر نامهاست. 8 . گاه مؤلف، بعضى نامها را در بخش اول (ممدوحین) ذکر کرده و همانها را در بخش دوم (غیر ممدوحین) نیز آورده است. 9. مؤلف، بعضى اشخاص را در بخش نخست ذکر کرده و در عین حال آنها را تضعیف کرده است! جناب جواد قیومى اصفهانى «خلاصة الاقوال» را با استفاده از دونسخه خطىونسخه چاپنجف، تصحیح و با ویژگىهاى زیر به چاپ رسانده است: الف - در مواردى که به نظر مصحح، لغزشهایى از سوى مؤلف پدید آمده در پاورقى تذکر داده شده است. ب - در شرح حال بعضى راویان، نا بسامانىهایىبهچشممىخوردکهدر پاورقى، توضیحات لازم درباره آنها داده شده است. ج - همچنین در پاورقى، توضیحات و تنبیهات سودمند دیگرى ارائه شده است، مانند یادآورى یکى بودن یا یکى نبودن بعضى عنوانها با ذکر دلیل، که خواننده بى نیاز از آنها نیست. د - گذاردن شماره مسلسل براى تمام نامها که به 1779 مىرسد و شماره مسلسل دیگر براى نامهاى هر باب. ه - تهیه فهرست رجالى که در کتاب آمده است.
کتاب عده در 12 باب سامان یافته و هر باب شامل چند فصل است. مصنف در باب اول، در خلال شش فصل از ماهیت علم اصول و از امور دیگر که خارج از موضوع اصول است لیکن با این علم ارتباط نزدیک دارد بحث مىکند، مانند مفهوم علم، علم ضرورى، ظن، شک، دلالت، عقل، اماره، حسن و قبح، حقیقت، استعاره، مجاز، لفظ مشترک، کنایه و ... در باب دوم به بحث درباره خبر و تعریف آن و اقسام خبر مىپردازد. سپس بحث مبسوطى درباره خبر واحد مطرح مىکند و به مخالفت با استادش سید مرتضى مىپردازد و عمل به خبر واحد را واجب مىشمرد. گسترده ترین باب عده، باب پنجم است که در ضمن 22 فصل از عموم و خصوص بحث مىکند . در این باب قدرت علمى و تسلط او بر اصول و وقوف او بر اسلوب اصولیان، آشکار مىگردد. شیخ در آغاز هر فصل ، آراء تمام اصولیان از شیعه و سنى را با رعایت امانت نقل مىکند، سپس به مناقشه در ادله آنان مىپردازد و پس از رد نظر مخالفان نظر خود را مطرح مىکند.
مصنف در خلال مباحث کتاب، متعرض آراء مجموعهاى از فقیهان اهل سنت نیز مىشود مانند: ابو حنیفه، شافعى، داود بن على ظاهرى، مالک بن انس، ابوالحسن کرخى، محمد بن حسن شیبانى و ... چنانکه متعرض آراء جمعى از بزرگان اصولى اهل سنت هم مىشود مانند : ابوعبدالله بصرى، قاضى عبدالجبار، ابوعلى جبائى و فرزندش ابوهاشم، ابوالقاسم بلخى، ابوالعباس بن شریح و ... شیخ از میان علماى شیعه نظر شیخ مفید و سید مرتضى را تقریبا در تمام ابواب کتاب مطرح مىکند و بیشتر به آراء سید مرتضى نظر دارد و به نقل عبارتهاى فراوانى از سید مرتضى بدون ذکر ماخذ مىپردازد و تنها به ذکر نام او اکتفا مىکند. حتى در مواردى بیش از حد متعارف به نقل عبارتهاى سید مىپردازد چنانکه باب قیاس از صفحه 649 تا صحفه 719 عبارت «الذریعه الى اصول الشریعة» را نقل مىکند و در پایان مىنگارد: «وقد اثبتت فى هذه المسالة اکثر الفاظ المسالة التى ذکرها سیدنا المرتضى رحمه الله فى ابطال القیاس لانها سدیدة فى هذا الباب».
شیخ عبارتهاى فراوانى از ذریعه سید مرتضى نقل مىکند لیکن در هیچ موردى اشاره به نام کتاب ندارد و تنها به «قال سیدنا المرتضى» اکتفا مىکند. حتى در مقدمه تصریح مىکند که سید مرتضى کتابى در علم اصول تالیف نکرده است و تنها مباحث متفرقهاى را در امالیش مطرح ساخته است. ظاهرا علت این امر آن است که شیخ این عبارت را شفاها در مجلس درس سید یادداشت کرده است و هنوز کتاب ذریعه به صورت کتاب تدوین شدهاى در نیامده ، بود. از اینجا مىتوان دریافت که فهرستشیخ قبل از سال 430ه ق یعنى سال تکمیل ذریعه تالیف شده است. جناب محمدرضا انصارى کتاب عده را تصحیح کرده و در مقدمه، شرح حال مبسوطى از شیخ آورده است: کتاب عده با ویژگیهاى زیر به چاپ رسیده است:
1. ذکراختلاف نسخهها در پانوشت. 2 . ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال در پاورقى. 3 . شیخ در آغاز هر فصل آراء بسیارى از اصولیین معاصر و متقدم را ذکر مىکند محقق تلاش کرده است اقوال و آراء اصولیین دیگر را که متقدم یا معاصر یا متاخر از شیخ بودهاند و شیخ یادآور آنها نشده، ذکر کند. 4 . تعیین محل نزاع در مباحثى که شیخ، محل نزاع را روشن ساخته است. 5 . استفاده از «حاشیة عدة الاصول» تالیف خلیل بن غازى قزوینى در توضیح و رفع ابهام از عبارات دشوار. 6 . معرفى اشخاص که شیخ از آنان نام برده است. 7 . توضیح بعضى الفاظ نامانوس. 8 . شمارهگذارى فصلها. 9 . استفاده از رسم الخط جدید عربى. 10 - تهیه فهرستهاى متعدد: آیات، احادیث، آثار و اقوال، اعلام، فرق و طوائف و مذاهب، کتب، اشعار، اماکن و بقاع، مصادر تحقیق، محتواى کتاب.
الفهرست
شیخ طوسى (385 - 460ه .ق)، تحقیق، جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
فهرستشیخ طوسى از جمله آثار ماندگار در علم رجال است که در آن راویان و نویسندگان امامیه معرفى شدهاند و غالبا شیخ طریق خود را به آنان یادآور شده و گاه به شرح حال آنها نیز پرداخته است. ذکر نکاتى چند پیرامون فهرستشیخ طوسى مناسب است:
1 . اگر چه شیخ در مقدمه، وعده داده که متعرض جرح و تعدیل مصنفین شده و به مذهب آنان اشاره کند، لیکن در عمل، در تمام موارد چنین نکرده و به مذهب بعضى از کسانى که مذهب فاسد داشتند، اشارهاى نکرده است. چنانچه ابراهیم بن ابى بکر بن ابى سمال، بنابر تصریح کشى و نجاشى، واقفى است اما شیخ یادآور مذهب او نشده است. همچنین بسیارى از ضعیفان را مشخص نکرده است. چنانچه حسن بن على سجاده، ابوالخطاب را بر پیامبر اکرم(ص) ترجیح مىداد اما او را ضعیف نشمرده است. بنابر این صرف ذکر نام کسى در فهرستشیخ طوسى، دلالت بر امامیه بودن او به معناى اخص ندارد. مگر اینکه شیخ متعرض مذهب او شود، بله تنها معلوم مىشود او از عامه نیست. 2 . عمده روایات شیخ در این کتاب، از پنج تن از مشایخ اوست: شیخ مفید، ابن غضائرى، احمد بن عبدون، ابن صلت و ابن ابى جنید. شیخ به ندرت از غیر این پنج تن روایت نقل کرده است. 3 . ظاهرا تالیف فهرست و رجال شیخ همزمان بوده است; زیرا در رجال در باب «من لم یرو عنهم علیهم السلام» فراوان مىگوید: «ذکرناها فى الفهرست» و در فهرست نیز مىگوید: «نذکرها فى کتاب الرجال» و در فهرست در شرح حال خود مىگوید: «وله کتاب الرجال». 4 . شواهدى نشان مىدهد قسمتهاى از فهرست افتاده است. چنانچه در رجال، هنگام معرفى حسین بن عبیدالله غضائرى مىنگارد: «وله تصانیف ذکرناها فى الفهرست»، در معرفى حسین بن على بن سفیان نیز چنین عبارتى دارد. در حالى که آثار آنها در فهرست معرفى نشده است. ابن داود نیز معرفى ابن غضائرى را به فهرست نسبت داده است. 5 . شیخ در مقدمه تصریح مىکند به خاطر پراکنده بودن شیعیان در اماکن مختلف، موفق به ضبط تمام آثار امامیه نشده است. حتى شیخ در رجالش نویسندگانى را معرفى مىکند که در فهرست ذکرى از آنها به میان نیامده است. چنانچه در رجال تصریح مىکند که ثعلبة بن میمون از اصحاب امام کاظم(ع) داراى کتابى بوده است، لیکن در فهرست متعرض آن نشده است. 6 . شیخ در پایان، اشخاصى را تحت عنوان «باب من عرف بکنیته لم اقف علیه باسم» معرفى مىکند. حال آنکه نام بعضى از آنها معروف است و حتى نام برخى در فهرست و نام برخى دیگر در رجال شیخ آمده است.
وجود لغزشهایى در نسخههاى چاپى فهرست، تصحیح مجدد آن را ایجاب مىکرد که این کار به همت جناب جواد قیومى صورت گرفته و با ویژگىهاى زیر به چاپ رسیده است: الف - تفسیر بعضى واژهها، اشاره به یکى بودن بعضى عنوانها یا اختلاف آنها در پانوشت، آوردن توضیحاتى در پاورقى براى تکمیل معرفى بعضى از رجال، ذکر اختلاف نسخهها در پاورقى. ب - قرار دادن شماره مسلسل براى تمام نامها در کتاب که به 917 شماره مىرسد. همچنین گذاردن شماره مسلسل جداگانه براى نامهاى هر باب. ج - محقق در پایان، فصلى گشوده است و در آن، صحتیا ضعف طرق شیخ به مصنفین را یادآورد شده و در این فصل از مبناى مرحوم آیت الله خویى در معجم رجال الحدیث و آیت الله میرزا جواد تبریزى پیروى شده است. د . تهیه چهار فهرست زیر: رجال ، ثقات و ضعیفان ، منسوبین به مذاهب فاسد، موضوعات.
الرسائل الرجالیة
سید محمدباقر موسوى شفتى (1175 - 1260ه . ق)، تحقیق: سید مهدى رجائى، اصفهان، کتابخانه مسجد سید، چاپ اول، 1417، سید محمدباقر موسوى شفتى معروف به حجت الاسلام از علماى بزرگى بود که آثار علمى فراوانى از خود به جاى گذاشت. در میان آثار باقى مانده از او، رسالههاى رجالى هست که در هر کدام پیرامون یک یا چند راوى، مباحثى مطرح شده است. اخیرا جناب سید مهدى رجائى با استفاده از نسخههاى خطى و چاپى (چاپ سنگى)، 20 رساله رجالى حجة الاسلام شفتى را تصحیح و تحت عنوان «الرسائل الرجالیة» به چاپ رسانده است. این اثر در بر دارنده رسالههاى زیر است:
1 . رساله فى تحقیق الحال فى ابان بن عثمان و اصحاب الاجماع. 2 . رساله فى تحقیق الحال فى ابراهیم بن هاشم. 3 . الارشاد الخبیر البصیر الى تحقیق الحال فی ابى بصیر. 4 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن خالد البرقى. 5 . رسالة فى تحقیق الحال فى احمد بن محمد بن عیسى الاشعرى. 6 . رسالة فى تحقیق الحال فى اسحاق بن عمار. 7. رسالة فى تحقیق الحال فى حسین بن خالد. 8.رسالة فى تحقیق الحال الحال فى حماد بن عیسى. 9 . رسالة فى تحقیق الحال فى سهل بن زیاد الآدمى. 10 . رسالة فى تحقیق الحال فى شهاب بن عبد ربه. 11 . رسالة فى تحقیق الحال فى عبدالحمید العطار و ابنه. 12 . رسالة فى تحقیق الحال فى عمر بن یزید. 13 . رسالة فى بیان الاشخاص الذین لقبوا ب «ماجیلویه». 14 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن احمد الراوى عن العمرکى. 15 . رسالة فى تعیین محمد بن اسماعیل. 16 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن خالد البرقى. 17 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن سنان. 18 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن عیسى الیقطینى. 19 . رسالة فى تحقیق الحال فى محمد بن الفضیل. 20 . رسالة فى تحقیق الحال فى معاویة بن شریح.
المکاسب المحرمة
شیخ مرتضى الانصارى (1214 - 1281ه .ق)، ج1، تحقیق: محمد حسین امراللهى و محمدرضا فاکر، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول 1418.
کتاب مکاسب که «متاجر» نیز خوانده مىشود از آثار عمیق فقهى است که بنابر اظهار بعضى از محققان تاکنون کتابى همانند آن در فقه تدوین نشده است. لغزشهاى فراوان در نسخههاى چاپى مکاسب، جنابان محمدحسین امراللهى و محمدرضا فاکر را بر آن داشته است تا بار دیگر مکاسب را با تلاش فراوان تصحیح و با پاروقىهاى سودمند به چاپ رسانند. جهت تصحیح مکاسب محرمه از 12 نسخه چاپ سنگى و 4 نسخه خطى استفاده شده است که تاریخ کتابت 4 نسخه به زمان حیات مؤلف باز مىگردد.
ویژگىهاى نسخه تصحیح شده: 1 . به کارگیرى رسم الخط جدید عربى و اعراب گذارى در موارد ضرورى. 2. در جملههاى طولانى که فاصله میان ارکان جمله بسیار باشد و از این رو دشوارى در فهم عبارت پدید آید، مانند جایى که میان مبتدا و خبر یک جمله فاصله افتاده باشد، مبتدا و خبر جمله با حروف سیاه و درشت مشخص شدهاند. 3 . در این چاپ، کتاب مکاسب محرمه در دو مجلد تدوین شده است. جلد اول از ابتدا تا پایان مبحث غنا را شامل مىشود و جلد دوم شامل مبحث غیبت تا پایان کتاب است. 4 . در صورتى که لغزشى در عبارت در بیش از سه نسخه دیده شده است، صحیح آن در متن و عبارت اشتباه، در پاورقى ذکر شده است. و اگر اشتباهى در تمام نسخهها بوده است به همان صورت در متن آمده (مگر در موارد نادر) و درست آن در پاورقى یادآورى شده است. 5 . از میان تعلیقات فراوانى که بر مکاسب نوشته شده، جهت توضیح، از عبارات مختصر و مفید آنها همراه با ذکر ماخذ در پانوشت استفاده شده. همچنین خود مصححان نیز در مواردى توضیحاتى نگاشتهاند از تعلیقات زیر جهت توضیح عبارات استفاده شده است: غایة الآمال فى شرح المکاسب از مامقانى. حاشیه سید محمد کاظم طباطبایى یزدى. حاشیه میرزا محمد تقى شیرازى. حاشیه ایروانى. مفتاح المطالب فى شرح المکاسب از سید محمد تبریزى معروف به مولانا. بلغة الطالب فى حاشیة المکاسب از محمد کاظم شیرازى. مقصد الطالب فى شرح المکاسب از میرزا ابوالقاسم. هدایة الطالب الى اسرار المکاسب (از شهیدى). غنیة الطالب فى شرح المکاسب (از اردکانى). ذکر ماخذ آیات، روایات و اقوال. 8 - تهیه فهرستهاى زیر در پایان کتاب: آیات، احادیث، اسماء معصومین، راویان، کتب، اعلام، مذاهب و طوائف، اسماء حیوانات، لغات و اصطلاحاتى که در پاورقى توضیح داده شده، اماکن و بلدان، مصادر تحقیق و موضوعات.
الحکومةالاسلامیة
امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، 1996م. کتاب «الحکومة الاسلامیة» برگرفته از درس خارج حضرت امام خمینى به سال 1389ه . ق در نجف اشرف است.
این اثر در سال 1970م از سوى جمعى از یاران امام در بیروت به چاپ رسید و در اروپا و امریکا و افغانستان و پاکستان و به صورت سرى در ایران توزیع شد. همچنین در ایران در سال 1977م به ضمیمه «جهاد اکبر» به چاپ رسید. کتاب حکومت اسلامى علىرغم ممانعتهایى که رژیم گذشته به عمل آورد، در سطح وسیعى انتشار یافت و به موازات آن، فکر تشکیل حکومت اسلامى بر اساس ولایت فقیه در میان انقلابیون در حوزهها و دانشگاهها شکل گرفت. در گذشته، فقها پیرامون ولایت فقیه به اختصار و به طور پراکنده در بابهاى مختلف، به بحث مىپرداختند. براى نخستین بار ملا احمد نراقى در کتاب «عوائد الایام» ولایت فقیه را به معناى جامعترى مطرح کرد و قایل شد که در عصر غیبت، فقیه در دو امر، ولایت عام دارد. 1 . در تمام امورى که پیامبر(ص) و ائمه(ع) ولایت و حق تصرف داشتند، مگر در موردى که دلیل شرعى بر استثناى آن وجود داشته باشد. 2 . در تمام امورى که به دین و دنیاى مردم ارتباط دارد و باید در زندگى مردم تحقق پیدا کند.
وى در ادامه بحث، متعرض ده مورد از شئون ولایت فقها شده و به تفصیل از طریق آیات و روایات و استدلالهاى فقهى به بحث پرداخته است از جمله: افتاء، اقامه حدود، حفظ اموال یتیمان و دیوانگان و گمشدگان، تصرف در اموال امام معصوم(ع). اگر چه مرحومنراقى به شمول ولایت فقیه در امر حکومت تصریح نکرده لیکن مىتوان از خلال مباحثى که مطرح کرده اعتقاد او به این موضوع را دریافت. پس از مرحوم نراقى، امام خمینى(ره) اولین فقیهى بود که به صورت گسترده به بحث از ولایت فقیه پرداخت و براى اولین بار تصدى امر حکومت را براى فقیه جامع الشرایط با صراحت ثابت کرد. ابتدا حضرت امام(ره) مبحث ولایت فقیه را در 13 جلسه در نجف اشرف بیان داشت و پس از آن این بحث را در جلد دوم از «کتاب البیع» به صورت مکتوب آورد.
حضرت امام در کتاب حکومت اسلامى چندین دلیل بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامى مىآورد: 1 . تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم(ص) 2 . ضرورت استمرار اجراى احکام الهى که انحصار به زمان پیامبر اسلام(ص) ندارد. 3 . ماهیت قوانین اسلام و اینکه بخش عمدهاى از آنها بدون تشکیل حکومت، قابل اجرا نیست مانند احکام دفاع و احکام حقوقى و جزائى.
پس از بیان ضرورت تشکیل حکومت اسلامى، به سابقه تاریخى انحراف از این اصل که به عصر اموى باز مىگردد اشاره دارد و اینکه این وضع در زمانهاى بعد ادامه یافت و حضرت امام(ره) تاکید مىکند که عقل و شرع به لزوم قیام براى تغییر این وضع حکم مىکنند. عناوین برجسته این کتاب عبارتند از: «ادله لزوم اقامة الحکومة»، «حقیقة قوانین الاسلام وکیفیتها»، «ولایة الفقیه من خلال الروایات». در ادامه، حضرت امام مباحث مهمى از حکومت اسلامى را مطرح مىکند و به بحث درباره آنها مىپردازد. این اثر همراه با تحقیقاتى سودمند در پاورقى و همراه با فهرستهاى زیر به چاپ رسیده است: کتابها، اعلام، فهرست موضوعات، مصادر عربى، مصادر فارسى.
خلاصه الاقوال فى معرفة الرجال
علامه حلى (648 - 726ه . ق)، تحقیق: جواد قیومى، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417
علامه حلى نویسنده برجستهاى بود که در علوم مختلف از قبیل فقه، اصول، کلام معقول، حدیث، رجال، ادعیه، ادبیات، تفسیر و ... آثار ارزندهاى برجاى گذاشت. آثار رجالى علامه حلى عبارت است از: الف - کشف المقام فی معرفة الرجال علامه در آثار خود، فراوان به این کتاب ارجاع مىدهد و از آن به «الرجال الکبیر» تعبیر مىکند. چنین کتابى به مرور زمان مفقود شده و به دست ما نرسیده است. شاید «خلاصه الاقوال» خلاصه این کتاب باشد. ب - ایضاح الاشتباه فى اسماء الرواة این کتاب، رساله مختصرى است که در آن، نام راویان و رجال اسناد و اعلام حدیث و همچنین نام پدر و نسب آنان را ضبط کرده است که شامل 799 عنوان مىشود و بعضى هم تکرارى است. علم الهدى محمد بن فیض کاشانى به اصلاح ترتیب این کتاب پرداخت و مطالب سودمندى به آن اضافه کرد و آن را «نضد الایضاح» نامید. ج - خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال
1 . ایناثر در دو بخش سامانیافته است. در بخش اول راویانى معرفى شدهاند که نویسنده به روایت آنها اعتماد مىکرده است. در بخش دوم راویانى شناسانده شدهاند که نویسنده یا به خاطر ضعف آنها یا اختلاف رجالیون در توثیق و تضعیف آنها یا به خاطر مجهولبودنآنها در عملبهروایتآنها توقف مىکرده است. همچنین خاتمهاى تحت عنان «فى الفوائد الرجالیة» نگاشته که در آن مباحثى مربوط به رجال مطرح شده است. 2 . بخش عمده عبارات نقل شده در این کتاب، عبارتهاى مشایخ سهگانه است و بیشتر آنها از رجال نجاشى است و اسم مآخذ غالبا یاد نشده مگر در صورتى که کتابها در ذکر اسم رجال اختلاف داشته باشند یا در توثیق و تضعیف یا .. میانآنها اختلاف باشد. 3 . نویسنده در توثیق و تضعیف راویان بر چند امر اعتماد کرده است: - توثیق و تضعیف ابن غضائرى - توثیق و تضعیف ابن عقده - وکالت امام(ع) - ترحم یکى از معصومین(ع) نسبت به شخصى - فراوانى روایت مشایخ از شخصى - اصالة العدالة - شهادت راوى با معصومین یا همنشین با آنان بودن - وجود فضائل و ملکات نفسانى در آنان - نام بردنمشایخ موثقروایت از شخصى 4 . ابن طاووس و علامه و ابن داود و متاخرین از آنها، بر نظر و استنباط شخصى خود تکیه دارند و از کلام نجاشى و شیخ نیز استفاده مىکنند و به ندرت به کلام غیر این دو اعتماد مىکنند. البته گاه در استفاده، به اشتباه مىافتند - چنانچه مصحح کتاب، مواردى را در پاورقى یادآور شده است - و گاه ممکن است در استنباط، مرتکب اشتباه شوند، چنانچه علامه بر هر امامى که تضعیف نشده باشد اعتماد مىکند. 5 . در ضبط اسم راویان میان «ایضاح الاشتباه» و «خلاصة الاقوال» اختلاف فراوانى دیده مىشود. گفته شده: در موارد اختلاف، آنچه در ایضاح آمده صحیحتر است زیرا آن را تقریبا پس از 14 سال تالیف کرد و در این مدت، نظر نویسنده عوض شده است، لیکن در موارد فراوان دیده مىشود که ضبط خلاصه درستتر است. همچنین احتمال داده شده سبب آن، اختلاف نسخههاى خطى خلاصه با ایضاح است، لیکن این همه اختلافات از سوى استنساخ کنندگان ممکن نیست. بعید نیست منشا آن سهو قلم مؤلف باشد. 6 . مبناى مؤلف در خلاصه این است که غیر از فرقه حق، موثق نیستند. 7. نویسنده، بعضىنامها را تکرار کرده است، شاید منشا بعضى تکرارها این بوده که برخى راویان نامهاى متعدد داشتهاند. و در پارهاى موارد نیز تکرار نامها ناشى از اختلاف کتب رجالى در ذکر نامهاست. 8 . گاه مؤلف، بعضى نامها را در بخش اول (ممدوحین) ذکر کرده و همانها را در بخش دوم (غیر ممدوحین) نیز آورده است. 9. مؤلف، بعضى اشخاص را در بخش نخست ذکر کرده و در عین حال آنها را تضعیف کرده است! جناب جواد قیومى اصفهانى «خلاصة الاقوال» را با استفاده از دونسخه خطىونسخه چاپنجف، تصحیح و با ویژگىهاى زیر به چاپ رسانده است: الف - در مواردى که به نظر مصحح، لغزشهایى از سوى مؤلف پدید آمده در پاورقى تذکر داده شده است. ب - در شرح حال بعضى راویان، نا بسامانىهایىبهچشممىخوردکهدر پاورقى، توضیحات لازم درباره آنها داده شده است. ج - همچنین در پاورقى، توضیحات و تنبیهات سودمند دیگرى ارائه شده است، مانند یادآورى یکى بودن یا یکى نبودن بعضى عنوانها با ذکر دلیل، که خواننده بى نیاز از آنها نیست. د - گذاردن شماره مسلسل براى تمام نامها که به 1779 مىرسد و شماره مسلسل دیگر براى نامهاى هر باب. ه - تهیه فهرست رجالى که در کتاب آمده است.