آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۳

چکیده

نظریه «عقلانیت و معنویت» با تقسیم امور به خردپذیر، خردستیز و خردگریز، وجود خدا را خردگریز دانسته است. در این بین با توجه به اینکه در نهج البلاغه گزاره های متعدد توحیدی وجود داشت سعی شد در برابر این سؤال که چه نقدی بر خردگریز بودن خدا از منظر نهج البلاغه وجود دارد؟ پاسخ آن با استفاده از روش تحلیلی استنباطی با تأمل در گزاره های نهج البلاغه بررسی شود. نتایجی که از تحلیل به دست آمد این است که از نگاه نهج البلاغه وجود خداوند بدون شناختِ ذات او برای عقل قابل اثبات است و خردگریز بودن آن در نظریه به نظر می رسد نشأت یافته از عدم تفکیک شناخت اجمالی و تفصیلی باشد؛ زیرا عدم توجه به این مهم باعث شده است ملکیان آنچه را که نقطه قوت خداشناسی می باشد مبنی بر فراتر بودن ذات خدا از درک عقل، آن را محل ضعف خداشناسی بپندارد.

Criticism of rationalism of "God" in the theory of "rationality and spirituality" from the point of view of Nahj al-Balagha

The theory of "rationality and spirituality" has considered the existence of God as rational by dividing things into rational, rational, and rational. In the meantime, taking into account that there were many monotheistic propositions in Nahj al-Balaghah, we tried to answer the question, what is the criticism of God's rationality from the point of view of Nahj al-Balaghah? The answer should be checked using the analytical-inferential method by reflecting on the propositions of Nahj al-Balagha. The results obtained from the analysis are that, from the point of view of Nahj al-Balaghah, the existence of God can be proven to the intellect without knowing his essence, and its irrationality in the theory seems to be derived from the lack of distinction between general and detailed knowledge; Because the lack of attention to this matter has made Malikians think that what is the strength of theology, that God's essence is beyond the understanding of reason, is the weakness of theology.

تبلیغات