علمای امامیه برای ارزیابی روایات از دو اصطلاح صحیح و ضعیف استفاده می کردند و بر اساس قراین - که یکی از آن قراین سند حدیث بود - به صحت و یا ضعف حدیثی حکم می کردند. تا این که نظریه تربیع احادیث توسط علّامه حلّی به کار گرفته شد. ایشان احادیث را بر اساس سلسله سند به چهار دسته «صحیح»، «حسن»، «موثق » و «ضعیف» تقسیم کرد. با توجه به انتقاد بسیاری از عالمان به این شیوه ارزیابی، در این پژوهش بر آن شدیم تا به صورت آماری میزان پای بندی علّامه حلّی در عمل به وضع اصطلاحات جدید و سندمحوری را به دست آوریم. بر اساس نتایج به دست آمده، ایشان در موارد بسیاری به اصطلاحات خود پای بند نبوده و تعداد احادیث ضعیفی که مورد عمل قرار داده، از مجموع احادیث صحیح وحسن و موثق بیشتر است. بنابراین با وجود این که ایشان از پیشگامان رویکرد سندمحورانه به نقد حدیث است. این رویه را در کتاب هایش در پیش نگرفته است.