تحلیل معناشناختی اسم «رحیم» در قرآن در پرتوِ نظریه تالمی (مطالعه موردپژوهانه سوره بقره) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
امروزه زبان شناسی شناختی یکی از دانش های سودمند در تبیین دقیق معانی ارزشمند نهفته در آیات قرآن کریم است. یکی از بحث های مهم این حوزه، نظریه شکل و زمینه است که توسط تالمی، زبان شناس مشهور آمریکایی، مطرح شده است. به کمک آن می توان ارتباط معنایی میان کلمات فواصل را با بافت آیات بررسی کرد و درک عمیق تری درباره آن ها به دست آورد. یکی از نام های برجسته الهی «رحیم» است که بسامد بالایی در قرآن کریم دارد و در سوره بقره دوازده بار تکرار شده است. هم نشینی این اسم با اسم هایی چون توّاب، غفور، رحمن و رؤوف و تأخر اسم رحیم از اسمای دیگر را می توان در پرتوِ نظریه «شکل و زمینه» تالمی تحلیل کرد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تکرار اسمای الهی در سایه تأثر از بافت هر آیه است و دلالت ویژه خود را دارد و ازسوی دیگر، طبق نظریه شناختی نشان دهنده اهمیت جایگاه آن ها نسبت به یکدیگر است. در این میان، اسم های مزدوج غفور و رحیم بیشترین تکرار را در سوره بقره داشته اند تا معنای آن ها در دل مؤمنان بیشتر تثبیت شود و بدانند که رحمت پروردگار و مغفرت او فراگیر است و همواره شامل حال بندگان می شود و رحمانیت و تواب بودن و مغفرت و رأفت الهی همه از منبع لایزال رحمت الهی سرچشمه می گیرند. اگر اسمای الهی را زمینه تلقی کنیم و محتوای سوره را شکل در نظر بگیریم، در می یابیم که موضوعِ بیش از یک سوم آیات این سوره حضور خداوند در زندگی است.Semantic Analysis of the Name" Raḥīm" in the Quran by using Talmy Theory; a Case Study of Surah Al- Baqarah
Nowadays, cognitive linguistics is one of the sciences that is useful in the exact clarification of valuable hidden meanings of the Quranic verses. The theory of "figure and ground" is one of the important issues in this field proposed by Talmy, the famous American linguist. By using this theory, it is possible to examine the semantic relation between the interval words and the context of the verses and gain a deeper understanding of them. "Raḥīm" is one of the prominent Divine Names which has a high frequency in the Holy Quran and has been repeated twelve times in Surah al-Baqarah. By using Talmy's theory of figure and ground, it is possible to analyze the syntagmatic relation between the Name and other Divine Names such as "Tawwāb", "Ghafūr", "Raḥmān", and "Raʾūf" as well as its posteriority between other Names. Analysis of the data shows that the repetition of the Divine Names is influenced by the context of each verse and has its own denotation. On the other hand, according to the cognitive theory, it represents that the position of some of them is more important than others. Meanwhile, the coupled Names "Ghafūr" and "Raḥmān" have the most repetition in Surah al-Baqarah to become their meaning more established in the believers' hearts, and they know that His grace and forgiveness are extensive and include all the Servants forever. Also, the divine mercy, repentance-accepting (Tawwāb), and divine affection (Raʾfat) originate from the everlasting source of His grace. If we consider the divine Names as the ground and the content of the Surah as the figure, we will find that the subject of more than a third of the verses of the Surah are about Allah's presence in life.