آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان کالایی شدن دانش شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.

تبلیغات