سنجش میزان تحقق پذیری پیشران های شهر اسلامی در شهر تبریز (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شهر اسلامی انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. پذیرش این مسأله که وجود مساجد، گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، این امر را بدیهی می سازد که باید در عناصر و مؤلفه های دیگری که نه تنها کالبد، بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود. پژوهش کیفی، عرصه ای است که به دلیل ماهیتّ انضمامی آن توانایی خدمت به عنوان زمینه ای تسهیل گر را در این مورد دارد. در پژوهش حاضر سعی شد که با استفاده از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری، پیشران های شهر اسلامی از منابع معتبر فقهی(قرآن و نهج البلاغه)، استخراج شود و در ادامه کیفیت تحقق آن ها در تبریز سنجیده شود. نتایج بدست آمده از بخش کیفی پژوهش، پیشران های شهر اسلامی را در 3 دسته ی توحید و وحدت، عدالت و امنیت قرار می دهد. تحلیل های آماری نشان می دهد که مظاهر اسلامی و تحقق اصول آن در شهر تبریز موفقیت آمیز نبوده و نیازمند برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت تحقق این شاخص ها می باشد.Assessing the feasibility of the Islamic cities’ drivers in the city of Tabriz
The Islamic city is an idea that has raised many questions about its nature and characteristics. In this regard, various scientific systems have approached it from different angles and tried to explain it. However, a critical review of the relevant literature reveals a high volume of misinterpretations and confusions about this idea and its related concepts, topics, and goals. Accepting the fact that the existence of mosques, domes and minarets in the context of a city can not mean that the city is Islamic, makes it clear that it must be in other elements and components and we should look for signs of Muslim life and patterns of an Islamic city not only in the body, but also the spirit and identity of cities. In the present study, the drivers of the Islamic city were extracted (qualitative part of the research) by studying valid jurisprudential sources (Quran and Nahj al-Balaghah), and then the quality of their realization in the metropolis of Tabriz was measured. The results obtained from the qualitative part of the research place the drivers of the Islamic city in three categories: monotheism and unity, justice and security. The results of statistical analysis show that Islamic manifestations and the realization of its principles in the city of Tabriz is not prosperous and requires planning to improve the quality of realization of these indicators